پایان جهان نزدیک است! دست‌کم این‌طور به نظر می‌رسد… اگر نگاهی به سیل فیلم‌ها و سریال‌های آخرالزمانی و پسا‌آخرالزمانی که در ۵ تا ۱۰ سال اخیر منتشر شده‌اند بیندازید، به نظر هشداری جدی در خودشان دارند! در هرکدام از این فیلم‌ها جهان با اتفاقی تراژیک مثل جنگ هسته‌ای، ویروسی کشنده، حمله بیگانگان و حتی زامبی‌ها به پایان خودش نزدیک می‌شود.

بهترین سریال و فیلم‌های آخرالزمانی آن‌هایی‌اند که داستانی هیجان‌انگیز را با منحنی‌های شخصیت جذاب ترکیب می‌کنند. بسیاری از آن‌ها حال و هوای احساساتی شدیدی دارند و می‌توانند به گریه بندازنتان، اما بعضی از آن‌ها هم برداشت طنزآمیز‌تری از ماجرا دارند و نمی‌توانند از این‌که وسط فلاکت و بدبختی از خنداندن شما دست بردارند. بسیاری از این مجموعه‌ها، داستان آخرالزمانی را در پس‌زمینه دارند تا روی داستان بزرگ‌تری درباره وضعیت بشر تمرکز کنند. اما بهترین مجموعه‌های تلویزیونی آخرالزمانی همان‌هایی‌اند که بعد از تمام شدن قسمت اول دل در دلتان نیست که قسمت بعدی را شروع کنید.

The Last Man on Earth

ادامه‌دهنده نسل بشر…

یکی از معدود برداشت‌های طنزآلود از آخرالزمان به مجموعه آخرین مرد روی زمین مربوط می‌شود. در این مجموعه ویل فورته (Will Forte) نقش اصلی را دارد، دست‌کم خودش این‌طور فکر می‌کند!

ویروسی کشنده همه دنیا را به خاک و خون کشیده و ظاهرا همه را از صفحه روزگار محو کرده است! فیل (Phil) سال‌ها تنها بوده تا بالاخره با بازمانده دیگری به نام کارول (Carol) روبه‌رو می‌شود. این‌دو باور دارند که باید نقش آدم و حوا را به عهده بگیرند و دوباره جمعیت زمین را افزایش دهند. اما کارول اصرار دارد که اول باید ازدواج کنند. چیز نمی‌گذرد که این‌دو با چهار بازمانده دیگر روبه‌رو می‌شوند و این‌جاست که فیل با خودش فکر می‌کند که نکند عجله کرده باشد!

The Last Man on Earth ماجرای فیل و سفرش را همراه با دیگر بازمانده‌ها دنبال می‌کند. اصطکاکی که بین شخصیت‌های عجیب و غریب اتفاق می‌افتد و شادی ناشی از تلاش این گروه نامناسب برای کشف راهی برای بازگرداندن حیات به زمین جالب است.

The Leftovers

آن‌ها که روی زمین جا مانده‌اند

یکی از درام‌های ماورالطبیعی جذاب سال‌های اخیر بازماندگان است. خیلی عجیب است که این سریال آن‌قدری که باید مورد توجه قرار نگرفت. ماجرا از جایی شروع می‌شود که چندسالی از واقعه‌ای آخرالزمانی گذشته است. در این واقعه حدود ۲ درصد از جمعیت جهان به‌طور ناگهانی محو می‌شود، بی‌دلیل، بی‌سرنخ و بی‌ آن‌که نشانی از آن‌ها باقی مانده باشد. بنابراین تقریبا هر فرد یا هر خانواده‌ای بالاخره یک نفر را از دست داده است و بعضی‌ها هم خیلی بیشتر. بازمانده به جمعیت باقی‌مانده اشاره دارد. داستان به تلاش این افراد در ناامیدی و سردرگمی می‌پردازد. آن‌ها میان زندگی و فقدان دست‌و‌پا می‌زنند و تلاش می‌کنند به روال عادی زندگی برگردند یا به هر نحوی با رنج کنار بیاییند.

The Leftovers شرایط انسانی را بررسی می‌کند و نگاهی می‌اندازد به نیاز انسان‌ها برای تعیین جهت…یعنی مردم دوست دارند کسی راه را به آن‌ها نشان دهد، آن هم در شرایط سخت. و همین باعث می‌شود پس از افول دین اصلی، فرقه‌های مختلفی شکل بگیرند که کار همه آن‌ها در واقع یک‌چیز است: پر کردن جای خالی. بزرگ‌ترین تهدید بین این فرقه‌ها، گروهی‌اند که با اسم بازماندگان گناهکار (Guilty Remnant) شناخته می‌شوند. رهبر این گروه وین مقدس (Holy Wayne) است که باور دارد عیسی مسیح دوم است. این سریال سه فصل دارد و هر فصلش به نسبت فصل قبل نقد‌های بهتری گرفت تا فصل سوم که توانست امتیاز تقریبا کامل را از منتقدان راتن تومیتوز (Rotten Tomatoes) بگیرد.

The 100

نوجوانان بزهکار به زمین برمی‌گردند

بازماندگان جوان در قلب ۱۰۰ جا دارند. ۱۰۰ هم یک سریال پسا آخرالزمانی است، یعنی فیلم به اتفاقات بعد از فاجعه و زندگی بازمانده‌ها می‌پردازد. بازمانده‌ها در فضا زندگی می‌کردند. اما دیگر وقتش رسیده و باید به زمین برگردند و تلاش کنند دوباره در خانه واقعیشان زندگی کنند. گروهی برای شروع این پروژه فرستاده می‌شوند و همه آن‌ها از نوجوانان بزهکار هستند. آن‌ها به زمین می‌رسند و سورپرایز…تعدادی از نوادگان بازمانده‌ها روی زمین سکونت دارند.

این سریال ۷ فصل داشت و نقد‌های مثبت زیادی از منتقدان دریافت کرد و حتی بسیاری آن‌ را “گیلتی پلژر فوق‌العاده” می‌دانند. درحالی که ماجراها خیلی جدید نیست و شخصیت‌ها تصاویری کلیشه‌ای هستند، اما دیدن این‌که همه‌چیز چطور پیش می‌رود و به نتیجه می‌رسد جذاب است.

Sweet Tooth

دورگه‌های انسان و حیوان محصول آخرالزمان

یکی از تهیه‌کننده‌های این مجموعه رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr) است. شیرینی‌دوست، فرض جالبی را به تصویر می‌کشد… پایان جهان باعث شده نوزادانی که به دنیا می‌آیند ترکیبی دورگه از انسان و حیوان باشند! گاس (Gus) شخصیت محوری داستان سریال است، پسری ده‌ساله که بخشی از او پسر انسان بخش دیگرش گوزن است. پس از مرگ پدرش، گاس برای راهی سفر می‌شود تا مادر گمشده‌اش را پیدا کند.

با انتشار فصل سوم، Sweet Tooth همزمان داستان دکتر آدیتیا سینگ (Dr. Aditya Singh) که تلاش می‌کند درمانی برای ویروس همه‌گیر پیدا کند و خرسی که رهبر ارتش حیوانات است را دنبال می‌کند. این ارتش حیوانات مراقبت از دورگه‌ها را وظیفه خودش می‌داند. سریال با تحسین زیادی روبه‌رو شده و این‌که برای گروه سنی پایین‌تر هم قابل پخش است نقطه قوتی بوده تا خانواده‌ها را پای تلویزیون بنشاند.

Twisted Metal

جهان آخرالزمانی هم شیرفروش می‌خواهد!

