بهترین بازیهای ترسناک تاریخ که تا مغز استخوان شما را به چالش خواهند کشید!
کسانی هستند که باور دارند در ۲۳ سال اخیر، بازیهای ترسناک تغییر چندانی نکردهاند؛ البته این بدین معنی نیست که عناوین این چنینی دچار مشکل شدند. همچون هیولایی که از یک آزمایشگاه فرار میکند، ژانر وحشت هم از حد عناوین AAA فراتر رفته و به چیزی تبدیل شده است که حتی سازندگان این سبک هم به آن فکر نمیکردند. طی این مدت، عناوین زیادی بر پایه سبک ترسناک عرضه شدهاند که اگر امکان تجربهشان را داشته باشید، قطعا از آنها لذت بردهاید. با جابجایی مرزهای ترس توسط استودیوهای مستقل و ارائه آن در قالب سرگرمی، سازندگان بزرگ هم موج جدیدی از کابوسهای دیجیتال را شکل میدهند.
در حال حاضر مشغول گذراندن دورهای بیسابقه از آزمون و خطا هستیم که بعضی از آنها باعث خلق شدن یک محصول مثالزدنی در میان عناوین ترسناک میشود. با تمام اینها، باید از خودمان بپرسیم که کدام بازیها جزو بهترین آثار ترسناک به شمار میروند؟ این سوالی است که در ادامه به دنبال جواب آن خواهیم بود. با مجله بازار همراه باشید.
Fatal Frame 2 (2001)
نسخه اصلی Fatal Frame این ایده را مطرح میکند که اگر به جای اسلحه، از یک دوربین برای آسیب رساندن به موجودات ماورایی استفاده کنیم، چه اتفاقی رخ خواهد داد. نتیجه این تئوری هم به یک عنوان وحشتناک در زمینه شکار روح بدل شده که گیمر را مجبور کرده تا پیش از انجام هر کاری، به عواقب و نتایج آن فکر کنند. همچون سایر فرنچایزهای گیمینگ، Fatal Frame یک بازی عالی نبود، برای همین سازندگان با انتشار قسمت دوم، تجربه کلی آن را بهبود بخشیدند.
قسمت دوم Fatal Frame مثل نسخه اصلی روایتگر سفری تنشزا از مخروبههای یک روستای ژاپنی متروکه است و تنها محافظ شما در این راه یک دوربین عکاسی است. بخش زیادی از چالش و هیجان بازی به دشمنان شما مربوط میشود، ارواحی که به طرز رعبآوری تغییر شکل داده و تنها راه از بین بردنشان، گرفتن عکس از آنها است. هرچه نزدیکتر باشید، میتوانید آسیب بیشتری به آنها وارد کنید. اگر هم تا زمانی که آنها حمله کنند منتظر بمانید، آسیب وارده جبرانناپذیر خواهد بود. از آنجا که ارواح میتوانند تلپورت کنند، از دیوار رد شده یا حتی نامرئی شوند، صحبت درمورد این حرفها راحتتر از انجام آن است. مبارزات بازی را با اتمسفر شیطانی آن ترکیب کنید تا لحظاتی بینظیر از یک بازی ترسناک را بتوانید به خوبی درک کنید.
Silent Hill 2 (2001)
مشکلی که در ارائه بازی های ویدیویی به عنوان یک اثر هنری وجود دارد، این است که اصطلاحات این چنینی خیلی از اوقات توسط افرادی مطرح میشود که درکی از این مدیوم ندارند. یک بازی ویدئویی تابلوی نقاشی، کتاب، فیلم یا سریال نیست. درواقع همه این محصول همه این موارد یاد شده را در خود جای میدهد؛ اما خود آنها محسوب نمیشود. از همه مهمتر، باید آن را نسبت به چیزهایی که ارائه میدهد، قضاوت کرد. بازی Silent Hill 2 در نوع خود توانسته این ایده را بهتر از هر عنوان دیگری ارائه کند. اگر تجربه کاملی از بازی نداشته باشید، ممکن است مفهوم آن از اکتشاف مفاهیم ترس روانشناختی را متوجه نشوید. بازی علاوه بر تفسیر آنچه که اتفاق افتاده، با نحوه تعامل شما شکل میگیرد. سفر شما در سری Silent Hill از سایر جهات، متفاوت خواهد بود. چیزی که تغییر نمیکند، حس ترس عمیقی است که به شما القا میکند.
