۱۰ تا از تاریکترین نظریههای مربوط به انیمه شیطان کش
انیمه Demon Slayer (شیطان کش)، به لطف انیمیشنهای خارقالعاده استودیو یوفوتیبل و روایت عاطفی و تاثیرگذارش، خیلی زود به یکی از پرهیجانترین مجموعههای انیمه در زمان پخش اولیهاش تبدیل شد. یکی از دلایلی که انیمه دیمن اسلیر را در میان طرفداران محبوب کرده، این است که در زیر ظاهر پرزرقوبرق آن، جهانی تاریکتر و ترسناکتر از چیزی که ابتدا به چشم میآید پنهان شده است. دنیای تانجیرو پر است از شخصیتهایی با گذشتههای تلخ و سرنوشتهای دردناک و با پیشرفت داستان، ابعاد پیچیدهتری از این جهان فاش میشود.
با چنین دنیای مرموز و غنی در ساختار، طبیعی است که نظریههای زیادی دربارهی بخشهایی از دیمن اسلیر شکل بگیرد؛ بخشهایی که چه در مانگا و چه در نسخه انیمه، به آنها به طور عمیق پرداخته نشده است. بعضی از این نظریهها آنقدر منطقی و باورپذیرند که اگر روزی تایید شوند، میتوانند برداشت طرفداران از این مجموعه را بهطور کلی دگرگون کنند. هرچند که اکنون داستان به پایان رسیده، اما این گمانهزنیها همچنان بهعنوان سناریوهای «چه میشد اگر» ذهن مخاطبان را درگیر خود نگه داشتهاند و نشان میدهند دنیایی که کویوهارو گوتوگه خلق کرده، چقدر پرجزئیات و غنی است.
تانجیرو میتوانست راه بسیار تاریکتری را بپیماید
قدرت و اندوه تانجیرو او را به وارث ایدهآل موزان تبدیل میکرد
برخی از طرفداران انیمه شیطان کش نظریهای را مطرح کردهاند که اگر نزوکو هم مثل بقیه اعضای خانوادهاش کشته میشد، غم و اندوه شدید ممکن بود تانجیرو را به ورطهای تاریکتر از چیزی که در داستان اصلی دیدیم بکشاند. از همان ابتدا مشخص بود که تانجیرو هم توانایی فوقالعادهای دارد و هم احساسات عمیقی را در خود حمل میکند. همین ویژگیها میتوانستند باعث شوند که بدون وجود نزوکو بهعنوان تکیهگاه احساسیاش، به شخصیتی کاملا متفاوت و حتی شاید به وارث بالقوهای برای موزان تبدیل شود.
این نظریه تیرهوتار با رسیدن به آرک پایانی داستان، زمانی که تانجیرو برای مدتی کوتاه به یک شیطان تبدیل شد، رنگ و بوی واقعگرایانهتری به خود گرفت. توانایی منحصر بهفرد تانجیرو در فعال کردن علامت شیطانکش با سهولت بالا، او را به یکی از قدرتمندترین انسانهای باقیمانده تبدیل کرده بود؛ دقیقا همان نوع فردی که موزان برای جانشینی خود به دنبالش میگشت. خوشبختانه، این اتفاق هرگز به واقعیت تبدیل نشد و بقای نزوکو در آغاز داستان، تانجیرو را در مسیری روشنتر و شرافتمندانهتر نگه داشت.
کانائو تسویوری احتمالا یک دورگه شیطان است
آیا نیروی پنهان کانائو فقط از تمرین به دست آمده است؟
طرفداران کانائو تسویوری را بهعنوان یکی از مبارزان برجستهی دسته شیطانکش میشناسند؛ کسی که توسط خواهران کوچو، کانائه و شینوبو، در هنر نبرد آموزش دیده است. با اینکه او در مسیر انسانها و علیه شیاطین مبارزه میکند، اما آرامش در ظاهر و قدرت فوقالعادهاش باعث شکلگیری نظریههایی شده است که شاید او کاملا انسان نباشد. درست مانند نزوکو، سرعت بالا، واکنشهای دقیق و تسلط بینقص او بر تکنیکهای پیچیده، میتواند نشانهای باشد که قدرتش تنها حاصل نظم و تمرین نیست.