دنیای آخرالزمانی در این سریال براساس بازی ویدئویی با همین اسم به تصویر کشیده شده است. تمام زمین به زمینی بایر تبدیل شده، گروه‌های مختلف بخش‌های مختلف را تصرف کرده‌اند و عبور از یک منطقه و رفتن به منطقه دیگر تبدیل شده به عملیاتی ناممکن و خطرناک.
جان دو (John Doe) با بازی آنتونی مکی (Anthony Mackie) فراموشی دارد و چیز زیادی از زندگی قبلی‌اش به یاد نمی‌آورد. او سوار ماشینش اِوِلین (Evelyn) می‌شود و شیر می‌فروشد. شخصیت او نقش مهمی دارد. او با حمل کالا‌ها به گروه‌های مختلف کمک می‌کند تا باهم مبادله کنند. اما رهبری یکی از این جوامع پررنق به جان پیشنهاد می‌کند که به آن‌ها بپیوندد. پس جان هم می‌پذیرد وظیفه‌ای که در قبالش به او محول شده را انجام دهد. او باید بسته‌ای مهم را به مکانی خطرناک ببرد و آن را دوباره به زندگی بازگرداند!

فصل اول سفر جان را دنبال می‌کند. در این بین افرادی را که او در طول مسیر ملاقات می‌کند هم به ما معرفی می‌کند. از جمله آن‌ها می‌توان به کوآیت (Quiet) بازمانده تنهای دیگری با داستان غم‌انگیز خودش، مامور استون بدذات و دلقک دیوانه قاتل عاشق شیرینی، اشاره کرد.

Silo

زندانی‌های زیر زمین یا نجا‌ت‌یافته؟

بسیاری نمی‌دانند که سیلو درواقع براساس رمانی سه‌گانه ساخته شده است. داستان برداشت جالبی از آخرالزمان است که اتفاقات روی سطح زمین باعث به وجود آمدن سیلویی عظیم زیر زمین شده است. جایی‌که بازماندگان در آن ساکن شده‌اند. اما مثل همان چیزی‌که روی زمین بود، سیلو هم ساختار طبقاتی دارد. طبقات کارگر در سطوح پایین زندگی می‌کنند و نخبگان و افراد سطح بالا در قسمت بالایی. اما ماجراهای اصلی از جایی شروع می‌شود که جولیت (Juliette) با بازی ربکا فرگوسن (Rebecca Ferguson) می‌فهمد دوستش مرده و البته شرایط هم مشکوک است. او متقاعد می‌شود همه‌چیز آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست. او با کلانتر هلستون (Holston) همکاری می‌کند تا بفهمد واقعا چه اتفاقی دارد می‌افتد.

داستان کلی سیلو واقعا جالب است، یعنی باید گفت یکی از بهترین سریال‌های اورجینال اپل تی‌وی‌ است. داستان، داستان همیشگی سیاست و حقیقت است: هیچ‌کس واقعا نمی‌داند چیزی‌که بیرون پنجره‌ای بزرگ می‌بیند واقعی است یا نه…چه‌کسی سیلو‌ها را ساخته یا چرا ساخته شده‌اند؟ اما همه از زیر سوال بردن وضعیت موجود می‌ترسند. چون وقتی کسی به بیرون فرستاده شود دیگر اجازه برگشت ندارد و به نظر می‌رسد افراد به محض این‌که پایشان را از سیلو بیرون می‌گذارند در عرض چندلحظه ناپدید می‌شوند. فصل اول در نقطه حساسی به پایان رسید و افشاگری‌های بزرگی انجام شد و حالا هواداران بی‌صبرانه منتظر فصل جدید سریال اند.

