بازی Avowed که منتظرش بودیم هم منتشر شد و حال زمان آن است که به بررسی این بازی بپردازیم. سازندگان Avowed که با بازیهای پیشین خود توانسته بودند توانایی خود را در خلق جهانهای غنی و داستانمحور به اثبات برسانند این بار در این بازی قصد داشتند با بهرهگیری از فناوریهای نسل جدید و موتور Unreal Engine 5 استانداردهای ژانر RPG را جابهجا کنند. حال باید دید که این بازی پر سر وصدا که از پروژههای امیدوارانهی ایکس باکس بوده، توانسته یک اثر واقعا خاص و نوآورانه را ارائه دهد یا صرفا یک تلاش نصفهونیمه است که یک بازی اکشنِ ساده را ارائه میدهد؟ در ادامه همراه مجله بازار باشید.
بازی Avowed، جدیدترین ساختهی استودیوی Obsidian Entertainment، از همان لحظهی معرفیاش با وعدهی یک تجربهی نقشآفرینی عمیق و فانتزی در دنیای خیالی Eora شروع به ساخت حاشیه کرد و همه را منتظر انتشار خود گذاشت. شاید اثرهای قبلی این استودیو را بشناسید و اسم Pillars of Eternity، Fallout: New Vegas یا The Outer Worlds را شنیده باشید. حالا که در تاریخ ۱۸ فوریه ۲۰۲۵ شاهد عرضهی بازی Avowed بودهایم و گردوغبار انتشار اولیهی آن فرو نشسته است، زمان یک سفر عمیق به دنیای آن فرا رسیده است.
گرافیک بازی Avowed یک جهان را به تصویر میکشد، اما خبری از زنده بودن نیست
جلوههای بصری و هنری بازی Avowed، یکی از برجستهترین جنبههای دنیای آن است. سرزمینهای زنده (Living Lands)، منطقهای ناشناخته و مرموز در دنیای Eora است که با تنوع اقلیمی و جزئیات خیرهکنندهاش، از همان لحظهی ورود شما را مسحور خود میکند. جنگلهای انبوه با شاخوبرگهایی که زیر نور خورشید میدرخشند، کوهستانهای پوشیده از مه که حس رمز و راز را القا میکنند، و بیابانهایی که با رنگهای گرم و خشکشان تنوع بصری را تکمیل میکنند، همگی نشان از تلاش بیوقفهی تیم هنری Obsidian دارند. استفاده از قابلیتهای نورپردازی پویا و بافتهای پیشرفتهی Unreal Engine 5، این مناظر را به سطحی از واقعگرایی و زیبایی میرساند که گاهی ترجیح میدهید لحظهای توقف کنید و فقط به تماشای اطراف بپردازید.
اما زیبایی ظاهری در این بازی با یک نقص اساسی همراه است و آن این است که دنیای بازی از کمبود پویایی و تعاملپذیری رنج میبرد. سرزمینهای زنده قرار بود جهانی باشند که در آن هر گوشه حس زندگی و واکنشپذیری داشته باشد، اما در عمل، این حس بهخوبی منتقل نمیشود. شخصیتهای غیرقابلبازی (NPC) که در شهرها و روستاها پراکندهاند، اغلب به دیالوگهای از پیش تعیینشده محدودند و رفتارشان به ندرت تحت تاثیر انتخابهای شما قرار میگیرد. امکان تعامل با اشیا محیطی هم بسیار محدود است؛ نمیتوانید درها را به دلخواه باز کنید، وسایل را جابهجا کنید یا حتی به شکلی معنادار در دنیای بازی تاثیر بگذارید. این محدودیتها در مقایسه با بازیهایی مثل The Elder Scrolls V: Skyrim یا حتی Baldur’s Gate 3 که حس آزادی عمل را به اوج میرسانند، بیشتر به چشم میآید که خبر از راه طولانی میدهد که باید توسعهدهندگان بازی طی کنند.
البته که قرار نبود با یک شبیهساز کامل از زندگی طرف باشیم اما این بازی با توجه به چیزهایی که توسعهدهندگانش میگفتند، در خلق جهانی که واقعا زنده به نظر برسد اگر شکست نخورده باشند، نسبت به سایر بازیها حداقل چند گام به عقب برداشتهاند. در بخش صداگذاری و موسیقی، Avowed عملکرد قابل قبولی دارد. صداپیشگان با دقت انتخاب شدهاند و به شخصیتها حس و حال مناسبی میبخشند، هرچند گاهی لحن دیالوگها با فضای فانتزی بازی همخوانی ندارد. موسیقی متن بازی، ترکیبی از ملودیهای حماسی و قطعات آرامشبخش است که به خوبی با لحظات مختلف بازی هماهنگ میشود. قطعهی اصلی بازی که در منوی شروع پخش میشود، حس ماجراجویی و رمز و راز را به زیبایی منتقل میکند. چه میشود گفت، موسیقی این اثر به خوبی لذتهای بصری بازی را دوچندان میکند.
