۱۰ انیمه برتر برای کسانی که نمیتوانند منتظر فصل دوم کایجو شماره ۸ بمانند
داستان پرماجرای کافکا هیبینو، به عنوان قهرمانی که در ظاهر ناتوان به نظر میرسد، به گونهای با مخاطبان ارتباط برقرار کرده که تمدید این انیمه برای فصل دوم امری اجتنابناپذیر بود. پس از موفقیت چشمگیر آن به عنوان یکی از برجستهترین انیمههای سال ۲۰۲۴، کایجو شماره ۸ (Kaiju No. 8) برای فصل دوم در تابستان ۲۰۲۵ بازمیگردد؛ فصلی که با شور و شوق فراوان از سوی هواداران انتظار میرود. اکنون که فصل بهار همچنان در جریان است، بازنگری به انیمههایی که حالوهوایی مشابه با ایدهها و روایت این اثر دارند، خالی از لطف نیست.
در دنیای انیمه، آثار بسیاری وجود دارند که محورشان نبرد با موجودات هیولایی و قهرمانانی است که برای نجات بشر جان خود را به خطر میاندازند. با این حال، طرفداران کایجو شماره ۸ علاقه به انتخاب داستانهایی با حسوحالی مشابه پیدا کردهاند. خوشبختانه، برخی انیمهها با وجود تفاوت در ساختار یا ایده اولیه، همان جادوی خاص این اثر را دارند و میتوانند برای هوادارانی که بیصبرانه در انتظار فصل دوم هستند، جایگزینی درخور باشند.
عناصر فانتزی تاریک قاتل گابلین (Goblin Slayer) شایان توجه هستند
قاتل گابلین، یکی از انیمههای اکشن کمتر دیدهشدهای است که اغلب در فهرست انیمههای فانتزی تاریک و خوشساخت، نادیده گرفته میشود. با وجود تفاوت قابلتوجه در دنیاسازی این اثر نسبت به کایجو شماره ۸، هر دو انیمه فضای تیره و ناامیدکنندهای را به نمایش میگذارند؛ فضایی که در آن قهرمانان با دشمنانی بسیار قدرتمندتر از خود روبهرو هستند.
برخلاف تمرکز کایجو شماره ۸ بر یک ساختار سازمانیافته نظامی، قاتل گابلین بر گروهی از شکارچیان مستقل متمرکز است که مأموریت دارند با گابلینهای مهاجم مبارزه کنند. اگرچه ساختار داستانی آنها شباهتهایی دارد، اما قاتل گابلین از نظر لحن، بسیار خشنتر و پر از صحنههای خونین است. خشونت در این انیمه نهتنها ابزار روایت، بلکه عاملی برای القای خطر و تنش است؛ چیزی که در کایجو شماره ۸ با لحنی ملایمتر و کنترلشدهتر ارائه میشود.
داندادان (Dandadan) یک انیمه ماوراءالطبیعه سرگرمکننده است
انیمه داندادان با آشوب طنزآمیز و اکشن پرجنبوجوش خود توانست در کنار کایجو شماره ۸ جایگاهی ویژه برای خود بیابد. گرچه این دو اثر در میزان طنزپردازی تفاوتهایی دارند، اما از نظر احساسات عمیق و شخصیتهای همدلانه، بهویژه اوکارون، اشتراکاتی دارند. اوکارون مانند کافکا بهطور ناخواسته قدرتهایی به دست میآورد که با عوارض جانبی همراه هستند. هر دو شخصیت، با وجود ضعف ظاهری، انگیزهای نیرومند برای محافظت از زنان مورد علاقهشان دارند و همین آنها را به قهرمانانی دوستداشتنی تبدیل میکند.
با اینکه در نگاه اول شباهتهای میان داندادان و کایجو شماره ۸ چندان مشخص نیست، عناصر مشترکی همچون نبردهای هیجانانگیز، موجودات فرازمینی و لحظات عاشقانه در هر دو به چشم میخورند. این انیمهها در بهار ۲۰۲۵ با فصل دوم خود بازمیگردند و فرصت کمنظیری را فراهم میآورند تا طرفداران در ماجراهای سرگرمکنندهای که ترکیبی از طنز و تنش هستند، غرق شوند.
