انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

۱۰ فیلم فانتزی تماشایی که جایگزین عالی برای هری پاتر هستند

خیلی کم پیش آمده که یک مجموعه فانتزی به اندازه‌ی هری پاتر بر فرهنگ عامه تأثیر بگذارد. برای بسیاری از ما، هاگوارتز دروازه‌ی ورود به دنیای جادو بود؛ جایی پر از ورد و افسون، موجودات افسانه‌ای و نوری گرم از قلعه‌ای که وعده‌ی ماجراجویی می‌داد. اما دنیای جادو از هری شروع نشد و با او هم تمام نمی‌شود. سال‌ها پیش از آنکه پسری با جای زخم صاعقه روی پیشانی‌اش سوار قطار هاگوارتز شود، فیلم‌سازان در سراسر دنیا مشغول ساخت جهان‌هایی خیالی، شگفت‌انگیز و گاه عجیب بودند؛ دنیاهایی که مسیر سینمای فانتزی را شکل دادند. از آن زمان تاکنون هم خالقان تازه‌ای پیدا شده‌اند که با تخیل و جسارت خود، جادوی این ژانر را زنده نگه داشته‌اند؛ حتی گاهی در قالب‌هایی احساسی‌تر، خلاقانه‌تر یا عمیق‌تر از آنچه در فیلم‌های هری پاتر دیدیم.

ویژگی شگفت‌انگیز این فیلم‌های فانتزی، تنوعشان است. بعضی در تاریکی و فضای گوتیک قصه‌های پریان غرق می‌شوند، برخی دیگر با طنز و خیال‌پردازی سراغ دنیایی رنگارنگ‌تر می‌روند و گروهی هم اسطوره‌های کاملاً تازه‌ای خلق می‌کنند. شاید هیچ‌کدامشان به اندازه‌ی هری پاتر مجموعه‌ای بزرگ و پرطرفدار نساخته باشند، اما هرکدام جهانی دارند که می‌شود در آن گم شد و از واقعیت فاصله گرفت. این داستان‌ها یادمان می‌اندازند که فانتزی فقط یک فرمول تکراری نیست؛ بلکه احساسی است که وقتی دنیای معمولی در برابر چشمانت به چیزی جادویی تبدیل می‌شود، در قلبت بیدار می‌شود. از کلاسیک‌های فراموش‌نشدنی تا جواهرهای خلاقانه‌ی امروز، در ادامه با ده فیلم فانتزی آشنا می‌شویم که به‌اندازه‌ی ماجراجویی‌های هری ارزش تماشا دارند؛ فیلم‌هایی عجیب، زیبا، گاهی ترسناک و همیشه سرشار از جادو.

۱۰. Legend ۱۹۸۵

تام کروز در نبردی اسطوره‌ای با تاریکی جاودانه؛ جایی میان افسانه و رؤیا.

تام کروز در نبردی اسطوره‌ای با تاریکی جاودانه؛ جایی میان افسانه و رؤیا.

فیلم افسانه به کارگردانی ریدلی اسکات، عصاره‌ی خالص اسطوره است. داستانی ساده دارد: قهرمانی جوان با بازی تام کروز باید شاهزاده‌ای را نجات دهد و ارباب تاریکی با بازی تیم کاری را شکست دهد تا دنیا را از شب ابدی نجات بخشد. اما هرچند خط داستانی ساده به نظر می‌رسد، اجرای آن اصلاً ساده نیست.

اسکات این فیلم را در فضایی رؤیایی و پر از احساس غوطه‌ور می‌کند. مه، نور و صدا به‌اندازه‌ی دیالوگ‌ها در روایت نقش دارند و تجربه‌ای شاعرانه می‌سازند. تیم کاری در نقش «تاریکی» یکی از ماندگارترین و باشکوه‌ترین شرورهای تاریخ سینمای فانتزی را خلق کرده است؛ موجودی عظیم، جذاب و در عین حال هولناک. بر خلاف دنیای مدرسه‌محور هری پاتر، جادوی Legend در مقیاسی اسطوره‌ای روایت می‌شود و یادآور افسانه‌های قرون وسطایی و آیین‌های کهن است. این فیلم عجیب، آرام و مسحورکننده است؛ فانتزی‌ای که نه فقط در ذهن، بلکه در عمق وجود بیننده ماندگار می‌شود.

