رتبهبندی ۱۵ شخصیت قدرتمند سولو لولینگ (Solo Leveling)
دنیای «سولو لولینگ» بسیار فراتر از چیزی است که در ظاهر میبینیم. وقتی سونگ جینوو (Sung Jin-woo) به «پلیر» تبدیل میشود، ناگهان خود را در شرایطی مییابد که درکش برایش دشوار است. با این حال، موجوداتی در این جهان وجود دارند که قدرتشان حتی از قویترین هیولاهای دروازههای رتبه S هم فراتر میرود. قدرت برترین شخصیتهای سولو لولینگ گاهی به مرزهای وحشت لاوکرافتی نزدیک میشود؛ به طوری که حضور فرمانروایان و پادشاهان در این دنیا، به خودی خود میتواند به نابودی جهان بینجامد.
رویارویی با تهدیدهای هستیشکن برای جینوو چیز غریبی نیست. از همان روزهایی که شکارچی ضعیف رتبه E بود و در سیاهچالهایی شرکت میکرد که اصلاً برای تواناییهایش مناسب نبودند، همواره در یک قدمی مرگ زندگی میکرد. همین رویاروییهای نزدیک با مرگ بود که او را آبدیده کرد و به سوی قویتر شدن سوق داد. اما حالا او باید بر خود مرگ چیره شود تا شانسی برای غلبه بر نیرومندترین موجودات جهانش داشته باشد. البته جینوو با چنان سرعتی قدرت میگیرد که معمولاً از هر تهدیدی که سر راهش قرار میگیرد، پیشی میگیرد.
پس از پایان فصل دوم سولو لولینگ، هم طرفداران و هم منتقدان از پیشرفت چشمگیر انیمه نسبت به فصل اول شگفتزده شدند. شخصیتهای تازه و قدرتمندتری به داستان اضافه شدند که قهرمان را وادار کردند سطح قدرتش را باز هم بالاتر ببرد. از آنجا که هنوز بسیاری از شخصیتهای قدرتمند سولو لولینگ در انیمه معرفی نشدهاند، در این فهرست شخصیتهای دیگری نیز وجود دارند که فعلاً فقط در مانهوا (Manhwa) حضور دارند.
۱۵. سونگ سوهو (Sung Suho)، پسر پادشاه سایهها
میراثدار پادشاه سایهها
در بخش پایانی داستان، سوهو، پسر جینوو، قدرتی را به نمایش میگذارد که از پدرش به ارث برده است. به عنوان فرزند پادشاه سایهها و یکی از قویترین شکارچیان جهان، سوهو از همان زمان تولد سرنوشتش این بود که به یکی از برترینهای دنیا تبدیل شود. قدرتهایش چنان زود نمایان شدند که جینوو ناگزیر شد آنها را مهر و موم کند تا زمانی که بتواند به پسرش آموزش دهد چطور این تواناییها را کنترل کند.
در جریان تمرینات، سوهو موفق شد بخش بزرگی از ارتش سایههای پدرش را به تنهایی شکست دهد و حتی بر بلیون (Bellion)، برو (Beru) و ایگریس (Igris) غلبه کند. هنوز عمق واقعی تواناییهای سوهو آشکار نشده، اما با توجه به اینکه او در سن دبیرستان قدرتی فراتر از هر شکارچی رتبه S دارد، فقط مسئله زمان است تا بتواند حتی با قدرت پدرش همسنگی کند. با این حال، او در پایین این فهرست قرار گرفته زیرا هنوز یک تازهکار است، حتی در مقام قهرمان سولو لولینگ: رگناروک (Ragnarok).
