انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

بهترین انیمیشن‌ ده سال اخیر از نظر تحریریه بازار

در دهه‌ای که گذشت، انیمیشن دیگر نه فقط یک قالب کودک‌پسند، بلکه یکی از خلاقانه‌ترین و پیشروترین شکل‌های روایت در سینمای جهان بود. آثاری که مرز بین سرگرمی صرف و تأمل را شکستند، ما را به خنده انداختند، به گریه انداختند، و گاه حیرت‌زده کردند. انیمیشن‌ها در این سال‌ها با زبان بصری خیره‌کننده، داستان‌هایی جسورانه و دغدغه‌مند را روایت کردند؛ از بحران‌های خانوادگی و روانی گرفته تا پرسش‌های فلسفی درباره هویت و معنا.

در تحریریه‌ی بازار تصمیم گرفتیم نگاهی شخصی‌تر و انسانی‌تر به این مسیر پرماجرا داشته باشیم. هر یک از اعضای تیم، انیمیشنی را که در این ده سال بیش از همه برایشان معنا داشت انتخاب کردند؛ نه لزوماً تحسین‌شده‌ترین یا پرجایزه‌ترین، بلکه انیمیشنی که بیشترین تأثیر را گذاشت، یا به جایی از زندگی‌مان را نور انداخت.

این فهرست، ترکیبی‌ست از سلیقه‌ها، خاطرات و درک‌های فردی از یک مدیوم بی‌انتها. دعوتتان می‌کنیم که با ما همراه شوید، به سفری در جهان خیال و تصویر؛ از چشم‌های ما.

انیمیشن Spider-Man: Across the Spider-Verse | مرد عنکبوتی: آن سوی دنیای عنکبوتی

انیمیشن‌هایی مثل Inside Out ،The Wild Robot و Soul به موضوعات مهمی می‌پردازن، ولی اگر ملاک سرگرم‌کننده بودن و ارائه تجربه‌ای دیوانه‌وار باشه، بهترین انیمیشن ۱۰ سال اخیر Spider-Man: Across the Spider-Verse هست. این تجربه بی‌نظیر که جزئیات زیادی از اسپایدر-ورس و مبارزات هیجان‌انگیزی رو با سرعت بالا نمایش می‌ده، برای عاشقان انیمیشن و ژانر ابر‌قهرمانی گزینه‌ای واجب محسوب می‌شه. اسپایدرمن: در میان دنیای عنکبوتی با سبک طراحی خاص و تماشاییش، مایلز مورالس رو در ماجراجویی قرار می‌ده که به واسطه اون معنای قهرمان بودن به چالش کشیده می‌شه. با این که داستان مایلز به آخر نرسیده و باید منتظر انیمیشن سوم باشیم، ولی Spider-Man: Across the Spider-Verse رو می‌شه به عنوان تجربه‌ای مستقل تماشا کرد و لذت برد.

  • صادق شجاعی

انیمیشن Coco – کوکو

انیمیشن کوکو 2

گرچه کوکو بهترین انیمیشن زندگی من نیست، ولی در بین انیمیشن‌های ده سال اخیر، هیچ‌کدوم مثل Coco نتونستن هم‌زمان هم چشمامو خیره کنن، هم اشکم رو دربیارن. پیکسار با ساختن این انیمیشن نشون داد چقدر خوب می‌تونه درباره مفاهیم عمیقی مثل مرگ، خاطره، و هویت حرف بزنه، بدون این‌که از جذابیت داستانش کم بشه. کوکو قصه‌ی پسری موزیسین به اسم میگل رو تعریف می‌کنه که به دنیای مردگان سفر می‌کنه تا گذشته‌ی خانوادگی‌اش رو کشف کنه. این سفر نه فقط پر از رنگ و موسیقی و لحظه‌های بامزه‌ست، بلکه در نهایت به تأملی عمیق درباره پیوندهای خانوادگی، خاطره و فراموشی می‌رسه. طراحی بصری فیلم به شکل خیره‌کننده‌ای پرجزئیاته و موسیقی‌اش( به‌ویژه قطعه‌ی «Remember Me») مستقیم می‌ره توی قلب آدم. برای من Coco فقط یک انیمیشن سرگرم‌کننده نیست؛ یادآور اینه که خاطرات عزیزان از دست‌رفته همیشه با ما می‌مونن، اگر فراموششون نکنیم.

