معرفی شخصیتهای سریال پایتخت | بهتاش فریبا
معرفی شخصیتهای سریال پایتخت، بهتاش فریبا، دیگر شخصیتی که قرار است در مجله بازار به سراغ معرفی آن برویم، بهتاش فریبا فرزند بهبود فریبا از سریال پایتخت است؛ اگر شما از طرفدارن این شخصیت هستید، مطالعه این مطلب برایتان خالی از لطف نخواهد بود.
بهتاش فریبا، شخصیتی که دیر آمد اما درست و بهجا در زمانی مناسب آمد، آوازهی حضور شخصیت بهتاش از پایتخت ۳ استارتش شروع شد، در پایتخت ۳ میشنیدید که فهیمه و بهبود، فرزندی به نام بهتاش دارند که سربازی است؛ این موضوع در پایتخت ۴ نیز به این صورت سپری شد، تا اینکه در پایتخت ۵ به صورت رسمی معرفی شد. شخصیت بهتاش فریبا با بازی بهرام افشاری در پایتخت ۵ وارد سریال میشود، بهتاش از همان ابتدا پرقدرت در سریال حضور پیدا میکند و مهر حضورش را در سریال میکوبد. هیچجوره نمیتوان منکر این شد که پس از حضور بهتاش در پایتخت ۵ او تبدیل به یکی از ارکانهای اصلی سریال میشود، تا جایی که عدم حضور او برای یک الی دو قسمت کاملا به چشم میآید و مخاطب به دنبال بهتاش میگردد.
پیرو بحث بالا که در رابطه با عدم حضور بهتاش صحبت میکردم، میتوانم به پایتخت ۷ اشاره کنم، بهتاش در ۱۰ قسمت ابتدایی سریال حضور نداشت و این عدم حضور کاملا به چشم میآمد، سریال برای مخاطب به آن درجه از حساسیت نرسیده است و هر آن، این امکان وجود داشت تا بیننده سریال را رها کند اما درست زمانی که بهتاش وارد سریال میشود، مسیر سریال صعودی میشود و مخاطب دوباره همان حسی را دریافت میکند که از پایتختهای قبلی دریافت کرده است. شخصیت بهتاش فریبا به همان اندازه که نقشهای نقی و ارسطو محبوب هستند، محبوب است، حتی شاید بیشتر ولی تفاوتی که این نقشها با هم دارند، مدت حضور آنها است؛ نقی و ارسطو از ابتدا درون سریال حضور داشتند اما بهتاش برای سه فصل است که درون سریال حضور دارد و به این درجه از محبوبیت رسیده است، این اتفاق نشان از بازی بینظیر بهرام افشاری در این نقش دارد که بهتاش را به این درجه از محبوبیت رسانده است.
بهتاش فریبا در پایتخت ۵
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردم، اولین حضور بهتاش در سریال پایتخت، در فصل پنجم این اثر کمدی است. بهتاش اینطور به سریال اضافه میشود که از خدمت سربازی برگشته است و در این مدتی که او نبوده است، پدرش بهبود در آفریقا به علت گرفتن بیماری سارس میمیرد. به خاطر همین موضوع فهیمه و پسرانش به خانه برادرش نقی میروند، این نزدیکی بهتاش و نقی خودش عامل شکلگیری درگیریهای کاملا جذاب میشود؛ از این مسائل که گذر کنیم، بهتاش در پایتخت ۵ قصد دارد به همراه رحمان و رحیم مهاجرت کنند و پناهنده شوند. این موضوع با بودجهای که آنها دارند، غیر ممکن است و تقریبا نمیتوانند کاری انجام دهند، به همین خاطر زمانی که ارسطو میخواهد، عدهای را به ترکیه ببرد تا لباسهایش را بیاورند، این فرصت را غنمیت میشمارند و به همراه خانواده به ترکیه میروند.
با کش و قوسهای فراوان بلاخره بهتاش به همراه خانواده نقی و ارسطو به ترکیه سفر میکنند، زمانی که آنها به ترکیه میرسند، بهتاش به همراه رحمان و رحیم به سراغ فردی میروند که قصد دارد آنها را به یک کشور دیگه ببرد، زمانی که با او روبهرو میشوند، قیمتی که با آنها اعلام میکند، افزایش یافته است به همین خاطر به دنبال راهی میگردند تا پول را جور کنند. آنها که در کشور قریبه دستشان به جایی بند نیست، پولهای ارسطو را میدزند و به طرف آدمپران میدهند اما او سرشان کلاه میگذارد، این موضوع به گوش نقی میرسد و حسابی از بهتاش عصبانی میشود. این ماجرا هم میگذرد تا جایی که داستان به داعش میرسد، کش مکشهای بهتاش و نقی در آن زمان یک طرف، دعواها و کلنجارهای بهتاش با رحمت نیز یک طرف، اگر بخواهم به طور خلاصه دربارهی بهتاش پایتخت ۵ صحبت کنم، نظر من اینگونه است که بعد از گذشت این مدت از سریال، پایتخت به یک شخصیت جدید احتیاج داشت تا شکست نخورد.
بهتاش فریبا در پایتخت ۶
داستان برای بهتاش در پایتخت ۶ طور دیگر رقم خواهد خورد، پس از ماجرایی که در ترکیه اتفاق افتاد و او نتوانست مهاجرت کند، در ایران به سراغ دروازهبانی میرود. بهتاش به واسطهی صحبتهای الکی نقی وارد تیم نساجی مازندارن میشود و در آنجا نقش گلر چهارم تیم را دارد. قضیه گلر چهارم را گوشهی ذهنتان داشته باشید تا به سراغ خود بزرگبینی بهتاش برویم که نشان از این است به دایی خودش نقی رفته است، بهتاش در تمرینات تیم نساجی سرش به تیرک دروازه اثابت میکند، به همین خاطر مجبور میشود، برای مدتی کلاهی محافظ بگذارد تا سرش بهبود یابد، بهتاش از این فرصت استفاده میکند و با آن کلاه خودش را شبیه به دروازهبان افسانهای جمهوری چک یعنی پیتر چک تشبیه میکند و خودش را پیتر چک ایران مینامد. داستان پایتخت ۶ برای بهتاش به طور معمول پیش میرود تا جایی که با تیم نساجی به یک تورنمت چهار جانبه در کشور ترکیه میروند.
پس از بازگشت از ترکیه به علت مصدومیتهای دروازهبانان اول تا سوم، بهتاش به خاطر عملکردی که از خودش در ترکیه نشان داد، تبدیل به دروازهبان اول تیم در مقابل پرسپولیس میشود، عملکردهای موفقیت آمیز او باعث میشود تا او مورد توجه باشگاههای خارجی قرار گیرد. پس از گذشتن این ماجراها زمانی که بهتاش با زندهشدن پدرش روبهرو میشود، یک شوک عصبی به او وارد میشود، به همین خاطر لکنت زبان میگیرد و نیمی از سریال را با لکنت زبان میگذارند. تمامی این مسائل پشت سر گذاشته میشود تا جایی که بهتاش به یک باشگاه یونانی ترنسفر میشود تا گلر آن تیم شود؛ پس از گذشت مدتی بهتاش در آن تیم دچار مصدومیت شدید میشود و به ایران بر میگردد و خانه نشین میشود. از آنجایی که مصدومیت بهتاش خیلی شدید بود، باشگاه یونانی قراردادش را با بهتاش به صورت یک طرفه فسخ میکند و بهتاش بدون تیم در خانه میماند تا به بهبودی کامل برسد.
بهتاش فریبا در پایتخت ۷
بهتاش فریبایی در پایتخت ۷ حضور ندارد و انگار اصلا او در سریال نیست، فقط گهگاهی اسم او در سریال میآید تا جایی که در قسمت دهم هما به دنبال یافتن او میفتد و او را پیدا میکند. در این مدتی که بهتاش در سریال پایتخت ۷ حضور نداشت، انگار یک چیزی درون پایتخت کم است و سریال آن طور که میبایست باشد، نیست اما زمانی که ستاره سریال رخی مینماید و نشان میدهد که درون پایتخت حضور دارد همه چیز تغییر میکند. زمانی که بهتاش در پایتخت ۷ به مخاطب معرفی میشود، دچار بیماریب شده است که کاملا نادر است و آنچنان درمانی ندارد. طبق صحبتهایی که بهتاش با هما دارد، میگوید که از یک میمون که میخواست به آن کمک کند، این بیماری را گرفته است.
بلاخره با دعوا ها و کلنجارهای زیاد بهتاش راضی میشود به خانه برگردد، او همینطور معمولی به زندگیاش ادامه میدهد تا جایی که صحبتهای ارسطو و رحمت را درباره شهاب سنگ میشنود. بهتاش این فرصت را غنمیت میشمارد و خودش را وارد داستان میکند تا پولی بدست آورد. بهتاش این فرصت را هیچ جوره نمی خواهد از دست دهد و هر طور که شده شرایط را فراهم میکند تا این سنگ را بفروشند. در آخر هم درباره بهتاش فریبا باید بگویم: او یکی از ارکان اصلی سریال پایتخت است و هر زمانی که بخواهد از سریال جدا شود، یکی از ستونهای سریال خواهد شکست و دیگر پایتخت آن طور که باید باشد، نخواهد بود و احتمال شکستش وجود دارد چون بهتاش با بازی بهرام افشاری واقعا یکی از بینظیرترین شخصیتهای سریال پایتخت است.
پایتخت ۵ بهترین فصل بود چون میخواست ظلم های غربیان را به تصویر بکشد اما این فصل برعکس است!