The Walking Dead: The Ones Who Live

آنانی که زنده می‌مانند…

یکی از بسیار اسپین‌آف‌های جهان مردگان متحرک و البته آخرین آن‌ها، The Walking Dead: The Ones Who Live است که تحسین‌های زیادی گرفت و نگاه‌های بسیاری را به خودش جلب کرد. داستان این سریال، ۱۳ سال بعد از آخرالزمان زامبی‌ها است، ویروسی همه را آلوده کرده است، یعنی وقتی می‌میرند به موجودات مرده‌ متحرک گوشت‌خوار تبدیل می‌شوند. سریال داستان دو شخصیت اصلی را دنبال می‌کند ریک (Rick) و میشون (Michonne) که تلاش می‌کنند دوباره به‌هم برسند. به علاوه، تعدادی از بهترین شخصیت‌های جهان مردگان متحرک هم در اسپین‌آف معرفی می‌شوند. ریک در سریال اصلی در فصل ۹ از داستان خارج می‌شود و تصور می‌شد که مرده است. اما همسرش میشون معتقد است مدرکی پیدا کرده که نشان می‌دهد ریک زنده است. پس راهی سفر می‌شود تا او را پیدا کند و برگرداند.

این‌بار به همان اندازه که با داستانی آخرالزمانی طرفیم، با داستانی عاشقانه هم طرفیم. The Walking Dead: The Ones Who Live پایانی رضایت‌بخش برای شخصیت‌های مورد علاقه هواداران رقم می‌زند. در حالی که شاید همین تک‌فصل پایان ماجرا باشد، چیزهای بسیار دیگری وجود دارد که باید در دیگر اسپین‌آف‌ها مورد بررسی قرار بگیرند. فراموش نکنید امکان کراس‌ اور هم وجود دارد.

The Walking Dead

مردگان متحرک جان دوباره گرفتند

داستان مردگان متحرک که پیش می‌رود کم‌کم خطراتی که توسط ویروس و مرگان متحرک ایجاد می‌شود کم‌رنگ‌تر می‌شود و جایش را به خطراتی می‌دهد که انسان‌ها ایجاد می‌کنند! این همان چیزی‌که بسیاری از طرفداران درمورد این سریال دوست دارند. به علاوه، به انتخاب‌های سخت می‌پردازد…جایی‌که تصمیم‌گیری غیرممکن به نظر می‌رسد اما مجبوریم کاری کنیم! سریال به گروه اصلی بازماندگان می‌پردازد که از طبقات مختلف دور هم جمع شده‌اند و همه دنبال غذا و سرپناه اند. فهمیدن این‌که به چه کسی می‌توان اعتماد کرد و به چه کسی نه، کار سختی است. وقتی هم که سروکله دشمنان سرسخت پیدا می‌شود گروه باید تصمیم بگیرد چگونه با آن‌ها رفتار کند و چطور می‌توانند زنده بمانند.

مردگان متحرک خط داستانی اصلی خودش را از سری کمیک‌های محبوب گرفته است. اما در طول مسیر با پیچ‌و‌تاب‌های مختلف از مسیر اصلی کمی منحرف می‌شود تا طرفداران سرسخت کمیک را شگفت‌زده کند. شاید سکانس‌های دراماتیک داستان چندباری تکرار شود و همین هم باعث افت امتیاز‌های سریال به‌خصوص در فصل ۸ و ۹ شد، اما The Walking Dead از معدود سریال‌هایی است که توانست دوباره قدرتمند ظاهر شود و در اوج به پایان برسد.

Fallout

بهترین سریال اقتباسی از ویدئوگیم؟

سریال فال اوت براساس فرنچایز بازی ویدئویی به همین اسم ساخته شده است. اتفاق‌های Fallout در آینده رخ می‌دهد. جایی‌که پناهگاه‌های زیرزمینی معروف به Vaults پر از جمعیت شده‌اند. جوامع مختلف باهم تجارت می‌کنند و زندگی می‌گذرد. اما اتفاقی غم‌انگیز می‌افتد و در ادامه زن جوانی به نام لوسی (Lucy) تصمیم می‌گیرد برای دیدن پدرش روی زمین برود. با این‌که روی زمین خطرات فراوانی وجود دارد و زمین هم بایر است، اما جمعیت زیادی دارد. لوسی با شکارچی جایزه‌بگیر جهش‌یافته‌ای همراه شده و طی این سفر متوجه می‌شود که این مردم چندان هم مهمان‌نواز نیستند.

