بازی Blue Prince آن‌قدر برایم جذاب بوده است که می‌خواهم درادامه‌ی این مطلب، بدون افشای جزئیات زیاد، شما را به تجربه‌ی آن ترغیب کنم. کشف رازهای بی‌شمار و حل معماهای متنوع این بازی (که حتی پس از اتمام آن همچنان مشغول کلنجار با برخی از آن‌ها هستم) زمانی بهترین تجربه و نتیجه را به شما می‌دهد که با کم‌ترین اطلاعات وارد بازی شوید، در نتیجه ویدیوهایش را تماشا نکنید، راه‌حل‌ها را گوگل نکنید و حتی این نقد را تا آخر نخوانید، فقط بروید واین بازی را تجربه کنید. در انتهای این بازی هم از من و هم از Dogubomb که توسعه‌دهنده این اثر بوده تشکر خواهید کرد.

البته که اگر قرار است شما را ترغیب کنم و شما هم یک بررسی جامع از این اثر بخوانید بهتر است تا انتها همراه من باشید. خوشبختانه، نوشتن درباره Blue Prince بدون اسپویل کردن آسان است، چون این بازی آن‌قدر اصیل و پیچیده است که فقط توضیح مکانیک‌های آن، ساعت‌ها زمان می‌طلبد. این بازی ترکیبی از ماجراجویی اول‌شخص، بازی رومیزی، روگ‌لایت، دک‌بیلدر، استراتژی، کاوش و پازل است که همگی در عمارتی بی‌نهایت جذاب بسته‌بندی شده‌اند. همراه مجله بازار باشید و قدم به داخل بگذارید تا یکی از بهترین بازی‌های پازل سال‌های اخیر را کشف کنید.

بازی Blue Prince، مبارک باشد!

تبریک می‌گویم، خانه نو مبارک باشد! شما عمارتی وسیع را از یک خویشاوند عجیب‌ و غریب به ارث برده‌اید اما باید ماموریتی را برای اثبات شایستگی‌تان انجام دهید و همین داستان بازی است. شما برای اثبات خود باید ۴۵ اتاق این عمارت را کاوش کنید و سپس اتاق مخفی چهل‌وششم را پیدا کرده و وارد آن شوید، همین و بس. اما چه چیزی قرار است شما را به چالش بکشد؟ این که شما خودتان این عمارت را حین کاوش می‌سازید. بازی از سالن اصلی یا همان سرسرا شروع می‌شود، جایی که سه در به سه جهت مختلف منتهی می‌شوند. کافی است روی دستگیره دری کلیک کنید تا با سه کارت اتاق روبه‌رو می‌شوید. این کارت‌ها شاید آشپزخانه، اتاق نشیمن و اتاق خواب باشند یا شاید چیزهای عجیب‌تری مثل صومعه، رصدخانه و آکواریوم رو شود.

انتخاب با شماست است که کدام را برگزینید اما هر کدام را که انتخاب کنید، آن اتاق پشت در ظاهر می‌شود. عمارت در شبکه‌ای ۵×۹ چیده شده که فضایی برای ایجاد ۴۵ اتاق فراهم می‌کند. هر اتاقی ویژگی‌های خاص خودش را دارد که مسلما برخی مثبت برخی منفی و برخی ترکیبی از هر دو است. مثلا اتاق تاریک اجازه نمی‌دهد کارت‌های بعدی را ببینید در حالی که اتاق پذیرایی به شما امکان می‌دهد اگر از کارت‌ها راضی نیستید، دوباره سه کارت جدید دریافت کنید. فقط در نظر داشته باشید که اگر سالن بزرگ را انتخاب کنید، درهای زیادی می‌بینید اما همه قفل‌ خواهند بود.

در طول کاوش، منابعی جمع می‌کنید که شامل کلید برای درهای قفل‌شده، جواهر برای انتخاب کردن اتاق‌های خاص، سکه برای خرید آیتم‌ها در مکان‌های مشخص و… است. همچنین می‌توانید تجهیزات ارزشمندی مثل ذره‌بین برای بررسی دقیق اسناد یا فلزیاب برای یافتن سکه و کلیدهای اضافی پیدا کنید. پیدا کردن یک آیتم می‌تواند کل روند بازی‌تان را در لحظه تغییر دهد. چند صندوق را قبلا دیده‌اید اما کلیدی برای باز کردنشان نداشتید؟ مهم نیست چرا که حالا یک پتک پیدا کرده‌اید. کارت‌های اتاق، منابع و آیتم‌هایی که پیدا می‌کنید، حس و حال یک بازی رومیزی فوق‌العاده را به Blue Prince می‌دهند.