در انیمه شیطان کش هیچگاه بهروشنی گفته نمیشود که آیا کانائو ممکن است نتیجهی آزمایشهایی باشد که انسان و شیطان را ترکیب کردهاند، یا اینکه در رگهایش خون شیطان جریان دارد یا نه. با اینکه گوتو اشاره میکند که این دختر نابغه از همان کودکی شیاطین را شکار میکرده، روشن است که او در جبههی درست قرار دارد. با این حال، گذشتهی او که با بردگی آغاز شده و سپس با پذیرفته شدن توسط خانوادهی کانائه و شینوبو ادامه یافته، ممکن است حاوی بخشهای تاریکتری باشد که هنوز آشکار نشدهاند.
خانواده کامادو ممکن است در برابر شیاطین ایمنی پیدا کرده باشند
یک گیاه نادر ممکن است کلید مقاومتهای نزوکو باشد
گل نیلوفر عنکبوتی آبی یکی از نایابترین گیاهان در دنیای انیمه شیطان کش است و جستجوی وسواسگونهی موزان برای یافتن آن، نقشی کلیدی در گسترش درگیریهای داستان دارد. این گل بخشی از درمان اولیهی موزان بود و نقش مستقیمی در تبدیل شدن او به یک شیطان ایفا کرد. یکی از نظریههای مطرحشده از سوی طرفداران این است که شاید خانوادهی کامادو بهصورت سنتی از این گل در درمانهای خانگی خود استفاده میکردهاند؛ موضوعی که میتواند مقاومت منحصربهفرد نزوکو در برابر نور خورشید را توضیح دهد.
اگر خانوادهی کامادو برای نسلها مقادیر اندکی از این گل را مصرف کرده بودند، احتمال دارد که این موضوع بهتدریج ساختار زیستی آنها را تغییر داده باشد. این وراثت ناخواسته میتواند توضیحی باشد برای اینکه چرا نزوکو اولین شیطانی شد که توانست نور خورشید را تحمل کند؛ توانایی که موزان، با وجود تمام تلاشهایش، هرگز قادر به تکرار آن نشد.
داکی فقط ابزاری برای نشان دادن درد و رنج گیوتارو است
شاید سرنوشت مشترک این شرورها خیلی ناراحتکنندهتر باشد
داکی و گیوتارو بدون شک از پیچیدهترین و جذابترین شرورهای انیمه شیطان کش هستند و حضور آنها مشکلات فراوانی برای تانجیرو و نزوکو به همراه داشت. یکی از نظریههای مطرحشده در میان طرفداران بر این باور است که رابطه این دو بسیار فراتر از یک پیوند خواهر و برادری ساده است. طبق این نظریه، داکی ممکن است در واقع تجسمی از اندوه و رنج درونی گیوتارو باشد.
بر اساس این دیدگاه، پس از مرگ داکی، گیوتارو ممکن است از توانایی هنر خونین شیطانی خود استفاده کرده باشد تا خواهرش را بازسازی کند و روح او را با روح خودش پیوند بزند. این مسئله میتواند دلیل وابستگی عاطفی شدید آنها به یکدیگر و همبستگی غیرمعمولشان در میدان نبرد را توضیح دهد. اگر این نظریه درست باشد، داکی که در داستان میبینیم نه یک خواهر واقعی، بلکه تجسم فیزیکی ناتوانی گیوتارو در پذیرش مرگ اوست.
کلاغهای کاسوگای احتمالا دورگههای شیطان هستند
شاید منشا شوم و ترسناکی پشت پیامآوران دسته شیطانکش باشد
کلاغهای کاسوگای که در انیمه شیطان کش دیده میشوند، ابزار اصلی ارتباطی میان اعضای دسته شیطانکش هستند. به هر شمشیرزن یک کلاغ اختصاص داده میشود و این پرندگان دارای تواناییهای خارقالعادهای هستند. برخی از طرفداران بر این باورند که این کلاغها صرفا پرندگانی آموزشدیده نیستند، بلکه ممکن است ریشهای فراطبیعی داشته باشند و حتی نیمهشیطان باشند. آنها میتوانند بهطور واضح صحبت کنند و مفاهیم پیچیده را درک کنند، گرچه نحوهی ارتباطشان معمولا محدود است.