Eternal Darkness: Sanity’s Requiem (2002)
بازی های ترسناک لاوکرفتی فروش خوبی دارند، چرا که کاراکتر را در مقابل موجوداتی قرار میدهند که نهتنها از فیزیک، بلکه از فکر هم خارج هستند. چه چیزی میتواند بهتر از این باشد؟ حالا نظر شما درمورد یک بازی که گیمر را همراه با پروتاگونیست داستان به مرز جنون و دیوانگی میکشد، چه خواهد بود؟ در نگاه اول، Eternal Darkness: Sanity’s Requiem یک بازی ترسناک با تجربهای بهینه است. شما باید در مخروبههای تسخیر شده اقدام به حل پازلها کرده و دنیای بازی را از خطر نابودی توسط آخرالزمان نجات دهید. با این حال، Eternal Darkness با قرار دادن مکانیک سلامت روان، خودش و کاراکترهای داستان را از سایر بازی ها جدا میکند.
داستان بازی در طول چندین سال روایت شده و شخصیتهای مختلف، به جاهایی میروند که قهرمانان داستان پیشتر کاوش کردند. پیشرفت زمانی داستان این حس را با شما میدهد که یک دشمن نامیرا وجود دارد و هیچکس نمیتواند آن را شکست دهد. مهمتر از همه اینها، بازی به واسطه مکانیک سنجش سلامت روان یا Sanity Meter خود معروف است. هر زمان که کاراکتر شما با دشمن روبرو شود، سلامت عقل او هم کاهش مییابد که نتایجی اعم از توهمات مرگبار را به همراه دارد. سلامتی روان شخصیت تا زمانی کم میشود که توهمات او تبدیل به کابوسهایی بیمانند شوند. این بازی یک اثر ترس بقای بسیار عجیب است که در بعضی از مواقع، میتواند شما را به فکر حذف آن فرو ببرد.
Resident Evil Remake (2002)
با اینکه درباره اضافه کردن تعداد زیادی از نسخههای سری Resident Evil در این مطلب نگرانیهایی وجود داشت، اما نکتهای که وجود دارد این است که نمیتوانید درمورد ژانر ترسناک مدرن صحبت کنید و اشارهای به این فرنچایز نداشته باشید. جدای از این، Resident Evil عرضه شده در سال ۲۰۰۲ در خطر گم شدن بین نسخههای دیگر قرار دارد، با اینکه یکی از ترسناکترین بازی های ساخته شده در این سری است.
میتوان گفت اگر سازندگان بازی، زمان، فناوری و دانش سال ۲۰۰۲ خودشان را در اختیار داشتند، Resident Evil عرضه شده در سال ۱۹۹۶، تبدیل به همچین اثری میشد. ارزش تکرار بازی به مراتب بیشتر از نسخه اصلی بوده و تجربه آن با دشمنان جدید، محیطهای تازه و… بهتر شده است. در آن زمان که Capcom مشغول تغییر مسیر سری با ۵ Resident Evil بود، این بازی ترسناک در سبک بقا یک تجربه هیجانانگیز و پر استرس را به مخاطب ارائه میداد.