  • هومن حسنی

انیمیشن Monsters University | دانشگاه هیولاها

بهترین انیمیشن

اگر می‌تونستم صددرصد انیمیشن «مرد عنکبوتی: آن‌سوی دنیای عنکبوتی» رو به‌عنوان «بهترین انیمیشنی» که تماشا کردم، انتخاب می‌کردم اما چون این اثر قبل‌تر برداشته شده، مجبورم که محصول دیگه‌ای رو به شما معرفی کنم؛ این محصول چیزی نیست جز کارخانه‌ی هیولاها البته نسخه‌ی دومش یعنی دانشگاه هیولاها. توی مانسترز یونیورسیتی، ما به سفر ماجراجویانه‌ی جدیدی از این فرنچایز می‌ریم و با دوران جوانیِ کرکترهای محبوبِ بچگی‌مون آشنا می‌شیم؛ شخصیت‌هایی که هرکدوم معنی و مفهوم خاصی رو به ما می‌رسوندن و به‌نظرم با این نسخه، تکمیل‌شون می‌کنن. انیمیشن «دانشگاه هیولاها» به مسائل دوستی و اهمیت فداکاری می‌پردازه و به‌نظرم خیلی مهمه که فراتر از یک اثر سرگرمی‌محور بهش نگاه کنیم و تو عمقِ جزئیاتیش فرو بریم. یادمونم نره که رنگ زرد و قرمز و آبی، همشون زیبان و باهم دیگه قاطی‌شون نکنیم.

  • علیرضا خسروی

انیمیشن Toy Story 4 | داستان اسباب بازی ۴

بهترین انیمیشن ذه سال اخیر

بازگشت داستان اسباب‌بازی بعد حدود یک دهه واقعا اتفاق فوق‌العاده‌ای بود و ما دهه هفتادی‌ها رو حسابی به وجد آورد. در زمان اکران Toy Story 4 قرار بود این انیمیشن آخرین قسمت مجموعه باشه و داستان وودی رو به ایستگاه پایانی برسونه. برای همین بار عاطفی قسمت چهارم خیلی زیاد بود و کلی اتفاق هیجان‌انگیز و شخصیت‌های دوست‌داشتنی (مثل فورکی و دوک کابوم) رو دیدیم. در هر صورت داستان اسباب‌بازی ۴ برای من بهترین انیمیشن دهه اخیر به حساب میاد و در همین حین مشتاقم ببینم پیکسار با قسمت پنجم سری چیکار میکنه.

