یک ایده کلی وجود دارد که طرفداران زیادی هم دارد، اینکه گیمها باید به گونهای طراحی شوند که شما را در خودشان غرق کنند تا از دنیای اطرافتان و هر چیزی که در آن اتفاق میافتد جدا شوید. خیلی از گیمها بدون اینکه حتی طراحان بازی تلاشی برای این کار کرده باشند شما را در خودشان غرق میکنند. این گیمها حتی ممکن است از صفر شروع کنند، از اینکه چطور سوار یک اسب شوید یا اینکه چطور شمشیرتان را غلاف کنید. دنیایی کاملا بصری که ما را مجذوب و مسحور میکند. حالا ما قصد داریم ۱۰ تا از این گیمها را بررسی کنیم. بازیهایی که اصطلاحا ایمرسیو هستند و شما در درون آنها گم میشوید.
۱۰ – Read Dead Redemption 2
رد دد ۲ داستان آرتور مورگان و دارودسته وندرلیند را روایت میکند. آنها سفری به غرب وحشی دارند، جایی که هنوز چیزی به اسم قانون وجود ندارد. آنها باید آزادیشان را تضمین کنند و راهشان را در غرب پیدا کنند. داستان بازی سرشار از امیدها، ترسها، از دست دادنها و انتقامهاست و در گوشه کنار این بازی اتفاقاتی میافتد که باید کشفشان کنید و به راهتان ادامه دهید.
دنیای این بازی زنده و پویاست. از گشت و گذار در خیابانها گرفته تا گله حیوانات و مناظری که در دیدرس شما هستند و اتفاقاتی در طول روز رخ میدهد و شما وظایفی دارید که باید به خوبی از پسشان بربیایید. حتی اگر از مبارزه با تفنگ و اسبسواری خسته شدید هم همچنان میتوانید شبتان را در یک بار بگذرانید و یا کارت بازی کنید. همهچیز آنقدر تعاملی و زنده است که روح غرب وحشی را به خوبی احساس میکنید و انگار در زمانی در گذشته و قبل از اختراع ریل و راهآهن زندگی میکنید. چون اختراع راهآهن و قطار غرب وحشی را به غرب آرام بدل کرد.
۹ – Subnautica
نظرتان چیست که مدت زمانی را زیر آب زندگی کنید و با جهان زیر دریاها ارتباط بگیرید. اگر از آبهای عمیق و موجودات دریایی میترسید احتمالا این تجربه روی گیم برای شما حالت هیجانانگیز همراه با ترس داشته باشد. در این گیم، تجربه زندگی در اعماق اقیانوسها را خواهید داشت. جایی که باید اسرار زیر دریاها را پیدا کنید و ماجراجویی کنید. نکته جالب ماجرا این است که شما زیر دریا از صفر شروع خواهید کرد و باید پایگاهی زیر دریا بسازید و با زیردریاییتان این جهان را کشف کنید.
در کنار تمام این ویژگیهای ایمرسیو چیزی که بازی سابناتیکا را خاصتر کرده است طراحی گرافیکی و فیزیک بازی است. وقتی داخل آب شنا میکنید به وضوح حرکت گیاهان زیر دریا را میبینید. ماهیها به شما میخورند و غارهایی زیر آب وجود دارند که ممکن است از ترس نهنگهای قاتل تا مدتها داخل آن مخفی شوید. این بازی یک تجربه کاملا متفاوت است و دنیایی که ساخته مثل هیچ چیز دیگری نیست و شاید حتی بعضی وقتها حین بازی کردن در دنیای واقعی هم نفس کم بیاورید.
۸ – Ghost of Tsushima
داستان روح سوشیما تاریک و شوم است. جایی که مغولها به ژاپن حمله میکنند و جهانی با حضور مغولها در اکوسیستم پلیاستیشن به تنهایی میتواند شما را در خودش غرق کند. بازیهای Open-World در حال حاضر بهگونهای طراحی میشوند که از شما میخواهند اهداف موجود در گیم را پیدا کنید، مثلا بالای یک برج بروید تا پایگاه رله آن را پیدا کنید. روح سوشیما فرق دارد. شما دوست دارید به تک تک نقاط این سرزمین پهناور سر بزنید و اینچ به اینچ آن را کشف کنید. محیط بازی زیباست و هر صحنهای که میبینید شما را مجذوب میکند.
لزومی ندارد داستان اصلی بازی را جلو ببرید و حتی مجبور هم نیستید. این بازی شما را کم کم سراغ کاراکترهای متفاوت میبرد و کوئستها هیجانانگیزی را پیش روی شما قرار میدهد. در لحظاتی از بازی احساس میکند که واقعا به سرزمین مادری شما حمله شده و تلاش میکنید این وضعیت را بهتر کنید. البته مبارزههایی هم وجود دارد که عرقتان را در میآورد. بازیهای سامورایی با این تم و این میزان از هیجان را خیلی کم دیدهایم. در این بازی با سرسختی خام و وحشیانه و در عین حال منطقی یک سامورایی مواجه میشوید که شما را جذب خواهد کرد.
۷ – Kingdom Come: Deliverance
وقتی از دنیای ایمرسیو و غرق شدن در یک گیم حرف میزنیم اولین چیزی که به ذهن اکثر گیمرها میآید، همین بازی است. این بازی شما را مجبور میکند خواندن و نوشتن یاد بگیرید، شما مجبور میشوید هر روز صبح با سطل از چاه آب بکشید و دوش بگیرید. به شما کار کردن با شمشیر را یاد میدهد و تقریبا یک زندگی مطابق با اصول قرون وسطی را جلو میبرید. این بازی یک جهان موازی با تمام جزئیات است، شما از یک آدم بیعرضه و بهدردنخور باید به یک شوالیه تبدیل شوید. اولین مشتهایی که میزنید را هیچوقت فراموش نمیکنید و همهچیز شبیه زندگی واقعی است.
اگر میخواهید داستان اصلی بازی را جلو ببرید روزها و حتی ماهها درگیر آن خواهید بود. شما در نقش هنری، پسر یک آهنگر، یک زندگی معمولی را آغاز میکنید و در سرزمین بوهمیا با چالشهای مختلفی روبرو میشوید و حتی یک جنگ داخلی را تجربه میکنید. با این بازی متوجه میشوید که زندگی در دنیای مجازی واقعا امکانپذیر است.
۶ – The Witcher: Wild Hunt
وقتی در مورد بازیهای RPG یا نقشآفرینی صحبت میکنیم یک بازی میدرخشد. ویچر ۳ یک بازی عمیق و زنده و پویاست و آنقدر تعاملی ساخته شده که میتوانید پایانبندیهای متفاوتی از آن ببینید. تازه این تمام ماجرا نیست. وقتی جرالت درگیر سلاخی کردن هیولاها و پیدا کردن شاگرد گمشدهاش است، جهان دور و برش هم به مرور تغییر میکند و این یکی از جذابیتهای ویچر است. ممکن است در ابتدای بازی در یک مکان مشخص چیزهایی را ببینید و اگر بعدها دوباره به همان نقطه برگردید همهچیز عوض شده باشد.
بازی ایمرسیو به این معنا نیست که شما استوریلاین اصلی را فراموش کنید و دنبال چیزهای دیگر در بازی بگردید. جزئیات هستند که همهچیز را مشخص میکند یا به قولی شیطان در جزئیات است. ویچر ۳ با دیالوگهای عمیق، شهرهای گلآلود و کوئستهای جانبی هر بار شما را شگفتزده میکند. برخی گیمرها معتقدند دنیایی که در این بازی وجود دارد حتی از دنیای واقعی هم بزرگتر است. تجربهای باورنکردنی که پیشنهاد میکنیم از دست ندهید. در ضمن تجربه هر گیمر از این بازی با بقیه کاملا متفاوت است و هر کس به شکل خاص خودش در این بازی غرق میشود.
