۱۰ انیمه غمانگیز که نمی توان آن ها را بیشتر از یک بار تماشا کرد
انیمه ها این توانایی را دارند که تاثیر عمیقی بر احساسات مخاطب بگذارند. مضامینی مانند عشق، دوستی و اندوه به شکلی متوازن در بسیاری از آثار به چشم میخورند. اما در میان آنها، برخی قسمتها چنان بار احساسی سنگینی دارند که میتوانند بیننده را به گریه بیندازند. صحنههایی چنان اندوهبار که برخی طرفداران حتی توان بازبینی دوبارهشان را ندارند.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا تماشای این قسمتهای دلخراش برای برخی از مخاطبان دشوار است. برخی از آنها با مرگ شخصیتهای محبوب یا خداحافظیهای دردناک گره خوردهاند، در حالیکه بعضی دیگر بهقدری ضربهزننده یا ترسناکاند که دیدنشان را طاقتفرسا میسازد. این اپیزودها با هدف به گریه انداختن مخاطب ساخته شدهاند و در رسیدن به این هدف، هیچ حد و مرزی نمیشناسند.
عبارت زمان فارغالتحصیلی، در انیمه کلاس درس آدمکشی، معنایی فراتر از اتمام دروس دارد
انیمه Assassination Classroom
در نگاه اول، داستان یک هیولای انساننما که مسئولیت آموزش گروهی از دانشآموزان طردشده را بر عهده دارد، بیشتر شبیه یک فاجعه است تا یک داستان آموزنده. اما کوروسِنسِی به نحوی با شاگردانش ارتباط برقرار میکند که هیچ معلم دیگری قادر به انجامش نیست. او نهتنها آنها را از نظر علمی تقویت میکند، بلکه کمکشان میکند به عنوان انسانهایی مستقل و پخته رشد کنند. از همین رو، وقتی لحظهی فارغالتحصیلی فرامیرسد، حس تلخ و شیرینی فضای داستان را فرا میگیرد.
با پایان یافتن زمان کوروسِنسِی، حالا این دانشآموزان هستند که باید نقش قاتل او را بازی کنند. اما رابطهی عاطفی که با او برقرار کردهاند، باعث میشود هیچکدام نتوانند این وظیفه را بهراحتی بپذیرند. تمام داستان بر این تضاد احساسی تکیه دارد: شاگردانی که باید معلم هیولاوارشان را بکشند، اما در طول مسیر به او عشق میورزند. درد موجود در صدای آنها و تأثیر جانکاه لحظهی مرگ کوروسِنسِی برای بسیاری از تماشاگران غیرقابلتحمل است.
قسمت درست و غلط، به طرز ویرانگری لحظات پایانی زندگی کنتو نانامی را به تصویر میکشد
انیمه Jujutsu Kaisen
از لحظهای که بینندگان برای اولینبار با کِنتو نانامی روبهرو میشوند، کاملا مشخص است که زندگی، او را از درون فرسوده کرده. با اینکه هنوز در دهه ۲۰ زندگیاش قرار دارد، چهرهاش کمی لاغر و چشمانش فرو رفتهاند. نگاه بدبینانهاش به دنیا هم مهر تأییدی بر این واقعیت است. به همین دلیل، وقتی در قسمت ۴۲ فصل دوم با عنوان درست و غلط در برابر ماهیتو شکست میخورد، آرامشی که هنگام مرگ دارد، بهشدت دلخراش است.
در واپسین لحظات زندگیاش، نانامی خود را در ساحلهای مالزی تصور میکند، در حالیکه نسیم دریا را حس میکند و آفتاب بر چهرهاش میتابد. این آرامترین و شادترین لحظهای است که تاکنون از او دیدهایم. گویی با آغوش باز مرگ را میپذیرد و بالاخره دوباره میآموزد که چگونه نفس بکشد. سخنان پایانی نانامی خطاب به یوجی ایتادوری نیز اشک را در چشمان بینندگان جمع میکند، اما آنچه واقعا قلبها را میشکند، رؤیایی است که نشان میدهد نانامی در تمام این مدت چقدر بار اندوه و خستگی را به دوش میکشیده است.
قسمت ریشه تِنکو شیمورا، داستان ناراحتکننده چگونگی به دست آوردن قدرت خاص تومورا شیگاراکی را نشان میدهد
انیمه My Hero Academia
تِنکو شیمورا، پسری جوان و پرامید بود که در عین حال زندگی بسیار سختی داشت. پدرش رفتار درستی نداشت و گویا به بیماری پوستی شدیدی مبتلا بود که باعث خارش مداوم بدنش میشد. با اینحال، تمام این سختیها تا زمانی که میتوانست رویای تبدیل شدن به یک قهرمان حرفهای را زنده نگه دارد، برایش قابل تحمل بود. اما متاسفانه، این رؤیا زمانی به کابوس تبدیل شد که قدرت نهفتهاش پس از یک خشونت شدید از سوی پدرش، بیدار شد.
در یک لحظه هولناک، تِنکو بهطور ناخواسته سگ مورد علاقهاش، خواهرش، مادرش، مادربزرگ و پدربزرگش را نابود میکند. ترس و اندوه نقشبسته بر چهرهاش بهقدری دردناک است که تحملش برای مخاطبان بسیار دشوار میشود. اما زمانی که به پدرش، کوتارو، میرسد، با آگاهی کامل دستش را روی صورت او میگذارد. شاید در آینده به یک شرور بیرحم تبدیل شود، اما دیدن پسربچهای که تمام خانوادهاش را چه سهوی و چه عمدی از بین میبرد، چیزی فراتر از یک تراژدی معمول است.
قسمت ضربه خردکننده – پنجاه و هفتمین اعزام به آن سوی دیوارها (۵)، به مواجهه لیوای آکرمن با غم و اندوه میپردازد
انیمه Attack on Titan
لیوای آکرمن اغلب به عنوان یک سرباز سرد و بیاحساس شناخته میشود؛ کسی که به طرز مرگباری کارآمد است و مهارتهایش او را به بهترین سرباز در انیمه اتک آن تایتان تبدیل کردهاند. جایگاه بالایش در میدان نبرد باعث شده که وفاداری عمیقی از سوی اعضای جوخهاش دریافت کند؛ کسانی که حاضرند جانشان را برای او بدهند. اما در قسمت ضربه خردکننده – پنجاه و هفتمین اعزام به آن سوی دیوارها (۵) ، لیوای بهطور ناگهانی و غمانگیزی تمام آنها را از دست میدهد.
در دنیای حمله به تایتان، اتفاقات تلخ زیادی رخ میدهد، اما مواجهه لیوای با مرگ همراهانش، از نظر احساسی تاثیرگذاری خاصی دارد. این از معدود دفعاتی است که او در حال عزاداری نشان داده میشود و همین موضوع، بار عاطفی این صحنه را دوچندان میکند. در ادامه، لیوای تنها یادگاری که از یکی از اعضای گروهش باقی مانده را به سربازی میسپارد که خودش نیز یکی از عزیزانش را در نبرد از دست داده بود. شاید دیدن فروپاشی افراد احساساتی عادی باشد، اما وقتی فردی بهظاهر شکستناپذیر مثل لیوای شکسته شده، درد و اندوه بسیار شدیدتر احساس میشود.
قسمت مادر و فرزندان، ترس بسیار ملموسی را نشان میدهد که هنرمندان پاپ و چهرههای مشهور با آن روبرو هستند
انیمه Oshi No Ko
انیمه Oshi no Ko از همان ابتدا نشان میدهد که با سایر آثار مرتبط با دنیای آیدلها تفاوت دارد. هنوز قسمت اول بهطور کامل شروع نشده که دو شخصیت کلیدی ناگهان جان خود را از دست میدهند. با این حال، این دو شخصیت که فرزندان آیدل پاپ مشهور آی هوشینو هستند، به عنوان دوقلو بازمیگردند و در کنار هم زندگی شادی را سپری میکنند. اما این آرامش دیری نمیپاید، چرا که یک تعقیبکننده محل زندگی آی را پیدا کرده و او را بیرحمانه، درست مقابل چشمان فرزندانش، به قتل میرساند.
