اگر از طرفداران داستانهای کامیک دیسی و شخصیتهای آن باشید، بدون شک با گرین لنترنها (Green Lantern) آشنایی دارید. این افراد با در اختیار داشتن حلقهای با قدرتهای فراطبیعی میتوانند هر شیءای را که میخواهند تنها با فکر کردن به آن بسازند و جزو قدرتمندترین ابرقهرمانان DC محسوب میشود.
حال در این میان یکی از شخصیتها به نام سینسترو (Sinestro) دلیل سوء استفاده از قدرتهایی که در اختیار داشت، از سپاه گرین لنترن خلع و تبیعید شد. او یکی از بزرگترین دشمنان هال جردن (گرین لنترن) و موسس سپاه سینسترو است. این شخصیت برای اولین بار در فیلم گرین لنترن (سال ۲۰۱۱) ظاهر شد که مارک استرانگ ایفای نقش آن را برعهده داشت. شخصیت Sinestro توسط گیل کین و جان بروم خلق شد و اولین بار در شماره ۷ از داستان فانوس سبز (جلد ۲) در سال ۱۹۶۱ ظاهر شد.
ثال سینسترو (Thaal Sinestro) از سیاره کوروگار، یکی از دشمنان سرسخت گرین لنترن است و همانطور که پیشتر ذکر کردیم به دلیل فاسد کردن قدرتش از سپاه اخراج شد. سپس برای تحمیل نظم و کنترل خود بر جهان تلاش کرد و برای مبارزه با رنگ سبزی که به آن نفرت پیدا کرده، از یک حلقه زرد لنترن استفاده میکند. مهارت و بیرحمیاش او را به یکی از ترسناکترین شرورهای تاریخ تبدیل کرده که در نهایت سپاه مخصوص خود به نام سینسترو کورپس (Sinestro Corps) را بنا کرد.
پیشینه شخصیت سینسترو
سینسترو به دلیل شرافت و شجاعتش توسط نگهبانان جهان به عنوان یکی از اعضای سپاه گرین لنترن انتخاب شد. در دوران اوجش، او به عنوان بزرگترین گرین لنترن در تمام سپاه شناخته میشد، و بخش ۱۴۱۷ تقریبا به طور کامل عاری از جرم و بیقانونی بود، زیرا او با نظارت دقیق از آن محافظت میکرد. نگهبانان هرگز در قضاوتهای خود اشتباه نکرده بودند، اما سینسترو بعدها به عنوان یکی از بزرگترین اشتباهات آنها در نظر گرفته شد.
مهارت و توانایی او آنقدر زیاد بود که به عنوان مربی تعدادی از گرین لنترنهای تازهکار که استعدادی مشابه داشتند، انتخاب شد که از میان آنها، هال جردن بزرگترین و مهمترین شاگرد او بود. «گانتت (یکی از نگهبانان ) به طور خاص درخواست کرد که این دو نفر با هم تمرین کنند و آنها خیلی زود دوستان به هم نزدیک شده و به دوستان صمیمی تبدیل شدند.
در تمام مدتی که آبین سور« Abin Sur» (صاحب اصلی حلقهای که بعدها به هال جردن رسید)، در سپاه گرین لنترن بود، بهترین دوست و مورد اعتمادترین شخص برای ثال سینسترو بود، تا حدی که رابطه آنها مانند دو برادر بود. در نهایت، سینسترو عاشق آرین سور، خواهر آبین سور شد و با او ازدواج کرد و این دو صاحب فرزندی نیز شدند.
پس از آن، آبین سور راز مهمی را با سینسترو در میان گذاشت: او دربارهی پیشگویی «Blackest Night» چیزهایی آموخته بود، که در آن تاریکیای عظیم ظهور میکرد و قصد نابودی تمام موجودات زنده را داشت. اما سینسترو این هشدار را نادیده گرفت و آن را دروغی ساختهی گروه «Five Inversions» دانست، همان کسانی که این پیشگویی را به آبین گفته بودند.
در نهایت، آبین سور توسط هیولایی به نام آتروسیتوس کشته شد. سینسترو پس از مرگ دوست صمیمیاش آبین سور، با کمک هال جردن انتقام او را از آتروسیتوس میگیرد و او را به زندان میفرستد. اما آتروسیتوس پیشبینی میکند که سینسترو به دلیل وسواسش برای برقراری نظم، سقوط خواهد کرد – پیشبینیای که سینسترو آن را نادیده میگیرد.
با گذر زمان، فشار زیاد برای کنترل مطلق منطقهی خود (بخش ۱۴۱۷) باعث میشود که او از نظر روانی دچار ناپایداری شود و به تدریج از روشهای خشن، سرکوبگرانه و غیراخلاقی استفاده کند. این تغییرات سرآغاز سقوط او از جایگاه یک قهرمان به یک مستبد و در نهایت به یکی از بزرگترین دشمنان سپاه گرین لنترن است.
مهمترین نکته این بخش این است که سینسترو در ابتدا نیت خوبی داشت (ایجاد نظم و عدالت)، اما وسواس و روشهای سختگیرانهاش او را به همان چیزی تبدیل کرد که زمانی با آن مبارزه میکرد: یک دیکتاتور. سینسترو به دلیل شدت عملهایش و نادیده گرفتن احساسات مردم و خانوادهاش، نه تنها روابطش با جامعهاش را از دست داد بلکه به یک دشمن برای کسانی که بیش از همه دوست داشت، تبدیل شد. در نهایت، خانوادهاش نیز تحت تأثیر این تغییرات قرار گرفتند و همسرش به طرز مرموزی جان خود را از دست داد، که به شدت بر روان سینسترو تأثیر گذاشت.
فاسد شدن قدرتهای سینسترو و حرکت به سوی تاریکی
پس از بازگشت به سیارهی کوروگار، هال جردن متوجه شد که سینسترو مردم سیارهاش را مجبور به پرستش خود کرده و قوانین سر سخت و ناعادلانهای وضع کرده است. مردم کوروگار علیه سینسترو قیام کردند و کنترل امور از دست او خارج شد. پس از یک مبارزه کوتاه، هال موفق شد سینسترو را به تفکر وادار کند و سینسترو فهمید که باید مخفی شود چون نگهبانان به شدت مجازاتشان خواهند کرد.
بعد از پنهان شدن در یکی از زندانهای زمین، Oan Manhunters او را به Oa بردند و او محاکمه شد. هال جردن علیه او شهادت داد و سینسترو در آخرین لحظات اعلام کرد که از هال و سپاه گرین لنترن انتقام سختی خواهد گرفت. سینسترو به سیارهی «Qward» در جهان ضد ماده تبعید شد، جایی که با Weaponers of Qward ملاقات کرد و آنها به او کمک کردند تا حلقهی زرد لنترن بسازد تا در برابر گرین لنترنها قرار گیرد.
سینسترو در زندان
پس از اتفاقات «Crisis on Infinite Earths»، سینسترو نه تنها اسیر و اعدام شد بلکه روحش به داخل باتری قدرت مرکزی (Central Power Battery) منتقل شد و در آنجا زندانی شد.
بعد از تبدیل شدن به انرژی، سینسترو مدتها منتظر لحظهی مناسب برای انتقام بود. پس از بازسازی باتری توسط نگهبانان، جان استوارت(یکی از اعضای گرین لنترن) تلاش کرد که حلقهاش را شارژ کند، اما به دلیل یک نقص فنی، انرژی سینسترو وارد ذهن جان شد و مدتی در آنجا ماند تا اینکه آزاد شد. روح سینسترو مدتی در اطراف Oa سرگردان بود تا اینکه گای گاردنر، که پیشتر گرین لنترن بود، وارد مقبرههای سپاه گرین لنترن شد و حلقهی قدرت سینسترو را دزدید.
سینسترو ظاهر شد تا با گاردنر روبهرو شود و بدنش را بازپس بگیرد، اما گای گاردنر او را شکست داد و حلقه را برای خود برداشت. به این ترتیب، روح سینسترو دوباره ناپدید شد. در نهایت، نگهبانان او را دوباره به داخل باتری قدرت مرکزی بازگرداندند، اما مشخص نیست که این اتفاق چه زمانی رخ داده است.
او از دشمنی با سپاه گرین لنترنها به مبارز ضد قهرمانی تبدیل میشود که حتی با دادن حلقه سبز و آزادی برای مقابله با هال جردن، به نوعی از او برای مبارزه با تهدید بزرگتر استفاده میشود. سینسترو به جایی رسید که به عنوان یک ابزار در دست نگهبانان قرار گرفت، هرچند هنوز تمایل به سقوط هال جردن و مقابله با او در ذهنش وجود دارد.
قدرتها و تواناییهای سینسترو:
- تشخیص حس ترس: سینسترو دارای درک درونی و طبیعی از ترسهای دیگران است. حتی اگر حلقهی زرد خود را نداشته باشد، میتواند ترسهای افراد را تشخیص دهد.
- اراده تسخیرناپذیر: سینسترو به عنوان دارندهی قدرتمندترین اراده در تمام آفرینش شناخته شده است. این ویژگی توسط آیون، تجسم زندهی اراده، بیان شده است.
- مهارت بالا در ترساندن
- رهبری
- مبارزه تن به تن
- سطح هوش بسیار بالا
منبع: DC Fandom
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم
نظرات