۱۴. یک کلون باران (Baran) برای به خطر انداختن جینوو کافی بود
نبرد با کلون پادشاه شیاطین هم نفسگیر بود
باران، پادشاه شعلههای سفید و باس نهایی قلعه شیاطین، فرمانروای هیولاوار دنیای شیاطین بود. او که همیشه تشنه جنگ بود، از دیدن جینوو مقابل خود به هیجان آمد. برخلاف بسیاری دیگر از شخصیتهای سولو لولینگ، پادشاه شیاطین پایبند به آیین افتخار بود که همین موضوع توضیح میدهد چرا به درخواست آنتارس (Antares) به اشبورن (Ashborn) حمله کرد. البته پادشاه پیشین سایهها پس از نبردشان با خشمی سوزان، باران را نابود کرد.
بارانی که جینوو در قلعه شیاطین با او روبرو شد در واقع یکی از کلونهای کاندیارو (Kandiaru) بود، اما همین کلون هم نبردی سهمگین علیه شکارچی تازهکار به راه انداخت. در مراحل اولیه جنگ، باران حتی موفق شد بر جینوو غلبه کند و تنها به خاطر مداخله بهموقع اسیل رادیرو (Esil Radiru) بود که جینوو توانست پادشاه شیاطین را شکست دهد. وقتی یک کلون چنین قدرتی داشته باشد، میتوان تصور کرد که باران اصلی در اوج قدرتش چه نیروی شکستناپذیری بوده است.
۱۳. کاندیارو (Kandiaru) در رؤیای تبدیل شدن به پادشاه تغییر شکل بود
معمار جاهطلب سیستم
معمار مرموز یکی از نخستین شخصیتهایی است که در سولو لولینگ معرفی میشود. او مغز متفکر پشت سیستمی است که به جینوو قدرتهای خارقالعاده و امکان ارتقای مداوم را میدهد. همانطور که بسیاری از طرفداران حدس زده بودند، کاندیارو در نهایت شروری کینهتوز از آب درآمد که هدفش کمک به اشبورن برای بازیابی مقام پادشاهیاش بود. البته خود کاندیارو هم جاهطلبیهای بزرگی داشت و میخواست به پادشاه تغییر شکل تبدیل شود.
معمار پس از اینکه جینوو از سطح ۱۰۰ گذشت، او را به سیاهچال دوگانه دعوت کرد؛ جایی که قصد داشت اشبورن از بدن قهرمان به عنوان کالبد استفاده کند. جینوو موفق شد کاندیارو را شکست دهد، اما بعد در خلسهای فرو رفت تا شرور بتواند ماموریتش را تکمیل کند. مداخله چند شکارچی حواس کاندیارو را پرت کرد و جینوو با قلب سیاه اشبورن بیدار شد و معمار را شکست داد. البته زنده ماندن کاندیارو نشان میدهد که احتمالاً در سولو لولینگ: رگناروک بازخواهد گشت.
۱۲. تارناک (Tarnak) فقط با یک حمله گروهی از پا درآمد
او در نبرد نهاییاش، تا آخرین نفس جنگید
پادشاه هیولاهای انساننما ظاهری کاملاً متفاوت از اکثر پادشاهان داشت که معمولاً خود را به شکل جنگجویان زمخت نشان میدادند. تارناک ظاهری فوقالعاده آراسته و اشرافی داشت که بازتاب شخصیت متکبر و تحقیرکنندهاش بود. پادشاه بدن آهنی از جینوو به عنوان جانشین اشبورن متنفر بود، اما حتی او هم ناچار شد اعتراف کند که پادشاه آینده سایهها برای مقابله تنهایی با او بسیار قدرتمند است.
لقب تارناک نشانگر توانایی فوقالعادهاش در استحکام بدن با تکنیک تقویت بدن آهنی بود. با وجود تمام قدرتهای شگفتانگیزش، غرور تارناک سرانجام کار دستش داد. او با اعتماد به نفس کاذب به نبرد با توماس آندره (Thomas Andre) رفت، بیخبر از تلهای که برایش چیده شده بود. تارناک با تمام توان جنگید، اما قدرت ترکیبی آندره، بلیون و برو سرانجام توانست او را به زانو درآورد.