استراتژی در انتخاب درها، نکته‌ای مهم در بازی Blue Prince

انتخاب درها هنگام ایجاد کردن اتاق‌ها مهم است، چون باید مسیری قابل‌ پیمایش در شبکه عمارت بسازید که بتوانید تا حد ممکن اتاق‌ها را توسعه داده و از تمام عمارت استفاده کنید. اگر اتاق‌های زیادی بدون خروجی ایجاد کنید، دیگر نمی‌توانید ادامه دهید چرا که تقریبا هر ایجاد اتاق نیاز به چند لحظه تامل دارد و گاهی بحث استراتژیک عمیقی را می‌طلبد. گاهی میان دو راهیی قرار می‌گیرید که بیشتر دردناک است تا خنده‌دار.

بازی‌ سخت‌تر هم می‌شود چون شما در هر روز فقط ۵۰ قدم خواهید داشت و هر بار که از دری عبور می‌کنید، یک قدم مصرف می‌شود. حال کمی ماهیت استراتژی واقعی خودش را بیشتر نشان می‌دهد. فرض کنید ۱۱ قدم پیش به در قفل‌شده‌ای برخوردید که بن‌بست بود اما حالا کلیدی پیدا کرده‌اید، آیا ارزشش را دارد ۱۱ قدم برگردید یا باید به جلو ادامه دهید؟ در طول تجربه‌ام از این بازی، گاهی ساعت‌ها به نقشه عمارتی که ساخته‌ بودم خیره می‌شدم و مسیرم را با دقت می‌شمردم در حالی که تعداد قدم‌هایم کم می‌شد. رسیدن به مقصد درست وقتی قدم‌هایتان تمام می‌شود، هیجان‌انگیز است ولی اگر موفق نشوید، دل‌خراش و اعصاب خُردکن خواهد بود.

منتظر سوپرایز بازی Blue Prince هستید؟ مهم‌ترین نکته‌ای که درباره این بازی وجود دارد این است که اگر قدم‌هایتان تمام شود، عمارت کاملا ریست می‌شود. کارت‌های اتاق‌ها به‌هم می‌ریزند، هرچه جمع کرده‌اید غیبش می‌زند و روز بعد با جیب خالی و شبکه‌ای خالی شروع می‌کنید. تنها چیزی که برای شما باقی می‌ماند دانشی است که از دورهای قبلی بازی بدست آورده‌اید . حال می‌توانید برای پیش‌روی بیشتر در این دور استفاده کنید.

بازی Blue Prince، پر از پازل‌های شگفت‌انگیز

بازی Blue Prince می‌توانست صرفا یک بازی استراتژیک مبتنی بر مدیریت منابع، شمارش قدم‌ها، کلیدها و جواهرات باشد اما توسعه‌دهنده پروازی بلندتر برای این بازی در نظر گرفته است. این بازی پازل‌های شگفت‌انگیز و ظریفی دارد که اینجا هیچ‌کدام را اسپویل نمی‌کنم. چند پازل به اتاق‌های خاصی محدودند و بارها با آن‌ها روبه‌رو می‌شوید، مثل پازل ریاضی دارت در اتاق بیلیارد یا پازل منطقی در اتاق مهمان اما بهترین پازل‌های Blue Prince، پازل‌های واقعی آن‌هایی هستند که حتی وقتی بازی نمی‌کنید در فکر آنها هستید، آنهایی که در سرتاسر عمارت پراکنده‌اند. هر باری که عمارت را می‌سازید متفاوت است، در نتیجه این پازل‌ها را یک‌جا نمی‌بینید. مثلا ممکن است روز سوم کُدی پیدا کنید اما تا روز یازدهم نفهمید برای چیست. بارها در Blue Prince با تابلو، مجسمه‌ یا یادداشتی برخورد کرده‌ام که می‌دانستم معنایی دارد اما اهمیتش را گاهی تا مدت‌ها متوجه نمی‌شدم.

بیش از دوازده صفحه از دفترچه‌ام را با یادداشت‌ها، نمودارها، نام‌ها، تاریخ‌ها، نقاشی‌ها و کدها پر کرده‌ام. شبکه ۴۵اتاقه عمارت را روی دو کاغذ جدا کشیده‌ام تا دو عنصر پازل را که به کل ساختمان مربوط‌اند، ردیابی کنم. اگر تابلوی اعلانات داشتم، پر از عکس و یادداشت‌هایی بود که با نخ قرمز به‌هم وصل شده‌اند. به همین دلیل می‌گویم که شما به قلم و کاغذ نیاز خواهید داشت.

