
معرفی شخصیتهای سریال The Walking Dead | کارل گرایمز
کارل گرایمز، وقتی این اسم به گوشتان میخورد، قطعا شما نیز مثل من این ضربالمثل به ذهنتان خواهد آمد که پسر کو ندارد نشان از پدر، این مثال بهترین توصیف برای شخصیتی است که میخواهیم با او در این قسمت از مجله بازار آشنا شویم، علت این حرفم را جلوتر درک خواهید کرد.
Carl Grimes اولین بازیگر کودک سریال The Walking Dead محوسب میشود که برای فصلهای متوالی درون سریال حضور دارد، او از همان فصل اول در سریال حاضر است و یکی از ارکان اصلی سریال است تا جایی که داستان او خاتمه مییابد. نقش کارل را در فرانچایز مردگان متحرک چندلر ریگز ایفا میکند، این بازیگر در سریال واکینگ دد بزرگ شده است، منظورم از بزرگ شدن به این شکل است که نقشش را از کودکی تا جوانی خودش ایفا میکند و بازیگر دیگری جایگزین او نشده است، برای اینکه بهتر متوجه منظورم شوید، برایتان نمونههایی را مثال خواهم زد، اگر شما سریال Game of Thrones را تماشا کرده باشید، به خوبی منظورم را متوجه خواهید شد، بازیگران آن اثر، از کودکی تا جوانیشان را یک بازیگر ایفا کرده است، مثل آریا استارک، سانسا استارک، جان اسنو و… وضعیت کارل نیز در سریال مردگان متحرک به همین شکل است.
نقش کارل برای طرفدارن سریال مردگان متحرک یک نقش تو دل برو است، علت این محبوبیت بیشتر به این خاطر است که بیننده از ابتدای کودکی با این نقش اخت گرفته است و در تمامی مسیرهای سریال آن را دیده است. کارل شخصیتی آروم و مهربان دارد، درواقع نسخهی آروم شدهی پدرش ریک است، هرچه ریک جنب و جوش بیشتری دارد، کارل برعکس است اما این پدر و پسر بر خلاف مغایرتهای اخلاقی در یک نقطهی مشترک بسیار مهم کاملا شبیه هستند؛ هر دو به خوبی رهبری را بلدند و میدانند که در هر شرایطی باید چگونه رفتار کنند، حتی کارل این مورد را بیشتر از پدرش ریک بلد است چونکه ریک گاهی اوقات از روی عصبانیت تصمیم میگیرد اما کارل هیچ موقع چنین کاری را انجام نمیدهد. تا اینجا با این پسر دوستداشتنی و محبوب آشنا شدیم، کمی جلوتر برویم تا با ماجراهای او نیز کمی آشنایی پیدا کنیم.
کارل گرایمز در فصل اول سریال مردگان متحرک
کارل در فصل اول سریال The Walking Dead به همراه مادرش لوری و شین از آتالانتا خارج میشوند تا از حملهی زامبیها دور باشند. کارل و لوری فکر میکنند، ریک مرده است به همین خاطر تمام مسئولیتشان به گردن شین میفتد؛ شین به کارل یاد میدهد که چگونه تیراندازی کند و زامبیها را بکشد. این تمام ماجرا برای کارل در فصل اول نخواهد بود، چون پدرش ریک زنده است و به گروه آنها در خارج از شهر اضافه میشود، پس از اضافه شدن ریک به گروه کارل بیشتر در جریان اتفاقات قرار میگیرد و خودش را با شرایط یکسان میکند.
کارل گرایمز در فصل دوم و سوم مردگان متحرک
در این فصل کارل به صورت ناگهانی توسط یکی از اعضای مزرعه هرشل تیر میخورد. بعد از این حادثه کارل و ریک به مزرعه هرشل میروند تا او در آنجا مداوا شود. در فصل دوم کارل شاهد مرگ شین توسط پدرش است، او همچنین مرگ دیل (یکی دیگر از اعضای گروه) را نیز در این فصل تماشا میکند. با اتمام فصل دوم سریال The Walking Dead زمانی که داستان به سمت زندان میرود، کارل تبدیل به یک جنگجوی کامل شده است، چرا که پیش از این توسط پدرش آموزش دیده است، سختترین اتفاق برای کارل در فصل سوم، کشتن مادرش لوری میباشد که تبدیل به زامبی شده است.
کارل گرایمز در فصل چهارم و پنجم مردگان متحرک
پس از سقوط زندان و جنگ با فرماندار، کارل به همراه میشون و ریک، مسیر قطار را پیش میگیرند تا به یک نقطه امن برسند اما مقصد آنها به ایستگاه ترمینوس میرسد. وارد شدن به این ایستگاه باعث میشود تا کارل خشونت جدیدی از این دنیا را ببیند چون افراد ترمینوس از گوشت انسانها تغذیه میکنند. فصل پنجم برای کارل سیزنی است که او یک حس تازه یعنی عاشقی را تجربه میکند، با ورود به الکساندریا یک رابطهی عاشقانه میان کارل و ایند شکل میگیرد، علاوه بر این ورود به الکساندریا برای کارل خیلی خوشایند است چرا که دیگر خواهرش جودیث در نقطهی امن قرار دارد.
کارل گرایمز در فصل ششم و هفتم مردگان متحرک
با شروع درگیری میان منجیها و اعضای الکساندریا، کارل تبدیل به یکی از جنگجویان این نبرد میشود و اتفاقات غیرمنتظرهای را تجربه میکند، او اولین قتل خودش را انجام میدهد، همچین طی یک درگیری یکی از چشمهای خودش را از دست میدهد و ادامهی زندگی را با یک چشم سپری میکند. در یکی از نبردها کارل تمامی زامبیهای هدایت شده به سمت الکساندریا را دور میکند و رهبری خودش را ثابت میکند. در فصل هفتم کارل برای اینکه اعضای گروه خودش را نجات دهد به مقرر نیگان میرود و روی آن اسلحه میکشد اما او را نمیکشد تا نشان دهد که میتوان از جان او گذشت، این اتفاق باعث شکلگیری دوستی کارل و نیگان میشود.
کارل گرایمز در فصل هشتم سریال مردگان متحرک
فصل هشتم برای کارل، آخرین فصل است، او در این فصل از میان گروه میرود و تنها یادگاریهایش از او میماند. در کش و قوسهای جنگ با نیگان، زمانی که کارل در بیرون از الکساندریا است، جان یک قریبه را نجات میدهد، نجات جان این قریبه برای کارل سنگین تمام میشود چون توسط یکی از زامبیها زخمی میشود. کارل برای اینکه خانوادهاش این صحنه را نبینند، خودش را میکشد. مرگ کارل باعث میشود تا ریک از جان نیگان بگذرد و سیاستی را پیش بگیرد که پسرش دوست داشت.
داستان کارل در فصل هشتم به پایان میرسد و دیگر خبری از حضور او نیست، کارل یکی از شخصیتهایی است که اگر در ادامهی داستان حضور داشت، شاهد وقایع جالبی از زندگی او بودیم. قطع به یقین اگر کارل تا پایان در سریال مردگان متحرک حضور داشت، شاهد حضور او در یکی از اسپین آفهای این مجموعه بودیم، حتی شاید یک اسپین آف مجزا برای او ساخته میشد.
نظرات