۱۱. سیلاد (Sillad) به اندازه قدرتش باهوش بود
هوشمند بود، اما بیاحتیاطی کار دستش داد
سیلاد شاید قدرتمندترین پادشاهی نباشد که جینوو تا به حال با او جنگیده، اما پادشاه یخ همچنان حریفی سرسخت و خطرناک محسوب میشود. سرعتش تقریباً بینظیر بود و جادوی یخش قدرت کافی داشت تا حتی قویترین شکارچیان رتبه S را در جا خشک کند. به تنهایی، پادشاه یخ شانسی مقابل جینوو نداشت، اما آنقدر هوشمند بود که محدودیتهای خود را بشناسد و برای شکست دادن پادشاه سایهها از همپیمانانش کمک بگیرد.
پادشاه یخ با سهولت یکی از کالبدهای فرمانروایان را نابود کرد و تنها یکی از طلسمهای یخش کافی بود تا گروه بزرگی از سربازان سایه جینوو را مهار کند. با این حال، بیپروایی سیلاد در نبرد با جینوو به قیمت جانش تمام شد. با وجود غرور بزرگش، حتی پادشاه یخ هم سرانجام ناچار شد بپذیرد که در برابر حریفش کاملاً ناتوان است.
۱۰. کوئرشا (Querehsha) یکی از مرگبارترین پادشاهان بود
ملکهی حشرات و طاعون مرگبار
تنها پادشاه زن و قویترین شخصیت زن در سولو لولینگ، کوئرشا فرمانروایی خود را بر حشرات بنا کرده بود. پادشاه طاعون متأسفانه به شکل یک زن مرگبار سمی و کلیشهای به تصویر کشیده شده بود، اما همین کلیشه هم از قدرت چشمگیرش نمیکاست. کوئرشا تشنه خون بود و با دشمنانش مثل گربهای که با موش بازی میکند، رفتار میکرد.
به عنوان ملکه حشرات، کوئرشا شیفته برو، سرباز سایه شاه مورچه بود. همین شیفتگی و حواسپرتی در میدان نبرد به جینوو برتری داد و به او فرصت داد تا در یک حمله غافلگیرکننده بدن او را به دو نیم تقسیم کند. کوئرشا به سرعت از این آسیب مرگبار بهبود یافت، اما حمله سمی بعدیاش روی جینووی مصون هیچ تأثیری نداشت. با توجه به سرانجام نبرد نهاییاش، ملکه حشرات نمیتواند در این فهرست بالاتر از رتبه ۱۰ قرار بگیرد.
۹. راکان (Rakan) به راحتی قویترین شکارچی رسمی جهان را شکست داد
او قلب جینوو را شکافت، اما کافی نبود
راکان که احتمالاً یکی از وحشیترین جنگجویان دنیای سولو لولینگ بود، ظاهری متناسب با عنوانش داشت. بدن عضلانی، دندانهای تیز و چشمان درخشانش یادآور یک جانور درنده خطرناک بود. خوی ستیزهجویانه راکان اغلب او را در نبرد هدایت میکرد و همین توضیح میدهد چرا عطش خون فراوانی در برابر هر کسی که جرأت چالش با او را داشت، نشان میداد. البته طرفداران به زودی دریافتند که پادشاه نیشها در پس این نمای خشن، ترسوتر و ریاکارتر از چیزی است که رفتارش نشان میداد.
با این حال، راکان با شکست دادن توماس آندره، شکارچی شماره ۱ جهان، به تنهایی همه را تحت تأثیر قرار داد. پس از شکست آندره بود که جینوو ناگهان در میدان نبرد ظاهر شد و راکان به همراه دو پادشاه دیگر به او حمله کردند. چشمگیرتر اینکه، پادشاه نیشها حتی موفق شد ظاهراً جینوو را با فرو کردن خنجری در قلبش بکشد. البته دیگر خیلی دیر شده بود، زیرا جینوو در این مرحله قلب سیاه اشبورن را داشت.