انیمه برج خدا (The Tower of God) حاوی اشارات سیاسی قابل توجهی است
گرچه انیمه برج خدا از لحاظ مضمون تفاوت زیادی با کایجو شماره ۸ دارد، اما نمیتوان از آن به عنوان جایگزینی مناسب در دوران انتظار طرفداران چشمپوشی کرد. این انیمه فاقد هیولاهای عظیم یا جنگجویان فداکار است، اما فضایی وهمآلود و سنگین دارد که مخاطب را درگیر میکند. در جهانی پر از فساد و انزوا، سقوط ساختارهای موجود قریبالوقوع است.
در برج خدا، پسری سادهدل به نام بام برای یافتن دوستش تصمیم به صعود از برج میگیرد و وارد مسیری پرخطر میشود. سفر او پر از خیانت، نبردهای درونی و تهدیدهای مرموز است که کل دنیای او را دگرگون میکند. اگرچه ممکن است این انیمه از لحاظ سرعت روایت برای برخی کند به نظر برسد، اما تعمق در ساختارهای سیاسی و لایههای دراماتیک آن ارزش تماشا را دارد.
انیمه حمله به غول (Attack on Titan) از لحاظ مضمونی با کایجو شماره ۸ همخوانی دارد
اگرچه اتک آن تایتان و کایجو شماره ۸ از نظر حالوهوا تفاوتهایی دارند، اما اشتراک بنیادین آنها در پرداختن به مضمون سلطه هیولاها، غیرقابلانکار است. انیمه حمله به تایتان به عنوان یکی از برترین انیمههای شونن تاریخ، حتی با نبود جنبههای طنزآمیز یا فضای مدرن کایجو شماره ۸، همچنان ارزش احساسی یکسانی را منتقل میکند. هر دو شخصیت اصلی، یعنی ارن یگر و کافکا هیبینو، با انگیزه محافظت از عزیزانشان و نابودی دشمنان غیرانسانی پا به میدان گذاشتند.
با پیشروی داستان، هم ارن و هم کافکا به همان موجوداتی تبدیل میشوند که از آنها نفرت داشتند. ارن با تبدیل شدن به تایتان مهاجم، در ابتدا نیت خیر داشت و میخواست مردمش را نجات دهد، اما در نهایت، قدرت بیشازحد او را به سراشیبی تاریکی کشاند. سرگذشت ارن به عنوان نمونهای از فداکاری و تباهی تدریجی، میتواند در دوران انتظار طرفداران برای آشکار شدن راز تبدیل کافکا به یک کایجو، تجربهای تلخ اما عمیق باشد.
فصل آینده انیمه جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) مسیر داستان را تغییر خواهد داد
درست است که در جوجوتسو کایسن خبری از هیولاهای عظیمالجثه نیست، اما مضمون قهرمان کماهمیتانگاشتهشده در این انیمه، همان تاثیر احساسی را منتقل میکند که در کایجو شماره ۸ یافت میشود. این اثر به عنوان یکی از برجستهترین انیمههای شونن معاصر، اقتباسی موفق از مانگایی غنی و پرجزئیات است که قوسهای داستانی آن با دقت ترسیم شدهاند. یوجی ایتادوری، پس از بلعیدن انگشت سوکونا، قدرتمندترین جادوگر تاریخ، زیر نظر دبیرستان جوجوتسو و گوجو ساتورو قرار میگیرد تا کنترل نیروی خطرناک درونش را بیاموزد.
یوجی، مانند کافکا، تنها به عنوان ابزاری برای مهار تهدیدی بزرگ دیده میشود؛ موجودی که اگر نتواند نیروی درون خود را کنترل کند، باید نابود شود. فصل دوم این انیمه با پرداختن به آرک حادثه شیبویا، یکی از تلخترین و تعیینکنندهترین فصلهای داستان را روایت کرد که با از دست رفتن شخصیتهای کلیدی، از جمله مهر و موم شدن گوجو، همراه بود. همانطور که نیروی دفاع در کایجو شماره ۸ با خطرهای بیسابقهای روبهرو است، جامعه جادوگران در جوجوتسو کایسن نیز به آستانه بحران رسیده و باید با تاریکیای مقابله کند که چهره واقعی خود را نشان داده است.
سولو لولینگ (Solo Leveling) به سرعت عرصه انیمه را تحت سلطه خود درآورده است
در میان آثار اخیر که مضمون قهرمان ناتوان را به شکلی اغراقشده و تماشایی به تصویر کشیدهاند، سولو لولینگ بدون شک جایگاهی ویژه دارد. این انیمه که اقتباسی موفق از یکی از محبوبترین وبتونهاست، با بهرهگیری آگاهانه از کلیشههای رایج انیمههای شونن، محبوبیتی چشمگیر بهدست آورد. سونگ جینوو و کافکا هیبینو اشتراکهای جالب توجهی دارند: هر دو در ابتدای داستان ضعیفترین عضو گروه خود شناخته میشوند و هنگامی که در آستانه مرگ قرار میگیرند، قدرتی بیسابقه را در درون خود کشف میکنند که زندگیشان را دگرگون میکند.
با وجود تفاوتهای آشکار در حالوهوای کلی دو اثر، هواداران کایجو شماره ۸ به راحتی میتوانند با فضای پرهیولای سولو لولینگ ارتباط برقرار کنند؛ دنیایی که مانند داستان کافکا، زیر نظر سازمانی تخصصی محافظت میشود. سیستمهای قدرت، تهدیدهای مرگبار و تحول شخصیتی قهرمان، در هر دو اثر حضوری پررنگ دارند. تا زمانی که طرفداران منتظر بازگشت نیروی دفاع هستند، تماشای سولو لولینگ با دو فصل پخششدهاش میتواند جای خالی یک داستان هیولامحور پرتنش و پرتحول را پر کند.
انیمه نیروی آتش (Fire Force) به خوبی عناصر بنیادین کایجو شماره ۸ را بازتاب میدهد
در انیمه نیروی آتش، همانند کایجو شماره ۸، داستان در دنیایی آخرالزمانی شکل میگیرد که در آن موجوداتی هیولایی، این بار به نام اینفرنال، تهدیدی جدی برای بشریت محسوب میشوند. اگر این موجودات مهار و پاکسازی نشوند، میتوانند برای نسلها آتش و ویرانی به همراه آورند. در پاسخ به این بحران، سازمانی رسمی و تخصصی به نام نیروی آتش شکل میگیرد که با کمک اعضای دارای تواناییهای ویژه، وظیفه مقابله با این خطرات و حفظ آرامش جوامع انسانی را بر عهده دارد. این شباهت ساختاری، نیروی آتش را به گزینهای مناسب برای علاقهمندان به کایجو شماره ۸ تبدیل کرده است.
شخصیت اصلی داستان، شینرا، مانند کافکا هیبینو، با قدرتی رازآلود در وجودش روبهرو است که نمیتواند آزادانه آن را با دیگران در میان بگذارد. هر دو قهرمان باید با تواناییهایی که در ابتدا ناشناخته یا خطرناک جلوه میکنند، کنار بیایند و به مرور، جایگاه واقعی خود در مبارزهای بزرگتر را پیدا کنند. اگرچه تفاوتهایی در لحن و سبک وجود دارد، اما روند رشد شخصیت و تدریجی بودن تحول آن، در نیروی آتش پررنگتر جلوه میکند، بهویژه اکنون که فصل سوم آن در حال پخش است و داستان وارد مرحلهای تازه و پرفراز و نشیب شده است.
قهرمان انیمه شبدر سیاه (Black Clover) به اندازه کافکا هیبینو دستکم گرفته شده است
در دنیای شبدر سیاه، جادو حرف اول را میزند و نبود آن، معادل با طرد شدن از جامعه است. آستا، شخصیت اصلی داستان، بدون هیچ توانایی جادویی به دنیا آمده و در جهانی که همهچیز حول محور قدرتهای فراطبیعی میچرخد، چنین وضعیتی چیزی کم از یک نفرین ندارد. با این حال، او همچون کافکا هیبینو، تسلیم سرنوشت خود نمیشود و با تمرینات مداوم، بدن خود را به اوج آمادگی رسانده و در نهایت، قدرتی مرموز به دست میآورد که او را در برابر جادو مقاوم میکند.
سفر آستا برای رسیدن به رؤیایش، یعنی تبدیل شدن به پادشاه جادوگران، سفری پر از چالش و ماموریتهای مرگبار است. مانند کافکا، او نیز همواره با تردیدهای درونی، ضعفهای بیرونی و نگاه سنگین جامعه روبهروست؛ اما هرگز انگیزه و عطش اثبات تواناییهایش را از دست نمیدهد. هر دو شخصیت در تلاش هستند تا نشان دهند که حتی بدون داشتن شرایط ایدهآل، میتوانند به قویترین نسخه از خودشان تبدیل شوند.
انیمه ماشه جهان (World Trigger) شباهتهای عجیبی با کایجو شماره ۸ دارد
در نگاه اول، شاید شباهت میان انیمه ماشه جهان و کایجو شماره ۸ آشکار نباشد، اما این دو اثر در روایت عناصر بنیادین خود به طرز شگفتانگیزی همسو هستند. در انیمه ماشه جهان، حمله ناگهانی موجوداتی از بعدی دیگر، بشریت را در معرض خطر نابودی قرار میدهد. اما انسانها، با اتکا به تکنولوژی پیشرفته و پرورش نیروهایی ویژه در سازمانی تحت نظارت، در برابر این تهدید ایستادگی میکنند. این فضای اضطرابآلود و سازمانمحور، بهشدت یادآور ساختار دفاعی کایجو شماره ۸ است.
اوسامو، برخلاف کافکا، از قدرت خارقالعادهای برخوردار نیست، اما بهواسطه دانش تاکتیکی و مهارتهای تحلیلیاش در نبرد، نقش مهمی ایفا میکند. این ویژگی، شباهت خاصی به تلاشهای کافکا برای جبران ناتوانیهایش دارد. هر دو شخصیت با وجود جایگاه پایین اولیهشان، به قهرمانانی تبدیل میشوند که شایسته اعتماد دیگران هستند. کیفیت بالای سکانسهای اکشن، طراحی بصری چشمنواز و ساخت دنیایی منسجم، انیمه ماشه جهان را به انتخابی درخور برای هواداران کایجو شماره ۸ بدل کرده است.
انیمه جنگیر آبی (Blue Exorcist) و معرفی قهرمانی تبدیل شده به همان موجودی که قرار است با آن مبارزه کند
در جنگیر آبی، رین اوکومورا در حالی متوجه میشود پسر شیطان است که از همان آغاز، هدفی جز نابودی شیاطین نداشته. پس از مرگ پدرخواندهاش به دست شیطان، او تصمیم میگیرد به یک آکادمی ویژه بپیوندد تا جنگیر شود و با ریشه خود مبارزه کند. این تقابل درونی میان ماهیت و هدف، بهوضوح شباهتی تمثیلی با داستان کافکا دارد که او نیز با وجود تبدیل شدن به یک کایجو، مامور دفاع در برابر همین موجودات میشود.
هر دو اثر حول سازمانهایی رسمی میچرخند که مسئولیت مهار تهدیدهای فراطبیعی را برعهده دارند. در این میان، اکشن سریع، برخوردهای عاطفی و رشد تدریجی قهرمانانی با سرنوشت متضاد، بیننده را با موقعیتهایی مشابه روبهرو میکند. اگرچه جنگیر آبی بیشتر در قلمرو فانتزی قرار دارد، اما از نظر احساسی و مفهومی، به اندازه کایجو شماره ۸ تأثیرگذار است و ارتباطی عمیق میان مخاطب و شخصیت اصلی خود ایجاد میکند.
شما چه انیمه های دیگری را پیشنهاد می دهید که به زیبایی و جذابیت انیمه کایجو شماره ۸ باشند؟ نظر خود را برای ما کامنت کنید!
منبع: CBR
عجیبترین یوتیوبرهای ایرانی! میزگیم با لیل شایان و ویبهد @WeebHead
دان دادان رو ببینید که منتظر اون هم باشید 🤣
حق