۹. Pan’s Labyrinth ۲۰۰۶

اوفلیا در آستانه‌ی دنیایی تاریک و جادویی؛ مرزی میان خیال و واقعیت.

اوفلیا در آستانه‌ی دنیایی تاریک و جادویی؛ مرزی میان خیال و واقعیت.

هزارتوی پن اثری فانتزی است، اما نه از آن نوعی که برای فرار از واقعیت ساخته شده باشد. گی‌یرمو دل تورو در این فیلم ما را به اسپانیا پس از جنگ داخلی می‌برد، جایی که دختری به نام اوفلیا با بازی ایوانا باکرو برای فرار از دنیای خشن اطرافش، وارد هزارتویی اسرارآمیز می‌شود که در آن موجودی افسانه‌ای به نام «پن» فرمانروایی می‌کند. اما این سفر رؤیایی نیست؛ درواقع نوعی مواجهه است با ترس، درد و حقیقت.

در حالی که دنیای هری پاتر تاریکی را در قالب ماجراجویی و دوستی پنهان می‌کند، هزارتوی پن آن را بی‌پرده نشان می‌دهد. موجوداتش، از جمله «مرد رنگ‌پریده» ترسناک، هرگز از ذهن بیننده پاک نمی‌شوند. جادوی فیلم حس کهن و خطرناکی دارد، جادویی که همیشه بهایی سنگین می‌طلبد. دل تورو در این فیلم از فانتزی برای فرار از واقعیت استفاده نمی‌کند، بلکه آن را ابزاری می‌سازد برای آشکار کردن خشونت و زیبایی زندگی در کنار هم. هزارتوی پن شاهکاری از فانتزی تاریک است؛ تلخ، شاعرانه و فراموش‌نشدنی.

۸. The Last Unicorn ۱۹۸۲

انیمیشنی شاعرانه و احساسی که از گذر زمان و معنای جادو می‌گوید.

انیمیشنی شاعرانه و احساسی که از گذر زمان و معنای جادو می‌گوید.

آخرین تک‌شاخ از آن دست فانتزی‌هایی است که هم آرام و شاعرانه است و هم غم‌انگیز و عمیق. این فیلم انیمیشنی که از رمان معروف پیتر اس. بیگل اقتباس شده، داستان تک‌شاخی را روایت می‌کند که برای فهمیدن دلیل ناپدید شدن هم‌نوعانش راهی سفری طولانی می‌شود. در این مسیر با جادوگران، پادشاهان، رانده‌شدگان و هیولاهایی روبه‌رو می‌شود؛ از جمله گاو سرخ آتشینی که یکی از موجودات فراموش‌نشدنی دنیای فانتزی است.

رتبه‌بندی مدرسه‌های جادوگری هری پاتر | جذاب‌ترین‌ها برای ساخت اسپین‌آف

برخلاف حال‌و‌هوای ساختارمند و قهرمانانه‌ی دنیای هری پاتر، آخرین تک‌شاخ بیش از آن‌که درباره‌ی پیروزی باشد، درباره‌ی دگرگونی، مرگ و معنای ایمان است. انیمیشن ظریف و موسیقی خیال‌انگیزش فیلم را شبیه رؤیایی می‌کند که پس از بیدار شدن فقط تکه‌هایی از آن در ذهن می‌ماند، اما احساسی که به‌جا می‌گذارد، ماندگار است. این فیلم درباره‌ی از دست رفتن جادوست؛ درباره‌ی امیدِ آرامی که هنوز در دل باقی می‌ماند وقتی تصمیم می‌گیری با وجود همه‌چیز، باز هم به جادو باور داشته باشی.

۷. ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ The Chronicles of Narnia

دروازه‌ای به جهانی دیگر؛ جایی که کودکان به قهرمانان تبدیل می‌شوند.