۸. لگیا (Legia) هرگز فرصت نمایش قدرت واقعی خود را نیافت
غول به زنجیر کشیده شدهی آغاز
قدرت واقعی لگیا را میتوان از شرایط نبرد و مرگش حدس زد. وقتی جینوو برای اولین بار با او روبرو شد، لگیا توسط فرمانروایان اسیر و در زنجیر بود. او تلاش کرد با جینوو معامله کند، اما جینوو با پی بردن به دروغهایش، سعی کرد او را در همان حالت زنجیر شده از بین ببرد. حتی در زنجیر، پادشاه آغاز به سادگی تسلیم نشد و سرسختانه جنگید.
جینوو خود اعتراف کرد که اگر لگیا از ابتدای نبرد آزاد بود، احتمالاً شانسی برای پیروزی بر او نداشت. این اعتراف با توجه به موفقیتهای جینوو در برابر سایر پادشاهان، به ویژه پادشاهان یخ، وحوش و طاعون که با آنها به تنهایی در نبردی نابرابر جنگید، بسیار قابل توجه است. پیش از مرگش، پادشاه آغاز بخش مهمی از حقیقت داستان را برای جینوو فاش کرد و به قهرمان امکان داد برای آنچه در انتظارش بود آماده شود.
۷. یوگومونت (Yogumunt) نبردی سخت با سونگ جینوو داشت
هوش و قدرت او، جینوو را به دردسر انداخت
گرچه بخش زیادی از قدرتهای فردی یوگومونت در نبرد نشان داده نشده، اما اشارات فراوانی وجود دارد که او یکی از باهوشترین و قدرتمندترین پادشاهان است. در لایت ناول آمده که یوگومونت سختترین دشمن جینوو در میان تمام پادشاهان بوده، البته به استثنای پادشاه ویرانگر. هرچند جزئیات دقیق نبردشان روایت نشده، اما ظاهراً هوش سرشار یوگومونت بود که نابودیاش را برای جینوو به چالشی بزرگ تبدیل کرد.
قدرت پادشاه تغییر شکل به او امکان میداد هیولاهای بیشماری خلق کند که حتی با ارتش پادشاه سایهها برابری میکردند و پورتالهایی را احضار کند تا ارتشهای همپیمانانش را به اراده خود جابجا کند. با این همه، یوگومونت نتوانست در برابر نیروی غالب تکنیک ترس اژدهای جینوو مقاومت کند و سرانجام مغلوب شد. در اپیلوگ داستان، جینوو به سراغ پادشاه تغییر شکل رفت و او را با سهولت از میان برداشت.
۶. فرمانروایان (Rulers) در قالب یک گروه نیرویی شکستناپذیر دارند
ارتش شکستناپذیر نور
فرمانروایان که به عنوان محافظان هستی مطلق آفریده شدهاند، مستقیماً توسط خالق جهان خلق شدند تا از هستی با قدرت برترشان دفاع کنند. قدرت انفرادی آنها هرگز به طور کامل نشان داده نشده، زیرا همیشه ترجیح میدهند به صورت گروهی بجنگند. با این حال، دستاوردهایشان به عنوان یک گروه از بزرگترین موفقیتهای این مجموعه است. تنها نقطه ضعف قدرت عظیم آنها ناتوانی در استفاده کامل از تواناییهایشان در دنیای واقعی است.
فرمانروایان نه تنها خالق جهان را سرنگون کردند، بلکه ضربه نهایی را به آنتارس، قدرتمندترین پادشاه وارد ساختند. آنها همچنین اشبورن را با قدرت متحدشان شکست دادند، البته پیش از آنکه او به عنوان پادشاه سایهها به قدرت کامل خود دست یابد. با توجه به اینکه بلیون که نسخه ضعیفتری از فرمانروایان است، قدرتمندترین عضو ارتش سایههای جینوو محسوب میشود، منطقی است که هر یک از فرمانروایان به مراتب از هر سرباز سایه جینوو قویتر باشند.