گیمپلی بازی Avowed در تلاش برای ایجاد یک حد وسط میان شمشیر و جادو
در گیمپلی هم دچار مشکلاتی هستیم که در مجموع اگر قرار باشد آن را توصیف کنیم، باید گفت که هم میدرخشد و هم لنگ میزند. سیستم مبارزات، که ترکیبی از جادو و سلاحهای فیزیکی را در اختیار بازیکن قرار میدهد، بدون شک یکی از نقاط قوت بازی است که در اکثر بازیهای فانتزی RPG رعایت میشود. در این بازی شما میتوانید در زمان یک دست را به جادو محدود کنید و با دست دیگر شمشیرکشان به دشمنان حملهور شوید؛ البته که میتوانید از کمان و یا تپانچه هم برای نبرد از راه دور استفاده کنید.
این دسترسی و انعطافپذیری به شما اجازه میدهد سبک بازی خود را مطابق میل خود به پیش ببرید، مثلا میتوانید یک جادوگر بالفطره باشید که همه را با طلسمهایش نابود میکند، یا آنکه به مانند یک جنگجوی محتاط از فاصله دور به حذف تک تک دشمنان بپردازید. انیمیشنهای روان، حس ضربهزدن قوی و طراحی هوشمندانهی دشمنان، این مبارزات را به تجربهای هیجانانگیز تبدیل میکنند. باسفایتها هم شایستهی تحسیناندو هر کدام از آنها شما را به کلاس مبارزه خاص خود دعوت میکنند و قرار نیست صرفا با چند حرکت تکراری یا استفاده تک بعدی از تواناییها، آنها را شکست دهید. برای مثال، نبرد با Glatternak که یک اژدهای غولپیکراست و با طلسمهای سمی و حملات مستقیم شما را به چالش میکشد، لحظاتی شما را درون یک ماجراجویی نفسگیر و قهرمانانه قرار میدهد.
شاید سوال شما این باشد که کجا بازی لنگ میزند؟ آنجا که متوجه میشوید تنوع محدودی در جادوها و سلاحها دارید و سیستم لوت بازی (Loot) ضعیف است و صرفا وجود دارد تا بتوانید به ارتقای تجهیزات موجود بپردازید. در لوت بازی، شما آیتمهای جدید و منحصربهفردی نخواهید یافت و همین دلیل به اضافه موارد بالا، باعث میشود مبارزات پس از ۱۵ تا ۲۰ ساعت تکراری شوند. شمشیر جدید شما را هیجان زده نمیکند چون تفاوت خاصی با قبلی ندارد جز آن که شاید کمی قویتر از قبلی باشد. سیستم پیشرفت (progression) هم با مشکلاتی روبهرو است.
کسب امتیاز تجربه یا همان XP کندتر و ضعیفتر از آن چیزی است که انتظارش را دارید و هزینهی ارتقای مهارتها و تجهیزات گاهی با منطق گیمپلی همخوانی ندارد. این عدم تعادل باعث میشود که بازیکن در میانهی بازی احساس کند در یک چرخهی خستهکننده گیر افتاده است. حتی قابلیتهای جادویی که در ابتدا جذاب به نظر میرسند، به دلیل محدودیت در تنوع و عمق، به مرور به ابزاری تکراری تبدیل میشوند که بیشتر بازی را شبیه به یک مسکن میکند. مسکنی که هر چه از زمان شروع تاثیرش میگذرد، بیشتر تاثیرش را از دست میدهد.
در داستان بازی Avowed، در پی چه هستیم؟
در بازی ما به امپراطوری Aedyr خدمت میکنیم و باید ماموریتی که به ما داده شده است را به پایان برسانیم. این ماموریت که داستان بازی Avowed را تشکیل میدهد، اینطور شروع میشود که در نقش یک فرستاده از امپراتوری، میرویم تا به بررسی طاعون مرموزی به نام Dream Scourge در سرزمینهای زنده بپردازیم؛ این طاعون که رویاهای مردم را تسخیر میکند و آنها را به موجوداتی دیوانه تبدیل میکند. جدا داستان بازی هم خلاقانه است، هم جذاب است و هم پر از پتانسیل است.