سریال بسیار قدرتمند ظاهر شد. بسیاری از منتقدان از این‌که چقدر شبیه به بازی است شگفت‌زده شده‌اند و حتی طوری به نظر می‌رسد که انگار سازندگان از توسعه‌دهندگان بازی هستند! از شخصیت‌ها گرفته تا جلوه‌های بصری، همه‌چیز فوق‌العاده شده و به خوبی توانسته Fallout را منعکس کند. این سریال در آستانه تبدیل شدن به یکی از بهترین سریال‌های آخرالزمانی و یکی از بهترین سریال‌های اقتباس‌شده از بازی قرار دارد.

The Last of Us

آخرین نفر….

شاید در سال ۲۰۲۳ بیشتر از هرچیزی درباره این سریال صحبت شده باشد. هرکس را که می‌دیدی یا خبر جدیدی درباره سریال داشت یا تازه دیده بود می‌خواست درباره‌اش صحبت کند، خلاصه هرجا را که نگاه می‌کردید اسمی از این سریال بود. قطعا بازی خوب پدرو پاسکال (Pedro Pascal) و بلا رمزی (Bella Ramsey) هم در موفقیت این سریال بسیار تاثیرگذار بوده است. پدرو پاسکال نقش جوئل (Joel) را بازی می‌کند. آن‌ها در دنیایی پساآخرالزمانی زندگی می‌کنند. وضعیتی که به خاطر عفونت قارچی گسترده ایجاد شده بود. آن طرف ماجرا، بلا رمزی نقش الی (Ellie) را بازی می‌کند. دختر جوانی که به نظر می‌رسد در برابر این عفونت قارچی ایمن است و شاید کلید درمان هم باشد. از جوئل خواسته می‌شود الی را به مکانی امن منتقل کند. اولش موافقت نمی‌کند، اما در ادامه این‌دو سفری پرخطر را شروع می‌کنند که در آن لحظات پدر و دختری زیادی هم دیده می‌شود.

سریال به بازی ویدئویی وفادار است. اما در کنارش خرده‌داستان‌های مخصوص به خودش را هم ساخته و پرداخته است. مثلا داستان عاشقانه‌ای بین نجات‌یافته‌هایی مثل بیل و فرانک شکل می‌گیرد. در نهایت باید گفت The Last of Us یک مستر کلاس است از این‌که چطور سریال آخرالزمانی باید ساخت و چطور باید از بازی ویدئویی اقتباس کرد. این سریال با همین یک فصل توانست نامزد ۲۴ جایزه امی شود و ۸ تای آن‌ها را هم به خانه ببرد. یعنی شاید به بزرگ‌ترین فرنچایز آخرالزمانی تبدیل شود.

Station Eleven

رمان علمی‌تخیلی امیلی سنت جان ماندل تحت عنوان Station Eleven با دنیای آخرالزمانی و غوطه‌ورکننده خودش خوانندگان را حسابی مجذوب می‌کرده و آنقدر عملکرد خوبی داشته که نهایتا یک سریال تلویزیونی شایسته بر اساس آن ساخته شده است. این مینی‌سریال که از شبکه مکس (یا همان HBO Max سابق) پخش شده، داستانش را حول محور یک پاندمی آنفولانزا روایت می‌کند که نسل بشر را تا مرز نابودی و انقراض کشانده است. خط زمانی روایت داستان بین گذشته (زمانی که شخصیت‌ها در پناهگاه‌های خود گیر افتاده بودند) و حال (زمانی که شخصیت‌ها می‌خواهند با هنر و اجراهای خود امید را بار دیگر به رگ‌های بشریت تزریق کنند) جابه‌جا می‌شود.

