اخبار سینما و انیمیشن انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

۱۰ انیمه‌های تک فصلی برتر که باید همین الان به سراغشان بروید

با وجود تعداد بی اندازه‌ای از انیمه‌های مختلف برای تماشا، خیلی سخت است از کسی بخواهید تا وقت خود را به روی مجموعه‌های عظیمی مثل Naruto یا One Piece اختصاص دهد. با وجود این که این آثار نقاط قوت به شدت شاخصی دارند که در نتیجه آن توانسته‌اند طی تمامی این سال‌ها، این میزان از مخاطب را مجذوب خود کنند، به همان میزان نیز کوهی از قسمت و محتوا را نیز به دنبال خود انباشته کرده‌اند. فصل‌ها متمادی یا حتی انیمه‌های سینمایی متعدد باعث شده نزدیک شدن به یکی از این غول‌های دنیای انیمه و تجربه آن به امری وحشتناک برای طرفداران انیمه تبدیل شود. از آن طرف نیز انیمه‌های تک فصلی را داریم. آثاری که تمام قصه خود را در یک فصل به اتمام می‌رسانند و به دامنه عظیمی از مخاطبین این اجازه را می‌دهد تا بدون در اختیار قرار دادن زمان زیادی به این آثار از تمام جذابیت‌های آن بهره کافی را ببرند.

یک فصل انیمه می‌تواند تعداد قسمت‌های متفاوتی داشته باشد. برخی انیمه‌های تک فصلی در حدود ۳۰ قسمت روایت خود را تکمیل می‌کنند در حالی که برخی انیمه‌های تک فصلی دیگر تمام داستان خود را در کمتر از ۱۰ قسمت بیان می‌کنند. عموم انیمه‌های تک فصلی اما برای روایت یک قصه جذاب به حدود ۲۵ قسمت احتیاج دارند. در هر صورت مهم نیست یک فصل انیمه از نظر تعداد قسمت‌ها چقدر متغیر باشد. تا وقتی میزان این قسمت‌ها روی هم به اندازه بخشی از یک سری بزرگ نباشد، هضم آن‌ها برای مخاطب ساده‌تر است و دنبال کردن روایت یکپارچه آن‌ها با علم به این که در انتهای فصل به پایان آن می‌رسند، تجربه آن انیمه را ساده‌تر و دلنشین‌تر می‌کند. انیمه‌های طولانی که میراث افسانه‌ای خود را به همراه دارند، در نوع خودشان فوق العاده هستند. اما گاهی اوقات واقعاً بهتر است کمی از این آثار فاصله گرفته و انیمه‌های تک فصلی، کوتاه‌تر و با روایتی مشخص‌تر را تجربه کرد. با مجله بازار همراه باشید تا نگاهی بر ده اثر از برترین انیمه‌های تک فصلی را برای تجربه هر چه سریع‌تر به شما پیشنهاد دهیم.

Cyberpunk: Edgerunners

Cyberpunk Edgerunners

بیراه نیست اگر بگوییم Cyberpunk: Edgerunners یکی از برترین آثار انیمه‌ای کل دوران است. روایت آن لحظه به لحظه هیجان انگیز می‌شود و پیچ و خم‌های داستانی‌اش فک شما را بر زمین می‌اندازد. در کنار تمامی این موارد، نقاط اوج آن به قدری احساساتی است که اشک را از گونه‌های شما سراریز می‌کند. این انیمه همه چیز دارد. از یک رابطه عاشقانه خارق العاده تا اکشن نفس گیر و پایانی هیجان انگیز که همگی خود را در قالب یک فصل ۱۰ قسمتی باورنکردنی به مخاطب ارائه می‌کنند. داستان این انیمه در دنیای Cyberpunk اثر مایک پاندسمیث اتفاق می‌افتد. به طور دقیق‌تر محل وقوع داستان در Night City است، کلان شهر عظیمی که توسط ابرشرکت‌های پرنفوذ اداره شده و از سر تا نوک آن را جرم و جنایت فراگرفته است. دیوید رودریگز (David Rodriguez) مرد جوانی است که می‌خواهد در جامعه پرتلاطم این شهر، نام و شهرتی برای خود دست و پا کند و برای رسیدن به این امر از هیچ خطری واهمه ندارد.

باور این که Cyberpunk Edgerunners در عرض تنها ۱۰ قسمت، این میزان از شگفتی را به مخاطب خود ارائه می‌دهد واقعاً سخت است. کاری که Edgerunners در این تعداد قسمت موفق به انجام آن شده، کاری است که بسیاری از دیگر انیمه‌ها بعد از پخش فصل‌های متمادی به آن دست پیدا می‌کنند. هیچ کدام از قسمت‌های انیمه در پیشبرد داستان و تقویت شخصیت‌پردازی وقت خود را هدر نمی‌دهد و در عین حال استدیوی Trigger با کارگردانی استنثنایی خود و انیمیشن‌های چشم نوازش توانسته هویتی بی بدیل برای این انیمه به وجود بیاورد.

Gurren Lagann

Gurenn Lagann

Gurren Lagann یکی از آن انیمه‌های نادری است که باور آن سخت است از هیچ مانگایی اقتباس نشده. انیمه‌های اورجینال زیادی طی سالیان سال در این صنعت پخش شده، ولی تعداد محدودی از آن‌ها، طرفداران و پیروانی که Gurren Lagann برای خود دارد را توانسته‌اند بدست بیاورند. این در حالی است که این انیمه تنها ۲۷ قسمت داشته و داستان خود را در همین مدت از ابتدا به انتها می‌رساند. Gurren Lagann برای روایت داستان فراکهکشانی خود حتی از هدر رفتن یک قسمت نیز گذر نکرده و چنان هر قسمت را با اکشن و هیجان سرشار کرده که یک لحظه نیز نتوانید در جریان این انیمه نفس بگیرید. نه از قسمت اول که رفاقت تاریخی سیمون و کامینا آغاز می‌شود و نه تا آخر قسمت ۲۷ که مراسم عروسی سیمون به انتها می‌رسد. روند توقف ناپذیر و پرهیجان Gurren Lagann یکی از دستاوردهای تاریخ ۶۰ ساله دنیای انیمه است.

تاریخ انتشار انیمه Batman Ninja vs. Yakuza League اعلام شد

Gurren Lagann جدا از مواردی که گفته شد، یکی از برترین انیمه‌های ژانر مکا و ربات‌های غول پیکر نیز بوده و همه کارهایی که یک انیمه باید در این ژانر انجام دهد تا ضمن حفظ کیفیت بالا، منحصر به فرد باشد را انجام داده. از سکانس‌های تبدیل فوق العاده گرفته تا شخصیت‌های اصلی که آن چنان با مفهوم تسلیم شدن آشنا نیستند. سیمون شخصیتی است که در ابتدای داستان در نقش پسری کم رو و بی بته ظاهر می‌شود که چیزی در مورد دنیای بیرون نمی‌داند. اما طی جریان پرتلاطم داستان این انیمه او به چنان شخصیت قدرتمندی تبدیل می‌شود که در قسمت‌های انتهایی روبروی خود موجودیت خلقت نیز می‌ایستد.

Parasyte: The Maxim

Parasyte: The Maxim

Parasyte: The Maxim یکی از برترین انیمه‌های ترسناکی است که می‌توانید هم اکنون به تماشای آن بپردازید و خبر خوب این که تمام داستان این انیمه هیجان انگیز تنها در ۲۴ قسمت به انتها می‌رسد. قهرمان اصلی این داستان، پسر جوان ۱۷ ساله‌ای به نام شینیچی ایزومی (Shinichi Izumi) است. او در دنیایی زندگی می‌کند که انگل‌های بیگانه در ساختار بشریت نفوذ کرده و با اشغال کردن بدن میزبان خود، آن‌ها را به هیولاهای کشنده‌ای تبدیل می‌کند که توانایی زندگی عادی در جامعه را دارا هستند و به همین علت عموم مردم خبری از عمق این فاجعه ندارند. شینیچی نیز در یک روز عادی مورد حمله این انگل‌های بیگانه قرار می‌گیرد. وی موفق می‌شود از نفوذ کامل انگل به بدنش جلوگیری کرده و ناحیه تصرف آن را به تنها دست راستش تقلیل دهد و با قربانی کردن یک دست خود، بدنش را از تبدیل شدن نجات دهد، اما طولی نمی‌انجامد که دست راست او که آلوده به انگل شده، تغییر شکل داده، دهان باز می‌کند و شروع به حرف زدن می‌کند؛ اتفاقی که زندگی عادی شینیچی را به طور کامل به هم می‌ریزد.