تصویر بدن بیجان آی همچنان در ذهن بسیاری از طرفداران باقی مانده، بهویژه صحنهای که آکوا و روبی با فریاد برای مادرشان اشک میریزند. تمام این اتفاقات در همان قسمت اول رخ میدهد و همین موضوع آن را به شدت شوکهکننده میکند. Oshi no Ko از همان ابتدا قصد داشت خودش را از سایر انیمهها متمایز کند و با به تصویر کشیدن یکی از ترسهای واقعی زندگی افراد مشهور، بهخوبی به این هدف دست یافت.
قسمت به سوی دنیایی مهربانتر، داستان گذشتهی سیلکی آکروبات را روایت میکند
انیمه Dandadan
وقتی موجود سیلکی آکروباتیک در انیمه داندادان شروع به ترساندن آیرا شیراتوری میکند، در ابتدا مومو آیاسه و اوکارون تصور میکنند که این موجود صرفاً قصد آسیب رساندن به انسانها را دارد. اما خیلی زود مشخص میشود که سیلکی از روی ناچاری و برای یافتن حقیقتی که قادر به اثباتش نیست، این کار را میکند. سالها پیش، طلبکاران دخترش را از او گرفتند و خود سیلکی پیش از آنکه بتواند او را نجات دهد، جان باخت.
در دوران حیاتش، سیلکی تمام تلاش خود را کرد تا زندگی خوبی برای دخترش فراهم کند. با این حال، کسانی که برایشان کار میکرد، از او بهرهکشی کرده و در نهایت سیلکی تاوان اشتباهات آنها را پس داد. داستان غمانگیز عشق مادری سیلکی و فداکاری نهاییاش برای نجات آیرا، یکی از تاثیرگذارترین و دلخراشترین بخشهای انیمه داندادان، به شمار میرود.
قسمت ۱۰ دربارهی وایولت اورگاردن است که برای یک زن در حال مرگ نامه مینویسد
انیمه Violet Evergarden
در قسمت دهم انیمه وایولت اورگاردن، وایولت مامور میشود تا نامههایی برای بیوهی یک سرباز کهنهکار بنویسد. او در این ماموریت با دختر کوچک آن زن آشنا میشود و به مرور، نکات زیادی درباره زندگی آنها درمییابد. ابتدا به نظر میرسد که این قسمت حال و هوایی آرام و دلنشین دارد، اما حقیقت تلخ زمانی آشکار میشود که مشخص شده مادر به بیماری لاعلاجی مبتلاست و از ویولت خواسته تا نامههایی برای دخترش بنویسد که در مراحل مختلف زندگی به دست او برسند.
دخترک از پیش پدرش را از دست داده و حالا دانستن اینکه باید با از دست دادن مادرش نیز روبهرو شود، از نظر احساسی بسیار ویرانگر است. از طرفی، این واقعیت که مادر، لحظات مهم زندگی دخترش مثل تولد، فارغالتحصیلی یا ازدواج را فقط از طریق نامههایی که از پیش نوشته، همراهی میکند، این ماجرا را حتی اندوهناکتر میسازد. وایولت اورگاردن، درباره اشکال گوناگون عشق است و قسمت دهم به زیبایی نشان میدهد که عشق یک مادر به فرزندش، یکی از عمیقترین و ماندگارترین انواع آن است.
قسمت مقاصد جداگانه، با ماز هیوز خداحافظی میکند
انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood
انیمه کیمیاگر تمامفلزی: برادری، به خاطر پیچشهای تاریک و فضای جنگزدهاش شناخته میشود، جایی که مرگ و تراژدی به امری عادی تبدیل شدهاند. اما زمانی که شخصیت محبوب و پدر مهربان، ماز هیوز، کشته شده، حس میشود که زمان برای لحظهای متوقف شده است. مخصوصا تماشای قسمت مقاصد جداگانه، دشوار است، چرا که مراسم تشییع جنازه او و واکنش دختر کوچکش که در میان جمعیت بهدنبال پدرش میگردد، قلب مخاطب را میشکند.
در کنار این ماجرا، صحنههایی از روی موستانگ را میبینیم که به طور معمول رفتاری سرد و جدی دارد، اما در تلاش است اشکهایش را هنگام سوگواری برای بهترین دوستش پنهان کند. جملهی ماندگار او، امروز روز بارانی بدی است، هنوز هم یکی از دردناکترین دیالوگهای دنیای انیمه به شمار میرود. ماز هیوز بهمثابه نوری در دل تاریکی کیمیاگر تمامفلزی بود و همین موضوع باعث شده تا مرگش حتی بیش از اندازه دردناک به نظر برسد.
قسمت گلی که آن تابستان شکفت، خداحافظی نهایی مِنما را به تصویر میکشد
انیمه Anohana: The Flower We Saw That Day
در انیمه آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم، سالها پس از مرگ دوستشان، گروهی با نام نابودگران صلح برتر در تلاش هستند تا زندگی عادی خود را در دبیرستان ادامه دهند. اما همهچیز زمانی که روح بزرگسالشدهی مِنما در برابر یکی از اعضای گروه ظاهر میشود و از او میخواهد به رفتنش به جهان دیگر کمک کند، تغییر میکند. سرانجام، دوستان با هم آشتی میکنند و هنگامی که مِنما آماده رفتن است، در اوج احساسات و با فریادهای خداحافظی، او را بدرقه میکنند.
قسمت یازدهم، با عنوان گلی که آن تابستان شکفت، از نظر احساسی یکی از سنگینترین قسمتهای انیمه است. در این قسمت، همهی دوستان مِنما بالاخره احساسات واقعی خود را ابراز کرده و به او میگویند که چقدر دوستش دارند. صداپیشگی تأثیرگذار بازیگران ژاپنی، عمق احساسات را بهشکلی بینظیر منتقل میکند. بسیاری از طرفداران گفتهاند که با وجود علاقهی شدیدشان به این انیمه، نمیتوانند بار دیگر قسمت پایانی را تماشا کنند، چون میزان غم در آن بسیار بالاست. این اپیزود بهخوبی اندوه ناشی از فقدان عزیزی را که خیلی زود از دنیا رفته، به تصویر میکشد.
قسمت اندوه یک کیمیاگر موفقیت زننده شو تاکر را به تصویر میکشد
انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood
برای بسیاری از طرفداران انیمه، یکی از دردناکترین و شوکهکنندهترین قسمتها به قسمت چهارم از کیمیاگر تمامفلزی: برادری بازمیگردد. در این قسمت با عنوان اندوه یک کیمیاگر، شخصیت شو تاکر که به عنوان کیمیاگر پیوند حیات شناخته میشود، شاهکار خود را ارائه میدهد: یک کیمرای سخنگو. در ابتدا، برادران الریک نسبت به این موجود عجیب مشکوکاند، اما وقتی با صدای سوزناک عبارت «ادوارد؟» از دهان کیمرا شنیده میشود، حقیقت بهطرز هولناکی آشکار میشود.
این صحنه یکی از ناراحتکنندهترین لحظات کل انیمه است. دانستن اینکه شو تاکر، برای پیشبرد اهداف شخصیاش، دختر خودش و حیوان خانگیشان را قربانی کرده، برای بینندگان تکاندهنده و تهوعآور است. تا امروز، این قسمت هنوز یکی از تاثیرگذارترین و نمادینترین صحنهها در تاریخ انیمه بهشمار میرود. حتی تقلید سادهای از صدای آن کیمرا میتواند موجب آشفتگی شدید طرفداران شود. این قسمت تا سالها بعد هم همچنان در ذهن بینندگان باقی میماند و نماد تاریکترین بخشهای روایت این انیمه است.
به شخصه در هنگام دیدن ناروتو چندین بار دچار هیجان احساسی شدهام. به نظر شما چه انیمه های دیگری حاوی صحنههای دلخراش یا تکاندهنده بودهاند؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!
منبع: CBR
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
نظرات