دروازه‌ای به جهانی دیگر؛ جایی که کودکان به قهرمانان تبدیل می‌شوند.

مجموعه‌ی سینمایی سرگذشت نارنیا که از آثار ماندگار سی. اس. لوئیس اقتباس شده، جهانی را می‌سازد که مدت‌ها پیش از «هاگوارتز» هم برای عاشقان فانتزی همان‌قدر افسانه‌ای و فراموش‌نشدنی بود. نارنیا سرزمینی است جادویی که کودکان، با عبور از درون یک کمد قدیمی، ناگهان در میانه‌ی نبردی بزرگ میان نیکی و شرارت قرار می‌گیرند. سرزمینی با حیوانات سخنگو، جادوگران جاودان و دشت‌های پوشیده از برف که نبردهایش هم اسطوره‌ای‌اند و هم عمیقاً انسانی. حالا که قرار است اقتباس جدیدی از آن ساخته شود، شاید زمان مناسبی باشد تا دوباره جادوی نارنیا را به یاد بیاوریم.

تفاوت نارنیا با دنیای هری پاتر در حس شگفتی و قداستی است که در تار و پودش جریان دارد. اگر جادوی هاگوارتز در میان جهان عادی ما پنهان است، نارنیا جهانی کاملاً دیگر است؛ دنیایی که فانتزی را در خالص‌ترین شکلش بازآفرینی می‌کند. این داستان‌ها ماجراجویی را با مفاهیم عمیق ایمان، شجاعت و فداکاری ترکیب می‌کنند و در عین حال، هرگز حس کودکانه‌ی شگفتی خود را از دست نمی‌دهند. تیلدا سوینتون در نقش «جادوگر سفید» چنان سرد و مرموز است که در برابرش هر جادوگر تاریکی دیگری رنگ می‌بازد، و صداپیشگی لیام نیسون برای اصلان به او وقاری اسطوره‌ای می‌دهد. سال‌ها پس از اکران، فیلم‌های نارنیا هنوز همان قدرت جادویی را دارند که بار اول ما را به آن دنیای پنهان کشاند. نارنیا اثری جاودان است، چون بر پایه‌ی اسطوره ساخته شده، نه بر موج مُد.

۶. Spirited Away ۲۰۰۱

چی‌هیرو در دنیای ارواح؛ سفری برای پیدا کردن خود در میان جادو.

چی‌هیرو در دنیای ارواح؛ سفری برای پیدا کردن خود در میان جادو.

فیلم شهر اشباح ساخته‌ی هایائو میازاکی و استودیو جیبلی، فانتزی‌ای متفاوت از آن چیزی است که در آثار غربی می‌بینیم. داستان درباره‌ی دختری به نام چی‌هیرو است که به‌طور اتفاقی وارد دنیایی اسرارآمیز از ارواح می‌شود؛ جایی که پدر و مادرش به خوک تبدیل شده‌اند و او برای نجاتشان باید در حمام‌خانه‌ای جادویی برای خدایان و ارواح کار کند. این جهان پر از قوانین ناشناخته است و چی‌هیرو باید یاد بگیرد در میان آن‌ها زنده بماند و رشد کند.

برخلاف جهان دوگانه‌ی هاگوارتز که مرز روشنی میان خیر و شر دارد، شهر اشباح بر ابهام و چندلایگی بنا شده است. ارواح در این دنیا نه خوب‌اند و نه بد؛ بلکه موجوداتی پیچیده با نیازها، احساسات و انگیزه‌های خاص خود هستند. جادوی این فیلم ریشه در طبیعت و روح دارد؛ از رودخانه‌ها و خاکسترها گرفته تا خدایان فراموش‌شده. زیبایی آن نه فقط در صحنه‌های خیال‌انگیز، بلکه در لحظات آرام و شاعرانه‌اش پنهان است. هر قاب مانند تابلویی زنده است و هر موجود، یادآور بخشی از دنیای درون ما. اگر هری پاتر درباره‌ی یادگیری جادو است، شهر اشباح درباره‌ی یادگیری زندگی در جهانی جادویی و یافتن نیرویی است که از درون می‌جوشد.

۵. Miss Peregrine’s Home for Peculiar Children – ۲۰۱۶

اوا گرین در نقش خانم پرگرین؛ نگهبان دنیایی پر از رمز و راز.

اوا گرین در نقش خانم پرگرین؛ نگهبان دنیایی پر از رمز و راز.

فیلم خانه خانم پریگرین برای بچه‌های عجیب با نگاه خاص تیم برتون به دنیای خیال، حال‌و‌هوایی تاریک‌تر و رازآلودتر از فانتزی‌های معمول دارد؛ انگار نسخه‌ای غمگین‌تر و گوتیک از هری پاتر باشد. این اثر که بر اساس رمان محبوب رنسوم ریگز ساخته شده، داستان پسری به نام جیک با بازی آسا باترفیلد را روایت می‌کند که به‌طور اتفاقی به یتیم‌خانه‌ای اسرارآمیز می‌رسد. در این مکان که در یک چرخه‌ی زمانی گرفتار شده، کودکانی زندگی می‌کنند که هرکدام توانایی‌هایی عجیب و خارق‌العاده دارند. اما پشت ظاهر شاعرانه‌ی این جهان، نبردی پنهان میان نیروهای خیر و موجوداتی هیولایی در جریان است.

خانه خانم پرگرین برای بچه‌ها عجیب را اینجا تماشا کنید.

برخلاف گرمای دل‌پذیر هاگوارتز، دنیای خانم پریگرین سرد، مه‌آلود و آمیخته با اندوه است. شخصیت خانم پریگرین، با بازی درخشان اوا گرین، ترکیبی از ظرافت و خطر است؛ نگهبانی که در نگاهش هم مهر مادرانه موج می‌زند و هم رازی هولناک پنهان است. در این جهان، قدرت‌های عجیب قرار نیست نمایش پرزرق‌وبرقی از جادو باشند، بلکه استعاره‌ای از پذیرش تفاوت‌ها و درک فردیت هر انسان‌اند. خانه خانم پریگرین برای بچه‌های عجیب داستانی است درباره‌ی خانواده‌ای که خودت پیدا می‌کنی، تنهایی‌ای که به قدرت تبدیل می‌شود و زیباییِ خودت بودن در جهانی که از «متفاوت بودن» می‌ترسد.

۴. Labyrinth – ۱۹۸۶

جنیفر کانلی در هزارتویی از خیال و فریب؛ در برابر دیوید بویی افسانه‌ای.

جنیفر کانلی در هزارتویی از خیال و فریب؛ در برابر دیوید بویی افسانه‌ای.

فیلم هزارتو یکی از خاص‌ترین و ماندگارترین آثار فانتزی در تاریخ سینماست؛ اثری که به‌معنای واقعی کلمه مفهوم «کالت کلاسیک» را مجسم می‌کند. این فیلم به کارگردانی جیم هنسن و تهیه‌کنندگی جرج لوکاس ساخته شد و داستان دختری به نام سارا با بازی جنیفر کانلی را روایت می‌کند که برای نجات برادر کوچکش، قدم به دنیایی پر از پیچ‌و‌خم، راز و خیال می‌گذارد. در این مسیر، باید از میان هزارتویی جادویی عبور کند تا به پادشاه گابلین‌ها برسد؛ شخصیتی مرموز و فریبنده که دیوید بویی با کاریزما و جذابیتی فراموش‌نشدنی نقش او را بازی می‌کند.

در حالی که دنیای هری پاتر ساختاری منظم و قانون‌مند دارد، هزارتو عمداً بی‌نظم، عجیب و رویایی است؛ ترکیبی از خیال و کابوس، با عروسک‌ها، موجودات و ترانه‌هایی که مرز میان دنیای کودکانه و هراس‌انگیز را محو می‌کنند. پادشاه گابلین فقط یک ضدقهرمان نیست، بلکه نمادی از میل، وسوسه و نافرمانی در آستانه‌ی بلوغ است. جلوه‌های ویژه‌ی دستی و عروسکی هنسن به فیلم بافتی واقعی و لمس‌پذیر می‌دهند؛ حسی که در دنیای دیجیتال امروز کمتر می‌توان یافت. هزارتو فقط تماشای یک فانتزی نیست؛ تجربه‌ی سفر به دنیایی است که واقعیت را می‌پیچاند و به شکلی جادویی بازمی‌سازد.