سطح هوش کلاغهای کاسوگای بین اعضای مختلف دسته متفاوت است، اما یک کتاب رسمی مخصوص طرفداران فاش میکند که خانوادهی کلاغ زنیتسو توسط شیاطین کشته شدهاند؛ مسئلهای که نشان میدهد ممکن است خصومتی قدیمی بین این موجودات و شیاطین وجود داشته باشد. بهصورت نظری، این کلاغها میتوانند نتیجهی آزمایشهایی در زمینهی ترکیب شیاطین با حیوانات باشند. اگر واقعا آنها نیمهشیطان باشند، این موضوع میتواند هم هوش خارقالعادهشان و هم وفاداری بیچونوچرایشان در شرایط خطرناک را توجیه کند.
نجات نزوکو، لطف الهی بود
آیا نیاکان خانواده کامادو به نفعِ نزوکو وارد عمل شدند؟
نقش نزوکو در انیمه شیطان کش نقشی پیچیده و شگفتانگیز است. او از یک همراه ترسو که درگیر هویت شیطانی تازهاش بود، به موجودی قدرتمند تبدیل میشود که در کنار دسته شیطانکش میجنگد. یکی از نظریههای تاریک درباره این داستان بیان میکند که بقای نزوکو و جایگاه ویژهاش در میان شیاطین ممکن است نتیجهی مداخلهای الهی باشد.
با توجه به اینکه نزوکو میتواند در برابر نور خورشید مقاومت کند و انسانیت خود را حفظ نماید، این نظریه منطقی به نظر میرسد، در حالی که این کار خلاف قوانین موزان است. این احتمال مطرح است که نیرویی ماورایی فراتر از منطق زیستشناسی شیاطین از او محافظت کرده باشد. همچنین در ادامه این نظریه، اشاره میشود که اعتقاد راسخ خانوادهی کامادو به هینوکامی کاگورا (رقص خدای آتش و اولین فرم تنفس) شاید منشا این محافظت معنوی بوده باشد. با این حال، اگر این نظریه درست باشد، این پرسش مطرح میشود که چرا این محافظت شامل حال دیگر اعضای خانواده بهویژه پدر تانجیرو که این تکنیک را میدانست و به تانجیرو آموخت نشده است.
شینوبو کوچو روی انسانها آزمایش انجام میداد
آیا این هاشیرای به ظاهر بیگناه، از اصول اخلاقی تخطی کرد؟
شینوبو کوچو یکی از برجستهترین هاشیراهای دسته شیطانکش است که با وجود نداشتن قدرت بدنی کافی، با تکیه بر خلاقیت، دانایی و مهارتهای منحصربهفردش در مبارزه با شیاطین، جایگاه ویژهای دارد. او متخصص بینظیری در زمینهی سمها و زیستشناسی شیاطین است. با این حال، برخی طرفداران بر این باورند که او این دانش را به قیمتی گزاف به دست آورده است.
بر پایهی یکی از نظریههای تاریک، این احتمال مطرح میشود که شینوبو، در مسیر تحقق هدف اصلیاش، یعنی انتقام برای خواهر خود، ممکن است برای توسعهی سمها و روشهای مبارزهاش، بر روی انسانها آزمایشهایی انجام داده باشد. شخصیت شینوبو در ظاهر آرام و بیگناه است، اما داستان او نشان میدهد که در مرز باریکی میان یک درمانگر و یک دانشمند دیوانه قدم میزند. اگر او واقعا تا این حد بیرحم بوده باشد و دیگران را در مسیر انتقام قربانی کرده باشد، شخصیتش بسیار پیچیدهتر و از نظر اخلاقی خاکستریتر از آن چیزی خواهد بود که در نگاه اول دیده میشود.
مرحلهی گزینش نهایی، آیینی مرگبار و مرموز است
دسته شیطان کش اعضای خود را به روشی بیرحمانه آزمایش میکند
در ابتدای مسیر تانجیرو به عنوان عضوی از دسته شیطانکش، باید از مرحلهی گزینش نهایی عبور کند، آزمونی بیرحم و بسیار خطرناک که تنها بهترینها از آن جان سالم به در میبرند. این مرحله از زمان پخش انیمه، همواره به دلیل خشونت شدیدش مورد انتقاد طرفداران قرار گرفته است. اما نظریهای وجود دارد که اشاره میکند ممکن است چیزی بسیار تاریکتر و پنهانتر در پس این آزمون نهفته باشد.
