در سری مقالههای معرفی بهترین شخصیتهای دیسی، امروز قصد داریم به یکی از ابرقهرمانهای شناخته شده دنیای کامیکهای دیسی، یعنی مارشن منهانتر (Martian Manhunter) بپردازیم. این کاراکتر در واقع یکی از هشت عضو اصلی گروه لیگ عدالت آمریکا محسوب میشود که توسط ژوزف ساماکسون و جو سرتا خلق شده و اولین بار در شماره ۲۲۵ مجله «کامیکهای کارآگاهی» در نوامبر ۱۹۵۵ معرفی شد.
جالب است بدانید که پای این شخصیت به دنیا سریالهای تلویزیونی و آثار سینمایی نیز باز شده و مارشن منهانتر یکی از کاراکترهای اصلی سریال سوپرگرل محسوب میشود که دیوید هیروود نقش او را ایفا کرده است. علاوه بر آن، در دیگر مجموعههای «دنیای تلویزیونی دیسی (ارو ورس)» نیز حضور دارد.
جان جونز (J’onn J’onzz)، معروف به مارشن منهانتر یک افسر اجرای قانون از سیاره مریخ است که در جریان اتفاقاتی در زمین گیر میافتد. پس از آمدن به زمین، به عنوان یک کارآگاه پلیس و یک ابرقهرمان فعالیت میکند. همچنین او یکی از اعضای موسس لیگ عدالت آمریکا است.
پیشینه شخصیت مارشن منهانتر
قرنها پیش در سیارهای به نام Ma’aleca’andra (نام مریخ در فرهنگ مریخیهای دیسی)، گرین مارشنها که با نام M’yrnn و Sha’sheen شناخته میشدند، دو پسر دوقلو را به دنیا آوردند.
جان جونز و برادرش دوقلو بودند، اما دوقلوزایی در فرهنگ مریخیها نادر بود. نام جان جونز به معنای «نور برای نور» است، که نشاندهندهی ذات مثبت و قهرمانانهی اوست. برادرش، معالفاک(Ma’alefa’ak)، یک جهشیافته بود و برخلاف سایر مریخیها توانایی ارتباط تلهپاتیک نداشت. نام معالفاک به معنای «تاریکی در قلب» است، که نشان میدهد او شخصیت منفی یا شرور داستان است.
جان جونز به عنوان یک بزرگسال به یک منهانتر (Manhunter) تبدیل شد که در مریخ به معنای افسر پلیس یا نیروی اجرای قانون است. سپس با یک زن مریخی به نام M’yri’ah ازدواج کرد که صاحب یک دختر به نام « K’hym» شدند. آنها زندگی سادهای داشتند و در زیر دشتهای طوفانزده مریخ برای خود خانه ساختند.
سالها گذشت و برادر جان جونز، معالفاک از فرهنگ مریخیها متنفر شد و تصمیم گرفت تمام مردم مریخ را نابود کند. او ویروسی کشنده به نام «نفرین ه’رونمیر» (H’ronmeer’s Curse) ساخت که از طریق قدرتهای تلهپاتیک منتقل میشد. این ویروس از ترس ذاتی مریخیها از آتش سوءاستفاده میکرد و باعث استرس روانی شدیدی میشد که بدن و ذهن مریخیها را شعلهور کرده و آنها را زندهزنده میسوزاند.
جان جونز تلاش کرد همسر و دخترش را از استفاده از قدرتهایشان بازدارد، اما موفق نشد و آنها به ویروس آلوده شدند. دخترش کیم (K’hym) اولین قربانی شد و پس از او همسرش میریآ (M’yri’ah) نیز دچار آتشسوزی شد. جان جونز شاهد سوختن خانوادهاش بود و این اتفاق باعث شد که از نظر روحی در هم بشکند و نزدیک به جنون برسد.
ورود مارشن منهانتر به زمین
کتر سائول اردل، یک دانشمند روی زمین، دستگاه فرستندهای ساخت که بر اساس فناوری باستانی مریخیها طراحی شده بود. او برای برقراری ارتباط با موجودات فضایی، دستگاه را به سمت مریخ تنظیم و فعال کرد.
پرتوی دستگاه از فضا و زمان عبور کرد و به جان جونز در نقطهای از گذشتهی مریخ برخورد کرد، قرنها پیش از آنکه اردل متولد شود. این پرتو جان جونز را از مریخ به دوران دکتر اردل در زمین منتقل کرد. او در نزدیکی آزمایشگاه اردل در ایالت کلرادو ظاهر شد و از شدت جراحت یا شوک روی زمین افتاد.
دکتر اردل، جان جونز را که از لحاظ روحی آسیبدیده بود، به داخل آزمایشگاهش برد و سعی کرد او را درمان کند. به دلیل وضعیت ذهنی آشفتهی جان، یک پیوند روانی بین او و اردل ایجاد شد، که باعث شد اردل از فجایع مریخ و نابودی خانوادهی جان آگاه شود. اردل برای کمک به جان، از طریق این ارتباط ذهنی یک گذشتهی جدید برای او ساخت، که الهامگرفته از رمانهای علمی-تخیلی نویسندگانی مانند ری بردبری (Ray Bradbury) و ادگار رایس باروز (Edgar Rice Burroughs) بود. این خاطرات ساختگی به جان کمک کرد تا ذهنش را التیام ببخشد و دوباره تعادل روانی پیدا کند. اردل در ذهن جان این ایده را قرار داد که او باید یک قهرمان شود.
جان جونز توانایی تغییر شکل دارد و از همین رو برای سازگار شدن با زندگی روی زمین، فرم انسان را به خود گرفت و تغییر ظاهر داد. دکتر اردل از دیدن این تغییر ناگهانی شوکه شد و دچار حملهی قلبی شد. او در حال مرگ از جان جونز طلب بخشش کرد، زیرا احساس میکرد ناخواسته او را در زمین زندانی کرده است. بعدا مشخص شد زمانی که جان جونز به زمین منتقل شد، مریخ دیگر نابود شده بود و همچنین او هویتی جدید به نام «Bronze Wraith» اختیار کرد و با گروه Justice Experience همکاری داشت.
جان جونز و تبدیل شدن به افسر پلیس
او با تغییر ظاهر خود به یک انسان، نام «John Jones» را برگزید و به عنوان کارآگاه پلیس در شهر میدلتون مشغول به کار شد. جان برای مدتی مخفیانه از قدرتهایش برای حل پروندهها و کمک به مردم استفاده میکرد. اما پس از آنکه هویت مارشن منهانتر بهطور تصادفی فاش شد، تصمیم گرفت دیگر اعمال ابرقهرمانیاش را مخفی نکند، هرچند هنوز هویت مخفی “John Jones” را حفظ کرد. از آن زمان، بهطور علنی در شکل واقعی خود با پوست سبز ظاهر شد.
جان جونز همکاری با یک افسر پلیس به نام نام دایان مید (Diane Meade) را آغاز کرد و همچنین حیوانی به نام زوک (Zook) داشت که در حل پروندهها به او کمک میکرد. علاوه بر این، او یکی از اعضای بنیانگذار لیگ عدالت آمریکا (Justice League of America) بود.
جان جونز به عنوان یکی از بنیانگذاران Justice League International
جان جونز یکی از اعضای بنیانگذار لیگ عدالت بینالمللی (Justice League International) بود. او همچنین توضیح داد که ظاهر آشنا و انسانیاش در واقع شکل واقعی او نیست، بلکه یک «توافق» میان شکل واقعی مریخیاش و ظاهر انسانی است. جان اظهار کرد که شکل واقعیاش خصوصی است و حتی در مریخ، ظاهر عمومی او همان نسخهی آشنا بود. علاوه بر عضویت در لیگ عدالت با هویت خود، او همچنین بهطور اجباری تحت نام «Bloodwynd» به لیگ پیوست.
ویژگیهای شخصیتی مارشن منهانتر
مانند تمام مریخیها، جان جونز دارای شخصیتی سرد و محکم است و به سختی احساساتش را ابراز میکند. او معمولا به عنوان صدای خرد و منطق در لیگ عدالت عمل میکند و یکی از حکیمترین رهبران در میان ابرقهرمانان، در کنار بتمن و سوپرمن، به شمار میرود.
با وجود ظاهر سردش، جان یکی از مهربانترین و نجیبترین قهرمانان زمین است. او ارادهی بسیار قویای دارد، که نشاندهندهی تواناییاش در حفظ سلامت روانی بعد از از دست دادن نژاد خود است. جان حس شوخطبعی ظریفی دارد و علاقهمند به بیسکویتهای شکلاتی به نام «Chocos» است. به طور کلی، مارشن منهانتر به عنوان قلب و روح لیگ عدالت شناخته میشود.
جان جونز دههها را در میان انسانها زندگی کرده و به بررسی تمام جنبههای زندگی انسانی پرداخته است. اگرچه هویت اصلی او “جان جونز” از دنور است، اما چندین هویت مستعار در سرتاسر جهان دارد که از آنها استفاده میکند. او حتی چندین ماه به شکل یک گوریلا زندگی کرد تا بیشتر دربارهی زمین و موجودات آن بیاموزد.
قدرتها و تواناییهای مارشن منهانتر:
- فیزیولوژی مخصوص مریخیها
- توانایی تغییر شکل
- توانایی تبدیل شدن به حیوانات
- توانایی نامرئی شدن
- رد شدن از اجسام جامد
- آسیبناپذیری
- ایمنی در برابر سمو
- پرواز
- توانایی بازسازی
- تلهپاتی
- جذب ماده
منبع: DC Fandom
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم @samsaberi
سلام یه چیز یادتون رفت آتیش تقریبا خشکش می کنه سرعتشم بالاست
خیلی بده