ایستگاه یازده (Station Eleven) یک سریال آخر زمانی زیبا است که میان شرایط تلخ و هول‌برانگیز جهان و قدرت و عمق شخصیت‌هایش توازن برقرار می‌کند؛ مخصوصا با نمایش‌های تحسین‌برانگیزی از مکنزی دیویس و هیمش پاتل. این سریال خوش‌ساخت به خاطر پخش در زمانی نزدیک به پاندمی کرونا حساسیت‌هایی میان مخاطبان ایجاد کرد و عده‌ای نمی‌خواستند خیلی زود به تجربه دوباره شرایط تلخ همه‌گیری یک بیماری بپردازند. با تمام این اوصاف، افرادی که دل را به دریا زدند و به تماشای این اثر نشستند، به هیچ وجه از تصمیم خود پشیمان نشدند. از سوی دیگر، اکنون چند سالی از دوران ناخوشایند کرونا می‌گذرد و همه مخاطبان می‌توانند با خیال آسوده‌تری آن را تماشا کنند.

Falling Skies

شبکه TNT در یک برهه زمانی برنامه‌های بلاک‌باستر و هیجان‌انگیزی را به قاب تلویزیون آورد و یکی از این موارد سریال آخر زمانی Falling Skies بود که خیلی از مخاطبان را به سوی شبکه مذکور کشاند. Falling Skies با هنرپیشگی نوآ وایل و تهیه‌کنندگی استیون اسپیلبرگ، طبعات حمله بیگانگان به زمین و نابودی این سیاره در حدود شش ماه را به تصویر می‌کشد. در پی این وقایع یک گروه مقاومت به نام ماساچوست دوم تلاش دارد تا با نیروهای بیگانه مقابله کند.

این سریال طی پنج فصل که هرکدوم بین ۱۰ الی ۱۲ قسمت داشتند، روایتی سریع، اکشن و درگیرکننده ارائه می‌دهد. Falling Skies همچنین شامل صحنه‌های هیجان‌انگیز، جلوه‌های ویژه باکیفیت و عناصر جذاب ژانر علمی‌تخیلی و آخرالزمانی می‌شود. در مجموع باید گفت این سریال با تلفیق تن تاریک و با لحظات امیدوارکننده برای بشریت، نگاهی متفاوت به ماجرای حمله بیگانگان به زمین دارد. Falling Skies در نخستین دوره جوایز Critics’ Choice Television برنده بخش «جذاب‌ترین سریال جدید» شده بود.

Into The Badlands

شاید ترکیب هنرهای رزمی با یک فضای آخرالزمانی در نگاه اول خیلی عجیب و دور از انتظار به‌نظر برسد اما سریال Into the Badlands از شبکه AMC با موفقیت هرچه تمام‌تر این دو عنصر ر کنار یکدیگر قرار داده و اثری پرهیجان و خاص تقدیم مخاطبان کرده است. داستان در چند صد سال آینده جریان دارد، جایی یک جنگجوی متبحر به نام سانی مشغول تربیت و تعلیم یک پسر در تمدنی فئودال به نام Badlands است. البته این پسر نوجوان یک فرد عادی نیست و به همین خاطر نیروهای مختلفی می‌خواهند از او سوء استفاده کنند.

Into the Badlands از جمله آثار تلویزیونی محسوب می‌شود که به اندازه‌ای که باید و شاید به آن توجه نشده، اما خب طرفداران پر و پا قرص آن همیشه از خلاقیت ناب و صحنه‌های اکشن سریال تمجید می‌کنند. از آنجایی که شخصیت‌های سریال به جای تفنگ و سلاح‌های گرم از شمشیر و چاقو و امثالهم استفاده می‌کنند، مسیر برای فیلمبرداری برخی از هیجان‌انگیزترین مبارزات تن به تن در یک محیط آخرالزمانی هموار شده است. در کنار اکشن تحسین‌برانگیز، این سریال نماهای رنگارنگ و نوآورانه‌ای در خود جای داده و داستان آن نیز حسابی می‌تواند شما را درگیر کند.

The Strain

زمانی که مردم راجع به بهترین سریال‌های آخرالزمانی فکر می‌کنند، معمولا به ذهنشان خطور نمی‌کند که ومپایرها دنیا را به تسخیر خود در بیاورند. با این حال سریال The Strain از این ایده منحصر به‌فرد به بهترین شکل ممکن استفاده می کند. داستان اعضای یک گروه پیشگیری و کنترل بیماری را دنبال می‌کند که می‌خواهند جلوی شیوع ویروس بسیار خطرناک را بگیرند؛ ویروسی که وارد بدن افراد می‌شود و به آن‌ها خصیصه‌هایی مشابه ومپایرها می‌دهد. این پاندمی عجیب تا جایی پیش می‌رود که جنگ بزرگی میان ومپایرها و انسان‌های باقی مانده درمی‌گیرد. گیرمو دل تورو که یکی از فیلمسازان برجسته تاریخ هالیوود محسوب می‌شود و سابقه درخشانی در ساخت آثار ترسناک و عجیب دارد، به عنوان تهیه‌کننده و سازنده در پروژه The Strain حضور داشته است.

این سریال با طراحی عالی ومپایرها و صحنه‌های اکشن جالب توجه یکی از بهترین سریال‌های آخرالزمانی در ژانر ترسناک محسوب می‌شود و بدون شک شایسته توجه بیشتری است. با اینکه فصول میانی سریال با واکنش‌های ضد و نقیضی مواجه شد، اما فصل پنجم و پایانی آن به شکل یک‌پارچه مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفت. به عقیده منتقدان سریال The Strain در یک نقطه اوج با فصل پایانی پرتنش و جذابش به پایان می‌رسد و پتانسیل خود را به رخ همگان می‌کشد.

Snowpiercer

در دنیای پسا آخرالزمانی Snowpiercer، زمین به یک کره کاملا یخ‌زده تبدیل شده و تعداد معدودی از انسان‌ها تنها به لطف قطاری که بدون وقفه دور تا دور زمین در حال حرکت است، زنده مانده‌اند. شهروندان بالارده در کوپه‌های جلویی قطار زندگی شاهانه و پر زرق و برقی را تجربه می‌کنند، در حالی که افراد فقر و پایین‌رده در کوپه‌های عقبی در گرسنگی و محیط‌های کوچک و غیربهداشتی دست و پا می‌زنند. این وضعیت از سال‌ها پیش پابرجا بوده اما نهایتا عده‌ای از مردم تصمیم می‌گیرند علیه این سیستم ظالمانه بشورند و اشراف دوران جدید را به زیر بکشند.

بد نیست بدانید بوگ جون هو یک فیلم سینمایی از Snowpiercer (محصل ۲۰۱۳) ساخته که در آن کریس ایوانز به ایفای نقش پرداخته است. این فیلم سینمایی دقیقا همین داستان سریال را طی چیزی حدود ۲ ساعت به تصویر می‌کشد، اما خب این اثر به عنوان یکی از سریال‌های آخرالزمانی جدید به خاطر زمان طولانی‌تری که در اختیار داشته، خیلی مفصل‌تر و دقیق‌تر به مفاهیم و مضامین مورد نظرش پرداخته و به موفقیت قابل توجهی هم دست یافته است. Snowpiercer بدون تردید یکی از بهترین سریال‌های آخرالزمانی نتفلیکس محسوب می‌شود و تماشای آن به طرفداران این سبک توصیه می‌شود.

جمع‌بندی

داستان های آخرالزمانی همیشه پرطرفدارند. شاید به این خاطر که همه ته دلمان می خواهیم بدانیم آخرش چطور تمام می‌شود! شاید هم صرفا به خاطر هیجانش باشد، دیدن تلاش افراد برای بقا جذاب است. خلاصه اگر به هر دلیلی از این سریال‌ها خوشتان می‌آید، پس بهترین‌هایش را در فهرست تماشایتان بگذارید. کدام سریال آخرالزمانی انتخاب اول شماست؟

بهترین بازی‌های کامپیوتری و کنسولی که روی موبایل هم اجرا می‌شوند