۵. درخشانترین قطعه نور درخشان (Brightest Fragment of Brilliant Light)، برترین فرمانروا
رهبر فرمانروایان
سنجش دقیق قدرت فرمانروایان به دلیل نمایش محدود تواناییهای رزمیشان دشوار است. با این حال، از دستاوردهایشان میتوان تخمینی از جایگاه قویترین آنها به دست آورد. فرمانروایان سه موفقیت بزرگ رزمی دارند: کشتن هستی مطلق، شکست دادن اشبورن و یاری رساندن به جینوو در نبرد با پادشاه ویرانگر.
هرچند این دستاوردها چشمگیرند، اما همگی به صورت گروهی انجام شدهاند که پرسشهای زیادی را مطرح میکند. با این وجود، با توجه به مشارکت درخشانترین قطعه نور درخشان در نابودی سه موجود از قدرتمندترینهای جهان، منطقی است که قویترین فرمانروایان دستکم در سطح آنها باشند. عبارت “درخشانترین” در نامش تزئینی نیست – این نشان میدهد که این شخصیت خاص در رأس سلسله مراتب فرمانروایان جای دارد. با این حال، حتی این فرمانروای برتر هم نمیتواند با چهار شخصیت قدرتمندتر سولو لولینگ رقابت کند.
۴. اشبورن (Ashborn)، هم فرمانروا و هم پادشاه
از نور تا تاریکی، پادشاه ابدی سایهها
به عنوان پادشاه اصلی سایهها، اشبورن بیتردید یکی از قدرتمندترین شخصیتهای سولو لولینگ است. او در ابتدا با عنوان بزرگترین قطعه نور درخشان شناخته میشد که او را قویترین فرمانروا میکرد، تا اینکه در دفاع از هستی مطلق در برابر فرمانروایان ایستاد و به یک پادشاه تبدیل شد. در مقام پادشاه سایهها، تنها موجودی که میتوانست با او رقابت کند پادشاه ویرانگر بود و حتی آنتارس هم از رشد قدرت اشبورن نگران بود.
در واقع، اشبورن مجبور شد از سیستم برای پرورش کالبدی انسانی به اندازه کافی قوی برای بهرهبرداری از قدرتهایش استفاده کند که خود گواهی دیگر بر قدرت و زرادخانه استثنایی اوست. با نیروی ترکیبی ارتش سایهاش، شاید هیچ کس نمیتوانست در برابر اشبورن بایستد، اما از نظر توانایی رزمی شخصی، او همچنان از پادشاه ویرانگر ضعیفتر بود.
۳. آنتارس (Antares)، قدرتمندترین پادشاه پس از جینوو
پادشاه تباهی، اژدهای بیرحم
همچنان که پادشاهان یکی پس از دیگری در برابر فرمانروایان زانو میزنند، آنتارس تنها کسی است که قدرت خالصش به او اجازه میدهد نبرد را ادامه دهد. پادشاه ویرانگر بیشک قویترین پادشاه به جز جینوو است و احتمالاً حتی از هر فرمانروا به تنهایی نیرومندتر است. از آنجا که هستی مطلق، پادشاهان را برای نابودی جهان خلق کرده بود، آنتارس در حقیقت تجسم همه آن چیزی است که پادشاهان در اصل برای آن به وجود آمده بودند.
تنها یکی از اژدهایان او، کامیش (Kamish)، قدرت کافی داشت تا تقریباً کل بشریت را به تنهایی نابود کند و آنتارس فرمانروایی بر اژدهایان بیشمار با قدرتی مشابه یا حتی بیشتر را در اختیار دارد. پادشاه ویرانگر از قدرت وصفناپذیر خود سرمست بود، اما غرورش با شکست از جینوو در دو خط زمانی متفاوت درهم شکست. سرانجام، آنتارس به تنها کسی که توانسته بود او را مغلوب کند، احترام گذاشت. پادشاه ویرانگر در سولو لولینگ: رگناروک نیز حضور دارد، جایی که به راحتی سونگ سوهو را شکست میدهد.
