Top Banner Top Banner
اخبار سینما و انیمیشن خبر

انیمه آن شرلی به ما یادآوری می‌کند که این داستان هرگز از مد نمی‌افتد

افسون شخصیت آن شرلی، دنیا را نه برای یک سال یا چند دهه، که برای بیش از یک قرن در تسخیر خود داشته است. مجموعه رمان «آن در گرین گیبلز» (Anne of Green Gables) که در سال ۱۹۰۵ به چاپ رسید، اثری است که می‌توان با اطمینان آن را یکی از نمادهای ژانر «برشی از زندگی» دانست؛ جایگاهی که تا به امروز حفظ کرده است. داستان آن الهام‌بخش اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی بی‌شماری بوده، اما نکته جالب‌توجه، وجود دو اقتباس انیمه‌ای از این ماجراست.

اولین انیمه در سال ۱۹۷۹، یعنی نزدیک به نیم قرن پیش، روی آنتن رفت و با پوشش دادن تمام مجموعه کتاب‌ها، از نظر بسیاری به یک اقتباس بی‌نقص تبدیل شد. با این همه، زمانی که خبر ساخت دومین انیمه با عنوان «آن شرلی» (Anne Shirley) منتشر شد، طرفداران با آغوش باز به استقبال آن رفتند. من هم به عنوان یکی از همین طرفداران، هرگز درک نکرده‌ام که چگونه یک داستان می‌تواند تا این حد در قلب و ذهن نسل‌ها نفوذ کند و راستش را بخواهید، مشتاقانه منتظر اقتباس‌های بعدی نیز هستم.

خلاصه داستان «آن شرلی» ما را با دخترکی یتیم، باهوش، موقرمز و پرانرژی آشنا می‌کند که به اشتباه توسط خواهر و برادری به نام «کاتبرت» به فرزندی پذیرفته می‌شود. کاتبرت‌ها در واقع درخواست یک پسر را داده بودند تا در کارهای مزرعه‌شان، گرین گیبلز، به آن‌ها کمک کند. با اینکه در ابتدا مصمم بودند آن را برگردانند، خیلی زود شیفته این دختر خاص و سرشار از قوه تخیل می‌شوند. داستان، روایتی از بالندگی آن در کنار خانواده جدید و دوست‌داشتنی‌اش است؛ جایی که دوستان و رقبای تازه‌ای پیدا می‌کند و زندگی ساده اما سرشار از عشق، رویا و ماجراهای کوچک و بزرگ را تجربه می‌کند.

برای تماشای زنده فینال بازار لجندز لیگ ۵ کلیک کنید!

کارگردانی: نیمه درخشان، نیمه ناامیدکننده

اجازه بدهید بزرگ‌ترین نقطه ضعف این اقتباس را همین ابتدا مشخص کنم: نیمه اول انیمه از هر نظر، یک سر و گردن بالاتر از نیمه دوم آن است. قسمت اول به لطف انتخاب بی‌نظیر صداپیشه آن، دیالوگ‌های هوشمندانه و پرشور، قاب‌های بصری خیره‌کننده از جزیره پرنس ادوارد و از همه مهم‌تر، کارگردانی خلاقانه‌اش، موجی از تحسین را در میان جامعه انیمه‌دوستان برانگیخت. برای مثال، در صحنه اولین ملاقات آن با متیو کاتبرت در ایستگاه قطار، زاویه دید دوربین به شکلی بازیگوشانه روایت می‌شود.

آن صورتش را چنان به لنز نزدیک می‌کند که تصویرش با چشمانی درشت و پیشانی‌ای محدب، حالتی کمیک و اغراق‌شده پیدا می‌کند و هم‌زمان، بی‌وقفه از خیال‌پردازی‌هایش در مسیر رسیدن به آوونلی حرف می‌زند. این شگرد کارگردانی به شکلی هوشمندانه، شخصیت جسور، برون‌گرا و کنجکاو آن را در همان ابتدا به مخاطب معرفی می‌کند و باعث می‌شود تمام قسمت، حس تازگی و هیجان کشف گرین گیبلز را منتقل کند. این رویکرد خلاقانه در تمام نیمه اول حفظ می‌شود.