لحظاتی که با «یافتم!» روبه‌رو می‌شوید واقعا جذاب است. زیاد در بازی Blue Prince پیش آمده که که چیزی را برای اولین بار دیدم و سپس با عجله یادداشت‌هایم را ورق زدم چون چیزی مرتبط با آن را در اتاق دیگری، در راند قبلی یا شاید حتی روزهای قبل دیده بودم. اگر عاشق پازل‌های طولانی، بررسی یادداشت‌ها و ردیابی دقیق جزئیات مثل یک کارآگاه هستید ( برای مثال بازی‌هایی مانند Return of the Obra Dinn یا The Case of the Golden Idol یا حتی Her Story) شک نکنید Blue Prince برایتان بهشت است.

یکی از پازل‌ها(که باز هم اسپویل نمی‌کنم)تقریبا کل بازی را صرف حل خودش کرد. از همان ابتدا می‌دانستم چیزی که در عمارت می‌بینم بخشی از یک پازل است اما چند روز بعد (روزهای واقعی، نه داخل بازی) بالاخره فهمیدم آن پازل چطور کار می‌کند و چند روز دیگر طول کشید تا بفهمم چطور از راه‌حلم استفاده کنم. اینکه این پازل گسترده با وجود تغییر روزانه عمارت کار می‌کند، نشان‌دهنده مهارت و ظرافت باورنکردنی تندا رس(Tonda Ros) کارگردان بازی در بیش از هشت سال توسعه Blue Prince است.

خانه را می‌خواهی؟ جورش را بکش!

اینکه عمارت هر روز ریست می‌شود، به این معنا نیست که نمی‌توانید آن هیچ وقت تمام کنید. یکی از رضایت‌بخش‌ترین حس‌های Blue Prince این است که بفهمید:

«امروز به اتاق چهل‌وششم نمی‌رسم، اما برای فردا یا حتی پس‌فردا همه‌چیز را آماده کرده‌ام.»

شاید این یعنی ایجاد کردن اتاق پُست که روز بعد بسته‌ای پر از آیتم‌های خوب به آن تحویل می‌شود یا گذاشتن آیتمی کلیدی مثل یک کلید خاص در رختکن تا دفعه بعد که آن اتاق را پیش‌نویس(Draft) کردید، برش دارید. آماده کردن یک استراتژی آینده برای موفقیت، مثل بازی کو-آپ با خود آینده‌تان است.

هیجان‌انگیزتر وقتی است که تغییری دائمی در عمارت ایجاد می‌کنید؛ تغییری که حتی با ریست شدن عمارت باقی می‌ماند مثلا پیدا کردن راه به آن سوی دری که همیشه قفل بوده اما وقتی بازش کنید، برای همیشه باز می‌ماند. چند اتاق خاص به شما اجازه می‌دهند ویژگی‌های اتاق‌های دیگر را تغییر دهید و این تغییرات تا وقتی دوباره آن‌ها را تنظیم کنید، باقی می‌مانند. سیستم‌های دیگری هم اجازه می‌دهند ارتقاها یا بازسازی‌هایی روی عملکرد اتاق‌ها اعمال کنید. آوردن کمی ماندگاری به چیزی که همیشه در حال تغییر است، هیجان‌انگیز است.

حتی می‌توانید به‌تدریج خودتان را تغییر دهید، مثلا تعداد قدم‌های روزانه‌تان را افزایش دهید یا هر روز با چند سکه اضافی شروع کنید. سیستم‌هایی وجود دارند که شانس ایجاد کردن انواع خاصی از کارت‌های اتاق را به شما می‌دهند پس می‌توانید کارت‌های موردعلاقه‌تان را بیشتر و کارت‌های ناخواسته را کمتر ببینید.

هرچه بیشتر بازی کنید، روزها بگذرند و عمیق‌تر کاوش کنید، عمارت کمتر شبیه مجموعه‌ای تصادفی از اتاق‌ها به نظر می‌رسد. شروع می‌کند به اینکه تحت کنترل شما و مال شما باشد. وقتی بالاخره به اتاق چهل‌وششم رسیدم، واقعا احساس کردم که لیاقتش را داشتم. بالاخره من وارث قانونی و شایسته آن بودم و این عمارت واقعا مال من بود اما اتمام بازی کلی پازل دیگر را روی دست من گذاشته است.