۲. هستی مطلق (Absolute Being)، آفریننده جهان
او توسط مخلوقات خودش کشته شد
نام هستی مطلق به خودی خود گویای همه چیز درباره اوست. او خالق تمام جهان در سولو لولینگ و بالاترین خدای دنیای سونگ جینوو بود. هستی مطلق تمام پادشاهان و فرمانروایان را آفرید، اما مخلوقاتش به او خیانت کردند و برای تصاحب تخت قدرتش، او را کشتند.
گستره دقیق تواناییهای رزمی او مشخص نیست، اما با توجه به اینکه تمام قدرتمندترین موجودات سولو لولینگ زاییده قدرت هستی مطلق هستند، منطقی است که او را یکی از نیرومندترین موجودات هستی بدانیم. البته اشبورن اشاره کرده که هستی مطلق خدایی همهتوان نبوده و قدرتهایش چندان برای نبرد مناسب نبودهاند. با این حال، همتایان هستی مطلق امروز به عنوان شروران اصلی در سولو لولینگ: رگناروک ظاهر شدهاند و در برابر فرمانروایان بازمانده و سونگ جینوو صفآرایی کردهاند.
۱. سونگ جینوو، بیرقیب در سولو لولینگ
قویترین شخصیت سولو لولینگ
جینوو سفر خود را به عنوان ضعیفترین شکارچی جهان آغاز کرد، اما با اراده آهنین و پشتکار بینظیرش، به قدرتمندترین شخصیت سولو لولینگ تبدیل شد. در حالی که هستی مطلق به دست فرمانروایان متحد کشته شد، در پایان داستان میبینیم که جینوو حتی در دل فرمانروایان هم ترس میافکند. او هر یک از پادشاهان را به تنهایی شکست داد که بیتردید او را قویترین در میان آنها قرار میدهد.
اینکه آیا او از هستی مطلق قدرتمندتر است، جای بحث دارد. به هر حال، جهانی که جینوو در آن زندگی میکند آفریده همین خداست. با این وجود، از نظر مهارت رزمی و عزم جنگیدن، آشکار است که جینوو حاضر است تا آخرین نفس بجنگد. اگر خالق تجسم ناب زندگی است که همه چیز را میآفریند، جینوو به عنوان پادشاه سایهها ارباب مرگ است – و حتی خود هستی مطلق هم نتوانست از چنگال مرگ بگریزد.
جمعبندی: سفر از ضعف تا قدرت مطلق
دنیای سولو لولینگ نردبان قدرتی شگفتانگیز را به تصویر میکشد که از یک شکارچی ناتوان رتبه E آغاز و تا موجوداتی که میتوانند جهان را با اراده خود بسازند یا نابود کنند، ادامه مییابد. آنچه این داستان را واقعاً خاص میکند، سفر خارقالعاده سونگ جینوو است – از کف به اوج، از ضعیفترین به قدرتمندترین.
نکته جالب اینجاست که در دنیای سولو لولینگ، قدرت فقط به معنای زور بازو یا جادوی قویتر نیست. هوشمندی، اراده و انگیزه نیز نقشی اساسی در تعیین سرنوشت نهایی شخصیتها ایفا میکنند. حتی قدرتمندترین موجودات، از جمله خود هستی مطلق، به دلیل غرور یا ناتوانی در تطبیق با شرایط نبرد سقوط کردند.
با آغاز فصل سوم انیمه و ادامه مانهوای سولو لولینگ: رگناروک، طرفداران میتوانند منتظر ظهور چهرههای قدرتمند جدید و احتمالاً تغییر در این رتبهبندی باشند. اما یک چیز قطعی است: در دنیایی که با مفهوم ارتقا و قدرت تعریف میشود، سونگ جینوو همچنان نمادی از این حقیقت باقی میماند که پشتکار و اراده میتواند حتی بر تقدیر نیز پیروز شود.
منبع: CBR
سختترین بازیهای دنیای با چشمهای بسته؛ میزگیم با @hamid_scorpion
نظرات