Parasyte از این لحاظ انیمه فوق العاده‌ای است که توانسته رابطه عمیق و عجیب بین شینیچی، شخصیت اصلی و انگلی که دست راست او را اشغال کرده به نحو احسن به تصویر بکشد. این دو به جای این که به خاطر نژاد متفاوتشان با هم دشمنی داشته باشند و جلوی یکدیگر را بگیرند، شروع به همکاری کرده تا بقای یکدیگر را تضمین کنند. از دل همین هدف، رفاقت عجیب ولی نزدیکی بین این مرد جوان و این موجود بیگانه شکل می‌گیرد که حسابی فضای انیمه را خاص می‌کند. از طرف دیگر، صحنه‌های اکشن، مبارزات و درگیری‌هایی که طی داستان اتفاق می‌افتند از حین خشونتی که بروز می‌دهند به شدت بی رحمانه و در عین حال هیجان انگیز هستند و از دل همین اکشن‌های خشونت بار، چندین صحنه ماندگار و به یادماندنی ضبط شده است.

Dororo

Dororo

منبع اقتباس Dororo بدون اغراق یکی از آثار کلاسیک واقعی تاریخ مانگا است. اثری که توسط اوسامو تزوکا خلق شده؛ مردی که بسیاری از او به نام «پدر مانگا» یاد می‌کنند. به خاطر اوست که هم اکنون اساساً شاخه‌ای از هنر به عنوان مانگا در ژاپن و سرتاسر دنیا جریان دارد. هر چند اقتباس انیمه‌ای دیگری نیز از Dororo وجود دارد که چندین دهه پیش از تلویزیون ژاپن پخش شده، اما این انیمه سال ۲۰۱۹ آن است که نه تنها جزو برترین آثار استدیوی Mappa به حساب می‌آید، بلکه روایت منسجم و کامل آن باعث شده به راحتی بتوان آن را در زمره انیمه‌های تک فصلی برتر تاریخ نیز به حساب آورد. این مجموعه خارق العاده ۲۴ قسمتی روایتگر پسربچه‌ای به نام دورورو است که همراه با نینجایی به نام هیاکیمارو به دنبال اعضای بدن او می‌گردند. هیاکیمارو به خاطر نفرینی از بدو تولد تمام اعضای بدنش قربانی شیاطین شده و حال وی باید با کمک دورورو تک تک اعضای بدنش را از شیاطین پس بگیرد.

Dororo از بسیاری لحاظ انیمه فوق العاده‌ای است. از سمتی داستان آن به شدت پراستعاره و تلخ و شیرین است. هر گاه هیاکیمارو یکی از اعضای بدن خویش را پس می‌گیرد، فاجعه‌ای غیرمترقبه کشور را در برمی‌گیرد. پدر او سال‌ها پیش هنگام تولدش، بدن هیاکیمارو را قربانی کرده و اعضایش را به شیاطین بخشیده بود تا مورد لطف آن‌ها قرار گیرد و نعمت در کشورش زیاد شود. حال که هیاکیمارو در حال پس گرفتن بدنش است، شیاطین نیز از لطف خود در قبال سرزمین‌های بشر دست کشیده و اجازه می‌دهند به راحتی هر بلایی که می‌خواهد بر سر آن‌ها نازل شود. Dororo مجموعه فوق العاده‌ای است که در زمان کوتاه تقریباً ۹ ساعته خود روایتی را ارائه می‌دهد که حتی با گذشت بیش از ۵۰ سال از خلق آن، تنها با یک برداشت نوین‌تر، موفق شده هنوز جذابیت خود را حفظ کند و ثابت کند چرا اثر اصلی کماکان یک مانگای کلاسیک و جاودانه است.

