۱۰ گربه افسانهای دنیای کمیک؛ رتبهبندی بهترینها
در جهان کمیک، معمولاً این ابرقهرمانها هستند که در مرکز توجه قرار میگیرند. اما تنها آنها نیستند که شایستهی علاقه و تحسیناند. بسیاری از طرفداران با اشتیاق از حیوانات همراه شخصیتها یاد میکنند؛ از سگ وفاداری مثل کریپتو گرفته تا کوسهی بامزهای چون جف. در این میان، گربهها جایگاه خاصی برای خود دارند. شاید همین ویژگی افسانهای «نه جان داشتن» است که آنها را به همراهانی ماندگار تبدیل کرده است.
گربهها در دنیای کمیک حضور پررنگ و گاه شگفتانگیزی دارند. ممکن است هر ابرقهرمانی صاحب یک گربه نباشد، گاهی واقعاً اینطور به نظر میرسد که انگار همهی شخصیتهای کتابهای کمیک عاشق گربهاند. جهانهای موازی نیز فرصتهای تازهای برای معرفی این همراهان پشمالو فراهم میکنند. به همین دلیل، چهرههای گربهای زیادی در ذهن مخاطبان نقش بستهاند—هرکدام با داستان و جذابیت منحصربهفرد خود.
۱۰. استیون ماوزر؛ گربهای از دل کهکشان مارول
کاپیتان آمریکا به شکل یک گربهی میهنپرست!
مارول بهخاطر جهانهای موازی متعددی که از نسخههای مختلف قهرمانان محبوبش خلق کرده، شهرت دارد. یکی از این نسخههای جایگزین، «کاپیتان آمریکا-کت» (Captain Americat) یا همان «استیون ماوزر» (Steven Mouser) است؛ قهرمانی شجاع که در عین حال یک گربهی واقعی است و عضوی وفادار از تیم «اسکَوِنجِرز» (Sca-vengers) بهشمار میرود. او همراه شخصیتهایی مانند «اسپایدر-هم» (Spider-Ham) بارها برای نجات دنیا تلاش کرده و در برابر دشمنان قدرتمندی ایستاده است. استیون اهل زمین ۸۳۱۱ است؛ جهانی که در آن، قهرمانان به شکلی متفاوت با آنچه میشناسیم ظاهر میشوند.
مردم دنیای استیون ماوزر هنوز نبرد بزرگ اسکَوِنجِرز با «مولترون» (Moletron) را از یاد نبردهاند؛ یا آن زمانی را که او و یارانش مقابل «نقابدار مرگبار» (Masked Marauder) ایستادند و همه را نجات دادند. مهم نیست این قهرمان کجا باشد یا چه شکلی به خود بگیرد؛ او همیشه آماده است تا از اطرافیانش محافظت کند. البته داشتن چند جان اضافه هم بیتأثیر نیست!
۹. آلفرد؛ گربهی تنها پسر شوالیه تاریکی
آلفرد گربهای بیقدرت اما پر از احساس و وفاداری
آلفرد یکی از معدود گربههایی است که در دنیای کمیک هیچ قدرت فراطبیعی ندارد. با این حال، میتوان گفت توانایی خاصی دارد: او میتواند دل بسیاری را بهدست بیاورد و احساسات خوانندگان را برانگیزد. آلفرد هدیهای بود برای «دیمین وین» (Damian Wayne)، پسر «بروس وین» (Bruce Wayne) یا همان «بتمن» (Batman) — پسری که بیش از هر چیز به یک همراه صمیمی و قابلاعتماد نیاز داشت.
آلفرد در ابتدا رفتاری سرد و محتاط داشت و بهراحتی به کسی اعتماد نمیکرد. در واقع، شخصیت او شباهت زیادی به خود دیمین دارد؛ همین شباهت نیز باعث شد تا میان آن دو رابطهای عمیق و خاص شکل بگیرد. دیمین توانست دل این گربهی ساکت و محافظهکار را بهدست بیاورد و خودش نام «آلفرد» را برایش برگزید — به یاد «آلفرد پنیورث» (Alfred Pennyworth)، خدمتکار وفادار پدرش.البته آلفرد تنها حیوان خانگی دیمین نیست؛ او همراه حیواناتی مانند «تایتوس» (Titus)، «گولیاث» (Goliath) و حتی «گاو بتمن» (Bat-Cow) زندگی میکند!