  • محمدجواد مبین‌زاده

انیمیشن Mune: Guardian of the Moon | میون: نگهبان ماه

میون یکی از بهترین انیمیشن‌های ده سال اخیر

هر چی از زیباییش بگم کمه!
تصور کن یه دنیایی وجود داره که توش خورشید و ماه هر کدوم یه نگهبان دارن. حالا اگه این نگهبان‌ها یهو عوض بشن و یه موجود کوچولو و دست‌وپاچلفتی مثل میون، که بیشتر به بازیگوشی علاقه‌منده تا مسئولیت‌پذیری، بشه نگهبان ماه، چی می‌شه؟ دقیقاً همین اتفاق توی انیمیشن میون: نگهبان ماه (Mune: Guardian of the Moon) می‌افته و یه ماجرای شیرین و پر از خیال‌پردازی رو رقم می‌زنه. من واقعاً از دیدن این انیمیشن لذت بردم. اول از همه، باید بگم که از نظر بصری و طراحی دنیای میون محشره! رنگ‌ها انقدر زنده و چشم‌نوازن که حس می‌کنی وارد یه تابلوی نقاشی شدی. موجودات عجیب و غریب و بامزه‌ای توش هستن که هر کدوم شخصیت خودشون رو دارن و واقعاً خلاقانه طراحی شدن. منظره‌هاش هم نفس‌گیره، از جنگل‌های زیبا گرفته تا سرزمین‌های تاریک و مرموز، همگی توی این اثر به زیبایی نشون داده شدن.
داستانش هم خیلی قشنگه. میون با اینکه اولش برای نگهبانی ماه انتخاب میشه و خب، یه جورایی خرابکاری هم ازش سر می‌زنه و ماه رو گم می‌کنه، اما کم‌کم یاد می‌گیره مسئولیت‌پذیر باشه و برای محافظت از دنیای خودش بجنگه. این سفرش برای پیدا کردن ماه و برگردوندن تعادل به دنیا، پر از لحظه‌های خنده‌دار، هیجان‌انگیز و حتی گاهی غمگین‌کننده است. کنار میون، یه نگهبان خورشید مغرور به اسم سووان و یه دختر به اسم گلیم هم هستن که همگی با هم تیمی دوست‌داشتنی رو تشکیل میدن. رابطه بین این سه تا شخصیت خیلی خوب شکل گرفته و آدم دلش می‌خواد واقعا همچین رفاقتی داشته باشه.
چیزی که اثر انیمیشنی میون رو خاص می‌کنه، پیام‌های عمیق‌ترشه. این انیمیشن درباره پیدا کردن جایگاه خود تو دنیا، اهمیت همکاری و دوستی، و اینکه حتی یه اشتباه بزرگ هم می‌تونه نقطه شروع یه تغییر بزرگ باشه، حرف می‌زنه. اون مفهوم تقابل بین نور و تاریکی، و اهمیت تعادل بین این دوتا رو هم خیلی قشنگ به تصویر می‌کشه. در کل پیشنهاد می‌کنم این انیمیشن رو تماشا کنین!

  • عباس حسینی

انیمیشن Klaus | کلاوس

کلاوس، از لیست 10 انیمیشن برتر که پرفکت نیستند

در هیاهوی انیمیشن‌های یک‌شکل و تکراریِ سال‌های اخیر، Klaus همان نسیم تازه‌ای‌ست که یادمان می‌آورد انیمیشن می‌تواند هم زیبا باشد، هم خلاقانه و هم عمیق. این اثر شگفت‌انگیز از سرخیو پابلوس، نه‌فقط بازآفرینی اسطوره‌ای کهن، بلکه یکی از هنرمندانه‌ترین روایت‌های معاصر درباره‌ی تحول، همدلی و نیکی است. به‌گمان من، Klaus شایسته‌ترین انتخاب برای عنوان «بهترین انیمیشن یک دهه‌ی اخیر» است؛ چرا که با سادگی شاعرانه‌اش، دنیایی را می‌سازد که هم چشم را می‌نوازد و هم دل را گرم می‌کند.
فیلم با جسارت، به‌جای روایت یک قهرمان همیشگی، سرگذشت یک ضدقهرمان را آغاز می‌کند: جسپر، پسر لوس و بی‌مسئولیتی که به‌اجبار به جایی دورافتاده فرستاده می‌شود؛ شهری خاکستری، غم‌زده و سرد به نام اسمیرنزبرگ. اما در دل این سرمای رنگ‌باخته، جرقه‌ای از نور پنهان است: مردی تنها، ساکت و قوی‌هیکل به نام کلاوس، که گذشته‌ای سنگین دارد و قلبی مهربان‌تر از آنچه ظاهرش نشان می‌دهد. تعامل میان این دو شخصیت، بذرهای داستانی را می‌کارد که در نهایت، به شکوفه‌های امید، دوستی و ایثار بدل می‌شوند.
Klaus در بعد بصری، شاهکاری بی‌نظیر است. گرچه به‌صورت دیجیتال ساخته شده، اما بافت‌ها، سایه‌ها و ترکیب‌بندی قاب‌ها آن‌چنان با ظرافت طراحی شده‌اند که گویی با دستان نقاشی چیره‌دست بر کاغذ آمده‌اند. انیمیشن، یادآور شکوه فراموش‌شده‌ی دوران طلایی دیزنی‌ست، با رگه‌هایی از تصویرسازی کتاب‌های داستان قرن نوزدهم. هر فریم از فیلم، چون تابلویی مستقل، شایسته‌ی مکث و تحسین است.
آنچه Klaus را از دیگر آثار مشابه متمایز می‌کند، توانایی‌اش در ترکیب شوخ‌طبعی کودکانه با احساساتی صادقانه و بزرگسالانه است. در پس خنده‌ها، حرکات کارتونی و شوخی‌های گاه تلخ، پیامی ساده اما پرقدرت پنهان است: «یک عمل مهربانانه، همیشه عمل مهربانانه‌ی دیگری را به دنبال خواهد داشت.» این جمله‌ که به‌سان تکرارِ یک مانترا در فیلم جاری‌ست، نه‌تنها پیام مرکزی داستان، بلکه یادآوری عمیقی از تاثیر زنجیروار نیکی‌ست، در دنیایی که بیش از هر چیز به آن نیاز دارد.
در جهانی که خلاقیت در انیمیشن در چنگال فرمول‌های تجاری گرفتار شده، Klaus همان هدیه‌ی غیرمنتظره‌ای‌ست که قلب بیننده را از نو گرم می‌کند؛ روایتی زمستانی که در سرمایش، آتشِ مهربانی روشن است.