۵ – Grand Theft Auto V
چه بخواهید این بازی را تکنفره یا اصطلاحا سینگلپلیر بازی کنید و چه ورژن آنلاین آن را تجربه کنید، در هر دو حالت GTA V شما در درون خودش میبلعد. شهر پر از آدمهای نرمالی است که ول میچرخند و ممکن است حتی وقتی داخل شهر قدم میزنند از شما بخواهند که پولشان را خرد کنید. میتوانید وارد یک فروشگاه لباسفروشی شوید و یا در محدوده محل زندگیتان چرخ بزنید و از فضا لذت ببرید. میتوانید آدمهایی را ببینید که در سطح شهر روی دیوارها گرافیتی میکشند و میتوانید هر موزیکی که دوست دارید پلی کنید و در ماشینتان چیل کنید و بزرگراهها و خیابانها را بپیمایید.
توسعهدهندگان این بازی هم هر بار آپدیتها و محتوای جدیدی به آن اضافه میکنند و اجازه نمیدهند که شما از بازی خسته شوید. در ضمن شما ممکن است بخواهید یک زندگی مجرمانه داشته باشید و با پلیسها درگیر شوید و کمی هیجان به زندگیتان تزریق کنید. میتوانید یک گنگ بسازید. یک کسب و کار زیرزمینی و غیرقانونی بسازید و پولدار شوید. اسلحه بفروشید و از بانک سرقت کنید. هیچ چیزی در این بازی قفل نیست. این المانها باعث میشوند که جیتیای ۵ به یک بازی بینهایت هیجانانگیز تبدیل شود و دل کندن از این دنیای نیمهفانتزی و نیمهواقعی سختتر و سختتر شود.
۴ – Assassin’s Creed: Odyssey
وقتی اساسین کرید وارد ژانر نقشآفرینی شد خیلی از طرفداران بازی نقدهای سفت و سختی به آن داشتند ولی خیلی از همین طرفداران ناگهان خودشان را غرقشده در ادیسه دیدند. دنیای این بازی به شدت بزرگ است و به صورت مداوم تغییر میکند. حتی اگر نخواهید تغییری در این جهان ایجاد کنید خودبخود تغییر میکند. اگر داستان بازی را ادامه دهید خودتان هم برخی تغییرات کوچک و بزرگ داخل بازی ایجاد میکنید که کل جریان گیم را تغییر میدهند. در این جهان همه به کار خودشان مشغولند. کالاها را میفروشند و در بندرگاهها مشغول گذران زندگی هستند و شما هم به عنوان عضو متفاوتی از این شهر به دنبال داستان زندگی خودتان هستید.
ادیسه از سری اساسین کرید جزو بازیهایی است که احتمالا بیش از ۱۰۰ ساعت در آن وقت خواهید گذراند و شاید حتی بیشتر. چون ۱۰۰ ساعت فقط به داستان اصلی بازی تعلق دارد ولی گیمرها دوست دارند ذره به ذره بازی را کشف کنند و جاهایی که هیچکس تا به حال ندیده را هم ببینند. از بالای قلهها گرفته تا حاشیه رودخانهها و فضاهای تاریک و خطرناکی که هیجان بازی را چند برابر میکنند. در ضمن داستان جایی در یونان باستان میگذرد و این به تنهایی به این معناست که یک زندگی زیبا و در عین حال پراکنده و بزرگ در انتظار شماست.
پیشنهاد ما: گیمهایی که بیشتر از ۱۰۰ ساعت تجربه میکنید.
۳- The Legend of Zelda: Breath of the Wild
چطور یک بازی کارتونی مثل زلدا میتواند شما را در خودش غرق کند؟ لینک بعد از ۱۰۰ سال از کما بیدار میشود و جهان کاملا تغییر کرده است. جهانی که پیش روی اوست با پادشاهی سابقی که دیده بود کاملا متفاوت است. حالا او باید اصول و قوانین این دنیای جدید را یاد بگیرد و مهمتر اینکه زنده بماند. جهانی متفاوت که هر قدم از آن یک ویو و منظره جدید و یک احساس متفاوت دارد و به گونهای طراحی شده که دوست ندارید از آن دل بکنید.
با اینکه این بازی با مدل Sims پیاده نشده ولی المانهای این ژانر را در خودش دارد. همهچیز به گونهای در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و با هم مچ شدهاند که احساس یک بازی کاملا ایمرسیو را دارد. اتفاقات عجیبی هم در این بازی میافتد، مثلا در جایی باید با لباس مبدل زنانه وارد یک فروشگاه لباس زنانه شوید و برای یک دشمن کمین کنید. اتفاقات کوچک و بزرگ و نقشههای عجیبی که در بازی وجود دارد کاملا شما را در خودش میبلعد و گذر زمان را از یاد میبرید.
۲ – Cyberpunk 2077
احتمالا کمی تعجب کنید که چرا سایبرپانک با تمام باگها و کرشها و مشکلاتی که دارد در این لیست قرار داده شده؟ کاملا حق دارید ولی نباید یک نکته را فراموش کنید، با اینکه سایبرپانک مشکلات زیادی دارد ولی یک چیز را به خوبی و کاملا درست و قدرتمند طراحی کرده است و آن هم جهان بازی است. جهان این بازی سرشار از زندگی است. میتوانید داخل شهر قدم بزنید، چراغهای نئونی و تبلیغات روی بیلبوردها را ببینید، با جمعیت داخل خیابان ارتباط برقرار کنید، نودل بخورید و در کنار آن وارد درگیریهای مسلحانه شوید. با گنگهای مختلف مبارزه کنید و یا حتی با پلیس درگیر شوید. سایبرپانک شبیه زندگی واقعی است و اکثر اتفاقات هم به انتخابهای خود شما بستگی دارند.
گیمرها در این بازی علاوه بر مبارزه میتوانند در مسابقات رانندگی در خیابانها شرکت کنند، ماموریتهایی هم وجود دارد که باید کامل کنید و تمام این المانها در کنار یکدیگر یک حالت ایمرسیو به بازی دادهاند. البته مادهای مختلفی هم برای این بازی وجود دارند که میتوانید نصب کنید و تجربههای متفاوتی داشته باشید. دنیای این بازی شما را درگیر خواهد کرد، فقط باید با باگها و مشکلاتی که دارد کنار بیایید یا سعی کنید آنها را حل کنید.
۱ – Prey
استودیو Arkane جان تازهای به ژانر سیمز بخشیده و با بازیهایی مثل Prey و Dishonored طرفداران این ژانر را کاملا راضی نگه داشته است. بازیهایی مثل Prey غرق شدن و مجذوب شدن در بازی را چند سطح جابجا کردهاند و بازیها قدرت انتخاب بیشتری دارند و حتی باید کارهای خلاقانه و متفاوتی انجام دهند که به فکر هیچکس نمیرسد. مثلا در جایی از بازی مجبور میشوید از قوطیهای انفجاری استفاده کنید یا تلههایی با چسب بسازید که دشمنان شما در آن گیر کنند یا حتی میتوانید فرار کنید و آنقدر دور شوید که نیازی به مبارزه کردن نباشد. حتی ممکن است بخواهید یک ماگ قهوه را به سمت دشمنانتان پرتاب کنید تا شاید به او آسیب برسانید.
این بازی گیمرها را با نقشآفرینی اول شخص جلو میبرد و آنقدر در نقشتان فرو میروید که احتمالا زندگی واقعی را به طور کامل فراموش میکنید. تا جایی که میتوانید امکان خلاقیت دارید و میتوانید راهحلهای خلاقانه را پیادهسازی کنید. کافیست کمی جلوتر بروید، این بازی شما را درگیر خواهد کرد، این خط و این هم نشان.
بیشتر بخوانید: ۱۵ لحظه نفسگیر و استرسزا در دنیای گیم
شما در کدام بازیها غرق شدهاید؟
زندگی واقعی خیلی وقتها خستهکننده است و خیلی وقتها هم هیچ راه فراری به جز گیم وجود ندارد. جایی که یک دنیای جدید پیش روی شماست و باید با چالشها و مسائل این دنیای جدید آشنا شوید و جلو بروید. حالا شما بگویید. کدام بازیها شما را در خودشان غرق کردهاند؟ از کدام بازیها نمیتوانید دل بکنید؟ حتما در کامنتها برای ما بنویسید تا این لیست کاملتر شود.
بازیهایی مثل Prey و سایبرپانک و ویچر ۳ جزو بهترین بازیهای ایمرسیو حال حاضر هستند.
جهان بزرگ و دنیای باز، جزئیات زیاد و تغییراتی که در بازیها وجود دارد باعث میشوند بازیها ما را ببلعند.
