هشت انیمه که بر اساس فرنچایزهای آمریکایی ساخته شدهاند
در دنیای انیمه، اغلب شاهد اقتباسهایی از مانگاها یا لایتناولها هستیم؛ روایتهایی که ابتدا در قالب متنی یا تصویری منتشر شدهاند و سپس با حفظ سبک بصری و داستانی خود، به انیمه تبدیل میشوند. عموما این آثار رسانههای ژاپنی را دستمایه قرار میدهند و ضمن اقتباس داستان، سبک بصری مشابهی را ارائه میکنند.
با وجود این روند غالب، نمیتوان آن را قانونی مطلقی دانست. گاه، در حرکتی جالب توجه، برخی آثار غربی نیز در قالب انیمه بازآفرینی میشوند. این تصمیم، گاه با هدف معرفی بیشتر آن اثر در ژاپن و گاه بهمنظور آزمایش امکانات بیانی رسانه انیمه صورت میگیرد. چنین اقتباسهایی معمولا کنجکاو برانگیز هستند، چرا که مخاطب میخواهد بداند آیا نسخه انیمهای موفق شده هویت اصلی فرنچایز را حفظ کند یا خیر.
سوپرنچرال: انیمیشن (Supernatural: The Animation)
یکی از نمونههای موفق در این زمینه، اقتباس انیمهای از سریال آمریکایی Supernatural است؛ مجموعهای که ساختار اپیزودیک دو فصل نخست آن، با فرمت هیولای هفته، قالبی ایدهآل برای اقتباس انیمهای فراهم میکرد. این ساختار، امکان ورود سریعتر مخاطب به داستانها و تجربهی متنوعتری از فضای سریال اصلی را در اختیار سازندگان قرار داد.
نکات برجستهی این انیمه قابل توجهاند: استودیو معتبر مدهاوس وظیفهی تولید آن را بر عهده داشت، نقشآفرینی گاکت، ستارهی راک ژاپنی، در یکی از اپیزودها بر جذابیت آن افزود و دوبلورهای اصلی سریال نیز در نسخهی انگلیسی حضور یافتند. این انیمه در ۲۲ قسمت پخش شد و با وجود برخورداری از داستانهایی مستقل، در پایان با روایتی باز به اتمام رسید و در ذهن مخاطب، فضایی برای تخیل بیشتر باقی گذاشت.
انیمه جنگ ستارگان: چشماندازها (Star Wars: Visions)
فرنچایز بزرگ و جهانی جنگ ستارگان نیازی به معرفی ندارد؛ حتی اگر کسی آن را تماشا نکرده باشد، بیتردید نام آن را شنیده است. این مجموعه، یک غول فرهنگی و تجاری به شمار میرود که در سال ۲۰۲۱، فرصتی متفاوت را برای ورود به دنیای انیمه تجربه کرد. استودیوهای نامآشنای ژاپنی نظیر Production I.G و Trigger، مأمور شدند تا با الهام از دنیای جنگ ستارگان، هر یک فیلمی کوتاه با سبک روایی و بصری منحصر به فرد خلق کنند.
آنچه این مجموعه ۹ قسمتی را به هم پیوند میدهد، تنها بستر مشترک روایت است: کهکشانی دوردست، در دل جهان جنگ ستارگان. غیر از آن، هر قسمت تجربهای کاملا نو از برداشتهای ساموراییگونه گرفته تا فرمهای انتزاعیتر داستانپردازی ارائه میدهد. پس از استقبال فصل نخست، فصل دوم نیز راه را برای مشارکت استودیوهای غیرژاپنی گشود و پروژه را به یک همکاری جهانی بدل ساخت.
انیمه دختران پاورپاف زی (Powerpuff Girls Z)
هرچند پخش سریال کلاسیک دختران پاورپاف در سال ۲۰۰۵ از شبکه کارتون نتورک به پایان رسید، اما این سه دختر کوچک در ژاپن جان تازهای گرفتند. استودیو Toei Animation با الهام از نسخهی آمریکایی، انیمهای تحت عنوان دختران پاورپاف زی تولید کرد که در قالب ۵۲ قسمت، جلوهای از ژانر محبوب دختران جادویی را با اکشن و طراحی جدید ترکیب میکرد.
در این نسخه، چهره آشنا اما ژاپنیشده شخصیتها، حس نوستالژی و تازگی را همزمان منتقل میکند. در کنار این تغییرات بصری، روایت نیز با پیچشهای تازهای همراه شده است؛ از جمله معرفی پسری به نام کن که به پروفسور اوتونیوم کمک میکند یا منشا جدید و پیچیدهتری برای شخصیت منفی اصلی، موجو جوجو. این انیمه، مثالی موفق از بازآفرینی یک اثر غربی در بستر انیمیشن ژاپنی به شمار میرود.
انیمه استیچ (Stitch)
شخصیت محبوب و آبیرنگ استیچ، پس از موفقیتهای پیاپی در انیمیشنهای دیزنی، این بار در قالب یک انیمه ژاپنی به ماجراجویی جدیدی میپردازد. در این نسخه فرعی از مجموعهی Lilo & Stitch، استیچ به جزیرهای خیالی در اوکیناوا سفر میکند و در پی یافتن سنگی جادویی است که میتواند آرزوها را محقق کند.
هرچند استیچ گاهی حس بازسازی نسخهی اصلی را منتقل میکند، اما اضافه شدن عناصر فرهنگی ژاپنی و شخصیتهای تازه، به آن رنگ و بویی متفاوت بخشیدهاند. پیامهای اخلاقی همچون اهمیت دوستی، کارهای نیک و تلاش برای بهبود خود، این انیمه را به انتخابی مناسب برای کودکان و خانوادهها تبدیل کردهاند. مجموعهای که در سه فصل و با بیش از ۸۰ قسمت، مخاطبان کمسنتر را به وجد میآورد و طرفداران قدیمی استیچ را نیز راضی نگه میدارد.
انیمه انیماتریکس (The Animatrix)
انیمهی گلچینشدهی انیماتریکس تجلی کامل پیوند بین فرهنگ بصری غرب و شرق است. این پروژهی مشترک میان برادران واچوفسکی و چند استودیوی مطرح انیمهسازی ژاپن، روایاتی مستقل و کوتاه را در دل دنیای ماتریکس ارائه میدهد که هریک سبک خاص خود را دارند؛ از واقعگرایی پساسایبرپانک گرفته تا فرمهای انتزاعی و فلسفی.
این مجموعه که از ۹ قسمت با زمانهایی میان ۶ تا ۱۶ دقیقه تشکیل شده، نه تنها پسزمینهی جهان ماتریکس را گسترش میدهد، بلکه نمایی خیرهکننده از توانایی انیمه در روایت داستانهای پیچیده و عمیق ارائه میکند. انیماتریکس همچنین یکی از واپسین آثار تولیدشده توسط استودیو Square Pictures است که مدت کوتاهی پس از انتشار، با پایان مسیر خود روبهرو شد. برای طرفداران ماتریکس و علاقهمندان به انیمههای ساختارشکن، این مجموعه تجربهای کمنظیر خواهد بود.
انیمه هیلو: افسانهها (Halo: Legends)
پس از کنارهگیری بانجی از مجموعهی هیلو، این فرنچایز محبوب نیازمند نوسازی بود. در حالی که استودیو ۳۴۳ Industries توسعهی بازیها را به عهده گرفت، برادران وارنر نیز کوشیدند تا جهان هیلو را به سطح یک فرنچایز چندرسانهای ارتقا دهند. در این راستا، پروژهی Halo Legends متولد شد؛ مجموعهای از فیلمهای کوتاه انیمهای که رویکردی تازه به این جهان علمیتخیلی ارائه میداد.
این اثر که در قالب یک آنتولوژی هفت اپیزودی ارائه شده، توسط استودیوهای شناختهشدهای همچون Production I.G ،Studio 4°C و Bones ساخته شده است. در میان آنها، اپیزود The Duel با سبک بصری منحصربهفردش جلوهای ویژه دارد و موفق میشود جوهرهی یک سامورایی فضاپیمایی را بهخوبی بازتاب دهد. هیلو: افسانهها نهتنها علاقهمندان به فرنچایز را جذب میکند، بلکه تجربهای متفاوت برای مخاطبان انیمه نیز فراهم میآورد.
انیمه بتمن: شوالیه گاتهام (Batman: Gotham Knight)
Batman: Gotham Knight یکی از جواهرهای پنهانشده در میان آثار مرتبط با شوالیهی تاریکی است. این اثر، یک مجموعهی ۶ قسمتی از فیلمهای کوتاه انیمهای است که بهعنوان پلی داستانی میان دو فیلم بتمن آغاز میکند و شوالیهی تاریکی از سهگانهی کریستوفر نولان عمل میکند.
هر اپیزود توسط استودیوی متفاوتی تولید شده، از جمله Studio 4°C و Madhouse و دیدگاه منحصربهفردی نسبت به شخصیت بتمن از مبارزه در فاضلابهای گاتهام تا کاوش در وجوه روانشناختی او ارائه میدهد. حضور کوین کانروی، صدای شناختهشدهی بتمن، در دوبلهی انگلیسی این مجموعه، پیوندی محکم با میراث پیشین این شخصیت ایجاد میکند. با وجود کمتوجهی رسانهای در غرب، شوالیهی گاتهام اثری درخور توجه برای هواداران بتمن و دوستداران انیمه است.
انیمه سایبرپانک: اجرانرز (Cyberpunk: Edgerunners)
با اینکه بازی Cyberpunk 2077 توسط استودیویی لهستانی توسعه یافته، اما ریشههای آن به بازیهای رومیزی آمریکایی بازمیگردد. با این حال، اقتباس انیمهای آن با نام Cyberpunk: Edgerunners موفق شد بهطور مستقل بدرخشد و حتی شهرت بازی اصلی را نیز تحتتأثیر قرار دهد.
این انیمه که توسط استودیو Trigger، خالق آثاری چون Kill la Kill و Promare، ساخته شده است، داستانی غمانگیز اما پرانرژی را در دل دنیای نایتسیتی روایت میکند. جلوههای بصری چشمنواز، ریتم روایی بیوقفه و شخصیتهایی فراموشنشدنی باعث شدند اجرانرز نهتنها تحسین منتقدان را برانگیزد، بلکه جان تازهای به بازی ویدیویی اصلی نیز ببخشد. بسیاری این انیمه را نقطهی عطفی در کارنامهی استودیو Trigger میدانند و آن را از بهترین آثار اقتباسی این دهه میشمارند.
آیا شما هم علاقمند به تماشای ورژن ژاپنی سریالها یا فیلمهای آمریکایی هستید یا ترجیح میدهید که نسخه اصلی آنها را تماشا کنید؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!
منبع: The Gamer
عجیبترین یوتیوبرهای ایرانی! میزگیم با لیل شایان و ویبهد @WeebHead
Divel mey crried چی پس!