Devilman Crybaby

Devilman Crybaby

مشابه Dororo، انیمه Devilman Crybaby نیز یکی از آن انیمه‌های به شدت خاصی است که منبع اقتباس آن مانگایی با طول عمر بیش از ۵۰ سال است. حقیقتی که باعث شده این سری تاریخچه طول و درازداری داشته باشد. این انیمه که برگرفته از مانگایی به همین نام اثر گو ناگای (Go Nagai) است، روایتگر قصه دو پسر به نام آکیرا و ریو است که آرام آرام سعی می‌کنند یاد بگیرند چطور در دنیایی که خارج از دید عموم، انواع شیاطین در آن قدم می‌زنند، زنده بمانند. هنگامی هم که این راز برملا می‌شود، دنیا غرق در آشوب شده و شیاطین ذره ذره و قدم به قدم شروع به تخریب دنیای بشریت می‌کنند. جریان روایی که باعث شده Devilman Crybaby به یکی از تیره و تاریک‌ترین آثار انیمه‌ای تاریخ تبدیل شود.

به صورت کلی Devilman Crybaby به عنوان دومین اقتباس از این مانگای کلاسیک، موفق شده در تنها ۱۰ قسمت آن چنان محتوای غنی و پر از پیچش و غافلگیری‌های فراوان را به مخاطب خود نشان دهد که جایی برای شک باقی نماند. بسیاری از طرفداران صنعت انیمه از Devilman Crybaby به عنوان یک پدیده و معدود انیمه‌های تک فصلی شاهکار یاد می‌کنند. این که بخواهیم بگوییم Devilman Crybaby هیچ کدام از قسمت‌هایش را صرف خطوط داستانی بی اهمیت هدر نمی‌دهد کمی بی انصافی است. هر قسمت آن چنان لبریز از صحنه‌های اکشن، لحظات احساسی گیرا و گره گشایی‌های روایی خارق العاده‌ای است که مخاطب نمی‌تواند لحظه‌ای از آن چشم بردارد. Devilman Crybaby از آن دست آثاری است که دنیای غنی و به شدت تیره و تار خود را به جای معرفی و توضیح با نشان دادن به مخاطب معرفی می‌کند و این کار را با ظرافت تمام تا آخرین لحظه قسمت دهم خود ادامه می‌دهد.

Death Note

Death Note

تعداد انیمه‌های محدودی هستند که بعد از پخش خود نه تنها تبدیل به یک اثر کلاسیک و جاودانه شده‌اند، بلکه افق دید دنیای انیمه را گسترش داده و این مدیوم را به موج جدیدی از افراد و مخاطبین معرفی کرده است. Death Note یکی از بهترین نمونه همچین آثاری است. اواسط دهه ۲۰۰۰ با آمدن Death Note پدیده‌ای جدید در دنیای انیمه اتفاق افتاد. اثری در ژانر شونن که به جای تمرکز روی اکشن‌های چشم گیر، روابط رومانتیک یا ربات‌های غول پیکر و حتی روتین‌های کمدی، کامل بر روی یک درامای جنایی سنگین تمرکز داشت که دو نابغه را در سناریویی باورنکردنی مقابل هم قرار می‌داد.

داستان Death Note در مورد دانش آموز جوانی به اسم یاگامی لایت است. با وجود هوش ذاتی بالا و حس عدالتی که دارد، آن چنان قدرت یا منصب خاصی ندارد و صرفاً یک دانش آموز ممتاز در ژاپن است. اما یکی از همین روزها، دفترچه‌ای جادویی از آسمان به زمین افتاده و بعد از کشف آن توسط لایت دنیای او دچار تغییر می‌شود. دفترچه‌ای که لایت پیدا کرده، شیء جادویی و به شدت قدرتمندی به نام دفترچه مرگ است که توانایی کشتن هر شخصی که نامش در آن نوشته شود را داراست. لایت سعی می‌کند بدون این که کسی متوجه شود با قدرت جدیدی که به دست آورده به خدای دنیا تبدیل شود و با نوشتن اسامی بزهکاران و تبهکاران، خودش آن‌ها را مجازات کند. امری که در اثر آن تعداد بسیاری زیادی زندانی و افراد تحت تعقیب به صورت ناگهانی فوت کرده و توجه دولت و نیروهای پلیس را به این اتفاقات عجیب جلب می‌کند. طولی نمی‌کشد که با ظهور کارآگاهی خبره، پرونده جنایی سنگینی حول محور این مرگ‌های ناگهانی تشکیل شده و نبرد فکری عظیمی بین نیروهای پلیس و این کارآگاه با لایت شکل می‌گیرد.

مبارزه ناروتو با شردر در آخرین شماره از کمیک TMNT x Naruto

Death Note اثری است که از ایده ابتدایی به شدت ساده و قابل درک، داستانی بسیار پیچیده، چندلایه و عمیق بیرون آورده که در کمال تعجب، تنها در ۲۵ قسمت به انتها می‌رسد. نحوه معرفی شخصیت‌ها، توسعه یافتنشان و در نهایت بستن پرونده هر کدام به زیبایی تمام طی تمامی این قسمت‌ها صورت گرفته و در نهایت تمامی این خطوط داستانی در پایانی شوکه کننده و به یاد ماندنی در قسمت نهایی به اتمام می‌رسند. Death Note اثری است که نشان می‌دهد در ژانر شونن بدون اتکا به خشونت اغراق شده می‌توان داستان‌هایی به شدت تیره، تاریک و در عین حال پرهیجان نوشت که مخاطب نتواند آن را رها کند و هرگز از آن خسته نیز نشود.

Cowboy Bebop

Cowboy Bebop

هنگامی که نوبت به انیمه‌های تک فصلی شاهکار می‌رسد نمی‌توان نام «شینیچیرو واتانابه» را فراموش کرد. مردی که از دهه ۹۰ تا همین امسال همواره با ساخت آثاری که نه تنها در تعداد قسمت‌های کوتاه بلکه با داستانی اورجینال، همواره اثری نوین را به عرصه نمایش می‌گذارند. از میان کارنامه پردرخشش واتانابه، مهم‌ترین اثر او بدون شک انیمه جایزه بگیرهای فضایی ساخت دهه ۹۰ او، Cowboy Bebop است. بسیاری از ما شده که هنگام تجربه یک انیمه حس کنیم از حیث کیفیت ساخت، نوع پرداخت داستان و سلیقه هنری و دنیاپردازی، با اثری روبرو هستیم که نسبت به تمامی آثار دیگری که دیدیم یک سر و گردن بالاتر است. این احتمالاً همان حسی است که طرفداران انیمه در بهار سال ۱۹۹۸ با Cowboy Bebop تجربه کرده‌اند. داستان در مورد جایزه بگیر ماهری به نام اسپایک است. او با رفیق و همکار قدیمی‌اش جِت، زندگی خود را با تعقیب تبهکاران، دستگیری و تحویل دادنشان در ازای پول می‌گذرانند و بعد از گذشت مدتی افراد جدیدی مثل فِی ولنتاین و اِد به آن‌ها اضافه می‌شود. اما طولی نمی‌کشد که گذشته اسپایک به سراغ او بازمی‌گردد و ماجراجویی‌های بی مهابای این گروه در مسیرهای به شدت پیچیده‌تری قرار می‌گیرد.

