در دنیای انیمیشن‌های دیزنی که پر است از شاهزاده‌ها، جادو، و داستان‌های عاشقانه، گاهی یک شخصیت به‌ظاهر ساده می‌تواند قلب مخاطب را تسخیر کند و مرزهای کلیشه را جابه‌جا نماید. آنا در انیمیشن Frozen (محصول ۲۰۱۳) و دنباله‌ی آن Frozen II (محصول ۲۰۱۹)، یکی از همان شخصیت‌هاست؛ خواهری پرشور و بی‌ادعا که بدون نیاز به تاج یا قدرت جادویی، به یکی از ماندگارترین قهرمانان دیزنی بدل می‌شود.

در این قسمت از ویدیومگ، قصد داریم نگاهی دقیق‌تر و تحلیلی‌تر به شخصیت آنا بیندازیم؛ کسی که برخلاف بسیاری از پرنسس‌های سنتی، نقطه‌ی قوتش نه در ظاهر یا موقعیت اجتماعی‌اش، بلکه در قلب وفادار و روح مقاومش نهفته است.

آنا با روحیه‌ای خوش‌بین، سرزنده و بی‌پروا وارد داستان می‌شود. در حالی که السا از قدرت‌های جادویی‌اش وحشت دارد و خود را از دنیا جدا کرده، آنا نماد امید، ارتباط و پیوند انسانی است. او بارها و بارها خطر می‌کند تا به خواهرش نزدیک شود؛ از دل کولاک عبور می‌کند، با موجودات جادویی مواجه می‌شود و حتی جانش را برای نجات السا به خطر می‌اندازد. اینجاست که دیزنی مسیر تازه‌ای را پیش می‌گیرد: قهرمان اصلی، آن کسی است که می‌بخشد، می‌ماند و دل‌سپرده است.

ویژگی برجسته‌ی آنا، وفاداری بی‌قیدوشرطش است؛ وفاداری‌ای که نه‌فقط در کنار السا، بلکه در نبود او نیز پابرجاست. در Frozen II، آنا مجبور می‌شود بدون حضور خواهرش تصمیمات مهمی بگیرد؛ تصمیماتی که می‌توانند سرنوشت سرزمین آرن‌دل را تغییر دهند. او در این مسیر نه‌تنها یک خواهر وفادار، بلکه یک رهبر مقتدر می‌شود.

اما شاید مهم‌ترین جنبه‌ی شخصیت آنا، بازتعریف مفهومی‌ست که سال‌ها در انیمیشن‌های دیزنی به شکل قالبی عرضه شده: عشق. آنا با نشان‌دادن اینکه عشق واقعی می‌تواند در پیوندهای خانوادگی هم معنا پیدا کند، تصویر تازه‌ای از قهرمانی زنانه ارائه می‌دهد؛ عشقی که به‌جای بوسه‌ی نجات‌بخش شاهزاده، در ایثار یک خواهر متجلی می‌شود.

آنا یادآوری می‌کند که گاهی نجات جهان از دل «ما» برمی‌خیزد، نه «من». قهرمانی او، قهرمانیِ بی‌سر و صدا، اما ریشه‌دار است؛ از آن دست قهرمانی‌هایی که نه با شمشیر، بلکه با آغوشی گرم و قدم‌هایی استوار شکل می‌گیرد.

اگر تا امروز به آنا فقط به‌عنوان خواهر پرحرف و پرانرژی السا نگاه کرده‌اید، این ویدیومگ را از دست ندهید؛ شاید وقت آن رسیده باشد که او را به چشم قهرمان اصلی قصه ببینیم.