در قسمتی دیگر، آن در حال رویاپردازی اسکیت روی یخ با موهایی سیاه است که ناگهان پالت رنگی انیمه به طراحی سیاه‌وسفید و مدادی تغییر می‌کند تا مرز میان دنیای رنگارنگ واقعیت و قلمرو بی‌حد و مرز تخیل او را به تصویر بکشد. متأسفانه، نیمه دوم این جادوی بصری را گم می‌کند و به دستاورد قدرتمند نیمه اول، لطمه‌ای جدی می‌زند. البته می‌توان این‌گونه استدلال کرد که با بزرگ شدن آن، دیگر جایی برای آن طغیان‌های احساسی و خیال‌پردازی‌های کودکانه باقی نمی‌ماند.

اما من معتقدم حتی با وجود بلوغ شخصیت، می‌شد خلاقیت در ارائه داستان را حفظ کرد. اتفاقاً، حفظ این جنبه خلاقانه ضروری بود، زیرا یکی از ویژگی‌های بنیادین آن این است که با وجود تمام فراز و نشیب‌ها و شناخت بهتر از تلخی‌ها و شیرینی‌های دنیا، هرگز خوش‌بینی و قدرت تخیلش را از دست نمی‌دهد.

برای تماشای زنده فینال بازار لجندز لیگ ۵ کلیک کنید!

روابط، قربانی سرعت روایت

مشکلات بخش دوم به کارگردانی محدود نمی‌شود؛ ضرب‌آهنگ روایت نیز افت محسوسی پیدا می‌کند. هرکس که با داستان آشنا باشد می‌داند که گیلبرت یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های زندگی آن است. نیمه اول به خوبی برای شکل‌گیری رابطه آن‌ها وقت می‌گذارد؛ از دلخوری اولیه آن از دست گیلبرت گرفته تا پذیرش عذرخواهی و دوستی صادقانه او. نیمه دوم جایی است که رابطه عاشقانه آن‌ها شکوفا می‌شود، اما انیمه با بی‌حوصلگی از بسیاری از تعاملات کلیدی آن‌ها عبور می‌کند.

برای تماشای زنده فینال بازار لجندز لیگ ۵ کلیک کنید!

همین جزئیات و فراز و نشیب‌هاست که داستان عشق آن‌ها را به یکی از نمادین‌ترین روابط در تاریخ ادبیات بدل کرده است. با حذف این لحظات حساس، صحنه اعتراف این دو به عشقشان، آن تأثیر عمیقی را که در اقتباس‌های پیشین شاهدش بودیم، ندارد. نیمه اول انیمه کتاب اول و بخش کوتاهی از کتاب دوم را پوشش می‌دهد و به همین دلیل، نیمه دوم ناچار بود برای رسیدن به نقطه اوج داستان، یعنی عشق بزرگ آن، حجم بسیار بیشتری از ماجرا را فشرده کند.

این عشق، گرچه با تصورات همیشگی آن متفاوت است، اما همان‌قدر پرشور و شیرین از آب درمی‌آید. خوشبختانه کارگردانی تأثیرگذار در صحنه پایانی بازمی‌گردد و باید اعتراف کنم که رقص شکوفه‌های سیب در باد، توانست آن حس شیرین و آشنای هیجان را در دلم زنده کند. با این حال، این فکر رهایم نمی‌کند که اگر انیمه می‌توانست تمام نقاط قوت نیمه اول را تا انتها با خود همراه کند، این تجربه تا چه اندازه می‌توانست عمیق‌تر و ماندگارتر باشد.

انیمه «آن شرلی» فصل جدیدی به دفتر بلندبالای اقتباس‌های این مجموعه نمادین اضافه می‌کند. شاید بی‌نقص نباشد، اما نفس وجودش جای شکر دارد. اینکه داستانی با قدمت یک قرن همچنان می‌تواند با مخاطب امروزی ارتباط برقرار کند، خود گواهی بر قدرت ماندگار شخصیت‌ها و جهان‌شمول بودن پیام آن است. در نهایت، این داستان درباره عشق بی‌قید و شرط «آن» به زندگی است؛ و آیا این اقتباس‌های بی‌وقفه، خود پاسخی به همین عشق نیست؟

منبع: anitrendz


فینال بازار لجندز لیگ ۵ با حضور کلی مهمون خفن و جایزه برای بیننده‌ها

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها