نفسگیرترین لحظات انیمه Attack on Titan که هرگز فراموش نخواهید کرد!
بدونشک، انیمه Attack on Titan را میتوان یکی از تاریکترین آثار ساخته شده در دهه اخیر بدانیم. نفسگیرترین لحظات اتک آن تایتان از همان قسمت اول و با حمله تایتان غول پیکری که ۱۰ متر از دیوار ماریا بلندتر است شروع میشود. سقوط دیوارهای شیگانشینا، خونریزی و قتل عام مردم بیگناه همگی در همان قسمت اول مخاطب را سرجای خود میخکوب میکند. این انیمه محبوب با لحن خاص و تلخی که دارد، به صادقانهترین شکل ممکن خسارات جبرانناپذیر جنگ را به تصویر میکشد و پا را فراتر از یک داستان فانتزی میگذارد.
نفسگیرترین لحظات داستانها ترکیبی از اضطراب، ترس و اندوه را در مخاطب زنده میکنند. حتی برخی از این لحظات آنقدر در اعماق وجودمان نفوذ میکنند که بعید است تا سالیان سال آن را فراموش کنیم. در این مطلب، ۱۰ صحنه از نفسگیرترین لحظات انیمه Attack on Titan را مرور میکنیم. با یادآوری برخی از آنها احتمالا به دستمال کاغذی برای پاک کردن اشکهایتان نیاز پیدا خواهید کرد!
زنده زنده سوختن آرمین در نبرد با دو خائن!
“Hero”: فصل ۳، قسمت ۱۷
یکی از لحظات تاثیرگذار و بهتآور انیمه Attack on Titan، بدون شک لحظه از خودگذشتگی قهرمانانه آرمین آرلرت، کاراکتر کنجکاو و جسور داستان است. دسته دیدبانی در نبرد با دو خائن، راینر براون و برتولت، در تلاش بودند تا پیروزی را از آن خود کنند. در این نبرد، آرمین شکست را قبول نکرد و در عوض تصمیم گرفت به وحشیانهترین شکل ممکن جان خود را فدا کند. آرمین خودش را شجاعانه به دل گرمای سوزان تایتان عظیمالجثهی برتولت پرتاب کرد و تا آستانهی مرگ سوخت.
با شجاعت بیباکانهی این سرباز، برتولت شکست خورد و به لطف شیشهای از سرم تایتان که پیشتر به لیوای داده شده بود، آرمین دوباره به زندگی بازگشت. هرچند او درنهایت از این صحنه نفسگیر جان سالم به در برد، اما هنوز هم تماشای لحظه زنده زنده سوختنش در بخار تایتان برتولت، سخت و دردناک است.
کشته شدن ساشا توسط گابی!
“Assassin’s Bullet”: فصل ۴، قسمت ۸
درگیری بین مارلی و الدیا پیش از این هم تقریباً چالشی غیرقابل حل به نظر میرسید، اما یک تصمیم انتقامجویانه از سوی گابی براون، مارلیایی جوان، اوضاع را وخیمتر کرد. نبرد لیبریو هزاران شهروند ناحیه مارلی را به کام مرگ کشاند و گابی، برای انتقام گرفتن مرگ همشهریانش، مخفیانه وارد یک کشتی هوایی الدیایی شد و قصد داشت هر الدیایی را که به تورش میخورد، بکشد.
گابی کاملا تصادفی شلیک کرد و ساشا هدف گلوله او شد و بلافاصله جان سپرد. گرچه دوستان و همرزمان ساشا با ناامیدی تلاش کردند تا او را احیا کنند، اما بیفایده بود و بدین ترتیب، یکی از شخصیتهای مهم انیمه حمله به تایتان کاملا بیهوده جان خود را از دست داد. گفتنی است این اتفاق در ادامه داستان فقط به شعلهورتر شدن آتش جنگ بین این دو ناحیه انجامید.
منفجر کردن بندری در ناحیه مارلی و قتل صدها نفر توسط آرمین!
“Assault”: فصل ۴، قسمت ۷
هیچکس حتی باور نمیکرد کاراکتری که اینقدر از کشتن انسانها بیزار است، خودش دست به قتل صدها نفر بزند. او که از سربازان دسته دیدبانی و خواهان صلح بود، در جریان حمله به لیبریو مجبور شد با استفاده از تایتان عظیمالجثه خود، دست به کشتار جمعی بزند و در یک لحظه، جان صدها نفر را بگیرد. برای این کار، آرمین خود را با قایقی کوچک و به طور مخفیانه به بندر رساند و با تغییر شکل خود، این صحنه نفسگیر و دردناک را پدید آورد. جالب است بدانید فرم تایتان عظیمالحثه آرمین برخلاف تایتان برتولت، گوش ندارد؛ زیرا، آرمین طاقت شنیدن فریادها و زجههای قربانیان را نداشت.
عملیات ناموفق دسته دیدبانی به فرماندهی اروین اسمیت!
“Perfect game”: فصل ۳، قسمت ۱۶
زمانی که دسته دیدبانی با تایتان جانور زیک یگر مواجه شد، اروین اسمیت فرمانده این واحد میدانست که برای دادن شانسی به نیروهایش باید دست به اقدامی جسورانه بزند. به همین دلیل حملهی انتحاری خطرناکی را پیشنهاد داد. هرچند احتمال موفقیت این عملیات بسیار کم بود، اما سربازان وفادار اروین با الهام از سخنرانی فراموشنشدنی او دربارهی پیروزی، از فرماندهشان در این عملیات پیروی کردند. اما این پایان ماجرا نبود.
تایتان زیک یگر چموشتر از این حرفها بود. او مشتی سنگ را با چنان سرعتی به سمت دسته دیدبانی پرتاب کرد که باعث مرگ دستهجمعی آنها شد. اروین نیز کمی بعد از این عملیات ناموفق و براثر جراحات بسیار، جان سپرد. درنهایت از این نبرد تلخ چیزی جز صحنهای خشونتبارو تصویری از شکست دسته دیدبانی باقی نماند.
ماجرای مرگ وحشیانه فی یگر!
“That day”: فصل ۳، قسمت ۲۰
فی یگر، خواهر کوچکتر گریشا، روزی همراه برادر بزرگترش در شهر قدم میزد که ناگهان محو تماشای یک بالن هوایی در آسمان شد. این دو برادر و خواهر کنجکاو به بهانه دنبال کردن رد این بالن، درحالی که نمیدانستند چه سرنوشت شومی انتظارشان را میکشد، سر از منطقهای خارج از محل قرنطینه الدیاییها در ناحیه مارلی درآوردند.
در همین حین گروهی از سربازان مارلی، گریشا و فی را دیدند و دستگیر کردند. با وجود التماسهای گریشا برای نجات خواهرش، سرنوشت وحشتناکتری در انتظار فی بود. گریشا مورد ضرب و شتم قرار گرفت اما زنده ماند، اما سربازان مارلیایی، سگهایی را به جان فی بیچاره انداختند تا او را به وحشیانهترین شکل ممکن بکشند. این حادثه سالها بعد، انگیزهای برای پیوستن گریشا به گروه ترمیمدهندگان شد.
راز مخوف منشاء قدرت ارن یگر!
“Sin”: فصل ۳، قسمت۶
در فصل اول انیمه Attack on Titan زمانی که ارن یگر تایتان خود را آشکار کرد، کسی نمیدانست ارن چطور به چنین قدرتی دست یافته تا اینکه بعدها پرده از این راز مخوف برداشته شد. در زمان جوانی ارن، پدرش یعنی گریشا یگر، دارنده تایتان مهاجم و تایتان موسس بود. او که از این میترسید با مرگش، قدرتهایش نیز ازبین بروند، سرم تایتان را به ارن تزریق کرد. پس از این تزریق، ارن پدرش را خورد؛ زیرا، این تنها راه انتقال قدرت تایتان بین افراد بود.
ارن برای مدت طولانی این تجربهی وحشتناک را به طور کامل فراموش کرده بود. زمانی که او بالاخره همه چیز را به یاد آورد، این حادثه به یک واقعیت ویرانگر و دگرگونکننده در زندگیاش تبدیل شد.
مادری که جلوی چشم کودکانش زنده زنده خورده شد!
“To You, in 2,000 Years: The Fall of Shiganshina: Part 1”: فصل ۱، قسمت ۱
یکی از نفسگیرترین لحظات انیمه Attack on Titan در همان قسمت اول رقم خورد؛ صحنهای که آب یخ به صورت مخاطب پاشید و تکلیفش را با ژانر تیره و تار انیمه روشن کرد. در یکی از روزهای سیاه و سرنوشتساز ارن، تایتانها بار دیگر به شهر شیگانشیا حمله کردند. شهری که تا سالیان سال با دیوارهای بلند خود، از مردمش دربرابر این موجودات غول پیکر محافظت میکرد. در پس این حمله وحشیانه، مادر ارن جان خود را از دست داد.
در این حمله، ارن و خانوادهاش گرفتار آوار ساختمانها شدند و کارلا، مادر ارن نتوانست خود را نجات دهد. او به دو فرزند خود التماس کرد که فرار کنند، اما ارن حاضر نشد مادرش را تنها بگذارد. حتی هانس، سربازی شجاع به کمکشان آمد اما سرنوشت کارلا تغییری نکرد. به همین ترتیب هانس همراه دو فرزند کارلا فرار کرد تا به جای امنی پناه ببرند. ارن در حالی که با وحشت به عقب نگاه میکرد، تلخترین صحنه زندگی خود را به چشم دید. صحنهای دردناک از زنده زنده خورده شدن مادرش توسط تایتان خندان. همین حادثه کافی بود تا بذر نفرت از تایتانها در دل ارن کاشته شود.