ریشههای این داستان پیشتر در سری Pillars of Eternity به خوبی گسترش یافته بود و در شروع شما را با یک معما روبهرو میکند تا با حس کنجکاوی بروید تا به سوالاتی مانند چرا این طاعون شیوع پیدا کرده؟ چه رازهایی در پشت آن نهفته است؟ پاسخ دهید اما صد حیف که داستان بازی به خوبی پیادهسازی نشده و اصطلاحا کامل شکوفا نمیشود.
روایت بازی با دیالوگهای طولانی و گاهی بیش از حد پیچیده پیش میرود که برای بازیکنانی که به دنبال عمق داستانی هستند جذاب است اما برای فردی که صرفا میخواهد چند ساعتی را در یک جهان RPG بگذراند، میتواند خستهکننده باشد. شما در این بازی حق انتخاب میان دیالوگها دارید و میتوانید پاسخ را انتخاب کنید ولی قرار نیست اتفاق خاصی رقم بخورد و اغلب به تغییراتی سطحی در دیالوگها یا پایانهای کوچک محدود میشود و تاثیر خاصی بر سرنوشت بازی یا شخصیتهایش نخواهد گذاشت.
اگر با استودیو دیگری طرف بودیم شاید میتوانستیم از این نکته چشمپوشی کنیم اما شما خوب میدانید سازندگان این اثر، بازیی مانند Fallout: New Vegas را در کارنامه خود دارند و در آن به خوبی نشان داده بودند که انتخابهای بازیکن میتوانند یک دنیا را تغییر دهد. خط اصلی داستان در میانهی بازی خسته کننده میشود و پایان آن، هرچند از نظر احساسی شاید خوش ساخت باشد اما بیشتر حس خلاصی را به بازیکن میدهد تا حس رضایت.
قسمت شخصیت پردازی بازی هم آن چیزی نیست که از Obsidian انتظار میرود. یکی از نقاط قوت همیشگی این استودیو شخصیتهای همراه (companions) بودهاند و در بازی Avowed هم تعدادی از این همراهان حضور دارند که هر کدام پیشینه و انگیزههای خود را دارند. شاید در مواجه اول با Kai که یک سرباز سرسخت با گذشتهای تراژدی است یا Ysmeine که جادوگری مرموز و در پی رستگاری است، تصور کنید که با یک شخصیت پردازی عمیق و جذاب طرف هستید اما این شخصیتها به ندرت از آنچه که در ابتدا میبینید فراتر میروند. اگر بخواهم دقیقتر توضیح دهم، خواهم گفت که دیالوگهایشان اغلب کلیشهای است و تعامل با آنها به چند مکالمهی تکراری محدود میشود.
شما نباید در این بازی انتظار فردی مثل Parvati از The Outer Worlds یا Veronica از New Vegas را داشته باشید، در این اثر قرار نیست همراهان شما عمق خاصی را ارائه دهند. این شخصیتها در بازی بیشتر به این دلیل وجود دارند که صرفا باشند و قرار نیست بتوانید با تصمیماتتان مسیر زندگیشان را تغییر دهید یا با انتخابهایتان تاثیر خاصی در رابطهتان با آنها بگذارید.
بازی Avowed، یک اثر واقعا خاص و نوآورانه یا یا صرفا یک تلاش نصفه نیمه؟
Avowed اثری است که در بسیاری از جنبهها میدرخشد، اما نمیتواند به تمام وعدههایش عمل کند. دنیای خیرهکننده، مبارزات پویا و حس اکتشاف لذتبخش، آن را به تجربهای سرگرمکننده تبدیل میکنند، اما داستان کمعمق، تعاملات محدود و سیستم پیشرفت نامتوازن، مانع از تبدیل شدنش به یک شاهکار میشوند. اگر از طرفداران بازیهای نقشآفرینی فانتزی یا کارهای قبلی Obsidian هستید، احتمالا از این بازی لذت خواهید برد، اما بعید است که پس از اتمام آن، انگیزهی زیادی برای بازگشت به سرزمینهای زنده داشته باشید.
نقاط قوت | نقاط ضعف |
---|---|
جلوههای بصری فوقالعاده | آزادی عمل بشدت محدود است |
صداگذاری و صداپردازی بازی عالی است | تنوع پایین سلاح و جادو |
تنوع در شیوه نبرد | سیستم لوت ضعیف |
داستان خوب است اما کامل نیست | سیستم پیشرفت ضعیف و کند است |
داستان بازی عمق کافی را دارد | گیمپلی تکراری میشود |
شخصیت پردازی بازی ضعیف است | |
تصمیمات شما در بازی تاثیرگذار نیست |
بجای بازی های غربیان بازی های ایرانی مثل:
نبرد امرلی
امیرزا
بازی مختار
سایه انتقام
را بازی کنیم و شما هم از اینها بگذارید