۳. The NeverEnding Story – ۱۹۸۴

فالکور، اژدهای خوش‌شانس؛ نماد امید در دل تاریکی.

فالکور، اژدهای خوش‌شانس؛ نماد امید در دل تاریکی.

داستان بی‌پایان از آن فیلم‌هایی است که به‌محض تماشا، وارد ذهن و خیال بیننده می‌شود و دیگر هرگز آن را ترک نمی‌کند. این اثر که بر اساس رمان معروف مایکل انده ساخته شده، ماجرای پسری تنها به نام بَستین را روایت می‌کند که کتابی جادویی پیدا می‌کند؛ کتابی که او را به درون دنیایی رو‌به‌زوال به نام Fantasia می‌کشد. در این جهان، نیرویی سیاه و بی‌شکل به نام «هیچ» در حال بلعیدن همه‌چیز است و تنها قهرمانی جوان به نام آتریو می‌تواند جلوی آن را بگیرد.

رتبه‌بندی بهترین قسمت‌های هری پاتر

برخلاف دنیای قانون‌مند و دقیق هری پاتر، داستان بی‌پایان کاملاً بر منطق رویا استوار است. موجودات فانتزی آن از اژدهای خوش‌شانس فالکور گرفته تا غول سنگی و گرگ سیاه گمورک، ترکیبی از خیال و احساس‌اند؛ هم عجیب و هم به‌شدت تأثیرگذار. این فیلم بیش از آن‌که درباره‌ی قوانین جادو باشد، درباره‌ی حس و ایمان است: اندوه از دست دادن، امید به نجات و باور به چیزی فراتر از خودمان. در واقع، داستان بی‌پایان فیلمی درباره‌ی خودِ فانتزی است؛ یادآوری این حقیقت که تخیل فرار از واقعیت نیست، بلکه راهی است برای نجات دادن آن.

۲. The Princess Bride – ۱۹۸۷

عشق، شمشیر و شوخ‌طبعی؛ فانتزی کلاسیکی که هیچ‌وقت تکراری نمی‌شود.

عشق، شمشیر و شوخ‌طبعی؛ فانتزی کلاسیکی که هیچ‌وقت تکراری نمی‌شود.

فیلم عروس شاهزاده در ظاهر یک قصه‌ی پریان کلاسیک است، اما در واقع با نگاهی شوخ‌طبع و آگاهانه به همان قصه‌ها ساخته شده است. راب راینر این فیلم را بر اساس رمان محبوب ویلیام گلدمن کارگردانی کرده و داستان عشق میان باترکاپ با بازی رابین رایت و وستلی با بازی کری الوِس را در قالب روایتی دو‌لایه بازگو می‌کند؛ قصه‌ای که هم در مقام یک پارودی از افسانه‌های کلاسیک عمل می‌کند و هم در عین حال، به شکلی صادقانه و احساسی آن‌ها را گرامی می‌دارد.

از نبردهای شمشیربازی گرفته تا مفهوم عشق واقعی و موجودات عجیب و غریبی مثل «جوندگان غول‌پیکر»، فیلم پر از لحظات و دیالوگ‌های ماندگار است. با وجود طنزی که دارد هرگز صداقت و احساسش را از دست نمی‌دهد. اگر هری پاتر بر اسطوره‌ی «برگزیده بودن» تکیه دارد، عروس شاهزاده قهرمانی را در انسان‌های عادی می‌بیند که درگیر ماجراهای خارق‌العاده شده‌اند. فیلمی هوشمند، رمانتیک و پر از جذابیت که به‌درستی یکی از ماندگارترین آثار فانتزی تاریخ سینما به‌شمار می‌آید. آیا می‌شود گفت این فیلم «غیرقابل‌باور» است؟ هرگز؛ این یکی قطعاً یک کلاسیک واقعی است.