واقعه هولناک رامبلینگ و مرگ میلیاردها انسان
“From You, 2,000 Years Ago”: فصل ۴، قسمت ۲۱
تصورکنید هزاران تایتان غولپیکر در مسیر خود حرکت کنند و هرچه دم دستشان میرسد، با خاک یکسان کنند. این حادثه را که به آن رامبلینگ نیز میگویند، ارن یگر رقم زد. کسی که میخواست برای ناحیه الدیا صلح بیاورد، خود باعث مرگ بسیاری از الدیاییها، در کنار دیگر انسانها شد. واقعه رامبلینگ که پیش از این توسط گریشا، پدر ارن نیز پیشبینی شده بود، از جمله نفسگیرترین لحظات حمله به تایتان بود که طعم تلخش هرگز فراموشتان نمیشود!
جدا کردن سر ارن یگر توسط میکاسا
“THE FINAL CHAPTERS Special 2”: فصل ۴
کمتر کسی پیدا میشود که از دیدن این سکانس، اشک در چشمانش حلقه نزند. ارن یگر، کاراکتر انتقامجوی انیمه که همواره در پی آزادی و صلح بود، بدون رسیدن به آرزوی دیرینه خود کشته شد. او نمیخواست باعث مرگ بیشمار الدیایی در قالب رامبلینگ شود. ارن درنظر داشت از طریق قدرت تایتانهای دیوار، افرادی که الدیایی نبودند را از بین ببرد تا مردم ناحیه الدیا را برای همیشه از زندانی که دیوارها برایشان ساخته بودند خلاص کند.
بسیاری از مردم، از جمله دوستان و همرزمان خود ارن، نقشهی او را نفرتانگیز میدانستند. به همین دلیل مارلیاییها و الدیاییها متحد شدند تا جلوی ارن را بگیرند. میکاسا آکرمن، با وجود اینکه مجبور شد علیه بهترین دوست و همراه همیشگیاش بایستد، انسانیتی که لازم بود به خرج داد و شخصاً سر ارن را از بدنش جدا کرد. اما این پایان غم این صحنه دردناک نیست.
در حالی میکاسا سر جداشدهی ارن را در آغوش گرفته بود، تمام دوستان ارن دور او جمع شدند و برای مرگ عزیزترین دوست و همراهشان سوگواری کردند. این صحنه به یکی از غمانگیزترین لحظات انیمه Attack on Titan تبدیل شد و تصویرش تا مدتها در ذهن مخاطبان باقی ماند.
سرنوشت غمانگیز یمیر
“From You, 2,000 Years Ago”: فصل ۴، قسمت ۲۱
زمانی که یمیر فریتز به طور ناخواسته وارد درختی شد که به او قدرت تایتان مؤسس را بخشید، هیچ تصوری نداشت که این اتفاق چگونه زندگیاش را برای همیشه نابود خواهد کرد. شاه الدیا، فریتز، پس از مشاهدهی این قدرت دگرگونکننده، به شدت به یمیر علاقهمند شد. او یمیر را به بردگی گرفت و مجبورش کرد با استفاده از این توانایی، خواستههایش را اجرا کند.
یمیر را میتوان یکی از بداقبالترین کاراکترهای حمله به تایتان دانست. او بیشتر عمرش را در ظلم و ستم گذرانده بود؛ نخست توسط الدیاییهایی که روستایش را تصرف و والدینش را قتلعام کرده بودند و پس از آن، در اسارت شاه فریتز که او را ابزاری برای تحقق خواستههای خود میدید. یمیر حتی بعد از مرگش هم سرگذشت تیرهای داشت. فریتز که چشمش را قدرت تایتان مؤسس کور کرده بود، پس از مرگ یمیر و برای جلوگیری از نابودی این قدرت، سه فرزندش را مجبور کرد تا جسد مادر خود را بخورند؛ صحنهای که یکی از چندشآورترین و وحشتناکترین لحظات حمله به تایتان به شمار میرود.
نظر شما در مورد نفسگیرترین لحظات انیمه Attack on Titan چیست؟ بیشتر از همه کدام بخش این اثر شما را شوکه کرده است؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: Screenrant
چرا همه تو یوتیوب فارسی باهم دیگه دعوا دارند؟ میزگیم با لیل شایان و ویبهد
تا جون دارم به گابی نه نه ببخشید عوضی ساشا کش هیت میدم