بهترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: باب و دوستان به انتقام جویان تبدیل میشوند
هرچند که همه ما باب اسفنجی و دوستش پاتریک را به خاطر معصومیت و سادهلوح بودن میشناسیم، اما آنها در این قسمت جنبه دیگری از خود نشان میدهند. اما با این حال دروغ گفتن آنها منجر به موفقیت نشده و یک نفر روی دست آنها بلند میشود.
قسمت ۱۱ از فصل سوم سریال SpongeBob SquarePants جنبه جدیدی از باب و پاتریک را به ما نشان میدهد. این قسمت که از دو بخش با نامهای Chocolate With Nuts و Mermaidman and Barnacleboy تشکیل میشود، این دو دوست ساده لوج را در حالی به تصویر میکشد که برای فروختن شکلاتهای خود و پول درآوردن به دروغگویی و کذب روی میآورند. اما خب سادگی آنها در نهایت کار دستشان میدهد تا متوجه شویم که آنها در کذاب بودن هم خوب نیستند.
در بخش اول که Chocolate With Nuts نام دارد، باب اسفنجی و پاتریک تصمیم میگیرند برای کسب درآمد بیشتر به فروش شکلات بپردازند. آنها به همین خاطر به در تکتک خانهها میروند و سعی میکنند شکلاتهای خود را به ساکنین خانهها بفروشند. اما خب این ماموریت با موفق پیش نمیرود و آنها در فروش محصولات خود شکست میخورند. در چنین موقعیتی که راه برای برگشت وجود ندارد آنها به یک نتیجه نه چندان خوب میرسند: دروغ گفتن. این دو شکلاتهای خود را با شعارهای دروغینی نظیر نجات دادن جان افراد میفروشند تا مردم به خرید آنها ترغیب شوند.
اما در میان مشتریهایی که باب و پاتریک با آنها برخورد میکنند یک شخصیت وجود دارد که دروغگوی بهتری از آنها است. در تمام این بخش از داستان یک مرد مرموز وجود دارد که این دو را در تمام محل زیر نظر میگیرد و تعقیبشان میکند. این مرد مرموز در نهایت باب و پاتریک را گیر میآورد و تمام شکلاتهایشان را از آنها میخرد. در چنین شرایط پول بزرگی دست این دو میآید تا حسابی خوشحال شود. در ادامه آنها برای جشن گرفتن این موفقیت به فروشگاه میروند و یک جعبه بزرگ از شکلات میگیرند (آنها هیچ سودی نکرده و تنها وقتشان را تلف میکنند).
در بخش دوم هم که Mermaidman and Barnacleboy V نام دارد، دو ابرقهرمان با نامهای Mermaidman و Barnacleboy تصمیم میگیرند به شهر بیکینی باتم بیایند. اما Barnacleboy که دستیار شخصیت دیگر محسوب میشود از این موقعیت خسته شده و دوست دارد خودش نقش ابرقهرمان اصلی را به دست بگیرد. در واقع او از اینکه مانند یک بچه با او رفتار میشود حسابی عصبی است و میخواهد هرچه سریعتر این اوضاع را درست کند. هنگامی که این شخصیت به رستوران خرچنگی میرود و میخواهد مانند بقیه یک همبرگر خرچنگی مخصوص بزرگسالان بخورد همه او را مسخره کرده و تنها یک همبرگر خرچنگی مخصوص بچهها نصیبش میشود. در این شرایط Barnacleboy کنترل خود را از دست میدهد و تصمیم میگیرد به ویلن داستان تغییر شکل دهد.
او برای اینکه قدرت بیشتری به دست آورد با دو شخصیت منفی با نام Man Ray و Dirt Bubble وارد یک تیم میشود. این سه در ادامه شهر بیکینی باتم را به آشوب میکشند و آرامش را از اهالی آن میگیرند. در چنین شرایطی همه از ابرقهرمان اصلی که Mermaidman باشد انتظار دارند به کمکشان برود و آنها را از دست ویلنها نجات دهد. اما از آنجایی که Mermaidman هم دستیار اصلی خود را از دست داده و تنها شده نمیتواند کار خاصی کند.
اما این شرایط نامناسب زیاد طول نمیکشد؛ چرا که سندی، اختاپوس، پاتریک و باب اسفنجی تصمیم میگیرند به Mermaidman کمک کنند و به ابردوستهای وی تبدیل شوند. این چهار شخصیت که تا به حال بویی از کارهای قهرمانانه نبردهاند به شکل عجیبی به ابرقهرمانهای بزرگ تبدیل میشوند و در کنار هم تیمی درحد انتقام جویان و لیگ عدالت را تشکیل میدهند. در نهایت تیم سوپر هیرویی باب و دوستان پیروز میشوند و پوزه تیم دشمن را به خاک میمالند.
در نهایت تمام این ماجراها Barnacleboy به این نتیجه میرسد که از اول اشتباه میکرده و از زندگی به عنوان دستیار Mermaidman خوشحال است. بدین ترتیب همه چیز به خوبی و خوش تمام میشود و چهار شخصیت مذکور هم یک سابقه ابرقهرمان گونه در کارنامه خویش ثبت میکنند. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم کافهبازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Screen Rant
ده بازی نوستالژی پلی استیشن ۱ که همه گیمرها باید تجربه کنند
نظرات