۸. هربال؛ گربهای با قدرتهای انفجاری در تیم «پت اونجرز»
گربهای با قدرتهای انفجاری؛ هربال یکی از اعضای مهم تیم پت اونجرز
نیلز، که بیشتر با نام «هربال» (Hairball) شناخته میشود، داستانی شبیه بسیاری از ابرقهرمانها دارد. او در ابتدا یک گربهی خانگی معمولی بود، تا روزی که در معرض حبابهای انرژی جنبشی قرار گرفت. اگر این داستان برایتان آشناست، درست حدس زدهاید؛ رابی بالدوین (Robbie Baldwin)، صاحب او، نیز با همین انرژی تبدیل به ابرقهرمانی به نام «اسپیدبال» (Speedball) شد. رابی قدرت جنبشی به دست آورد و گربهاش هم در مسیر مشابهی تبدیل به «هربال» شد — نامی که با طنز خاصی با نام صاحبش هماهنگ بود.
مدتی بعد، هربال به تیم «پت اونجرز» (Pet Avengers) پیوست؛ گروهی متشکل از حیوانات ابرقهرمان مانند «تراگ» (Throg) — قورباغهای با قدرتهای ثور —، «ردوینگ» (Redwing) — پرنده همراه فالکون — و «لاکهید» (Lockheed) — اژدهای کوچک و وفادار «کیتی پراید» (Kitty Pryde). این تیم مأموریت داشت تا به هر قیمتی سنگهای ابدیت را پیدا کرده و از آنها محافظت کند. بعدها که رابی نام خود را به «پنینس» (Penance) تغییر داد، نیلز هم نام جدیدی برای خود انتخاب کرد: «پیکت» (P-Cat) یا همان «گربهی توبهکار» — لقبی بامزه و در عین حال مرموز برای گربهای با قدرتهای ویژه.
۷. آیزیس؛ گربهای با ریشه در انیمیشن بتمن
همراه وفادار زنگربهای؛ آیزیس، گربهای بیقدرت ولی همیشه مرموز و دلربا
سلینا کایل یا همان «زنگربهای» (Catwoman)، سالها در کمیکها، سریالها و فیلمهای متعددی حضور داشته و تقریباً همیشه یک گربه در کنار خود دارد. یکی از شناختهشدهترین این گربهها «آیزیس» (Isis) است — گربهای وفادار و محبوب که برای نخستینبار در سال ۱۹۹۲ و در قسمت «The Cat and the Claw, Part I» از سریال انیمیشنی بتمن معرفی شد.
پس از آن، آیزیس راه خود را از تلویزیون به دنیای کمیکها نیز باز کرد. با توجه به علاقهی سلینا به گربهها، طبیعی است که او حداقل یک همراه وفادار مثل آیزیس داشته باشد؛ گربهای که بیصدا و همیشگی در کنار او حضور دارد. احتمالاً آیزیس تنها یکی از چندین گربهی سلینا است که تاکنون به مخاطبان معرفی شدهاند. این گربه هیچ قدرت فراطبیعی ندارد — مگر اینکه جذابیت فوقالعادهاش را نوعی قدرت بدانیم!
۶. دکتر شاپیرو؛ گربهای نابغه در استخدام تونی استارک
این گربهی استثنایی حتی دکتری دارد!
«دکتر شاپیرو» (Dr. Shapiro) گربهای باهوش و کمنظیر است که نخستینبار در کمیک Tony Stark: Iron Man در سال ۲۰۱۸ معرفی شد. شرکت «استارک آنلیمیتد» (Stark Unlimited) با وجود ظاهر گربهایاش، توانایی ذهنی خارقالعادهی او را تشخیص داد و او را بهکار گرفت. شاپیرو میتواند صحبت کند، اما این توانایی تنها از طریق قلادهی پیشرفتهاش ممکن است. بدون آن، قدرت ارتباط کلامی ندارد.
او مدرک دکترای زیستشناسی ابرانسانی دارد—موضوعی که جایگاه علمی او را در پروژههای پیشرفتهی شرکت استارک توجیه میکند. شاپیرو حتی زره مخصوص خودش را هم دارد؛ هرچند توصیف آن بهعنوان «بامزه» شاید نقض قوانین منابع انسانی باشد! او در کنترل زره «نانو آیرونمن» (Nano Iron Man Armor) نقش مهمی ایفا کرد و در مقابله با «آلترون پِیم» (Ultron Pym) نیز تأثیرگذار بود.
