چیزی که ساینفلد را نسبت به سایر سیت‌کام‌ها متمایز می‌کند این است که تمام اپیزودهای آن فوق‌العاده هستند. اصلا اپیزود ضعیف نداریم و حتی ضعیف‌ترین قسمت‌های آن هم از بهترین قسمت‌های بعضی سیت‌کام‌های معروف بهترند. وقتی در مورد بهترین سریال‌ها یا بهترین سیت‌کام‌ها صحبت می‌شود، ساینفلد همیشه در این لیست‌ها حضور دارد. با اینکه نزدیک دو دهه تمام شدن آن می‌گذرد، هنوز هم بعضی‌ها آن را ریواچ می‌کنند و یا قسمت‌های مهم آن را دوباره می‌بینند.

با اینکه ۱۸۰ قسمت از این سیت‌کام ساخته شده، می‌توان گفت تمام قسمت‌های آن از نظر داستان، روایت، بازی‌ها و … استانداردهای بالایی دارند و اصلا انتخاب از میان بهترین قسمت‌های ساینفلد کار سختی است. اما ما سعی کرده‌ایم بهترین اپیزودهای این سیت‌کام دوست‌داشتنی را جدا کنیم. حداقل مهم‌ترین و جذاب‌ترین‌ها را در این لیست ۱۰ تایی بیاوریم و اگر می‌خواهید قسمت‌های مهم آن را ریواچ کنید، این گزینه‌ها دم دست‌تان باشد.

۱۰ – The Abstinence (S08E09)

درخشش جیسون الکساندر در نقش جورج

وقتی در مورد ساینفلد صحبت می‌کنیم، شخصیت جورج با بازی درخشان جیسون الکساندر، همیشه حرف اول را می‌زند. شاید جالب باشد بدانید که کاراکتر جورج بر اساس شخصیت خود لری دیوید نوشته شده و باید گفت که جیسون الکساندر حتی بهتر از خود لری دیوید، این نقش را بازی کرده است.

در این اپیزود، جورج متوجه می‌شود مواقعی که با هیچ کسی رابطه ندارد، از نظر توانایی مغزی قوی‌تر ظاهر می‌شود، حتی می‌تواند به چند زبان زنده و مرده دنیا حرف بزند، معادلات ریاضی را حل کند و  به طور کلی کارهایی انجام دهد که در حالت عادی نمی‌تواند. در نهایت، در یکی از حساس‌ترین لحظات زندگی‌اش دوباره فریب می‌خورد و این توانایی‌ها را هم از دست می‌دهد.

۹ – The Tape (S03E08)

یک پیام صوتی از یک آدم ناشناس

در این اپیزود، همه بازیگرها در اوج هستند، حتی خود جری که معمولا بازیگر خوبی نیست، هم در این قسمت خوش درخشیده است. در این قسمت یک زن ناشناس برای جری یک پیام صوتی می‌فرستد و این پیام به موضوع اصلی داستان تبدیل می‌شود. جورج متوجه می‌شود که این پیام از طرف الین است و همین باعث می‌شود که ماجرا وارد یک تنش عجیب شود. سکانس‌هایی که بین جورج و الین می‌گذرد شاهکارند و می‌توان آن را صدها بار دید.

۸ – The Boyfriend (S03E17)

تمام ماجراها به هم گره می‌خورند

یکی از جالب‌ترین چیزها در مورد سریال ساینفلد این است که موضوعات کاملا به هم گره می‌خورند. این اپیزود کمی طولانی‌تر است و حتی چندین رفرنس به قتل جان‌اف‌کندی هم در آن وجود دارد. داستان اصلی اپیزود هم در مورد شخصیتی به کیت هرناندز است که در این قسمت با الین وارد رابطه می‌شود، ولی در اینجا جری هم وارد ماجرا می‌شود و همه‌چیز با یک پایان‌بندی عالی تمام می‌شود. اصلا نمی‌توان تصور کرد که تیم نویسندگان ساینفلد چطور این ایده‌ها را به هم وصل می‌کنند.

۷ – The Soup Nazi (S07E06)

نو سوپ فور یو!

وقتی در مورد ساینفلد حرف می‌زنیم، احتمالا یکی از ماندگارترین قسمت‌ها، که در ذهن همه مانده، همین قسمت سوپ نازی است. داستان این اپیزود در مورد یک سوپ‌فروشی است و به تازگی توسط جورج و الین و جری و کریمر کشف شده است. صاحب این سوپ‌فروشی اخلاق عجیبی دارد و هر کس کوچک‌ترین خطایی انجام دهد، برای دو سال از خوردن سوپ‌هایش محروم می‌شود. سوپ‌های او خیلی خوشمزه هستند و دستورپخت این سوپ‌ها را هم فقط خودش دارد.

کل ایده جذاب است، صاحب یک سوپ‌فروشی با اخلاق دیکتاتوری در نوع خودش بامزه است، ولی این بامزگی با تمام مهارت‌های تیم ساینفلد به اوج رسیده است و یکی از درخشان‌ترین اپیزودهای تاریخ تلویزیون را رقم زده است.

۶ – The Bubble Boy (S04E07)

بچه‌ای که در حباب زندگی می‌کند، واقعا؟

این قسمت از ساینفلد، بیشتر از اینکه بامزه باشد، عجیب است، چون داستان در مورد بچه‌ای است که در یک حباب زندگی می‌کند. اصلا می‌توان از چنین موقعیتی یک سناریو کمدی ساخت؟ چرا که نه، یکی از ویژگی‌های این سیت‌کام این است که روی موقعیت‌های حساسی دست می‌گذارد و صرفا روی موضوعات روزمره متمرکز نیست.

طنز تاریکی که در این اپیزود وجود دارد، باعث شده تا به یکی از مهم‌ترین اپیزودهای ساینفلد تبدیل شود. بابل‌بوی یک کمدی تمام‌عیار است، حتی می‌توان آن را به صورت جداگانه دید و لذت برد. البته در این قسمت هیچ توهینی به معلولین و یا افراد کم‌توان نمی‌شود و آن‌ها ظرافت‌های کمدی را به خوبی در آن رعایت کرده‌اند.

۵ – The Jimmy (S06E19)

جیمی ناراحت است، جیمی دارد ناراحت می‌شود

در این اپیزود هم موقعیت‌های مختلف و رندوم که هیچ ربطی به هم ندارند، دوباره به هم گره می‌خورند. در اینجا، جورج قصد دارد همکاری‌اش با کاراکتری به اسم جیمی را شروع کند. جیمی اخلاق عجیبی دارد و با خودش حرف می‌زند. همه وارد ماجرا می‌شوند و حتی الین هم یک قرار با او می‌گذارد. کریمر باعث می‌شود که زمین بخورد و آسیب ببیند. خلاصه اینکه آنقدر همه‌چیز در هم گره می‌خورد که اصلا نمی‌توان حرکت بعدی را پیش‌بینی کرد.

۴ – The Yada Yada (S08E19)

من رفتم بیرون و یادا یادا یادا

ویژگی دیگری که باعث شده ساینفلد اینقدر محبوب شود، خلق موقعیت‌های کمدی از کم‌اهمیت‌ترین چیزهای ممکن است. در این قسمت جورج با دختری آشنا می‌شود که زیاد از کلمه Yada Yada استفاده می‌کند تا جزئیات داستان را نگوید. این عبارت ساده، به کل ماجرای قسمت تبدیل می‌شود. در حقیقت آن‌ها وارد این ماجرا می‌شوند که چطور آدم‌‌ها مهم‌ترین بخش‌های یک داستان را رها می‌کنند. اگر تمام قسمت‌های ساینفلد را با دقت ندیده باشید، شاید این اپیزود اصلا برای شما جالب نباشد.

این مدل از طنز، فقط و فقط در ذهن مریض جری ساینفلد و لری دیوید ساخته می‌شود و باید با این مدل آشنا شوید تا از آن لذت ببرید. این قسمت هم اوج هنرنمایی جورج است و تقریبا هر حرفی که می‌زند، بامزه و درخشان است.

۳ – The Chinese Restaurant (S02E11)

همه منتظر یک میز در یک رستوران چینی هستند

شاید رستوران چینی بامزه‌ترین قسمت ساینفلد نباشد، ولی نویسندگی هوشمندانه آن باعث شده تا به یک نقطه عطف در تاریخ سیت‌کام و تلویزیون تبدیل شود. در این اپیزود هیچ اتفاقی نمی‌افتد. فقط جورج و جری و الین در یک رستوران چینی منتظر هستند تا یک میز خالی شود تا بتوانند بنشینند. این دقیقا چیزی است که ساینفلد را از یک سیت‌کام عادی جدا می‌کند و آن را به یک اثر هنری تبدیل می‌کند. آن‌ها از کم‌‌اهمیت‌ترین و معمولی‌ترین اتفاقات روزمره آنقدر طنز بیرون می‌کشند که اصلا نمی‌توان باور کرد.

۲ – The Contest (S04E11)

عجیب‌ترین مسابقه در تاریخ تلویزیون

بهتر است در مورد داستان این قسمت چیزی نگوییم، چون شروع داستان آنقدر بامزه و جذاب است که هر چیزی بگوییم اسپویل محسوب می‌شود. فقط تا همینجا بدانید که یک مسابقه عجیب بین هر ۴ کاراکتر اصلی شکل می‌گیرد که فقط و فقط می‌توان به آن خندید و لذت برد. این اپیزود برای دهه ۹۰ یک چیز فراتر از حد انتظار بود و روی موضوعاتی دست گذاشته است که هر کسی جرات نمی‌کند سراغ آن برود.

۱ – The Parking Garage (S03E06)

درخشان‌ترین قسمت ساینفلد

پارکینگ ورژن قوی‌تر و جذاب‌تر رستوران چینی است. در این اپیزود هر ۴ کاراکتر قصد دارند ماشین کریمر را داخل یک پارکینگ پیدا کنند. کل داستان همین است و دوباره هیچ اتفاق به‌خصوصی نمی‌افتد. در این قسمت هم هر ۴ کاراکتر در اوج خودشان هستند و صحنه‌هایی خلق می‌کنند که فراتر از یک سیت‌کام است. تمام موقعیت‌ها از هیچ ساخته می‌شوند و در حقیقت شعار اصلی سیت‌کام هم همین است: سریالی درباره هیچ.

شما کدام قسمت‌های ساینفلد را بیشتر دوست داشتید؟

می‌توان تمام قسمت‌های ساینفلد را در این لیست گذاشت، چون این سیت‌کام بی‌نظیر است. بعضی قسمت‌های آن آنقدر استادانه و جذاب ساخته شده‌اند که حیف است در این لیست حضور ندارند. اپیزود محبوب شما از ساینفلد کدام است؟ حتما در کامنت‌ها برای ما بنویسید تا این لیست کامل‌تر شود.

منبع: ScreenRant