۱. Stardust ۲۰۰۷

کلر دینز در نقش ستاره‌ای که از آسمان افتاده است؛ جادویی، درخشان و انسانی.

کلر دینز در نقش ستاره‌ای که از آسمان افتاده است؛ جادویی، درخشان و انسانی.

فیلم گرد ستاره از آن دست آثار فانتزی است که خوب می‌داند جادو باید در عین شگفت‌انگیزی، کمی هم خطرناک باشد. متیو وان با اقتباس از رمان نیل گیمن، داستان تریستان با بازی چارلی کاکس را روایت می‌کند؛ جوانی که از روستای کوچک خود راهی سفری دور و عجیب می‌شود تا ستاره‌ای افتاده از آسمان را پیدا کند. اما وقتی پیدایش می‌کند، می‌فهمد آن ستاره در واقع یک زن است. از همین‌جا سفر او از یک مأموریت ساده به ماجرایی پر از عشق، جادو و خطر تبدیل می‌شود؛ با دزدان آسمانی، شاهزادگان حیله‌گر و جادوگرانی مرموز به رهبری شخصیت فراموش‌نشدنی میشل فایفر.

چیزی که استارداست را خاص می‌کند، لحن دل‌انگیز و هوشمندانه‌اش است. فیلم پر از شوخ‌طبعی است، اما در عین حال حس و عمق عاطفی خود را حفظ می‌کند. وان با ریتمی پرانرژی و سرزنده و گیمن با دنیاسازی پر از جزئیاتش، جهانی می‌سازند که هم جادویی است و هم غیرقابل‌پیش‌بینی. برخلاف دنیای سیاه‌وسفید هاگوارتز، استارداست در منطقه‌ای میان خیر و شر جریان دارد؛ جایی که عشق و جاه‌طلبی در هم می‌آمیزند، قهرمانان اشتباه می‌کنند و شروران گاهی فریبنده‌اند. نتیجه، فیلمی است پر از شوخ‌طبعی، احساس و ماجراجویی؛ یک کلاسیک مدرنِ کمتر دیده‌شده که یادمان می‌آورد فانتزی می‌تواند هم پرهیجان باشد و هم صادقانه و انسانی.

سفری به جهان جادو

دنیای فانتزی فقط درباره جادو و موجودات خیالی نیست؛ درباره احساسی است که در دل ما بیدار می‌کند؛ حسِ شگفتی، امید و گاهی هم دلتنگی. از هزارتو و نارنیا گرفته تا استارداست و شهر اشباح، هرکدام از این فیلم‌ها بخشی از همان جادوی درونی را زنده می‌کنند که روزی در دنیای «هری پاتر» لمسش کردیم. اما در عین حال، آن‌ها ما را دعوت می‌کنند به نگاهی تازه‌تر و شخصی‌تر به مفهوم فانتزی؛ دنیایی که فقط در کتاب‌ها یا جادوخانه‌ها نیست، بلکه در خیال، در رؤیاها و حتی در ترس‌های ما زنده است.

شاید وقت آن رسیده باشد که دوباره به سراغ این جهان‌های جادویی برویم؛ نه برای فرار از واقعیت، بلکه برای یادآوری اینکه هنوز هم درونمان چیزی از آن کودکِ شگفت‌زده باقی مانده است. اگر قرار بود برای مدتی در یک دنیای فانتزی زندگی کنید، انتخاب شما کدام یکی از این فیلم‌ها بود؟

منبع: Collider


بهترین بازی های ترسناک با امید لنون؛ میزگیم ویژه هالووین 🎃 

 بهترین بازی های ترسناک با امید لنون؛ میزگیم ویژه هالووین 🎃

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه زهرا عرب عامری
پاسخ

موافقم

PARASTO
پاسخ

اینا خوبن آره، ولی هیچی مثل هری پاتر نمیشه، هری پاتر یه شاهکاره