
اگر از طرفداران دنیای دیسی و شخصیتهای آن باشید، بدون شک با اکثر ابرشرورها آشنایی دارید. نکته جالب درباره برخی از ویلنها این است که نسخههای مختلفی از آنها وجود دارد که ممکن است در آن به عنوان ضدقهرمان ظاهر شده باشد. امروز قرعه به نام شخصیت دثاستروک «Deathstroke» افتاده که جزو کاراکترهای ابرشرور دیسی محسوب میشود و همانطور که ذکر شد در برخی موارد نیز ضدقهرمان بوده است.
طی سالها، نویسندگان او را به دشمن شخصیتهای ابرقهرمان دنیای DC مانند بتمن و گرین ارو تبدیل کردهاند. او یک آدم کش حرفهای و مزدور است که دشمن قدیمی تیم ابرقهرمانی، یعنی تایتانهای نوجوان و به ویژه دیک گریسون (نایت وینگ) محسوب میشود. این شخصیت در سریال تلویزیونی Arrow «کماندار» ظاهر شد که مانو بنت نقش او را بازی کرده بود و علاوه بر آن در صحنه پس از تیتراژ فیلم لیگ عدالت اسنایدر کات نیز حضور داشت و جو منگنیلو ایفای نقش دثاستروک را برعهده داشت.
شخصیت دثاستروک توسط مارو وولفمن و جرج پرز خلق شده که برای اولین بار در شماره ۲ از مجله تایتانهای نوجوان جدید در سال ۱۹۸۰ معرفی شد. اسلید ویلسون (Slade Wilson) با لقب دثاستروک، مهارتهای رزمی، تاکتیکی و تواناییهای بینظیری در مبارزه دارد که او را به یکی از مرگبارترین و خطرناکترین قاتلان دنیای دیسی تبدیل کرده است.
پیشینه شخصیت دثاستروک
در نسخه اولیه، اسلید فرزند ناتانیل ویلسون بود؛ یک مجرم پایین رده که به دلیل ناتوانی در پرداخت بدهیهایش به مافیا، دائما از شهری به شهر دیگر فرار میکرد. . در نهایت، ناتانیل برای تسویه بدهیهایش، اسلید را به مافیا تحویل میدهد. این پیشزمینه، زندگی سخت و پرفرازونشیب اسلید را توضیح میداد. در یک تغییر داستانی که بعدا در کامیکها به وجود آمد، پیشینه او عوض شد و به جای ناتانیل، پدرش به چارلز ویلسون تغییر یافت.
اسلید دوران کودکی سختی داشت و با پدری زندگی میکرد که دائما او را مورد آزار و اذیت و سوء استفاده قرار میداد. این تجربههای تلخ تاثیر فراوانی روی شخصیت و مسیر آینده او گذاشت. مادرش هم نقشی در زندگی او نداشت، زیرا خانواده را ترک بود و بعدها خودکشی کرد. او دوست داشت از پدرش و آن زندگی پر از رنج و درد فرار کند، اما به دلیل مشکلات مالی قادر به انجام آن نبود. در نتیجه مجبور شد صبر کند تا به سن لازم برای ثبت نام در ارتش برسد.
در دوران دبیرستان، اسلید عضو تیم شمشیربازی بود و این اشاره به علاقه اولیه او در استفاده از سلاحهای سرد دارد که بعدها در حرفهاش به عنوان مزدور و قاتل تاثیرگذار بود. زمانی که او به سن ۱۷ سالگی رسید، با دروغ گفتن درباره سن واقعیاش به ارتش ایالات متحده پیوست. او خیلی زود به یک سرباز برجسته تبدیل شد و بخاطر شجاعت در میدان نبرد، مدالهای افتخار زیادی دریافت نمود.
در دوران خدمت، اسلید با ادلین کین (Adeline Kane) که او نیز یک سرباز بود ازدواج کرد و این زوج بعدا صاحب پسری به نام گرنت شدند. در این دوران، اسلید با دیوید ایشروود و ویلیام وینترگرین آشنا شد. وینترگرین بعدها به یکی از نزدیکترین دوستان و متحدان او تبدیل شد و نقش مهمی در زندگیاش ایفا کرد. همچنین، اسلید با جان لینچ در پاراگوئه ملاقات کرد. او و الکساندر فیرچایلد به لینچ کمک کردند و در نتیجه، لینچ به یکی از افرادی تبدیل شد که اسلید به او مدیون بود.
انجام آزمایشهای ACTH روی اسلید
این بخش توضیح میدهد که اسلید برای یک آزمایش دولتی داوطلب شد تا او را به سربازی کامل و بینقص تبدیل کنند. این پروژه که بر اساس یک مشتق از ACTH بود، نتایج غیرمنتظرهای داشت. اسلید پس از بیدار شدن به شدت عصبانی شد و به اطرافیان حمله کرد تا زمانی که او را مهار کردند. به دلیل ناپایداری درمان، بدن او دچار هیجان شدید آدرنالین شد و او هفتهها در حال بیهوشی بود و تحت مراقبت همکارانش ویلیام وینترگرین و دیوید ایشروود قرار داشت. ماهها بعد توانست به دیدن همسر و پسرش برود اما ناگهان دوباره بیهوش شد.
او برای مدت نامعلومی در کما بود و فقط به طور مبهم محیط اطرافش را درک میکرد. پس از بهبودی از کما، اسلید وارد دورهای از بحران شد، شغلی که دوست نداشت را ترک کرد و درگیریهای شبانهاش منجر به دستگیری شد. در نهایت، آدلین (همسرش) او را مجبور به انتخاب میان خانواده و رفتارهای خودتخریبیاش کرد.
با این که در آن زمان او خانوادهاش را انتخاب کرد، اما پس از مدتی آنها را ترک کرد و به همسرش گفت که قصد دارد به یک سفر شکاری برود. آدلین، با اکراه، این موضوع را پذیرفت به این امید که سفر به او کمک کند به وضعیت قبل از آزمایشها بازگردد. اسلید همراه با همکار سابقش، وینترگرین، به خانهی همکار قدیمیشان، دیوید ایشروود، رفتند.
اسلید با کمک وینترگرین به یک ساختمان حمله کرد، اما توسط گرین ارو که اسلحهاش را از کار انداخت، متوقف شد. گرین ارو تصمیم گرفت کمپبل را فراری داده و جلوی دثاستروک را بگیرد.پس از این اتفاق، اسلید هویت دث استروک (Deathstroke) را برای خود برگزید و کارخود را به عنوان یک مزدور حرفهای آغاز کرد.
اولین رویارویی با بتمن
دثاستروک زمانی که برای کشتن رابین مأموریت پذیرفته بود، برای اولین بار با بتمن روبهرو شد. هنگام آماده شدن برای شلیک، بتمن وارد شد و مبارزهای میان آنها در پشتبامهای گاتهام در گرفت. دثاستروک در حین مبارزه متوجه شد که حامیاش جوکر بوده و مأموریتش را رها کرد تا از جوکر انتقام بگیرد.
او به یک بازی پوکر وارد شد و جوکر را تهدید کرد، اما بتمن موفق به نجات جوکر و دستگیری او شد. دثاستروک که از نظر جسمی در شرایط خوبی نبود، از بتمن فرار کرد و روز بعد هیچچیز از شب گذشته به یاد نداشت. بیلی وینترگرین به او گفت که قرارداد را کامل نکرده است و تصمیم گرفتند این موضوع را مخفی نگه دارند تا شهرت دثاستروک حفظ شود.
دث استروک در جنگ شوخیها و معماها
در دومین سال فعالیت بتمن، در جریان War of Jokes and Riddles، دثاستروک که هنوز یک قاتل تازهکار بود، به تیم ریدلر پیوست تا با جوکر برای کنترل گاتهام و حق کشتن بتمن بجنگد. دثاستروک اولین بار برابر با هماورد خود در مبارزه، به نام ددشات (Deadshot)، قرار گرفت. دثاستروک و ددشات پنج روز متوالی با یکدیگر مبارزه کردند که در نتیجه آن ۶۲ غیرنظامی کشته شدند، اما در نهایت بتمن موفق شد آن دو را متوقف کند.
دشمنی با گروه New Teen Titans
Slade در نهایت یک پسر دیگر به نام جوزف با آدلین داشت. بدون آنکه بداند، برخی از تغییرات ژنتیکیاش به جوزف منتقل شد. همچنین یک دختر نامشروع به نام رز از یک فاحشه به نام لیلیان ورث داشت.
پسر اسلید، گرانت، توسط سازمان H.I.V.E. به منظور فریب دادن خود اسلید جذب شد. گرانت تحت درمانهای ژنتیکی قرار گرفت تا قدرتهای مشابه پدرش را بدست آورد و نام «Ravager» را برای خود انتخاب کرد. اما این درمانها ناپایدار بودند و در حین نبرد با گروه تایتانهای نوجوان جدید قلب گرانت از کار افتاد و فوت شد.
پس از مرگ گرانت، اسلید به دنبال انتقام از تایتانها رفت. هرچند پسر باقیماندهاش، جوزف، به عنوان«جریکو» به تایتانها پیوست، اسلید جنگی علیه تایتانها به راه انداخت و حتی تلاش کرد تا تارا مارکوف، یک متاهومان جوان، را به تیم جذب کند تا به عنوان یک جاسوس دوگانه عمل کند.
قدرتها و تواناییهای دثاستروک:
- فعالیت مغزی تقویت شده ( بهبود حافظه، افزایش سرعت پردازش اطلاعات، تمرکز بیشتر یا تواناییهای ذهنی بالاتر)
- قدرت بهود یافتگی سریع
- کند بودن فرآیند پیری
- بازگشتن از مرگ به زندگی
- ایمنی در برابر سموم
- مهارت بالا در حسهایی ماندن شنوایی، بینایی، بویایی
- حرکات آکروباتیک
- مهارت در فرار کردن
- هنرهای رزمی
منبع: DC Fandom
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم

ممنون
یه سوال اسلید همون ورژن ویلن وید ویلسون تو دی سی حساب میشه دیگه؟
تا جایی که بنده اطلاع دارم خیر. یعنی دثاستروک حدود ۱۰ سال قبل از ددپول خلق شده و گفته میشه ددپول اوایل یک نسخه پارودی از اسلید ویلسون بوده، برای همین اسمشو شبیه اون گذاشتن (وید ویلسون). با این حال کلا مسیر این دو تا شخصیت از هم جدا شده از همون اوایل کار و تقریبا میشه گفت هیچ ارتباطی خاص باهم ندارن