The Suffering (2004)
در اواسط دهه ۲۰۰۰ شاهد تعداد زیادی بازی ترسناک و اکشن با کیفیتهای متفاوت بودیم. با اینکه این بازی ها تاحدودی سرگرمکننده بودند، اما بیشتر از ترس، به اکشن تکیه میکردند. بازی The Suffering هم جزو عناوینی است که توانسته بالانسی بین این دو بخش ایجاد کرده و پروسهای جذاب حین تجربه به گیمر ارائه دهد. با اینکه The Suffering از نبود عناصر ترسناک مشابه با عناوین کلاسیک رنج میبرد، اما تجربه خشن و بیرحمی را برای مخاطب رقم میزند. داستان بازی در یک سالن اعدام روایت میشود که بنا به دلایلی نامشخص، توسط هیولاها اشغال شده است. The Suffering اتمسفری پر از ناامیدی و خشونت دارد که باعث شده یک خط داستانی منحصر به فرد و یونیک داشته باشد.
Condemned: Criminal Origins (2005)
Condemned: Criminal Origins بزرگترین بازی لانچ ایکسباکس ۳۶۰ نبود. با قرار گرفتن در کنار بازی های مهمی نظیر Perfect Dark Zero ،Kameo: Elements of Power ،Call of Duty 2 و… خیلیها حتی فراموش کرده بودند که چنین اثری وجود دارد. با این حال، Condemned نه تنها به یکی از بهترین بازی های زمان عرضه ایکسباکس ۳۶۰ تبدیل شد، بلکه توانست به یکی از تاثیرگذارترین عناوین ترسناک در آن زمان تبدیل شود.
Condemned داستان یک مامور FBI را روایت میکند که بیش از حد معمول درگیر پرونده یک قاتل سریالی میشود، قاتلی که مشابه فیلم Seven و سریال The X Files اقدام به کشتن قربانیهای خود میکند. بازی بینش کاملی از ژانر ترس ارائه کرده است. یکی از ترسناکترین بخشهای بازی، استرس برای فرار است. شاید بتوان گفت که ترس Condemned بعدها در بازی Resident Evil 7 و از نمای اول شخص بازسازی شد و یکی از بهترین آثار ترسناک مدرن را شکل داد.
Dead Space (2008)
چیزهای زیادی وجود دارد که Dead Space را به یک اثر موفق بدل کرده است. داستانسرایی ظریف، رابط کاربری مینیمال، دیزاین باورنکردنی دشمنان، المانهای علمی تخیلی سرسخت، طراحی صوتی و… همگی باعث شدند تا Dead Space در میان آثار همسبک، به یک کلاس درس تبدیل شود. چیزی که سطح این اثر را بالا میبرد، ترکیب تمام المانهای آن با اکشن است. ساخت یک بازی ترسناک که سیستم مبارزات فعالی هم دارد چندان آسان نیست، اما Dead Space تعادل زیادی در ترکیب این بخشها ایجاد کرده است. سیستم مبارزات این بازی توانسته یکنواختی آثار سنتی را از بین ببرد، در حالی که به یک نمونه بین بازی های همسبک تبدیل میشود. این چیزها Dead Space را به یک الگو برای ساخت ایدههای جدید تبدیل کرد.
Amnesia: The Dark Descent (2010)
هیچکس دوران بازی های اکشن ترسناک را فراموش نمیکند، اما یک بازی ترسناک در دهه ۲۰۱۰ چیزهایی فراتر از انتظارات ارائه میداد. کسانی که در آن دوره به تجربه بازی ها میپرداختند، قطعا برای تجربه Amnesia آماده نبودند. حتی اگر بازی ترسناکتری در آن دوره وجود داشت، Amnesia به راحتی نظر گیمرها را به خود جلب میکرد. Amnesia تعریف کلمه وحشت است. عناصر سنتی زیادی در این اثر وجود دارد که باعث شد گشت و گذار در یک هزارتوی شیطانی، لذت زیادی داشته باشد. زنده ماندن در بازی هم هدف و هم پاداش شماست. طراحی چالشبرانگیز آن هم باعث شده تا خبری از سهولت در کار شما نباشد. اگر خود را به تجربه Amnesia مشغول کنید، ترسی مثالزدنی را تجربه خواهید کرد.
