تاریخچه سری بازی بتلفیلد | Battlefield از ابتدا تاکنون
اولین نسخه از سری بازی بتلفیلد در زمانی به بازار عرضه شد که آثار جنگی، اکشن و اول شخص در بهترین دوران خود قرار داشتند، بهخصوص آثاری که به جنگ جهانی میپرداختند. در ادامه و با بررسی تاریخچه سری بازیهای بتلفیلد همراه مجله بازار باشید.
ذات انسان این است که محصولات مختلفی را از یک یا چند ژانر متفاوت امتحان کند و این موضوع در صنعت بازیهای ویدیویی نیز بهشدت صادق است اما یک مسئله در این میان پردهای را ایجاد میکند که نوشتهای رو آن قرار دارد؛ نوشته بدین شکل است: «چگونه میشود که در اوج سالهای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ که بازیهای شوتر اول شخص بهخوبی در بازارهای بینالمللی نقشآفرینی میکردند و باعث اوج و فرودهای بسیار زیاد کنترلر مخاطبینشان میشدند، بهصورت درستی با یکدیگر به جدال میپرداختند و رقابت بینمحصولیشان را ادامه میدادند؟
جواب کمی واضح است اما یک «برداشت و درک» در این پاسخ وجود دارد که باعث میشود آثاری همانند Battlefield و Call Of Duty تا سالها در ذهنمان باقی بمانند اما مجموعههایی نظیر Medal Of Honor محبوب، تقریبا از خاطراتمان پاک شوند؛ پاسخ در «خلاقیت، چه از نوع بازاریابی و چه از مدل گیمدیزاین» خلاصه میشود. خلاقیت، رعایت و حفظ چرخهی تولید، بازاریابی و مدیریت توسعه راهبردی حرفهای، در نهایت باعث میشوند فرنچایزهایی شکل بگیرند که در کنارشان چندین مجموعهی دیگر نیز حضور داشتند اما حالا تنها آنها هستند که پرچمدار این مدل سبک از بازیهای ویدیویی میباشند.
تقریبا ۲۲ الی ۲۳ سال است که از اولین شمارهی مجموعهی بتلفیلد میگذرد و در این مدت حسابی فراز و فرودهای مختلفی را نیز تجربه کرده است؛ در اوایل ماجرا سری بازیهای Battlefield همانند «مدال افتخار» و «کالاف دیوتی» بهشدت خوش میدرخشیدند و این ریتم شاید تا بتلفیلد ۴ بهخوبی ادامه داشت و در Battlefield 1 تقریبا به پایان رسید. اما حالا این فرنچایز در حساسترین موقعیت خود قرار دارد چرا که میبایست یک راه را از بین چندین راهی که در آن گیر کرده است انتخاب نماید وگرنه دچار شکستی خواهد شد که پایهگذارش، یعنی کمپانی الکترونیک آرتز را هم تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. شاید بتلفیلدهای جذابتر زمانی خلق میشدند که EA آنچنان پولپرست نشده بود و معنا و مفهوم «بازی خوب» را میشناخت اما رفتهرفته ورق برگشت و این فرنچایز بهچیزی که نباید تبدیل شد.
حداقل امیدواریم که Battlefield همانند Medal Of Honor تجربهی بد طمع و تلخی نداشته باشد و سازندگان اهمیت بیشتری را به این فرنچایز محبوب و پرطرفدار بدهند چرا که تفاوتهایی بین Call Of Duty و Battlefield وجود دارد که این دو محصول را جذاب و نسبتبه یکدیگر خاص مینماید و اگر یکی از اینها در بازار حضور نداشته باشد، قدرت دیگری نیز از ریتم باکیفیتش میفتد و خیزش میکند. اگر علاقهمند هستید که همه چیز در مورد بازیهای بتلفیلد را بدانیم و تاریخچه سری Battlefield را بررسی کنیم، در ادامه همراه ما باشید.
Battlefiled 1942
در سالهایی که بازیهای شوتر اول شخص بهخوبی دیده میشدند، الکترونیک آرتز نقطهزنی بسیار خوبی انجام داد و بازی شوتر اول شخص خودش را برای سال ۲۰۰۲ میلادی برنامهریزی کرد که یکی از برترین سال از سالهای آن زمان در صنعت بازیهای ویدیویی محسوب میشود؛ حال این اثر چه نام داشت؟ مشخص است، اولین نسخه از سری بازی بتلفیلد بود که با نام Battlefield 1942 معرفی شد. همانطور که از نام این محصول بهیاد ماندنی هم واضح است، داستان Battlefield 1942 حولمحور جنگ جهانی دوم میچرخد و این فاز داستانی را روایت میکند. اما در این میان نکتهی بسیار مهمی وجود دارد که تامل برانگیز بهنظر میآید، داستان بازی Battlefield 1942 روایت کلیشهواری داشت و تکراری بود اما مدلدیزاین «همکاری تیمی» در بازی، باعث محبوبیت آن شد، با اینکه الکترونیک آرتز ریسک زیادی را بهجان خرید اما با طراحی المانهای منحصربهفرد سبک اکشن و شوتر اول شخص و ترکیبسازیاش با همکاری تیمی و فتحهای جنگی، از عاملانی به حساب میآیند که باعث موفقیت بتلفیلد ۱۹۴۲ شدند.
دایس (DICE) در مراحل ابتدایی این بازی را بهصورت انحصاری برای کنسول بازی نینتندو گیم کیوب توسعه میداد اما در آن زمان به دلیل محدودیتهای نینتندو در بخش آنلاین و مولتیپلیر، این اتفاق نیفتاد و بازی برای پلتفرم دیگری سوئیچ و برنامهریزی شد. شاید این اتفاق از آن دسته جریاناتی باشد که بهتر میبود رقم نخورد و همین رقم نخوردن هم به ثمر نشست، چرا که اگر بازی Battlefield 1942 برای کنسول نینتندو گیم کیوب بدون هیچ باگ و مشکل اینترنتی، سروری و نرمافزاری عرضه میشد، ما در حالحاضر با فرنچایزی برخورد میکردیم که گرافیک معمولی را پوشش میداد و بهعنوان مجموعه بازیهای انحصاری نینتندو شناخته میشد اما با وجود کمبودهای نرمافزاری این اتفاق نیفتاد و حالا تمام نسخههای بازی Battlefield را بر روی پلتفرمهای مختلفی مشاهده میکنیم. دایس در آن زمان یک تیم «۱۴» نفره محسوب میشد که مشغول طراحی بازی Battlefield 1942 بودند و از موتور گرافیکی رفراکتور ۱ (Refractor 1) جهت تولید محصولشان استفاده میکردند. ارگونومی و امضای دایس و الکترونیک آرتز روی بتلفیلد ۱۹۴۲ باعث شد فرمولی بهدست آید که با استفاده از آن، آثار مختلفی نیز همچون Codename Eagle تولید شوند.
پس از اینکه طرفداران بتلفیلد ۱۹۴۲ در سراسر جهان، استقبال گستردهای از این بازی انجام دادند، تیم سازنده تصمیم گرفت تا محتواهای بیشتری را هم در قالب بستههای الحاقی و اکسپنشنهای متعدد عرضه کنند. باتوجه به اینکه این اثر تنها روی پلتفرمهای رایانههای شخصی یعنی ویندوز و مک در دسترس بود، ایجاد چنین مواردی دردسر زیادی برای دایس نداشت؛ در نتیجه با گذشت تقریبا یکسال از انتشار اولیه، در سال ۲۰۰۳ شاهد اضافه شدن دو DLC به بازی بودیم که اولین بسته با نام Battlefield 1942: The Road to Rome و دیگری با اسم Battlefield 1942: Secret Weapons of WWII برای PC منتشر شدند و کار Battlefield 1942 را با میانگین نمرات ۸۹ از ۱۰۰ در وبسایت متاکریتیک، به پایان رساندند.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید و مطمئن شوید که بازی Battlefield 1942 ابداع کننده بخش آنلاین محبوب سری بتلفیلد است که تاکنون باقی مانده است؛ یعنی بازیکنان نقش یکی از پنج کلاس سرباز: پیاده، حمله، ضد تانک، پزشک و مهندس را بر عهده میگیرند و علاوهبر آن نیز توانایی کنترل هواپیماهای مختلف جنگ جهانی دوم و بمب افکنها، کشتیها، زیردریاییها و ناوهای هواپیمابر، توپخانهها، تانکها، جیپها و تسلیحات ضد هوایی و مسلسلها را دارند.