Cowboy Bebop به این دلیل ارزشمند است که علی رغم موفقیت در روایت یک داستان منسجم و به شدت قدرتمند، در نهایت اثری اپیزودیک است که هر قسمت داستان مجزای خودش را داراست. یک قسمت ممکن است گروه اسپایک با قاچاقچی‌های قارچ‌های اعتیادزا روبرو شوند، یک قسمت دیگر نیز فِی ولنتاین با گذشته شوکه کننده و مرموز خود روبرو شود که سرنوشت گروه را تغییر خواهد داد. ساختار هر کدام از این قسمت‌ها بسیار از یکدیگر متفاوت بوده ولی این جمع شخصیت‌های اصلی و نویسندگی خارق العاده هر کدام از آن هاست که باعث شده تک تک این سناریوها به زیبایی درخشیده و در نهایت نیز داستان اصلی انیمه با کارگردانی استثنایی شینیچیرو در ۲۶ قسمت به زیبایی تمام به انتها رسیده و Cowboy Bebop را در ردیف انیمه‌های تک فصلی برتر تاریخ انیمه قرار دهد.

Odd Taxi

Odd Taxi

بعد از ۶۰ سال گذر از تاریخ صنعت انیمه، خیلی سخت است بتوان اثری پیدا کرد که واقعاً تازه و غافلگیر کننده باشد و حس متفاوتی نه تنها از دیگر انیمه‌ها، بلکه از دیگر آثار مدیا و چندرسانه‌ای داشته باشد. اثری که ثابت کند چرا انیمه این چنین مدیوم خارق العاده‌ای است. Odd Taxi یکی از آن آثار استثنایی است که بعد از این همه سال همچین قضیه‌ای را ثابت می‌کند. استدیوی OLM استدیوی سازنده انیمه‌ای است که عموم افراد این صنعت آن را به انیمه فوق محبوبشان، Pokemon می‌شناسند. سری به شدت محبوبی که قلب کودکان زیادی را در دنیا مجذوب خود کرده. هنگامی که در سال ۲۰۲۱ این استدیو با Odd Taxi ظاهر شد هیچ کس فکر نمی‌کرد همچین مجموعه کوتاهی تا این حد نویسندگی پخته و کاملی داشته باشد. داستان Odd Taxi در دنیایی جریان دارد که همه موجودات شبیه یک نوع حیوان هستند و شخصیت اصلی ما راننده تاکسی خسته‌ای به نام «هیروشی اودوکاوا» است که به واسطه مشتریان عجیب و غریب و حتی بعضاً خطرناکی که سوار خودروی او می‌شوند، بدون اختیار وارد پرونده جنایی عظیمی می‌شود که افراد بسیاری را درگیر خود کرده است.

Odd Taxi اثری است که با وجود تعداد بسیار بالای شخصیت‌ها و خطوط داستان با چنان هنری جریان هر کدام از آن‌ها را روایت و به هم وصل می‌کند که در انتهای این ۱۳ قسمت، شما یک داستان چندوجهی فوق العاده جذابی را پیش روی خود دارید که به نتیجه نهایی به شدت راضی کننده‌ای ختم می‌شود. جنبه جنایی Odd Taxi در آن سطح کیفی است که حدس زدن اتفاقات در آن به شدت مشکل است ولی برملاشدن رازها به شما می‌فهماند که بسیاری از سرنخ‌ها را داستان پیش از این به شما داده بود و صرفاً دقت نکرده بودید. شخصیت‌پردازی تمام افراد درگیر در این داستان نیز دیگر نقطه قوت Odd Taxi است و علی رغم تعداد زیاد و شخصیت‌های بسیار عجیب و غریب برخی از آن‌ها، هیچ کدام در داستان حس اضافه بودن نمی‌کنند. مهم‌تر از همه تجمیع تمامی این موارد در تنها ۱۳ قسمت ۲۰ دقیقه‌ای است. امری که بدون شک جایگاه این انیمه را در لیست برترین انیمه‌های تک فصلی تضمین می‌کند.

Sora Yori mo Tooi Basho

Sora Yori Mo Tooi Basho

اگر دقت کرده باشید تا به این نقطه از مطلب، تقریباً تمامی عناوین لیست یا عناوین اکشن و پرهیجانی بوده‌اند که توانسته جریان هیجان انگیز خود را در تنها یک فصل به اوج رسانده و سپس به آن پایان دهند یا آثار بزرگسالانه و بالغانه‌تری هستند که می‌توانند بر درک سریع مخاطب حساب بازی کرده و روایتی منسجم ولی فشرده را در قالب یک فصل ۱۳ تا ۲۵ قسمتی به مخاطب ارائه می‌دهند. Sora Yori mo Tooi Basho یا همان A Place further than Universe اثری است که در این میان در این لیست کمی استثناء به حساب می‌آید. این انیمه در واقع در ژانر Slice of Life بوده و روایت گروهی از دختران دبیرستانی است که به دنبال آرزوی خود برای سفر به قطب شمال تمام تلاش خود را انجام می‌دهند. اصولاً انیمه‌های ژانر Slice of Life به علت ساختار یکنواخت ولی آرامش بخش خود، توانایی روایت یک داستان منسجم و فشرده را ندارند و مخاطبین عمده این ژانر همیشه از فصل‌های بیشتر این قبیل مجموعه‌ها برای گذراندن وقت بیشتر با شخصیت‌هایشان حمایت می‌کنند. آثاری مانند Yuru Camp یا Working! از نمونه‌های محبوب این ژانر هستند که به واسطه فصل‌های متمادی و سناریوهای مختلف خود توانسته‌اند مخاطب زیادی برای خود دست و پا کنند. این جاست که Sora Yori mo Tooi Basho موفق می‌شود تا ضمن حفظ تمامی نقاط قوت آثار این ژانر، داستان بسیار زیبا و دنبال کردنی را طی ۱۳ قسمت روایت کرده و احساسات مخاطب خود را قصه دختران مسافر خودش پیوند بزند.

داستان انیمه حول محور دختر بی آرام و قراری به نام «ماری تاماکی» می‌چرخد. او که از تلف شدن جوانی‌اش ناراضی است و دوست دارد این دوران پرشور و ذوق زندگی خود را صرف کاری هیجان انگیز کند یک روز به صورت اتفاقی با دختر دیگری به نام «شیراسه کوبوچیساوا» آشنا می‌شود؛ دختری که در حال جمع کردن پول برای سفر به قطب شمال و دیدن مادرش است که سه سال پیش در آن جا ناپدید شده. با پیوستن دو دختر دیگر به این جمع بی آرام و قرار، گروه چهار نفره دانش آموزی بدون هیچ ترس و هراسی قدم به قدم سعی می‌کنند رویای رسیدن به قطب شمال را به حقیقت تبدیل کنند. با این که ایده هسته‌ای داستان تنها یک ماجرای سفر به قطب شمال است اما شخصیت‌پردازی بی نظیر هر کدام از این دخترها در کنار شخصیت‌های فرعی به شدت پخته و کلیدی باعث شده به همراه المان‌های دیگری نظیر کمدی عالی، کارگردانی بی نقص و لحظات احساسی به یاد ماندنی، Sora Yori mo Tooi Basho به انیمه‌ای تبدیل شود که واقعاً مخاطب خود را وادار به ایستادن و هوس کردن برای یک سفر طول و دراز کند. شاید داستان از دور آن چنان جذاب به نظر نرسد ولی قدم به قدم سفر این دختران قبل از رسیدن به قطب شمال و بعد از رسیدن به آن تجربه‌ای است که واقعاً سخت است نتوان آن را به کسی پیشنهاد نداد.

Baccano

حتی بین تمامی انیمه‌هایی که در این لیست صحبت آن‌ها به میان آمد و از آن‌ها به عنوان برترین انیمه‌های تک فصلی عنوان شد، شاید کمتر اثری از حیث میزان محتوایی که در یک فصل ارائه شده به Baccano برسند. ساخت سال ۲۰۰۷ و اثر ریوگو ناریتا (نویسنده آثار Durarara و Fate Strange Fake)، انیمه Baccano روایتگر نبرد عجیب و چندلایه‌ای بین گنگ‌های مافیا، تبهکاران و خلافکارانی است که هر کدام به دنبال منفعت خود دلیل عمیقی برای نقش داشتن در این جنگ دارند. در حقیقت توضیح روایت Baccano خیلی پیچیده‌تر از دو پاراگراف است. اساساً این انیمه به صورت همزمان سه خط داستانی را در سه مقطع زمانی مجزا روایت می‌کند. یکی قصه کیمیاگرانی که در یک کشتی در قرن هجدهم سفرشان به بدترین شکل ممکن پیش می‌رود، یکی روایتگر مافیای جوانی به نام فیرو در سال ۱۹۳۰ است که درگیر یک توطئه بزرگ شده و معلوم نیست در انتهای این زنجیره جرم و جنایت چه چیزی انتظار او را می‌کشد و یکی دیگر نیز روایتگر قطاری است که مجموعه‌ای از عجیب و غریب‌ترین مسافران ممکن را داراست و سرنوشت خونینی انتظار همه آنان را می‌کشد. تمامی این خطوط داستانی در غیرمنتظره‌ترین نقاط ممکن به هم متصل هستند و با وجود این که به نظر نمی‌رسد ولی در انتها به طور کامل داستانی منسجم و قابل درک را به مخاطب ارائه می‌دهند. همین مورد است که Baccano را تا این حد به همچین اثر خاص و تکرارنشدنی تبدیل کرده.

سبک نویسندگی ریوگو ناریتا به گونه‌ای است که قصه‌های او به طور سنتی هیچ شخصیت اصلی و پروتاگونیستی ندارد. به همین دلیل سخت است بتوان در میان دایره عظیم شخصیت‌های Baccano دور یکی از آن‌ها خط کشید و گفت: «این فرد شخصیت اصلی است و داستان تا حد زیادی حول او می‌چرخد.» به هیچ عنوان! Baccano از این نظر حتی از دیگر کارهای این نویسنده نیز پیچیده‌تر است چرا که همزمان چندین مقطع زمانی و خطوط داستانی مجزا موازی با هم در هر بخش انیمه روایت می‌شوند و روند داستانگویی آن به هیچ عنوان خطی نیست و به همین سبب اگر برای لحظه‌ای شخصیتی را دنبال کنید، ممکن است قسمت بعد ببینید داستان در نقطه‌ای دیگر و از دید شخصیت دیگری جریان دارد. این حجم از پیچیدگی داستان در کنار پیچ و خم‌ها و غافلگیری‌های بی نظیر خودشان را به زیبایی در تنها ۱۶ قسمت تجمیع کرده‌اند و در نتیجه آن اثری به وجود آمده که هر چند به طور کامل رمان‌های منبع خود را اقتباس نمی‌کند اما به طور زیبایی در روایت یک داستان منسجم و کامل موفق است و اگر به خوبی آن را همراهی کنید، از تجربه انتهایی خود به هیچ وجه پشیمان نخواهید شد.

زمان پخش فصل دوم انیمه Frieren تایید شد

گاهی اوقات رسیدن از نقطه ابتدا به نقطه اوج و سپس پایان یافتن داستان در یک روند فرودی زیبا، آن هم تنها در چیزی حدود ۱۳ الی ۲۵ قسمت، تجربه‌ای به شدت شیرین است. صبر نکردن برای فصل‌هایی که ممکن است هیچ گاه ساخته نشوند یا بدتر، به دست استدیو و افرادی بیافتد که احترامی برای منبع اقتباس این داستان‌های قائل نیستند باعث می‌شود این انیمه‌های تک فصلی و بی نظیر، گنجینه‌ای ارزشمند برای دنیای انیمه باشند. نظر شما چیست؟ آیا انیمه‌های تک فصلی برای شما لذت بخش تر از انیمه‌های بلند هستند؟ آیا آثار دیگری نیست که جای خالی شان در این لیست حس می‌شود؟ گفتمان، انتقادات و پیشنهادات خود را در بخش نظرات زیر با ما به اشتراک بگذارید.

منبع: ScreenRant


Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
هاراکا
پاسخ

انیمه ی دورورو خیلی خوب بود ولی گذشته شخصیت اصلی خیلی 😢 غمگین بود