Alan Wake (2010)
با انتشار بازی های انقلابی Max Payne در سبک شوتر سومشخص، استودیوی Remedy Entertainment خیلی زود به یک توسعهدهنده نامآشنا تبدیل شد. پس از روایت آن درام جنایی بینقص، این استودیو با Alan Wake پا به دنیای وحشت گذاشت. در حالی که تغییر ناگهانی ژانر بازی طرفداران را وارد بعد جدیدی کرد، خلاقیت تیم سازنده را هم به همراه داشت. همانطور که از نامش مشخص است، این بازی روایتگر داستان شخصیتی با نام Alan Wake است. او که یک نویسنده مشهور به شمار میرود، دیگر نمیتواند مثل سابق خود را مشغول به نوشتن کند.
در راستای این موضوع، او و همسرش برای گذراندن تعطیلات به شهر Bright Falls واقع در واشینگتن میروند. در حالی که Alan دوباره به نوشتن مشغول شده است، اما تمام این کار را زیر نظر موجودی تاریک انجام میدهد که داستان او را به واقعیت تبدیل میکند. این چیزها باعث شده تا تجربه Alan Wake به یک رمان ترسناک بدل شود. تنش موجود در روند بازی و لحظات اکشن مختلف، از Alan Wake یک بازی ترسناک نمادین میسازد که لحظات آن میتواند مدت زیادی در ذهن شما باقی بماند.
Dead Space 2 (2011)
باوجود اینکه Dead Space 2 یک دنباله برای نسخه اول این سری محبوب بود، اما توانست خیلی از عناصری که نسخه پیشین آن به وجود آورده بود را ارتقا دهد. Dead Space 2 یک بازی برجسته است. نسخه اول روی عناصر مینیمال متکی بود که ترس و حس شگفتی آن را بیشتر میکرد. Dead Space 2 روی لحظات مختلفی بنا شده که میتواند تجربهای فراتر از آنچه که قسمت قبلی ارائه داد، برای گیمر فراهم کند. خوشبختانه تمام این لحظات در بازی به خوبی مدیریت شدند. نهتنها همه عناصر ترسناک نسخه اول در بازی حضور دارند، بلکه Dead Space 2 توانسته مرزهای این سری را به شکلی جابجا کند که هیچکس انتظارش را نداشت. این اثر بهترین مثال برای لحظات از پیش تعیین شده است که برای مدت زیادی در خاطر شما میمانند.
Outlast (2013)
خلاصه داستان Outlast (یک روزنامهنگار و محقق که راهی یک تیمارستان میشود) از همان ابتدا میتواند به کسانی که قصد تجربهاش را دارند، ایدههای جذابی بدهد. با این حال، حقیقت این است که هیچ چیزی نمیتواند شما را برای تجربه بازی و رویارویی با لحظات آن آماده کند. Outlast لحظات خوفناک زیادی دارد که همه آنها شامل فرار از یک تهدید بزرگ میشوند. این چیزها موجب شد تا بازی در این زمینه عملکرد خوبی از خود به جای بگذارد. Outlast همان نوعی از ترس را ارائه میدهد که ممکن است برای هر گیمری مناسب نباشد. به طور کل، تمام اینها شگفتی این بازی را به تصویر میکشند.
The Evil Within (2014)
از بعضی جهات، The Evil Within به واسطه بازگشت Shinji Mikami به سبک ترس و اینکه این بازی آخرین اثر ترسناک او بود، در خاطرات گیمرها باقی میماند. وقتی به این بازی از دید تاریخی نگاه کنیم، طبیعی است که گیمرها از او ناامید شوند. با این حال، وقتی بازی را با شایستگیهای خودش بسنجیم، نمیتوان The Evil Within را به عنوان یکی از بهترین تجربیات خالص سبک ترسناک خطاب نکرد. The Evil Within از آن بازی های کلاسیکی است که طراحی شده تا شما را وحشتزده کند. مطمئنا از کمبود مهمات، صداهای اطراف و فرار از موجوداتی که حتی توصیفشان هم سخت است وحشت خواهید کرد. جدای از لحظات که فقط میخواهید از بازی خارج شوید، The Evil Within یک نامه عاشقانه به تمام آن چیزهاست که یک بازی سبک وحشت در خود جای داده است.
Alien: Isolation (2014)
راز ساخت یک بازی ترسناک خوب این است که امکان پیشبینی را از مخاطب بگیرید. اگر متوجه شوید که با قدم بعدی دقیقا چه اتفاقی میفتد، ترس بازی هم از بین خواهد رفت. این یک مانع بزرگ برای بازی های ترسناک است، خصوصا وقتی که بحث تکرار دوباره آنها مطرح میشود، چرا که مشخص است چه چیزی در چه زمانی قصد ترساندن شما را دارد. با این حال، رویه Alien: Isolation در این زمینه به شکلی است که وارد این تله نخواهد شد. داستان Alien: Isolation به سری فیلمهای آن مربوط است و داستان Amanda Ripley، دختر Ellen Ripley (شخصیت سری فیلمهای Alien) را روایت میکند که در تلاش است تا در جریان اتفاقات رخ داده برای مادرش قرار بگیرد. تحقیقات Amanda او را به ایستگاه فضایی Sevastopol میبرد که خانه یک موجود فضایی است.
این ماشین کشتار که یکی از پیشرفتهترین هوش مصنوعیهای تاریخ ویدیو گیم را در اختیار دارد، کلید موفقیت Alien: Isolation به شمار میرود. همانطور که گیمر اقدام به گشت و گذار در این ایستگاه میکند، آن موجود بیگانه هم به همین کار مشغول میشود. او نه تنها از هر در و دریچهای عبور میکند، بلکه با گذشت زمان چیزهای بیشتری یاد میگیرد. تنها راه زنده ماندن توجه به اتمسفر و طراحی صوتی بینظیر بازی است.
در Alien: Isolation هیچ کجا، حتی اتاقی که بازی خود را ذخیره میکنید هم امن نیست. این باعث شده تا گیمر از شدت ترس به مرز جنون برسد.
P.T. (2014)
گاهی اوقات باید به این فکر کنیم که P.T. یک دموی قابل بازی برای عنوانی کنسل شده از سری Silent Hill بود که پس از کنسل شدن آن، هیچوقت عرضه نشد. بازی های ترسناک هیچوقت مجبور نبودند چندین ساعت گیمپلی داشته باشند، اما اثری که بتواند در طول یک ساعت شما را بارها بترساند، یک الماس محسوب میشود. یکی دیگر از حقایق در رابطه با P.T. این است که امروزه نمیتوانید بازی را بدون ریمیکهای طرفداران یا فایل ذخیره شده روی سختافزارهای دست دوم تجربه کنید. درواقع کمی نگرانی در رابطه با قرار دادن این دمو در این فهرست وجود داشت، اثری که نه نسخه کامل آن عرضه شده و نه میتوان آن را به راحتی دانلود کرد، اما P.T. یکی از ترسناکترین بازی های ساخته شده محسوب میشود.
حتی اگر ارتباط این دمو به سری Silent Hill را نادیده بگیریم، باز هم با یکی از آثار رعبآور در این سبک طرف هستیم. ورود به عمق این عنوان اسرارآمیز Hideo Kojima شما را مجبور میکند تا هر اتفاقی که در اطراف رخ میدهد را نادیده گرفته و فرار کنید. این بازی یک شاهکار در زمینههایی از جمله طراحی مراحل است.
Until Dawn (2015)
در حالی که ارائه سرگرمی اولویت اصلی بزرگترین بازی های ترسناک نیست، اما اگر یک اثر بتواند ترس و سرگرمی را به صورت همزمان ارائه دهد، قطعا ارزش بالایی دارد. Until Dawn از خیلی جهات یک مثال بارز از یک اثر ترسناک و سرگرمکننده است که میتواند برای مدتها گیمر را به خود مشغول کرده و همزمان بترساند.
Until Dawn را میتوان به عنوان یک امتحان برای زنده خارج شدن از یک فیلم ترسناک در نظر گرفت. آیا همیشه به نوجوانانی که در فیلمهای ترسناک تصمیمات اشتباه و مرگبار میگیرند میخندید؟ با تجربه Until Dawn جای این شخصیتها را گرفته و به آنها در زنده ماندن از یک سفر جنگلی وحشتناک کمک میکنید. خیلی از بازی ها به شما اجازه تصمیمگیری میدهند، اما در تعداد کمی از آنها، عواقب کشنده در انتظار شماست که Until Dawn در دسته دوم قرار میگیرد.
Resident Evil 7 (2017)
پس از انتشار Resident Evil 6 و تبدیل شدن این سری به یک بازی شوتر و اکشن سومشخص، طرفداران ایمان خود را به فرانچایز Resident Evil از دست دادند. نسخه هفتم با وعده بازگشت به ریشهها عرضه شد، اما چیزی فراتر از این حرفها بود و توانست به یکی از ترسناکترین و مشهورترین نسخههای مجموعه بدل شود. به جای قرار گرفتن در نقش یکی از قهرمانان بازی و جنگ با کمپانیهای شیطانی، Resident Evil 7 تجربه نزدیکتری را به شما پیشنهاد میدهد. بازی را در نقش Ethan Winters انجام میدهید، مردی که در جستجوی همسرش Mia وارد عمارت خانواده Bakerها شده و با تجربهای فراتر از تنش، وحشت و استرس روبرو میشود.
استرس نسخه هفتم سری از طریق دشمنان شکستناپذیری تامین میشود که تنها زمانی که بازی بخواهد، به عنوان باسفایت از بین میروند. ترکیب تمام این المانها باعث شده تا یک فیلم اسلشر تعاملی را تجربه کنید که معجونی است از ترس، اکشن و هیجان. Resident Evil 7 آنقدری موفق بود که شرکت Capcom بعدها یک دنباله برای آن تولید کرد.
Darkwood (2017)
بهترین لحظات Darkwood آن حملات شبانه است که شما را مجبور میکند تا پنجرهها را ببندید، درها را قفل کرده و در مقابل نیروهایی که حتی دیده هم نمیشوند، مبارزه کنید. این لحظات به یک نقطه عطف برای این بازی تبدیل شده تا توجه هر گیمری را جلب کند. یکی دیگر از نقاط قوت بازی، آن چیزهای لاوکرفتی و عجیب و غریبی است که روزها و هنگام بیرون رفتن برای پیدا کردن منابع میبینید. Darkwood یکی از عجیبترین تصاویر و ایدهها را در خود جای داده است که اگر میخوهید اقدام به پیدا کردن متریال لازمه کنید، باید نادیدهاش بگیرید. این چیزها یکی از بهترین محصولات ژانر ترس بقا را به وجود آورده است.
Resident Evil 2 Remake (2019)
نسخه اصلی Resident Evil 2 یک بهبود عظیم را نسبت به قسمت اورجینال به این سری آورد. لوکیشنهای بیشتر، اسلحههای جدید، افزودن المانهای ترسناک و به طور کل، هرآنچه که از یک دنباله انتظار میرود. هنگام بازآفرینی Resident Evil در سال ۲۰۰۲، گیمرها انتظار داشتند تا ریمیک نسخه دوم این سری هم به همین شکل ساخته شود. با این حال، این رویا تا سال ۲۰۱۹ به حقیقت تبدیل نشد. نتیجه حاصل شده ارزش صبر داشت. ریمیک قسمت دوم این سری هرآنچه که نسخه اورجینال آن را محبوب کرده بود، بهبود میبخشد. مهمات کمی در دسترس شماست و احتمال اینکه دشمن هر لحظه به شما حمله کند، وجود دارد. همچنین با وجود نمای سوم شخص، سیستم مبارزات بازی از سرعت پایینی برخوردار است. تمام این ویژگیها باعث عملکرد خوب این بازی ترسناک شدند، اما راز موفقیت Resident Evil 2 به کاراکتر Mr. X مربوط میشود.
گیمرها باید با یک غول شکستناپذیر مقابله کنند که دائما در تعقیب آنهاست. کاراکتر شما مهمات کافی برای از بین بردن یک زامبی دارد، اما این چیزها برای از پا در آوردن Mr. X کافی است؟ ناتوانی دائمی شما به جواب این سوال همان چیزی است که جذابیت تجربه این اثر را افزایش میدهد.
Resident Evil Village (2021)
نسخه هشتم سری Resident Evil زیر بار انتظارات هوادارانی که قسمت پیشین را تجربه کرد بودند، قرار داشت. در یکسری زمینهها، بازی نتوانست این انتظارات را برآورده کند، اما این دلیل نمیشود که ایده، شخصیتها و هسته داستانی که به Resident Evil 7 وفادار بود را نادیده بگیریم. درواقع، Resident Evil Village بیشترین امکانات را از یک بازی ترسناک سنتی از این سری در اختیار دارد. طراحی ترسناک محیط و دشمنان Village به تنهایی میتواند دلیلی برای لذت بردن از بازی باشد. به غیر از بخش House Benevidido، سایر بخشهای بازی میتواند شما را برای مدت زیادی بترساند.
Resident Evil 4 Remake (2023)
اکثر بازی های ترس بقای امروزی حداقل یک چیز از دلیل ساخت و عرضه شدنشان را به Resident Evil 4 مدیون هستند. دوربین سوم شخصی که برای اولین بار در این بازی مورد استفاده قرار گرفت، کم کم یک استاندارد را در بین بازی های همسبک ایجاد کرد. حتی آخرین ریمیکهای Resident Evil هم از این نما استفاده میکنند. این چیزها باعث میشود تا به این سوال فکر کنیم که ریمیک Resident Evil 4 چگونه خواهد بود؟ جواب چیزی جز واژه شگفتانگیز نیست.
بیشتر بخوانید: بهترین داستانهای کمیک اسپایدرمن در تمام طول تاریخ مارول
ریمیک Resident Evil 4 بازتعریف همان تجربه پیشین محسوب میشود که بدنه آن به گیمپلی فوقالعاده بهتر و جلوههای بصری عالی مسلح شده است. روند گیمپلی تغییر یافته است و همزمان از ترس بیشتری بهره میبرد. ریمیک Resident Evil 4 اتمسفر تاریکتری دارد و لوکیشنهای آن تنش ایجاد میکنند. مهم نیست یک هیولا از گوشه محیط به سمت شما حملهور شده یا دشمنان شما در بدترین موقعیت جهش پیدا میکنند، این بازی میداند که چگونه شما را بترساند. درست مثل نسخه اصلی، این بازی هم بسته الحاقی Separate Ways را شامل میشود که به شما اجازه کنترل کاراکتر Ada Wong را میدهد.
بازیهایی که باید منتظر آنها در سال جدید باشید!
در بین تمام بازیهای عرضه شده در قرن ۲۱، ریمیک Resident Evil 4 و Silent Hill 2 از جمله بهترین و تاثیرگذارترین عناوین عرضه شده در این ژانر هستند.
سری Amnesia در میان محبوبیت عناوین ترسناک اکشن عرضه شد و سبک ترس روانشناختی را بار دیگر بر سر زبانها انداخت.
بازی Condemned: Criminal Origins که انحصاری کنسول ایکس باکس ۳۶۰ بود، توانست فراتر از پیشبینیها ظاهر شود و تبدیل به عنوانی موفق شد.
بازی Silent Hills که قرار بود توسط هیدئو کوجیما ساخته شود، یک پتانسیل هدر رفته است؛ زیرا هرگز به طور کامل ساخته و منتشر نشد.
تاریخچه و فکتهای جالب دنیای ایکس باکس با گلخان جونیور + بررسی سری آلن ویک
نظرات