Battlefield Vietnam
الکترونیک آرتز با توجه به اینکه موفقیت Battlefield 1942 را بهخوبی دید، تصمیم گرفت با استودیو بازیسازی دایس به سراغ ساخت نسخهی جدیدی از بتلفیلد بروند اما اینبار بزرگتر، پر جزئیاتتر و بهتر از قبل ظاهر شوند. پس از انتشار دو DLC اول در سال ۲۰۰۳ اینبار دایسیها مصممتر شدند که بهسراغ محتوای بیشتر و غنیتری سفر کنند که بهتر از نسخهی قبلی عمل کرده و مخاطبین را بیشتر از پیش جذب کند؛ این محتوا نیز در اوایل ماجرا قرار بود بهعنوان دیالسی سوم نسخهی اول به حساب آید اما آنقدر بزرگتر شد که تقریبا بهعنوان یک بازی مستقل شناخته شد و بهعنوان دنبالهی Battlefield 1942 عمل کرد.
همانطور که از نام Battlefield Vietnam مشخص است، بازی اینبار ماجرا را از جنگهای جهانی، به جنگ سینماتیک ویتنام برده بود. تقریبا تمام المانها و فیچرهای بتلفیلد ۱۹۴۲ در بتلفیلد ویتنام هم موجود بودند اما همهی آنها بهعنوان یک «کپی بیارزش یا حتی با ارزش» ظاهر نمیشدند بلکه ارتقاء این المانها آنقدر مثبت انجام شده بود که محوریت المانها را از سمت «کپی و تکرار» بهسمت خلاقیت و قدرت بیشتر برده بود. یکی از دلایل موفقیت Battlefield Vietnam وجود وسایل نقلیهای بود که در واقعیت جنگ ویتنام، از آنها بهرهوری میشد.
نیروها و تیمهای موجود برای انتخاب در Battlefield Vietnam بسیار بیشتر از موارد دیده شده در نسخهی اصلی و DLCها بودند که این مسئله را هم میتوان یکی دیگر از دلایلی دانست که موجب محبوبیت Battlefield Vietnam در تاریخچه سری بازیهای بتلفیلد شد؛ درواقع از بتلفیلد ویتنام میتوان، بهعنوان نسخهای یاد کرد که شروع کنندهی اجزای مهم این فرنچایز بود، همانند وسایل نقلیهی اختصاصی، تیمهای بزرگتر و نیروهای بهتر در بخش مولتیپلیر و طراحی نقشهی سهبعدی که همگی این موارد آیندهی درخشان این مجموعه را تا سالها تضمین کردند.
در بخش چندنفرهی بازی Battlefield Vietnam، بازیکنان به دو تیم (آمریکا یا ویتنام شمالی) تقسیم میشدند و به آنها کیتها و وسایل نقلیهی بسیار متفاوتی داده میشد که باعث میشدند ایالات متحده آمریکا بیشتر به وسایل نقلیهی سنگین و ویتنامیها بیشتر به تاکتیکهای پیاده اتکا کنند و از آنها در شرایط جنگی بهره ببرند. به عنوان مثال، ایالات متحده تانکهای سنگین، هلیکوپترها و بمب افکنها را در دست داشت، در حالی که ویتنامی ها مجبور بودند برای متوقف کردن ایالات متحده به سلاح های ضد تانک / ضد هواپیما روی بیاورند.
وجود اسلحههای دههی ۶۰ میلادی و همچنین موسیقیهای کلاسیک آن زمان در وسایل نقلیه، ارزش افزودههای تکمیلیای محسوب میشدند که به دیگر ارزشها، انرژی میبخشیدند، جالب است بدانید که شما میتوانستید موسیقی موردعلاقه خود را به سبک کلاسیک محبوبتان انتخاب کرده و آن را در ماشین قابل حرکتتان پخش نمایید. بازی Battlefield Vietnam در زمان انتشار موفق شد چیزی حدود ۱۰۰هزار واحد را تنها در کشور آلمان و بیشتر از ۹۹۰۰۰۰ نسخهکپی را تا ماه نوامبر، تقریبا ۹ ماه پس از عرضه، بهفروش برساند و در دسترس مخاطبین قرار بگیرد. علاوهبر این بتلفیلد ویتنام موفق شد تا در لیست ۱۰بازی برتر موجود برای رایانههای شخصی سال ۲۰۰۴ میلادی قرار بگیرد و نمره ۸۴ از ۱۰۰ را از وبسایت متاکریتیک ثبت کرده و برنده جایزه بهترین موسیقی سال ۲۰۰۴ شود.
Battlefield 2
حالا به زمانی رسیدهایم که یک سال از انتشار موفق Battlefield Vietnam و سه سال از عرضهی Battlefield 1942 استودیو بازیسازی دایس گذشته است. این استودیو بالاخره تصمیم گرفت بهسراغ ساخت نسخهی دوم این مجموعه برود و حسابی روی آن تمرکز کند؛ اما اینبار تفاوتها بیشتر از گذشته شده بودند و حس میشدند. گستردگی و شدت بالای جزئیات بازی باعث شده بود تا دایس اینبار به سمتوسوی تغییر و بروزرسانی موتور گرافیکیاش حرکت نماید، بههمین خاطر تیم توسعهدهنده تصمیم گرفت، موتور بازیسازی فراکتور ۲ را توسعه دهد. از سمتی دیگر هم تیم تولید از طراحیهای هنری گرفته تا کارگردانی و برنامهنویسان، تغییرات چشمگیری را در روند خودشان شکل دادند. اگر به تیتراژ پایانی بازی بتلفیلد ۲ توجه کنید، متوجهی این موضوع خواهید شد که برنامهنویسان و توسعهدهندگان بیشتری در این شمارهی اصلی موجودند که از بزرگتر بودن بازی خبر میدادند.
برخلاف نسخهی اول، داستان بازی Battlefield 2 وسعت بیشتری پیدا کرده بود. هرچند باز هم نمیتوان داستان بتلفیلد ۲ را روایتی کامل و بینقص دانست اما در هر صورت وجودش را میتوان بهعنوان عاملی تلقی کرد که برای جذب مخاطبین بیشتری از آن یاد میشود. داستان این بازی در رابطه با جنگی است که وجود خارجی ندارد؛ این موضوع درواقع یکی از آن دلایلی است که باعث موفقیت Battlefield 2 شد چرا که برخلاف دیگر شمارهها عمل میکرد و به روایات تاریخی و واقعی نمیپرداخت و یک روایت تخیلی و غیرواقعی را بهتصویر میکشید. داستان بازی از نظر زمانی هم در سال ۲۰۰۷ میلادی روایت میشد و از سوی دیگر هم طرفین نبرد را اتحادیهی اروپا، انگلستان و آمریکا را در برابر چین و روسیه معرفی کرده بود که میدان درگیریشان نیز بیشتر در آسیای غربی انجام میشد. نبردها هم بیشتر سر تصاحب «نفت» در جریان بودند.
همانند دیگر شمارههای این مجموعه، بتلفیلد ۲ هم محتوا و بستههای الحاقی بیشتری نیز دریافت کرد. یکی از این محتویات Battlefield 2: Special Forces نام داشت که در همان سال ۲۰۰۵ میلادی و کمی بعد از انتشار این اثر در دسترس مخاطبین و بازیکنان قرار گرفت. موسیقی این شماره هم توانست موفقیتهای بسیاری را کسب کند و بهعبارتی دیگر، آنقدر در سهم Battlefield 2 موفق شد و خوش درخشید که قطعهی Armored Fury theme به هارمونی جاودانی در این خانواده تبدیل شد. حتی در دو/سه نسخهی آخر این مجموعه هم میتوانیم قطعهی Armored Fury theme بشنویم و از نوازندگی فردریک انگلاند، دیوید تالروث و جوناس استلم نهایت لذت را ببریم.
در بتلفیلد ۲ همهچیز حالت تفکیکواری پیدا کرده بود که بهعنوان یک نقطه قوت مهم در این بازی ظاهر میشدند و تقریبا در تمامی بخشها هم بهخوبی عملکرد مثبتی را از خود نشان میدادند. این تفکیکها از اسلحههای بازی گرفته تا وسایل نقلیه، دسترسیهای بازیکنان، گروهها، مپها، ابزارها و بسیاری دیگر را تشکیل میدادند که به بهترین شکل ممکن نیز طراحی شده و به اجرا رسیده بودند. بازی Battlefield 2 را میتوانیم موفقترین اثری بدانیم که تا سال ۲۰۰۵ از سری بتلفیلد دیده بودیم، این اثر توانست متای ۹۱ از ۱۰۰ را از وبسایت متاکریتیک دریافت کند.
Battlefield 2: Modern Combat
با فراهم شدن رشد فرنچایز بتلفیلد و از سوی دیگر ایجاد یک هیجان اختصاصی و تجربهای منحصربهفرد برای طرفداران و بازیکنان این مجموعه، موجب شد تا همکاری کمپانی الکترونیک آرتز با استودیو دایس بیشتر و بیشتر شود و به سراغ ساخت آثار بیشتری حرکت نمایند. اینبار دایس و تمام تیمشان تصمیم گرفتند که خود را برای پلتفرمهای دیگری همچون کنسولهای بازی آماده کنند. بازی Battlefield 2: Modern Combat اولین نسخه از تاریخچه بتلفیلد به حساب میآید که برای کنسولهای بازی منتشر شد. این بازی از نظر زمانی تقریبا نزدیک به Battlefield 2 بود و بهدنبال تغییر هدف سازندگان، رقابتهای کنسولی دایس و رقابت بینابینی موتورهای گرافیکی حرکت و تعامل میکرد.
جدای از موتور بازیسازی این بار هم بروزرسانیهایی در تیم توسعهدهنده بازی نیز شکل گرفته بود. البته که تفاوت در تیم توسعهدهنده خیلی امر عجیبی در این فرنچایز به حساب نمیآید چرا که هرچه جلوتر میرویم تکنولوژیها سنگینتر شده و طبیعتا نیازمندیها به افراد بیشتر و متخصصتر شدیدتر از قبل میشود. در این نسخه هم داستانی برای بخش تک نفره روایت شده است که در کنار بخش آنلاین قرار بگیرد؛ از سوی دیگر هم بخش چند نفره را در اختیار داریم که تقریبا در المانهایی که در نسخههای پیشین مشاهده کرده بودیم خلاصه شده است. دو نوع مختلف کپچر فلگ و کانکوست در دسترس مخاطبان قرار گرفته بود که در آن زمان، از ۲۴ بازیکن پشتیبانی میشد که عدد مطلوبی بهنظر میآمد. در کنار تمام محتویات موجود، محتویات قابل دانلود دیگری هم در همان سال انتشار بازی در دسترس قرار گرفتند.
بازی همچنان داستان نبردی فرضی را روایت میکرد و از الگوی حقیقتمحوری پیروی نمیکرد و چیز خاصی را بهنمایش نمیگذاشت. بخشی از Story به داستان Battlefiled 2 ارتباط پیدا میکرد البته که این ارتباط داستانی مستقیم نبود و صرفا به کلیات میپرداخت چرا که هر دو بازی از لحاظ زمانی به یکدیگر نزدیک هستند. براساس روایت، بازی اینبار نبرد نیروهای ناتو با نیروهای چینی را در قزاقستان بهتصویر میکشید. مانند بسیاری از داستانها، واقعیتها و دیگر آثار این سری، پس از این نبردها به مرور پای دیگر نیروها و کشورها هم به میدان نبرد باز میشود و کماکان حضور اروپا را هم خواهیم دید. درمجموع اقدام متفاوت و خاص دایس در داستان سرایی و همچنین خروجی نهایی پلتفرمهای هدف سبب شد تا بازی یاد شده امتیاز ۸۰ را برای کنسولهای پلی استیشن ۲ و ایکس باکس دریافت کند. کمی بعدتر هم شاهد انتشار Battlefield 2: Modern Combat برای ایکس باکس ۳۶۰ بودیم که امتیاز ۷۷ را به خود اختصاص داد. همچنین برخلاف نسخههای پیشین دیگر این عنوان برای رایانههای شخصی منتشر نشد.
Battlefield 2142
تجربهی استودیو DICE از عرضهی اثری در ارتباط با جنگهای آینده که واقعیتی ندارند بسیار خوب ظاهر شده بود. این مسئله موجب شد تا آنها اینبار به جای پیشگویی دو ساله به ۱۳۶ سال آینده بروند که امثال اینطور موارد را در سری Call Of Duty زیاد دیدهایم. یک سال پس از انتشار Battlefiled 2: Modern Combat دایس سیستم جنگ را به سال ۲۱۴۲ منتقل کرد. بازی در زمانی روایت میشود که دنیا مجددا وارد عصر یخبندان جدیدی شده است؛ این نبرد با جنگ سرد قرن ۲۲ام نیز شناخته میشود و حسابی در آن زمان معروف شد و تئوریهای بهشدت زیادی را به ارمغان آورد. توسعهدهندگان سعی کردند تا در Battlefiled 2142 تغییراتی را در گیمپلیهای اولیه ایجاد کنند و آنها را بروزرسانی نمایند. این بازی بیشتر برای گیمپلی چند نفره طراحی شده بود و اجازه میداد تا حداکثر ۶۴ بازیکن در یک سرور یا حداکثر ۱۶ بازیکن در حالت تکنفره در برابر رباتها قرار بگیرند. بتلفیلد ۲۱۴۲ دستهی جدیدی از وسایل نقلیه و سلاحهایی از آینده را در دسترس قرار میداد که برای آنلایک کردن آنها باید XP جمعآوری میکردیم.
از بخشهای بروزرسانی شده میتوانیم به وسایل نقلیه، ابزارها، کلاسها، رنکها و اضافه شدن تایتانها اشاره کنیم که به جذابیت بازی رونق خاصی بخشیده بودند. کلاسهای در دسترس کاربران ایندفعه در چهار نوع مهاجم، مهندس، پشتیبانی و ریکان وجود داشتند و از سمتی دیگر هم تایتانها به بازی اضافه شده بودند. اضافه شدن تایتانها یکی از عواملی است که توانست رنگی آیندهمحور را به این بازی اضافه کند. باتوجه به نزدیک بودن پایهی اصلی نبردها اگر چنین چیزی در بازی دیده نمیشد شاید پذیرش جنگیدن در سال ۲۱۴۲ برای ما کمی سخت میبود.
این شماره هم همانند اولین نسخه یعنی بازی Battlefield 1942 داستانی درخور و آنطور که باید و شاید بایستی میداشت، نداشت اما شیوهی معرفی و ساخت Battlefiled 2142 را میتوان نسبت به دیگر اعضای خانواده این مجموعه متفاوت دانست؛ بازی Battlefield 2142 در اوایل ماجرا با شایعهای که براساس یک ویدیو ۳۰ ثانیهای که در سال ۲۰۰۶ بر سر زبانها افتاده بود پردهبرداری شد. اما پس از مدتی تیم سازنده آن را به صورت کاملا رسمی معرفی کرد. این اثر نیز همانند اجداد اولیهش تنها برای پلتفرم رایانههای شخصی، ویندوز و مک منتشر شده بود و برخلاف Battlefield 2: Modern Combat در دسترس کنسولهای بازی قرار نداشت .
برای تبلیغات این بازی از المانهایی که پیشتر در بازیهای SplinterCell: Chaos Theory و یا Battlefiled 2 دیده میشدند استفاده شده بود. موسیقی این اثر هم مثل دیگر نسخههای این مجموعه، با استقبال خوبی همراه شد. با اینکه برخی ساندترکها از Battlefiled 1942 منتقل شده بودند اما ترکیب آنها و درمجموع بروزرسانیهایی که در آنها صورت گرفته بود موجب شد تا این ۱۴ ساندترک هم موفقیتی نسبی نسبتبه دیگر نسخههای این خانواده داشته باشند. در نهایت بازی Battlefiled 2142 موفق به کسب امتیاز ۸۰ از ۱۰۰ شد.
Battlefiled: Bad Company
بعد از فراز و نشیبهایی که فرنچایز بتلفیلد با بازیهای آیندهمحور تجربه کرد و فیدبکهایی که به مرور زمان از سمت مخاطبین دریافت کرد، سازندگان متوجه شدند که کاربران این مجموعه آنچنان که باید، بازیهای آیندهمحور و مدرن نیاز ندارند. به همین خاطر استودیو دایس تصمیم گرفت که داستان بازی جدیدشان را به مکان و زمان نزدیکتری ببرند. المان داستان و شخصیتپردازیهای مثبت نسخههای گذشته نیز بازهم به این شماره بازگشتند؛ برخلاف دیگر بازیهای این مجموعه که تا بهحال تجربهشان کردهایم، اینبار در نقش سربازی قرار میگیریم که از شخصیتپردازی بسیار مناسبی برخوردار است و بهدنبال چالشهای داستانیاش میرود. موتور گرافیکی هم از این غافلهی بروزرسانی عقب نماند و خود را آپدیت کرد و الگو را نیز تغییر داد، درواقع موتور گرافیکی دایس به فراست بیت ۱.۰ تغییر حالت داد. در کل بازی از لحاظ توسعهمحوری، شخصیتپردازی و جنگپردازی، موسیقی، گیمپلی و داستان یک پکیج کامل شده بود.
داستان بازی Battlefiled: Bad Company تصویر سربازی به نام پریستون مالو را روایت میکند. پریستون سربازی تازهکار است که به بد کمپانی (Bad Company) اعزام میشود. هدف از اعزام او دریافت و انجام اولین عملیات حرفهایاش است. باز هم همانند دو نسخهی قبلی پای نبرد آمریکا و روسیه به روایت بازی اضافه میشود. اینبار به دلیل وجود شخصیتپردازی بهبودیافته و قدرتمند، داستانی خطیتر را دنبال میکنیم. در هرصورت انحصاری کنسولی دایس و الکترونیک آرتز در سال ۲۰۰۸ موفق شد امتیاز ۸۳ را برای ایکس باکس ۳۶۰ و ۸۴ را برای پلی استیشن ۳ دریافت نماید.
بازی Battlefiled: Bad Company بیشتر نقطهی تمرکزش را روی کنسولهای بازی گذاشته بود، از اینرو این اثر تنها برای دو کنسول بازی نسل هفتمی ایکسباکس ۳۶۰ و پلی استیشن ۳ عرضه شد و بعدها در دسترس پلتفرمهای دیگر نیز قرار گرفت تا بتواند کاربران بیشتری را جذب نماید و خود را تثبیتتر از قبل سازد. طراحی سیستماتیک گیمپلی هم در کلیت ماجرا، همان سیستماتیک گیمپلی نسخههای پیشین بود، به این معنا که بازی سلامتی «۱۰۰» را در اختیار شما میگذاشت و شما میبایست از این سلامتی همانند یک «جان واقعی» محافظت میکردید و در غیراینصورت، با خوردن ضربه و دیدن آسیب، از عدد این سلامتی کم میشد و شما بهعنوان بازیکن، به مرگ نزدیکتر میشدید. این سیستم درواقع یکی از آن المانهایی محسوب میشود که در آن زمان بسیار رونق داشت و حسابی استفاده میشد.
Battlefield Heroes
پس از عرضه شدن Battlefiled: Bad Company و استقبال از داستان و شخصیت پردازی آن، اینبار باز هم شاهد تحولی دیگر در این مجموعه بازی بودیم. ایندفعه دوربین بازی به جای اول شخص بودن، با حالتی سوم شخص ارائه شد. البته این تفاوت تنها به اینجا ختم نشد و برای اولینبار دیدیم که استودیوی دیگری با نام ایزی استودیو به همکاری با دایس برای توسعهی این عنوان آماده است. از سوی دیگر هم این اولین عضو از سری بتلفیلد محسوب میشود که به صورت Play 4 Free در دسترس قرار گرفت. درواقع تمام درآمد بازی ناشی از پرداختهای درون برنامهای و تبلیغات بود. البته Battlefield Heroes همانند دیگر بازیهای الکترونیک آرتز که به این صورت منتشر شده بودند در سال ۲۰۱۵ و برای همیشه آفلاین شد. شاید برایتان مهم باشد که بدانید، در این بازی برخلاف بازی قبلی خبری از داستان نبود.
سیستم گیمپلی این نسخه نیز کمی متفاوتتر از نسخههای پیشین بود. البته این تفاوت آنقدری زیاد که نگران کننده باشد نبود. با افزایش ظرفیت تیمها این بار هر گروه ۵۰ عضو داشت. از سوی دیگر هم یکی از پرچمها بازی را آغاز میکرد. از بین بردن دشمنان و بهدست آوردن تعداد پرچمهای بیشتر سبب میشد تا شما قدرتمندتر از تیم مقابل شوید. از دیگر المانهایی که در این عنوان دیدیم مچ میکینگ بود. وجود این امکان یا به نوعی این قابلیت، سبب میشد تا سطح بازیکنانی که با یکدیگر در یک بازی حاضر میشوند نزدیک به یکدیگر باشد. زمانی که سطح بازیکنان به یکدیگر نزدیکتر باشد، کیفیت و تجربهی بازیکنان نسبت به حالات دیگر بهتر میشود؛ در این اثر هم مانند بازیهای قبلی کلاسهای مختلف دیده میشدند و وسایل نقلیه هم به قوت خودشان در نقشه وجود دارند.
الکترونیک آرتز برای انتشار این بازی تصمیم گرفت تا ابتدا در سال ۲۰۰۸ نسخهی بتا بازیاش را منتشر کند. کمی بعد و پس از انتشار بتا و همزمان با دریافت بازخوردهای موردنظر آنها نسخهی نهایی را در سال ۲۰۰۹ منتشر کردند. با اینکه Battlefield Heroes به صورت رایگان عرضه شد اما پلنهای مالی الکترونیک آرتز به خوبی پیش رفت؛ برنامهریزی آنها به نوعی توانست تحولی گسترده در استورهای آنلاین ایجاد کند. اگر بخواهیم صادقانه بگوییم آنها به بازیکنان سه انتخاب دادند، انتخاب اول اینکه ساکت بمانند و بدون داشتن انتظار خاصی بازی را تجربه کنند. دوم روزها و ساعتها آنقدر به بازی ادامه دهند تا حرفهای شده و از سوی دیگر هم همه چیز را کسب نمایند و سومین گزینه هم این بود که دست به جیب شوند و پولی بابت هدفشان بپردازند.
در سال ۲۰۱۱ گروه هکری به نام LulzSec اعلام داشتند که میتوانند Battlefield Heroes را هک کنند. با این حساب آنها میتوانستند تمامی اطلاعات حساب بانکی، ایمیل، مشخصات تاریخچه و موارد دیگری از این دست را اکسترکت کنند. الکترونیک آرتز پس از دریافت این تحدید تصمیم گرفت تا تمامی سرورهایش را برای یک روز خاموش کند و بازی یاد شده را آفلاین نماید. پس از برطرف کردن خطر و تامین امنیت ۵۵۰۰۰۰ کاربر بتا، آنها روز بعد مجددا سرورها را روشن کردند. در مجموع و براساس اعلام رسمی تیم توسعهدهنده و ناشر بازی Battlefield Heroes این بازی در سال ۲۰۱۲ بیشتر از ۱۰ میلیون کاربر ثبتنام شده داشته است. در پایان این بخش باید گفت منتقدان به این اثر امتیاز متاکریتیک ۶۹ را اختصاص دادند. این کمترین نمره دریافتی توسط فرنچایز بتلفیلد تا آن زمان بود؛ همچنین باید گفت که الکترونیک آرتز از موتور رفراکتور ۲ برای ساخت این نسخه استفاده کرد.
Battlefield 1943
بعد از اینکه الکترونیک آرتز متوجه شد که نمیتواند فیدبک مناسبی را از Battlefield Heroes دریافت کند، با استودیو بازیسازی دایس تصمیم گرفت که کار این مجموعه را از «سر» شروع کنند. حالا نه ساخت بازی از آینده جواب میداد و نه طراحی بازی از زمانهای حال، سازندگان تصمیم گرفتند که دوباره به دنبال ساخت آثار جنگجهانیمحور بروند و یک بازی دیگر را برای طرفداران این سبک «زمانی» ساخته و منتشر کنند. البته که برخلاف بازیهای گذشته، اثر Battlefield 1943 صرفا به صورت چندنفره و آنلاین بود و اینگونه ارائه میشد. ابتدا قرار بود این بازی به عنوان اولین عضو سری بتلفیلد باشد که برای رایانههای شخصی و کنسول بهطور همزمان در دسترس قرار میگیرد اما انتشار و ساخت نسخهی رایانههای شخصی بازی لغو شد و تنها شاهد انتشار آن برای کنسولهای پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ بودیم. دایس در این رابطه گفت نسخهی رایانههای شخصی به این دلیل لغو شد که آنها میخواستند روی ساخت Battlefield 3 تمرکز داشته باشند.
همانند Battlefield Heroes این نسخه هم فاقد روایت و داستان است اما نقشهی بازی و حال و هوای آن به نبرد ژاپن و آمریکا اشاره در جنگ جهانی دوم اشاره میکند و به این داستان چالشبرانگیز میپردازد. تمامی امکانات و جزئیات قبلی پا برجا هستند و تنها تعداد بازیکنانی که امکان فعالیت در نقشه را دارند اینبار کمتر از پیش شده است. درواقع در این نسخه ۲۴ بازیکن و سه نقشه در دسترس بازیکنان وجود دارد؛ یک نقشهی اضافی هم با نام Coral Sea وجود داشت که بازیکنان پس از کشتن حداقل ۴۳ میلیون سرباز در بازی میتوانستند به آن دست پیدا کنند.
مشکلاتی در زمان انتشار برای این بازی روی سرورهای ایکس باکس لایو ایجاد شد که البته با بروزرسانیهای انجام شده برطرف شدند. درنهایت منتقدین امتیاز متای ۸۳ را به Battlefield 1943 اختصاص دادند. این اثر همزمان با بازی Battlefield Heroes و در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و تفاوت اصلی بین بتلفیلد ۱۹۴۳ با دیگر نسخهها این بود که برای آنکه توسعهدهندگان بتوانند نیازشان را برطرف کنند به دنبال استفاده از نسخهی ارتقاء یافتهی موتور فراستبیت، یعنی فراستبیت یک و نیم رفتند و در آخر بازی بهنسبت جاهطلبانهای را خلق کردند.
Battlefield: Bad Company 2
سال ۲۰۱۰ و تقریبا یکسال پس از انتشار دو بازی یاد شده، دایس تصمیم گرفت تا ادامهی نسخهی محبوب و موردانتظارش، Battlefield: Bad Company، را منتشر کند. همانطور که در قسمت اول اشاره کردیم این نسخه از داستان بهتری نسبت به دیگر نسخههای منتشر شده بهره میبرد. داستان بازی در ادامهی قسمت اول Bad Company روایت میشود و همچنان پروتاگونیست اصلی بازی پیرستون مارلو است. بالاخره دایس با این عنوان توانست به آرزوی دیرینهی خودش که چند باری برای آن هدف گذاری کرده بود برسد. Battlefield: Bad Company 2 به عنوان اولین عنوان فرانچایز بتلفیلد برای کنسولهای نسل هفتمی و رایانههای شخصی منتشر شد. کمی بعد و باز هم برای اولین بار شاهد در دسترس قرار گرفتن بازی یاد شده روی پلتفرم IOS و Kindle هم بودیم.
نسخهای تحت عنوان VIP برای این سری در نظر گرفته شده بود که کاربران میتوانستند با دریافت کد این نسخه از امکانات خاصی استفاده نمایند. در سال ۲۰۱۳ VIP برای تمامی کاربران ایکس باکس ۳۶۰ و پلی استیشن ۳ به صورت رایگان در دسترس قرار گرفت. چندین بستهی الحاقی و محتوای قابل دانلود برای این بازی منتشر شد. از معروفترین آنها میتوانیم به Vietnam اشاره داشته باشیم. درنهایت Battlefield: Bad Company 2 با ۲.۳ میلیون فروش و کسب امتیاز متا ۸۸ به کار خود پایان داد.
داستان بازی در سال ۱۹۴۴ روایت میشود. گروهی از تکاوران ارتش آمریکا با نیروهای ژاپنی که جزیرهای را در دریای ژاپن کنترل میکنند میشوند. براساس داستان بازی تعدادی از دانشمندان ژاپنی مشغول کار روی سلاحی قدرتمند و سری هستند. ماجراجویی از این قسمت آغاز میشود و سپس با گذشت مدتی پای نیروهای اروپایی، روسیه و چین هم به بازی باز میشود. قسمت دوم از سری Bad Company داستانی به مراتب بیشتر از نسخهی اول دارد. به دنبال روایت داستان بازی به مکانهای مختلفی هم در دنیا سفر خواهیم کرد. فرم گیمپلی بازی در بخش کمپین یا تک نفره تغییرات زیادی داشته است. دلیل این تغییرات را میتوان فراهم کردن شرایطی برای روایت داستان بازی به حساب آورد.
وجود بخش داستانی گسترده سبب نشد تا بخش چند نفره و آنلاین این نسخه حذف یا کم رنگ بشود. همانند نسخههای پیشین بخش چند نفره در این عنوان وجود دارد با همان شمایلی که میشناختیم. وسایل نقلیه، کلاسهای مختلف و جزئیاتی از این دست با کمی ارتقاء نسبت به عناوین قبلی وجود دارند. در مجموع ۱۵ وسیلهی نقلیه در این بخش دیده میشود که در دسترس قرار دارند. همچنین ۴ کلاس هم دیده میشود که هرکدام از این کلاسها ویژگیهای متناسب با خودشان را داشتند. صداگذاری به خوبی در این عنوان انجام شد. انتشار بازی با روشی متفاوت از پیش انجام شد. این تفاوت با هدف بازاریابی بهتر بازی از نظر فروش و کاربردهای آن اهمال شد.
Battlefield Online
بازی Battlefield Online یک بازی رایگان آنلاین محسوب میشد که مانند همیشه توسط Neowiz Games و EA DICE ساخته شد و توسط Electronic Arts عرضه شد. این بازی یک نسخه بازسازی شده از بتلفیلد ۲ بود که متاسفانه نتوانست آنطور که باید و شاید ظاهر شود. با این حال موتور بازیسازی Battlefield Online سعی میکرد نسخهی اصلاح شدهی خوبی را از Battlefield 2142 با تغییراتی گرافیکی مثبت، بهتصویر بکشد و نزدیک به بتلفیلد ۲ شود. همانطور که گفتیم و اشاره داشتیم، این بازی توسط Neowiz Games کره جنوبی با نظارت از دارنده مجوز Electronic Arts ساخته شده است. با شروع آزمایش نسخه بتای Battlefield Online معلوم شد برخلاف Battlefield 2 پشتیبانی از ۱۰۰ بازیکن آنلاین را انجام خواهد داد. تست بتای بازی هم در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۱۰ آغاز شد و بهدلیل شکست تجاری، سرورهای بازی در ۲۱ مه ۲۰۱۳ خاموش شدند.
Battlefield Play4Free
در ادامهی بازیهای منتشر شده از این فرنچایز، DICE ایندفعه با همکاری ایزی استودیو اثری دیگر را با موتور گرافیکی Battlefield 2 توسعه داد. این موتور با اینکه نام همان نسخهی اولیه را یدک میکشید اما دقیقا همان ویژگیها را نداشت و بروزرسانی شده بود. توسعهدهندگان برای بهینه کردن طراحیهایشان تصمیم گرفتند تا تغییراتی چون افزایش کیفیت رزولوشن و جزئیات موجود در جلوههای بصری را اعمال نمایند. بازی Battlefield Play4Free به صورت بتا و همزمان با Battlefield Online در سال ۲۰۱۱ عرضه شد.
بازی از سیستم Play4Free الکترونیک آرتز بهره میبرد، درواقع همانطور که قبلتر هم گفته بودیم، این سیستم براساس گردش مالی درونبرنامهای همچون پرداختهای درون برنامهای و یا تبلیغات کار میکرد. این بازی هم مانند بیشتر بازیهای فرنچایز بتلفیلد فاقد بخش داستانی بود و تمرکز برای قسمت مولتیپلیر صرف شده بود. درمورد گیمپلی بازی هم باید گفت که ترکیبی از گیمپلی دو بازی Battlefield 2 و Bad Company 2 را در این اثر میدیدیم. بخش چند نفرهی بازی که به تنهایی در این اثر قدرت نمایی میکرد همانند قبل، از کلاسهای متنوعی که پیشتر دیده بودیم طراحی شده بود. استودیوی خالق Battlefield Play4Free بروزرسانیهای مختلفی را برای این بازی منتشر نمود. این بروزرسانیها با هدف بهبود تجربهی بازی، بروز نگهداشتن آن و همچنین برطرف کردن خطاهای موجود در بازی بود. بازی یاد شده امتیاز متا ۶۸ را از منتقدین دریافت کرد. خدمات این اثر نیز در سال ۲۰۱۵ و همزمان با Battlefield Heroes برای همیشه خاموش و به عبارتی غیر فعال شد.
Battlefield 3
طبق اطلاعاتی که در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ منتشر میشد متوجه میشدیم که دایس بر روی یک بازی بسیار مهم و سیاسی کار میکند که برای الکترونیک آرتز و آمریکا بسیار حائز اهمیت است؛ جالب است بدانید که ساخت این بازی از سال ۲۰۰۹ فراز و نشیبش را آغاز کرده بود. باتوجه به حال و هوای بسیار متفاوت این بازی، دایس و الکترونیک آرتز تصمیم گرفتند تا موتور گرافیکی قدرتمندتری را بهکار بگیرند. آنها برای ساخت این نسخه به دنبال استفاده از موتور گرافیکی فراستبیت ۲ رفتند و آن را برای توسعه این بازی بهکار گرفته و بهرهوری کردند. Battlefield 3 پس از Bad Company 2 برای پلتفرم رایانههای شخصی و کنسولهای نسل هفتمی منتشر شد. باتوجه به سرمایهگذاری و برنامهریزی دقیق دایس برای بتلفیلد ۳، بازی یاد شده در هفتهی اول انتشار موفق به فروش ۵ میلیون نسخهای شد و از لحاظ تجاری موفقیتآمیز عمل کرد.
گیمپلی بازی ترکیبی از بخش تکنفره و چند نفره بود و دایس برای جذابتر شدن گیمپلی بازی، تصمیم گرفت المانهایی که از نسخهی Bad Company حذف شده بودند را به بازی بازگرداند. در این نسخه جتهای جنگنده نیز حضور دارند و حتی میتوانیم از آن استفاده هم کنیم. بخش چند نفرهی بازی نسبت به نسخههای قبلی از ابزارهای بیشتری برخوردار بود و به نوعی دایس توانسته بود با این اثر دنیای خود را بسیار گستردهتر کند. محتواهای اضافهی بسیاری برای بازی Battlefield 3 در دسترس قرار گرفتند که بازیکنان به صورت رایگان و یا با پرداخت هزینه میتوانستند از آنها استفاده نمایند. در کنار این موارد محتویات انحصاری اضافهتری برای نسخهی پلی استیشن ۳ این اثر، در نظر گرفته شده بود.
با اینکه انتظار میرفت بازی برای نینتندو وی یو هم منتشر شود اما این اتفاق نیفتاد و حتی سازندگان اعلام کردند که از اول هم برنامهای برای این کار نداشتند. تبلیغات گستردهای از این بازی در سراسر جهان و نمایشگاهها صورت گرفت و تمام این موارد باعث شدند که بتلفیلد ۳ بهعنوان یکی از بزرگترین بازیهای ساخته شده توسط الکترونیک آرتز شناخته شود. به دلیل طراحی با جزئیاتی که Battlefield 3 در زمینه ژانر شوتر داشت موفق شد تا جوایز متعددی را هم دریافت کند؛ بیشتر این جایزهها به بخش چند نفرهی بازی داده شدند. در نهایت Battlefield 3 هم با امتیاز متا ۸۹ رایانههای شخصی، ۸۵ پلی استیشن ۳ و ۸۴ ایکس باکس ۳۶۰ به کارش پایان داد. حالت چندنفرهی Battlefield 3 این امکان را فراهم میکرد که بازیکنان یکی از چهار نقش Assault، Support، Engineer و Recon را بر عهده بگیرند. کلاس Assault روی اسلحههای تهاجمی متمرکز بود. کلاس Support بر مسلسلهای سبک و تأمین مهمات متمرکز بود و کلاس Engineer بر پشتیبانی و تخریب وسایل نقلیه متمرکز میشد و در نهایت هم کلاس Recon بر تیراندازی و شناسایی دشمنان نشانه میگرفت.
بازی Battlefield 3 بهدلیل روایت سیاسیمحورش و تجملات تحریفوار و تخیلیسازش و تخریب ساختار ایران و وجود جنگ بین ایران و آمریکا و درگیر شدن جهان، بیادب نشان دادن ایرانیان در بازی و بسیاری از موارد دیگر، ممنوع اعلام شد، البته این اتفاق در ایران ممنوع شد و آن زمان کمتر کسی میتوانست این اثر را تهیه و تجربه کند و هرکس موفق به این کار میشد، بهعنوان یک «مافیا» شناخته میشد و از کلاس کار بالایی برخوردار بود؛ در هر صورت بازیکنان ایرانی خودشان هم بازی بتلفیلد ۳ را تا حدودی تحریم کردند و به نقد ساختاریاش پرداختند.
Battlefield 4
اگر راه و رسم الکترونیک آرتز و استودیو دایس را در نظر بگیریم، یا در جنگهای جهانی حضور داشته است یا به نبردهای نزدیک-زمانی که تجربهی جنگهای غیرواقعی را القا میکنند، پرداخته است. دایس اینبار هم از اینکار دست برنداشت و بهسراغ جنگهای اتفاق نیفتاد حرکت کرد. در سال ۲۰۱۳ سازندگان بهدنبال نبردهای ۲۰۲۰ رفتند که برای ما که در سال ۲۰۲۴ مشغول زندگی کردن هستیم تقریبا گذشته محسوب میشود. اینبار با توجه به نزدیکی زمان عرضهی این اثر با انتشار کنسولهای نسل هشتمی، بتلفیلد ۴ بهعنوان یک بازی میاننسلی شناخته و عرضه شد و بهعنوان اولین اثر این مجموعه که میان نسلی به حساب میآید انتشار یافت. بازی Battlefield 4 تقریبا همان الگورتیم نسخهی سوم را دنبال میکند و در جهت و دنبالهی داستانی همان شماره نیز پیش میرود.
بازی Battlefield 4 داستان اتفاقات ۶ سال پس از نسخهی قبلی را روایت میکند. باز هم شخصیتپردازی در این بازی دیده میشود و شاید بتوانیم بتلفیلد ۴ را بهعنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخچه بتلفیلد معرفی کنیم. چیزی که تقریبا در طولانیمدت درآثار فرنچایز مورد بحث دیدهایم. بتلفیلد ۴ داستان شخصی به نام سرگنت ریکر را روایت میکند و شما را بهعنوان یک همراه خارقالعاده، در کنار او قرار میدهد. در داستان این نسخه هم نام کشورهایی که تقریبا همیشه و به جز یکی دو نسخه پای ثابت بازیهای بتلفیلد بودند به میان میآید. روسیه، چین و آمریکا مثلثی هستند که دایس و الکترونیک آرتز تقریبا در تمام بازیهایشان به آن اشاره داشتهاند. برای خلق جزئیات بیشتر بازی نیز دایس از موتور گرافیکی فراستبیت ۳ بهره برد.
نسخههای مختلفی همراه با گزینههای کاربردی متعدد برای مخاطبان در نظر گرفته شدند؛ هرکدام از این نسخهها امتیازاتی ویژه با خود به همراه داشتند. پس از انتشار Battlefield 4 کماکان و همانند بازیهای قبلی محتویات اضافه و ارزشمند از راه رسیدند. این محتویات قابل دانلود به ترتیب China Rising، Second Assault، Naval Strike، Dragon’s Teeth، Final Stand، Weapons Crate، Night Operations، Community Operations، Legacy Operations و Premium بودند. این DLCها و بستههای الحاقی به مرور و از زمان انتشار تا سال ۲۰۱۵ در دسترس قرار گرفتند. به دنبال روایت داستانهای مختلفی که به چین مرتبط بود، دولت چین این بازی را در کشورش ممنوع کرد. بازی یاد شده درنهایت با کسب امتیاز ۸۰ به سرانجام رسید. همچنین براساس اعلام الکترونیک آرتز این بازی موفق به کسب جایزهی 18th Satellite Awards شده است.
Battlefield Hardline
بازی Battlefield Hardline پس از انتشار با بازخوردهای مختلفی روبرو شد که بیشتر آنها در دستهی فیدبکهای منفی قرار میگرفتند؛ منتقدان هم ضمن انتقاد از موضوع بازی، سیستم مخفیکاری و روایت بازی، از حالت چند نفره، قابلیت دسترسی و صداپیشگی بازی نیز تعریف و تمجید کردند و صرفا به بحثهای منفی نپرداختند. بازی بتلفیلد هاردلاین آخرین اثر این مجموعه به حساب میآید که برای کنسولهای بازی پلی استیشن ۳ و ایکسباکس ۳۶۰ عرضه شده بود. همچنین این آخرین اثری بود که قبل از تعطیل شدن و شکست خوردن استودیو بازیسازی ویسرال گیمز (Visceral Games) ساخته شده بود.
داستان بازی Battlefield Hardline به طور کلی به نبرد پلیس با گروههای خلافکاری که عمدتاً مواد فروش هستند میپردازد. شما نیز در نقش نیکولاس مدوزا، یکی از مأمورین پلیس شهر بزرگ میامی به انجام مأموریت های مختلف میپردازید البته در ابتدای بازی نیکولاس به عنوان یک زندانی حضور پیدا میکند و همین موضوع باعث ایجاد سوالاتی در ذهن گیمر از قبیل دلیل دستگیری نیکولا میشوند که در طول روند جلوروی بازی، به جواب هر یک خواهید رسید. شخصیتهای تأثیر گذار دیگری نیز در داستان وجود دارند که از جمله آنها میتوان به کارگاه زن خشن و بد اخلاق Khai Minh Dao، تایسون لچفورد و مارکوس بورن اشاره کرد.
هدف داستان بازی بتلفیلد هاردلاین چگونگی پلنهای پلیسی برای دستگیری باندهای مواد مخدر است که با صحنهسازیهای مختلف میبایست به این هدف دست پیدا کنید و آنها را شکست دهید تا بتوانید از مراحل مختلف بازی عبور نمایید و در نهایت به باند اصلی برسید. بازی اولینبار در سال ۲۰۱۴ معرفی شد و همانطور که میدانید درنهایت هم در سال ۲۰۱۵ برای کنسولهای ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس وان، پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۴ و پلتفرم رایانههای شخصی منتشر شد. بازی با تمرکز بر روایت داستان جنایی ساخته شده و همانطور که انتظار میرود کات سینها، شخصیتپردازی و داستان نقش مهمی در گیمپلی بازی داشتند.
انواع مختلفی از حالتها در Battlefield Hardline وجود دارند که به عنوان نمونه میتوانیم به Blood Money، Hotwire و غیره اشاره داشته باشیم. بخش چندنفرهی Battlefield Hardline اینبار کمی کمرنگتر از قبل در این بازی دیده میشد و آنقدر پیچیده نبود که بتواند تا سالها باقی بماند اما در کلیت ماجرا خوب بود. درمجموع منتقدین به این بازی امتیاز ۷۱ از ۱۰۰ را در وبسایت متاکریتیک دادند و در پایان هم بتلفیلد هاردلاین با شکست فنی، بازاریابی و تجاری روبرو و تقریبا از تاریخ Battlefield حذف شد.
Battlefield 1
دایس مجددا تصمیم گرفت بهسراغ ساخت یک بازی در زمان جنگهای جهانی برود اما نه جنگ جهانی دوم، بلکه دایس تصمیم گرفته بود که به سمت روایتهای جنگ جهانی اول حرکت نماید که بهخودیخود جذاب بهنظر میآمد. همهچیز دستبهدست هم داده بود تا بهترین زمان برای ساخت و عرضهی بتلفیلد ۱ فراهم شود، چرا؟ چون در آن زمان به سالگرد صد سالگی اتمام جنگ جهان اول نزدیک شده بودیم و در نتیجه فرمول پرداختن به جنگ جهانی و نزدیک شدن به سالگرد، از عواملی بودند که به خوبی شرایط میدانی را برای Battlefield 1 آماده کردند. پس از انتشار، بازی موفق به فروش ۱۵ میلیون نسخهای شد.
شاید مهم باشد شاید هم مهم نباشد اما وظیفهی ما این است که بگوییم؛ بتلفیلد ۱ اولین نسخهی رسمی از فرنچایز بتلفیلد محسوب میشود که بعد از بتلفیلد ۴ به بازار عرضه شده است. بازی Battlefield 1 واقعا شروع حماسی و شجاعانهای برای این سری به حساب میآمد که با بهتصویر کشیدن حساسیتها و روایات جنگ جهانی اول، حسابی بازار ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ را درگیر خود کرده بود. اگر اوج و فرودهای بتلفیلد را در نظر بگیریم، اثر Battlefield 1 قطعا جزء تیم درخشان این خانواده خواهد بود که ساعات لذتبخش زیادی را برای مخاطبهایش به ارمغان آورده است و به زبان افتاده بود. کمپین داستانی این نسخه کمی متفاوت است و شما میتوانید با استفاده از نقشهی این کمپین، چپتر اول را انتخاب کرده و در هر چپتر داستان شخصیتی منحصربهفرد را بشنوید و ببینید؛ البته که داستان بازی تمرکز «آموزشی» دارد تا روایت «واقعی» اما در هر صورت از سرگرمی، گرافیک، اکشن و جلوههای ویژه بینظیری برخوردار است.
درواقع بخش داستانی Battlefield 1 تشکیل شده از چپترهای Storm of Steel، Through Mud and Blood، Friends in High Places، !Avanti Savoia، The Runner و Nothing is Written است که به این بازی قوت میبخشند. این ترکیب زمانیکه با بخش مولتیپلیر ترکیب میشود قدرتمندتر نیز خواهد شد و تجربهی غنیتری را به شما ارائه خواهد داد. از سوی دیگر هم برخلاف بتلفیلد هاردلاین که با بخش چندنفرهی خیلی درخشان و گستردهای ظاهر نشد، در این بازی به خوبی به آن پرداخته شده بود.
تمامی سلاحها و ابزارهای نظامی جنگ جهانی اول در بازی در دسترس هستند و میتوانید از اکثر آنها استفاده کنید. حالتها و کلاسهای مختلف هم مانند قبل است و البته با کمی بروزرسانی مثبت وجود دارند. آنچه که به وضوح در بازی دیده میشود تغییر موضع سازندگان است. بتلفیلد ۱ نقاشی از جلوههای تاریک جنگ است که به سیاهترین نقطههای آن میپردازد و اگر به این سبک تلخ علاقهمندید، حتما این اثر را تجربه کنید. در هرصورت بازی Battlefield 1 برای پلتفرم رایانههای شخصی (PC)، ایکس باکس وان و پلی استیشن ۴ منتشر شد. منتقدین به این بازی امتیاز ۸۸ از ۱۰۰ را به رایانههای شخصی، ۸۹ از ۱۰۰ را به پلی استیشن ۴ و ۸۷ از ۱۰۰ را به ایکس باکس وان دادند. همانطور که در اوایل ماجرا اشاره کردیم، این بازی شروع مسیر جدیدی برای دایس و الکترونیک آرتز به حساب میآمد که ایکاش به بهترین شکل ممکن ادامه داده میشد.
Battlefield V
دایس و الکترونیک آرتز زمانیکه دیدند بهخوبی از الگوریتم بتلفیلد ۱ جواب گرفتند، بهسراغ ساخت بتلفیلد جدید حرکت کردند که تقریبا همان الگوریتم را تکرار میکرد اما این الگوریتم، در جنگ جهانی دوم روایت میشد و برخلاف Battlefield 1 عمل میکرد که خود این مورد، از نکات بسیار حائز اهمیت این شماره محسوب میشود. همانطور که گفتیم، الگو همان الگوی شمارهی قبلی است، در نتیجه داستان بازی همان Story مختصر و بدون جزئیات بتلفیلد ۱ است که کار خاصی برای انجام ندارد. اما جلوههای بصری را میتوانیم بینظیر و فوق جذاب بدانیم که حسابی شگفتزدهمان میکنند، البته این هم همان موضوع قبلی است. اگر از آثاری که جلوههای بصری خوبی دارند لذت میبرید پیشنهاد میکنیم هیچگاه این بازی را از دست ندهید و حتما تجربهاش کنید.
سیستم رهگیری پرتو (Ray Tracing) بازی Battlefield V هم بهخوبی ظاهر میشود که جلوههای بصری بهتری را به ارمغان میآورد و بهتصویر میکشد، بهعبارتی با وجود این سیستم میتوانید متوجهی عمق واقعی نبردها شوید. از سوی دیگر هم محیط بازی بتلفیلد V بسیار پویا و زیبا طراحی شده و چشمنواز است. استفاده از این سیستم باز هم سبب میشود مناظر چشم نواز بسیاری را در میادین جنگ و محیط بازی مشاهده کنید و از آنها لذت ببرید.
همانطور که اشاره کرده بودیم، داستان بازی همانند Battlefield 1 به صورت انتخابی وجود دارد و با انتخاب هرکدام از چپترها میتوانید داستان آن را تجربه نمایید. بخش کمپین بازی متشکل از چپترهای My Country Calling ،Under No Flag ،Nordlys ،Tirailleur و The Last Tiger میشود. باز هم در این اثر تفکری که در Battlefield 1 دیده میشد را میبینیم که به تلخی جنگ و سیاهی آن میپردازد. بخش داستانی در کل چیز خاصی برای ارائه ندارد و نمیتواند آنطور که باید و شاید حداقل همانند Battlefield 1 عمل کند و ضعیف و غیرپویا ظاهر میشود؛ دلیلش هم مشخص است، تمرکز الکترونیک آرتز بر بخش «آنلاین» بوده است. در نهایت بازی بتلفیلد V باز هم اشتباه کرد و شکست تقریبا متوسطی را به الکترونیک آرتز هدیه داد و نتوانست بهخوبی نسخهی قبلی ظاهر شود. امتیاز منتقدان به بازی Battlefield V در وبسایت متاکریتیک، برای رایانههای شخصی ۸۱ از ۱۰۰، پلی استیشن ۷۳ از ۱۰۰ و ایکس باکس ۷۸ از ۱۰۰ شد و همهچیز در این متا نیز واضح است.
Battlefield 2042
دایس و الکترونیک آرتز تصمیم گرفتند باز هم به سراغ گذشتهشان بروند و از فرمولهای آیندهمحورانه استفاده کنند و بهرهوری نمایند، نتیجهی این موضوع بازی Battlefield 2042 شد. بازی بتلفیلد ۲۰۴۲ بخش داستانی را حذف کرده و تمام تمرکزش بر روی بخش آنلاین و چندنفره است. حالتهای مختلفی برای بازی کردن وجود دارد که معروفترین آنها، Conquest بوده که در نقشههای وسیع و ۱۲۸ نفره، شکل متفاوت و جذابتری گرفتهاند. همچنین Operations با نام جدید Breakthrough وجود داشته که در آن یکی از تیمها نقش مدافع را بازی کرده و تیم دیگر باید به این مواضع دفاعی حمله کرده و در طول نقشه پیشروی کند.
بازگشت به دنیای جنگهای مدرن، قدم مناسبی برای سری بازی بتلفیلد بود و در کنار نقشههای وسیع، گرافیک خیرهکننده و نبردهای همزمان ۱۲۸ نفره، ترکیب جالبی را به ارمغان آورده بودند اما این ترکیب در حالحاضر ارزشمند است و در زمان عرضه، با مشکلات و باگهای زیادی روبرو شده بود که باعث شدند سرورهای Battlefield 2042 آنطور که باید شلوغ نباشد و برای تجربهی مچهای متعدد، دقایقی را منتظر بمانید تا بازیکنها پیدایشان شوند. کمی بیشتر به جزئیات بپردازیم، نورپردازیها، جلوههای ویژه و تخریب پذیری قابلقبول محیطها با استفاده از فیزیکهای جذاب موتور بازیسازی و طراحی سازندگان، از فیچرهای بارز این بازی هستند. همچنین عوامل محیطی مانند آبوهوا، طوفان، گردباد و یا طوفانهای شنی نیز در نقشهها حضور دارند و هر کدام به شیوهای متفاوت در نبرد تأثیرگذار خواهند بود. بازیکنام مانند تمامی بازیهای قبل، به طیف گستردهای از انواع وسایل نقلیه نظامی مانند تانک و هواپیمای جت دسترسی دارند و میتوانند بهسرعت سرگرم شوند.
در نهایت بازی Battlefield 2042 سعی داشت همان کار بتلفیلد ۴ را تکرار کند اما از کلیات آن پیروی نماید و بخش داستانی خاصی را پوشش ندهد؛ با این حال این بازی تقریبا فرود کرد و نتوانست بهخوبی ظاهر شود. در پایان باید بگوییم که بازی Battlefield 2042 بهعنوان آخرین بازی ساخته شده در این مجموعه، متاکریتیک ۶۱ از ۱۰۰ را در کنسولهای بازی ایکسباکس سری اس/ایکس، نمرهی ۶۳ از ۱۰۰ را در پلی استیشن ۵ و متای ۶۸ از ۱۰۰ را در پلتفرم رایانههای شخصی، کسب و دریافت کرد که این نمرات نشاندهندهی ضعفهای بزرگ این بازی هستند.
در این مطلب سعی کردیم تاریخچه سری بازیهای Battlefield را بررسی کنیم و امیدواریم در سالهای آینده و حداقل در اواخر نسل نهم بازیهای ویدیویی، شاهد عرضهی بازیهای خوبی از این مجموعه باشیم که بتوانند مانند گذشته غرورآفرینی کرده و دل طرفداران این فرنچایز را شاد کنند و باز هم شاهد رقابت جذاب و خارقالعادهای بین کالاف دیوتی و بتلفیلد باشیم.
بهنظر شما بهترین بازی بتلفیلد کدام نسخه است؟ نظرتان را با ما و دیگر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.
نظرات