ماینکرافت چی پس😐
ماینکرافت خیلی آدمو غرق میکنه به طوری که من یه ساعت بازی میکنم فکر میکنم تاحالا ده دقیقه شده😅
مایکنرفت خدای جنگ بتمن ارکام نایت
چی نفهمیدم چی گفتی
ببین مایکرفت سرگرم ککند خیجانی نیست که غرقش شی
قبول ولی من میشم
و البته چون من ماینکرافت جاوا میرم بیشتر حال میده و من کلی مود خفن ریختم که خیلی توش غرق میشم منظورم این نیست که بدراک بدرد نمیخوره منظورم اینه که کلا تو کامپیوتر بیشتر حال میده و من میگم کلی مود ریختم که بیشتر برام باحاله
هیجانی
این همه بازی بود ?
گاد آف وار راگناروک ، کالاف دیوتی مدرن وارفر ۲ ، اسپایدرمن ، ماینکرفت ، جی تی ای ۴ و کلی بازی داستانی دیگه …
از این لیست فقط رد دد ۲ ، جی تی ای وی و ویچر ۳ رو قبول دارم
آخه سایبرپانک و زلدا ؟؟؟؟ هزارتا بازی دیگه بود حتما باید این دوتا رو میزاشتین ؟
داش آخه کالاف تو یه روز تموم میشه
ولی خیلی خوبه من خودم تمومش کردم تویه دو روز
اره ولی بازم ارزش تجربه کردن بخش داستانی رو داره
خاک تو سر تو بی عقل که زلدا رو قبول نداری . زلدا شاهکاره شما بچه سالا پلی ندادید که . شما فقط گرافیک می خواید . زلدا یعنی هنر خلاقیت بازی .
باشه بابا تو خوبی با عقل
کصشر نگو برو همون نینتندوت زلدا بازی کن کودک سال
پلی ندادی حرفی نزن
این همه بازی باحال هست کسی از بین این همه انتخاب صد در صد سراغ زلدا نمیره
ایران هیچوقت پیشرفت نمی کنه با این بی عقل و بد سلیقه ها. به حرف هیچ کس گوش نمی دم هرکس هم بگه کودک سال خودشه و با این حرفش خودشو نشون داده . دوستان به حرف هیچ کس گوش ندید از بازی هاتون نهایت لذت رو ببرید.
ضعیف بود سنندرس مدرن وارفار یک تا سه هم توش نبود فقط ردد و جی تی ای اساسین بقیه خلیلی مزخرفه
کال آف دیوتی مدرن وارفر دو من غرق داستانش بودم
سلطان بازی اوپن ورد باید باشه کالاف خطیه
اویل هم که کشکه این وسط
چرته بابا مایینکرافت آدمو دیوونه میکنه من وقتایی که بازی میکنم برام زمان خیلی زود میگذره جوری میشم که با خودم حرف میزنم مامانم بهم میگه دیوونه شدم😂😂😂
ولی این اسم مایینکرافت رو نیاورده😳😳😳
خیلیم عالی بود ، لطفاً چرت نگویید ، در کالاف اصلاً آدم غرق نمیشه ، ولی با ماینکرفت موافقم
گیمر نیستی چرت و پرت نگو
تو اول برو بخش داستانی کالاف دیوتی مدرن وارفیر رو بازی کن بعد شعر بگو
دادا مدرن وارفر بدرد زیاد نمیخوره ولی بلک اپس داستانش خیلی حقه
لست آف آس یادتون رفت
فقط ۳ گانه metro❤️✋🔥
پس الدن رینگ چی ؟ همه پلیر های این بازی ، باهاش زندگی کردم ، به شخصه ۴۰۰ ساعت مشغول این بازی بودم و غرق در دنیای زیبا و دارکش شدم
الدن رینگ هم خیلی خفنه 👍
گمشو بابا ماینکرافت هویجه اینجا
Ark بهترین بازی تاریخخخخخخخخخ واقعا فقط یکم گرافیکشو بیشتر میکردن عالی میشد
آرک با همین گرافیکشم به نظر من توی ۵ بازی برتر جهان باز تاریخ قرار داره
آرک با همین گرافیکم خداست