بلو پرنس، رو اعصاب اما شیرین

گاهی باید با بدشانسی‌ها در این عمارت دست‌وپنجه نرم کنید. گاهی استراتژی بدی را دنبال می‌کنید که زود به بن‌بست می‌رسید یا هدفی که دارید به‌خاطر یک کارت با چاشنی شانس بد از دست می‌رود. گاهی مسیری را پیش می‌گیرید که پر از سکه است اما جایی نیست که بتوایند خرجشان کنید یا هر طرفتان در قفل‌شده‌ای قرار دارد و شما کلیدی ندارید.

ولی این موارد نادر هستند و مسیر بدشانسی هیچ‌وقت آن‌قدر ناامیدکننده نخواهند بود. بیشتر اوقات انگار عمارت طرف شما است، بیلچه‌ای می‌دهد که با نقشه گنجی که پیدا کرده‌اید جور در بیاید یا ترکیبی عالی از درها و راهروها به شما می‌دهد تا به عمق عمارت برسید. حتی اتاقی هست که می‌توانید با رشوه دادن به معبد، کمی شانس اضافی برای چند روند آینده بخرید. فقط باید پیدایش کنید و سکه‌ای برای پرداخت هزینه‌اش داشته باشید.

فراموش نکنید که راه‌حل پازل‌ها را گوگل نکنید. اگر می‌توانید، ویدیوهای راهنما یا گایدلاین نبینید. این‌ راهنمایی‌ها وجود دارند اما اگر من بخواهم برای شما راهنمایی بنویسم، با این سخن انگیزشی شروع خواهم کرد:

Blue Prince می‌تواند چالش‌برانگیز و گیج‌کننده باشد و شاید روزها با برخی پازل‌هایش کلنجار بروید، اما باور کنید، نیازی به کمک کسی ندارید. خودتان همه‌چیز را حل می‌کنید و وقتی این کار را کردید، حس فوق‌العاده‌ای خواهید داشت.

حدود ۲۵ ساعت طول کشید اما بدون دسترسی به هیچ راهنمایی یا تقلبی به اتاق چهل‌وششم رسیدم فقط چون وقتی بازی کردم. پس قلم و کاغذ بردارید، نور را کم کنید، راحت بنشینید، ریلکس کنید و عجله نکنید. اتاق‌هایتان را ایجاد کنید، قدم‌هایتان را بشمارید و بگذارید رازهای عمارت کم‌کم برایتان فاش شوند تا یکی از بهترین بازی‌های پازل سال‌های اخیر را تجربه کنید.

طراحی بصری و صوتی بلو پرنس

کمی هم اگر بخواهیم در رابطه  با این بخش صحبت کنیم، خواهیم گفت که گرافیک بازی بلوپرنس با استفاده از پالت رنگی محدود و سبک مینیمال، حس و حالی اسرارآمیز و وهم‌آلود به عمارت می‌بخشد. طراحی اتاق‌ها با دقت انجام شده و هر فضا شخصیت و داستان خاص خود را دارد. موسیقی متن و افکت‌های صوتی نیز به‌خوبی با فضای بازی هماهنگ شده‌اند و حس غوطه‌وری در دنیای بازی را تقویت می‌کنند. طراحی صوتی و بصری این بازی واقعا تاثیرگذار است و همین مسئله می‌تواند به‌تنهایی بازیکن را ساعت‌ها درگیر نگه دارند. این مورد که برخی بازیکنان ممکن است انتظار جزئیات گرافیکی بیشتری داشته باشند، به‌ویژه در مقایسه با بازی‌های مدرن با بودجه بالاتر را هم نباید از قلم انداخت.

آیا بازی بلوپرنس ارزش تجربه دارد؟

بازی Blue Prince یا پرنسس آبی (نام جالبی است و اشاره به نقشه‌های ساختمانی «blueprint» دارد) یک بازی معمایی است که برای طرفداران ژانر پازل و داستان‌های مرموز طراحی شده است. اگر از حل معماهای چالش‌برانگیز و کشف داستان‌هایی که به‌تدریج آشکار می‌شوند لذت می‌برید، این بازی قطعا ارزش وقت شما را دارد. اگر هم به دنبال گیم‌پلی سریع یا گرافیک‌های پرزرق‌وبرق هستید، ممکن است Blue Prince انتظارات شما را برآورده نکند اما پیشنهاد می‌کنم برای این بازی استثناء قائل شوید.