۵. استریکی؛ گربهی سوپرگرل و عضو افتخاری ابرحیوانات
گربهای با قدرتهایی فراتر از تصور
«استریکی» (Streaky)، گربهی محبوب «سوپرگرل» (Supergirl)، نخستینبار در دههی ۱۹۶۰ وارد دنیای کمیک شد و از آن زمان تاکنون در داستانهای بسیاری حضور داشته است—هرچند بهنظر نمیرسد به این زودیها وارد دنیای سینمایی دیسی شود. با این حال، او بهدرستی شایستهی عنوان «سوپرکت» (Supercat) است. در طول سالها، استریکی دستخوش تغییراتی شده است؛ او در ابتدا گربهای نر بود، اما اکنون بهعنوان گربهای ماده شناخته میشود. با این وجود، همواره بهعنوان نزدیکترین دوست «پاورگرل» (Power Girl) در داستانها حضور داشته است.
استریکی یکی از اعضای افتخاری «لژیون ابرحیوانات» (Legion of Super-Pets) و همچنین بخشی از خانوادهی «سوپرمن» (Superman Family) بهشمار میآید. او گربهای بسیار باهوش و دارای قدرتهای فراانسانی است: توانایی پرواز، بینایی حرارتی، سرعت بالا و نیروی فوقالعاده از جمله تواناییهای اوست. حتی میتواند بخواند و بنویسد! اگرچه مدتی تصمیم گرفت بازنشسته شود، اما وقتی «کریپتو» (Krypto) و «تایتوس» (Titus) برای مقابله با یک دزد بیگانهی حیوانات به کمک نیاز داشتند، استریکی دوباره به میدان بازگشت.
۴. کتلوکی؛ نسخهی موذی و بامزهی لوکی در قالب گربه
خدای فریب اینبار در هیبت یک گربه
لوکی (Loki)، خدای دگرگونی و فریب، در طول تاریخ حضورش در کمیکهای مارول، شکلهای زیادی به خود گرفته—از جمله گربه. با این حال، «کتلوکی» (Cat Loki) تنها لوکیای نیست که شکل گربه دارد، اما قطعاً منحصربهفردترینِ آنهاست. این گربهی بازیگوش، با تاج نمادین لوکی و لبخندی بامزه، اولینبار در کمیک دیجیتال Marvel Meow Infinity Comic ظاهر شد و از همان ابتدا دل خوانندگان را برد.
کتلوکی (Cat Loki) در کنار نسخههای دیگر مانند «کتثور» (Cat Thor) معرفی شد، اما بهسرعت تبدیل به دوستداشتنیترین و بهیادماندنیترین گربهی این مجموعه شد. او به بسیاری از کارهای معمول گربهها علاقه دارد: از خوردنیها و نوازش گرفته تا بازیگوشی. البته، همانطور که از نسخهای از لوکی انتظار میرود، بیش از همه عاشق تحسینشدن است!
۳. دکساستار؛ گربهای خشمگین با حلقه فانوس قرمز
گربهای که از غم و خشم زاده شد؛ یکی از بیرحمترین اعضای فانوسهای قرمز
دکساستار (Dex-Starr)، شاید غمانگیزترین گذشته را در میان تمام گربههای دنیای کمیک داشته باشد. او زمانی یک گربهی خانگی شاد بود و صاحبش را بینهایت دوست داشت. اما همهچیز زمانی فرو ریخت که صاحب او جلوی چشمانش بهطرزی وحشیانه کشته شد. غم او خیلی زود به خشمی مهارناپذیر تبدیل شد—و همین خشم باعث شد حلقهی قرمز فانوسها (Red Lantern Ring) سراغش بیاید.
دکساستار که حالا عضوی از فانوسهای قرمز است، به یکی از بیرحمترین جنگجویان کهکشان تبدیل شده است. با اینکه در طول مسیر چیزهای زیادی را از دست داده، خشمش و قسمی که خورده همچنان پابرجاست: یافتن قاتل صاحبش و گرفتن انتقام. تا آن زمان، کنار دیگر فانوسها مبارزه میکند و نامش را در میان بیرحمترینهای جهان ثبت میکند.
۲. چویی؛ گربهی فلرکنِ کارول دنورز
همسفر کارول دنورز با تواناییهای بینبعدی!
چویی (Chewie) یا «گوس» (Goose) برای طرفداران دنیای سینمایی مارول (MCU)، همراه وفادار «کارول دنورز» (Carol Danvers) است. او از زمانی که کارول هنوز «میس مارول» (Ms. Marvel) نام داشت در کنار او بود. البته این رابطهی دوستانه بهراحتی شکل نگرفت. چویی نسبت به کسانی که دوستشان دارد، مهربان و وفادار است؛ اما اگر کسی اعتماد او را جلب نکند، بیدرنگ با رفتاری جدی مواجه خواهد شد. حتی «رودی» (Rhodey) هم در نگهداری از این گربه محتاط بود!
گرچه ظاهر چویی کاملاً شبیه یک گربهی معمولی است، اما در واقع او یک «فلرکن» (Flerken) است؛ موجودی بیگانه با توانایی سفر بینبعدی. «راکت راکون» (Rocket Raccoon) خیلی زود به ماهیت واقعی او پی برد—و همین شناخت به تیم کمک کرد تا برای تولد ناگهانی دستهای از بچهفلرکنها آماده شوند. چویی و فرزندانش توانایی دسترسی به بُعدهای جیبی را دارند؛ قابلیتی که آنها را عملاً غیرقابل مهار میکند.
۱. لایینگ کت؛ گربهی افسانهای کمیک Saga
هر وقت کسی دروغ بگوید، لایینگ کت تنها با یک کلمه پاسخ میدهد: «دروغ»
«لایینگ کت» (Lying Cat) نخستینبار در سال ۲۰۱۲ و در شمارهی اول کمیک Saga معرفی شد. او همراه «ویل» (The Will)، یک شکارچی جایزهبگیر قدرتمند است که مأموریت دارد شخصیتهای اصلی داستان را پیدا کند. ظاهر لایینگ کت بهطرز چشمگیری منحصربهفرد است: گربهای آبی-سبز، بزرگجثه و با شباهتهایی به نژاد اسفنکس، تقریباً همقد یک انسان معمولی.
اما چیزی که او را واقعاً متمایز میکند، توانایی خارقالعادهاش در تشخیص دروغ است. همانطور که از نامش پیداست، او هر زمان دروغی بشنود، با لحنی آرام و بیاحساس تنها یک واژه میگوید: «دروغ». همین توانایی، او را به همراهی مطمئن و در عین حال تهدیدی جدی برای هر کسی تبدیل میکند که چیزی برای پنهانکردن دارد.
همراهان کوچک با نقشهای بزرگ در دنیای کمیک و سینما
در دنیای سینما و کمیک، گربهها نه تنها همراهان وفادار شخصیتهای محبوب هستند، بلکه گاهی به نمادهایی از مهربانی، هوشمندی و حتی قدرت تبدیل میشوند. حضور این گربهها با شخصیتهای مختلف، از سلینا کایل و دیمین وین گرفته تا قهرمانان ابرقدرت مارول و دیسی، نشان میدهد که عشق و وفاداری میان انسان و حیوان میتواند فراتر از مرزهای معمول داستانسرایی باشد. این حیوانات کوچک و گاهی مرموز، با ویژگیهای خاص خود، دنیای کمیک و سینما را به فضایی جذابتر و دلنشینتر تبدیل کردهاند.
همچنین، معرفی گربههایی مانند «دکساستار» با داستانی تراژیک، یا «لایینگ کت» با توانایی منحصربهفرد، نشان میدهد که گربهها میتوانند به اندازهی قهرمانان اصلی، نقش مهمی در روایت داستانها ایفا کنند. از طرف دیگر، حضور این حیوانات در جهانهای موازی و نسخههای جایگزین، تنوع و خلاقیت دنیای کمیک را به رخ میکشد و به مخاطب این امکان را میدهد که از زاویهای متفاوت به قهرمانان و همراهانشان نگاه کند. در نهایت، گربهها بیش از آنکه فقط حیوانات خانگی باشند، پل ارتباطی میان انسانها و دنیای خیالی قهرمانان هستند که باعث میشوند این داستانها بیشتر در دل مخاطبان جا باز کنند.
منبع: CBR
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
نظرات