  • عارف حسین‌پور

انیمیشن Soul – روح

انیمیشن روح یا Soul در سال ۲۰۲۰ یکی از تحسین‌شده‌ترین فیلم‌ها بود

پیکسار همیشه می‌تواند ساده‌ترین داستان‌های دنیا را آنقدر با ظرافت و احساسات تعریف کند کند که پس از شنیدن آن‌ها، مدت‌ها جایگاه ویژه‌ای برای آن در گوشه ذهنتان در نظر بگیرید و بودن این جایگاه دل خوش کنید. انیمیشن Soul که در سال ۲۰۲۰ اکران شد، نقطه تبلور روایت داستان‌های ساده با تاثیراتی ماندگار است. این انیمیشن آهسته گام بر می‌دارد و مانند سایر آثار بزرگ پیکسار مفاهیمش را در صورت مخاطب فریاد نمی‌زند. در عوض، مخاطب را سوار قطاری می‌کند که زیبایی‌هایی و زشتی‌های زندگی را در طی رسیدن به مقصدی مشخص یعنی مرگ، نشان می‌دهد.
شخصیت اصلی داستان یک موزیسین میان سال سیاه‌پوست به اسم جو گاردنر است که خود را در دنیای امن خود زندانی کرده. شاید این دنیای امن زیاد کریه نباشد، اما بدون شک اجازه تماشای زیبایی‌های بیرون را نمی‌دهد. منتها یک اتفاق غیرمنتظره باعث می‌شود این حریم امن نابود شود: تجربه‌ای نزدیک به مرگ. جو گاردنر همیشه زندگی آرامی داشت، اما مردن برای چندین و چند ساعت، باعث شد او بیش‌تر از هر زمانی قدر سفر کوتاهی به اسم زندگی را بداند و همان‌طور که در خود انیمیشن می‌بینیم، حتی از زیبایی سقوط یک برگ ساده و خشک از روی شاخه‌های زنده درخت، غافل نشود.

  • ارحام ادبخواه

نکته‌ای که بهتر است با شما در میان بگذارم این است که قرار بود هر کس انیمیشنی منحصربه‌فرد انتخاب کند، ولی جالب اینجاست انیمیشن Spider-Man: Across the Spider-Verse | مرد عنکبوتی: آن سوی دنیای عنکبوتی از طرف چهار نویسنده‌ی ما انتخاب شده بود. همین، نظر شما در مورد بهترین انیمیشن سینمایی ده سال گذشته چیست؟ آیا انتخاب شما مثل اعضای تیم مجله بازار بوده یا آثار دیگری را در نظر دارید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

منبع: مجله بازار


دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا ‪@alirexzam‬

دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها