بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون؛ دههی ۵۰ | وقتی تاریخ مهم بود
تلویزیون در ایران، پیش از اینکه مثل امروز، بخشی از دکوراسیون منازل باشد یا به جز میزبانی از کنسولهای بازی، با کمد تفاوتی نکند، نقشی بسیار حیاتی داشت. سریالهایی که در طول بیش از ۵ دهه همهگیری تلویزیون در ایران از جعبهی جادویی پخش شده، فراز و نشیبهای زیادی پشت سر گذاشتهاند.
قرار است در مجله بازار در ۵ بخش، مهمترین سریالهای هر دههی تلویزیون ایران را بررسی کنیم. سریالهایی که در این سری معرفیها به آنان میپردازیم، آثاری مهم و تأثیرگذار به شمار میروند که شاید در طول سالها، به دست فراموشی سپرده شده باشند. این لیستها، فقط شامل سریالهای ایرانی خواهند بود.
سمک عیار
- سالهای پخش: ۱۳۵۵
- کارگردان: محمدرضا اصلانی، واروژ کریم مسیحی، باربد طاهری
- نویسندگان: مصطفی اسلامیه، محمدرضا اصلانی
- بازیگران: ولیالله شیراندامی، حسین کسبیان، فیروز بهجتمحمدی، هادی اسلامی
- شبکهی پخش: تلویزیون ملی ایران
در روزگاری که تلویزیون هنوز به بخش جداییناپذیری از زندگی مردم تبدیل نشده بود، یکشنبهای در مهرماه ۱۳۵۵، اتفاقی تازه رخ داد. برای نخستینبار، یک مجموعهی تلویزیونی رنگی از شبکهی دوم تلویزیون ملی ایران پخش شد و به خانهی کسانی که گیرندهی رنگی داشتند، رنگ و هیجان تازهای بخشید. این سریال بر اساس کتاب «سمک عیار» ساخته شده بود، اثری که فرامرز، فرزند خداداد، از متون کهن گردآوری کرده و در سه جلد به ثبت رسانده بود.
ماجرای سریال حول داستانی عاشقانه میچرخید؛ شاهزادهای از حلب، دلباختهی دختر پادشاه چین میشود و برای رسیدن به معشوق، قدم در راهی پرمخاطره میگذارد که او را به سرزمین ماچین و نبردی سرنوشتساز میکشاند. ویژگی بارز این روایت، ریشه داشتن آن در داستانهای شفاهی و مردمی بود، قصههایی که نسل به نسل سینهبهسینه منتقل شده و همواره موردعلاقهی عامهی مردم بودهاند.
همین عامل، همراه با تازگی تجربهی تماشای یک سریال رنگی، باعث شد «سمک عیار» بهسرعت محبوبیت پیدا کند. این مجموعه در شهر شوشتر و نواحی اطراف آن فیلمبرداری شد. مهرداد فخیمی مدیریت فیلمبرداری را بر عهده داشت و با همراهی همایون پایور و وازریک در – ساهاکیان، تصاویر را روی فیلمهای ۱۶ میلیمتری ثبت کرد. موسیقی متن اثر که یکی از نقاط قوت آن محسوب میشد، توسط احمد پژمان ساخته شد و باربد طاهری نیز بهعنوان تهیهکننده بر روند تولید نظارت داشت.
«سمک عیار» تنها یک سریال نبود؛ بلکه نمونهای از تلفیق هوشمندانهی داستانهای عامیانه با تلویزیون مدرن آن دوران بود. این مجموعه، با تکیه بر روایتی آشنا برای مردم، توانست پلی میان گذشته و حال بسازد و تجربهای تازه را به مخاطبان تلویزیون ایران هدیه دهد.
خانهی قمر خانم
- سالهای پخش: ۱۳۴۸ – ۱۳۵۰
- کارگردان: محمدعلی کشاورز، فخری خوروش، سهراب اخوان، محسن هرندی، برهان آزاد
- نویسندگان: منوچهر محجوبی، هادی خرسندی، محمد آذری، محمدتقی اسماعیلی، دکتر صنعتی
- بازیگران: پروین ملکوتی، پروین سلیمانی، محمود بهرامی، دیانا
- شبکهی پخش: شبکهی یک تلویزیون ملی ایران
در میان مجموعههای ماندگار تلویزیون ایران، «خانهی قمر خانم» جایگاه ویژهای دارد. این سریال داستان زنی به نام قمر خانم (با بازی پروین ملکوتی) را روایت میکند که پس از درگذشت همسرش، صاحبخانهی یک عمارت بزرگ میشود. او اتاقهای این خانه را به مستأجرانی اجاره میدهد که چارهای جز زندگی در آن ندارند؛ افرادی که به دلیل مشکلات مالی، توان نقلمکان بهجای بهتری را ندارند. این وابستگی مستأجران، کمکم قمر خانم را به زنی سختگیر و حریص تبدیل میکند و در هر قسمت، تنشهای تازهای میان او و ساکنان خانه شکل میگیرد. این سریال که طی دو سال از تلویزیون ملی ایران پخش شد، نخستینبار در سال ۱۳۴۷ ساخته شد.
«خانهی قمر خانم» از اولین سریالهای کمدی تلویزیون ایران بود و پایهگذار سبکی شد که بعدها الهامبخش بسیاری از مجموعههای طنز ایرانی شد. ترکیب بازیگران توانمند و کارگردانی هنرمندانه، به سریال جانی تازه بخشید و توانست مخاطبان را درگیر داستانی پرهیاهو و جذاب کند. محبوبیت این مجموعه به حدی بود که در سال ۱۳۵۱، بهمن فرمانآرا فیلمی سینمایی با همین نام ساخت که در آن، پروین ملکوتی بار دیگر در نقش قمر خانم ظاهر شد.
داستانهای مولوی
- سالهای پخش: ۱۳۵۳
- کارگردان: علی حاتمی
- نویسندگان: علی حاتمی
- بازیگران: جمشید مشایخی، بهروز به نژاد، سعید امیرسلیمانی، آتش خیر
- شبکهی پخش: شبکهی یک تلویزیون ملی ایران
در این مجموعهی تلویزیونی، علی حاتمی جوان دست به اقتباسی خلاقانه از داستانهای مثنوی معنوی اثر جلالالدین محمد بلخی، معروف به مولانا، میزند. این سریال در سال ۱۳۵۲ ساخته شد و نوروز ۱۳۵۳ از تلویزیون ملی ایران پخش شد. هر قسمت از این مجموعه، روایت مستقلی دارد و به بازآفرینی یکی از حکایات مولوی میپردازد. عناوین این شش قسمت عبارتاند از: سلطان و کنیزک، پیر چنگی، قاضی و زن جوجی، خلیفه و اعرابی، طوطی و بازرگان، و صوفی. کریم دوامی مسئولیت فیلمبرداری این اثر را بر عهده داشت و تدوین آن را مهدی رجاییان انجام داد. موسیقی متن که به حالوهوای معنوی و قصهپردازی شاعرانهی اثر جانی تازه بخشید، ساختهی فریدون ناصری بود.
«داستانهای مولوی» دومین تجربهی سریالسازی حاتمی محسوب میشود. او پیشازاین، مجموعهی «جنگل و آشپزی» را در سال ۱۳۴۶ برای تلویزیون ملی ایران ساخته بود و پس از موفقیت این سریال، همزمان با ساخت «داستانهای مولوی»، طرح مجموعهی تاریخی «سلطان صاحبقران» را نیز به تلویزیون ارائه کرد. آنچه نام حاتمی را در تاریخ هنرهای نمایشی ایران ماندگار کرده، نهتنها تسلط او بر داستانپردازی، بلکه دغدغهی عمیقش برای بازآفرینی فرهنگ و تاریخ ایران است. آثار او فراتر از سرگرمی، تلاشی برای زنده نگهداشتن میراث این سرزمین به شمار میروند. این مجموعه نیز مانند بسیاری از آثار آن دوران، با فیلم ۱۶ میلیمتری ضبط شد. هرچند میتوان ساعتها دربارهی نگاه هنری و تواناییهای حاتمی سخن گفت، اما بهتر است این بحث را به زمانی دیگر موکول کنیم.
دلیران تنگستان
- سالهای پخش: ۱۳۵۳ – ۱۳۵۴
- کارگردان: همایون شهنواز، ابراهیم مختاری
- نویسندگان: همایون شهنواز
- بازیگران: محمود جوهری، منوچهر فرید، اسماعیل داورفر، نعمتالله گرجی
- شبکهی پخش: تلویزیون ملی ایران
سریال «دلیران تنگستان» روایتی است از مقاومت مردمان جنوب ایران در برابر نیروهای انگلیسی که بر پایهی کتاب «دلیران تنگستانی» نوشتهی محمدحسین رکنزاده آدمیت ساخته شده است. اما ناصر شهنواز، کارگردان و نویسندهی این مجموعه، تنها به این منبع بسنده نکرد و برای نگارش فیلمنامه از روزنامهها، مجلات، اسناد تاریخی، و حتی عکسهای برجایمانده از آن دوران استفاده کرد. گفته میشود که برخی از همرزمان رئیسعلی دلواری که در آن زمان همچنان زنده بودند، در روند تحقیق و نگارش فیلمنامه نقش داشتند و حتی هویت قاتل رئیسعلی نیز مشخص شد، اما این اطلاعات هرگز اجازهی انتشار نیافت.
این سریال که از آن بهعنوان نخستین مجموعهی تاریخی تلویزیون ایران یاد میشود، به دو مقطع مهم از تاریخ مبارزات مردم جنوب ایران میپردازد: ابتدا دوران احمد تنگستانی و سپس مقاومتهایی که پس از او، به رهبری رئیسعلی دلواری ادامه یافت.
شهنواز و گروه ۵۰۰ نفرهاش طی دو سال (۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲) این مجموعه را در بوشهر و منطقهی تنگستان در ۱۷ قسمت ساختند، اما پس از اعمال سانسور، تنها ۱۴ قسمت از آن از تلویزیون ملی ایران پخش شد. داستان از حملهی نیروهای انگلیسی به جنوب ایران آغاز میشود؛ بهانهی این حمله، محاصرهی هرات بود و در برابر آن، احمد تنگستانی (با بازی کاوه مخبر) به همراه ۳۰۰ مبارز محلی، به دفاع از سرزمین خود برمیخیزد. با کشتهشدن دو انگلیسی در جریان این مبارزات، دولت بریتانیا تصمیم میگیرد حملهای گستردهتر ترتیب دهد. در این بخش از روایت، احمد تنگستانی دیگر در میان مبارزان نیست و رئیسعلی دلواری (محمود جوهری) رهبری مردم دلوار و تنگستان را برای دفاع از خاک ایران برعهده میگیرد.
یکی از انتقاداتی که به این مجموعه وارد شد، عدم استفاده از لهجهی محلی و موسیقی سنتی جنوب در روایت آن بود؛ عنصری که میتوانست به اصالت اثر بیفزاید. بااینحال، نباید فراموش کرد که «دلیران تنگستان» یکی از نخستین تجربههای تلویزیون ایران در روایت یک حماسهی تاریخی بود، و در چنین شرایطی، وجود ضعفهایی در اثر طبیعی به نظر میرسد. همین سریال نشان داد که هنرمندان ایرانی علاقهی ویژهای به بازآفرینی تاریخ و حماسههای ملی دارند.
شهروز رامتین، غلامحسین لطفی، و حسین محجوب از دیگر بازیگران این مجموعه بودند. این سریال، مانند بسیاری از تولیدات آن دوره، روی فیلم ۱۶ میلیمتری ضبط شد و مطابق رسم معمول، دوبلهی آن پیش از پخش انجام گرفت. صداپیشگان برجستهای چون منوچهر والیزاده، شهروز ملک آرایی، جلال مقامی، نصرالله مدقالچی، و اکبر منانی در این دوبله نقش داشتند و با صدای ماندگار خود، بر تأثیرگذاری این مجموعه افزودند.
سلطان صاحبقران
- سالهای پخش: ۱۳۵۴
- کارگردان: علی حاتمی
- نویسندگان: علی حاتمی
- بازیگران: ناصر ملک مطیعی، پرویز فنیزاده، زری خوشکام، سعید نیکپور
- شبکهی پخش: شبکهی دوم تلویزیون ملی ایران
در سریال «سلطان صاحبقران»، یکی از بهترین آثار تلویزیونی ایران، دیالوگهای شاعرانه و پرمحتوا همواره ویژگی بارز آثار علی حاتمی بودهاند. این سریال که داستان زندگی امیرکبیر را روایت میکند، با شروع از دوازدهم ذیقعده سال ۱۳۱۳ قمری آغاز میشود. روزی که ملیجک (پرویز فنیزاده)، خدمتکار نزدیک ناصرالدینشاه قاجار (جمشید مشایخی)، شاه را برای جشنگرفتن پنجاهمین سالگرد تاجگذاری بیدار میکند. با پیشرفت داستان، شاهد نگرانیهای شاه از پیشبینی شوم منجمباشی پس از این جشن خواهیم بود.
حاتمی در این سریال، ناصرالدینشاه را بهعنوان شخصیتی بزدل و ناتوان ترسیم کرده است، فردی که به دلیل قتل امیرکبیر پشیمان است و در حال دست و پنجه نرم کردن با خاطرات تلخ خود است. از زندگی امیرکبیر، از تلاشهای او برای کمک به ناصرالدینشاه در به تخت نشاندن او، تا ازدواج با عزتالدوله (زری خوشکام)، خواهر شاه، و در نهایت کشمکشها و اختلافات میان او و شاه، داستانی پیچیده و تراژیک به تصویر کشیده شده است. این سریال همچنین به اتفاقات دیگری همچون ترور شاه در حرم شاه عبدالعظیم و محاکمه ضارب شاه، میرزا رضا کرمانی (سعید نیکپور) میپردازد.
حاتمی پس از شکست فیلم تاریخی «ستارخان»، طرح این سریال را به تلویزیون ملی ایران ارائه کرد و این مجموعه ابتدا در تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۵۴ پخش شد و سپس در سال ۱۳۵۶ بازپخش گردید. موسیقی متن اثر را واروژان ساخته و موسی افشار مسئول تدوین آن بوده است. در سال ۱۳۸۶، محمدمهدی دادگو قصد داشت دو نسخه سینمایی از سریال «سلطان صاحبقران» با عنوانهای «امیرکبیر» و «میرزا رضا کرمانی» تدوین و به سینما عرضه کند که با مخالفت زری خوشکام مواجه شد.
حاتمی که همواره علاقه خاصی به روایت وقایع تاریخی، بهویژه دوران قاجار، داشت، در این سریال ناصرالدینشاه را بهعنوان فردی ضعیف و ناتوان به تصویر کشید. او در مصاحبهای اظهار کرده بود که دوران قاجار بهترین زمان برای روایت داستانهایش است و احساس میکند که ریتم و ضرباهنگ کارهایش بیشتر با آن دوران سازگاری دارد. «سلطان صاحبقران» به زیبایی مرگ تراژیک امیرکبیر و پیامدهای منفی آن بر تاریخ ایران را به نمایش گذاشت.
کلام آخر
این دهه، دوران طلایی سریالهایی با محوریت تاریخی بود. البته فهرست محصولاتی که تلویزیون ملی در این ۱۰ سال پخش کرد بسیار مفصل است؛ اما علاوه بر سریالی که در این مقاله بررسی کردیم، بسیاری آثار دمدستی و بسیار ضعیف هم پخش شدهاند.
این دهه، البته زمان باز شدن پای سریالهای خارجی به تلویزیون ایران هم بود. ماجراهای هاکلبرفین، آلفرد هیچکاک تقدیم میکند، میشل استروگف، بالاتر از خطر، مرد شش میلیوندلاری، دختر شاه پریان، پیگرد و روهاید مهمترین سریالهای خارجیای بودند که در این سالها از تلویزیون پخش شدند.
بهترین سریالهای این دهه از نظر شما کداماند؟ کدام سریالها را برای بررسی در مقالهی «بهترین سریالهای دههی ۶۰» پیشنهاد میکنید؟
متاسفانه سینمای ایران هر چی جلوتر میاد بد و بدتر میشه