نگاه کردن به مرحلهی گزینش نهایی از زاویهای متفاوت، میتواند فضای کل داستان انیمه شیطان کش را بسیار تاریکتر و آزاردهندهتر جلوه دهد. بر اساس این نظریه، مرحلهی گزینش نهایی نه صرفا یک آزمون برای سنجش قدرت، بلکه نوعی قربانی آیینی است که برای حذف افراد ضعیف و پیوند دادن بازماندگان از طریق تجربه آسیب روحی طراحی شده است. در واقع، دسته شیطانکش با وادار کردن کودکان به مبارزهای مرگبار علیه شیاطین زندانی، آنها را بهزور وارد مسیری از وفاداری میکند، مسیری که در نگاه دوم، چندان شرافتمندانه به نظر نمیرسد.
مهار بامبویی نزوکو، عطش خون او را سرکوب میکند
این بامبو میتواند شیئی بسیار قدرتمند باشد
در داستان انیمه شیطان کش، مهار بامبویی نزوکو بهعنوان نمادی از اعتماد اطرافیانش و همچنین توانایی خود او در مهار غرایز شیطانیاش معرفی میشود. اما برخی از طرفداران این سوال را مطرح کردهاند که آیا این مهار میتواند نقش عملی و تاریکتری نیز داشته باشد؟ گرچه در ظاهر، این مهار نمادین به نظر میرسد، ممکن است در واقع نوعی محدودیت واقعی و ماورایی باشد که به کنترل میل نزوکو به نوشیدن خون کمک میکند.
اگر چنین نظریهای صحت داشته باشد، مهار بامبویی ممکن است تنها چیزی باشد که نزوکو را از فروپاشی کامل در برابر امیال شیطانیاش بهخصوص در مواجهه با خون بازمیدارد. هرچند در داستان، گاهبهگاه نشان داده میشود که نزوکو بین تمایلات شیطانی و پیوند انسانیاش در کشمکش است، اما اگر قدرت واقعی این مهار تایید شود، آنگاه مشخص میشود که مبارزهی درونی نزوکو حتی تیرهتر از چیزی است که دیده میشود و این فقط همان مهار است که مانع تبدیل شدن او به هیولایی خطرناکتر میشود.
تانجیرو از ابتدا مقدر شده بود که شیطان شود
آیا قهرمان دیمن اسلیر از همان اول اسیر سرنوشت بود؟
پایان داستان دیمن اسلیر با تبدیل شوکآور تانجیرو به یک شیطان به اوج میرسد، اما برخی از طرفداران معتقدند که این پایان میتوانست تاریکتر از آنچه به تصویر کشیده شده باشد. آنها بر این باورند که سرنوشت تانجیرو از همان ابتدا نوشته شده بود. ارتباط او با یوریچی تسوگیکونی و توانایی ذاتیاش در استفاده از تنفس خورشید، او را از ابتدا به موجودی بسیار قدرتمند تبدیل کرده بود؛ حتی بیشتر از چیزی که موزان در هنگام تبدیلش به شیطان تصور میکرد. با این حال، این موضوع باعث نشد که موزان از این فرصت چشمپوشی کند.
بر اساس این نظریه، موزان به تانجیرو نه بهعنوان یک تهدید، بلکه به چشم یک وارث ایدهآل برای ادامهی میراث خود نگاه میکرد. با در نظر گرفتن زیرکی و نقشهکشی موزان، این فرضیه چندان دور از ذهن نیست. از این منظر، سرگذشت غمانگیز تانجیرو دیگر داستان مقاومت در برابر تاریکی نیست، بلکه تلاشی حسابشده از طرف موزان برای تبدیل او به شیطان نهایی است. خوشبختانه، پیوند ویژهی تانجیرو با یوریچی، بزرگترین شیطانکش و بنیانگذار سبکهای تنفس، در نهایت موجب شد تا این نقشه به شکست بینجامد.
شما به عنوان یکی از طرفداران این انیمه چه نظریه های دیگری دارید که بنظرتان می تواند حقیقت داشته باشند؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!
منبع: CBR
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
چرا کودکان دهه هشتادی و نودی درس نمی خوانند؟؟
مگر ما سال ⁵⁷ از این کار ها جلو گیری نکردیم؟؟
روز به روز بچه هارو از دنیای واقعی دور میکنند ،سرها همه توی گوشی،متنفرم از هر بازی و فیلم و کارتون!!
خسته شدیم از بس گوشی و کامپیوتر واقعاً که همه عینکی شدن!!
هوش مصنوعی رو که دیگه نگم دوروز بعد نابودمون میکنه!!
لطفاً آگاه باشید
کسی از تو نظر نه خوست
واقعا اسگلی😑😑😑