با توجه بهاینکه بازی جدید بوردرلندز (Borderlands 4) بهطور رسمی در مراحل تولید و توسعه قرار دارد؛ استودیو بازیسازی گیرباکس سافتور (Gearbox Software) ممکن است با مشکلاتی همانند چالشهای ساخت Resident Evil مواجه شده باشد.
چند وقتی است که از چهارمین نسخهی فرنچایز محبوب و معروف Borderlands رونمایی شده است و طرفداران فرضیات گستردهای را در طی این مدت منتشر کردهاند. طبق آخرین اخبار حوزه بازیهای ویدیویی و رسانههای سرگرمیمحور، بزودی بازی Borderlands 4 قرار است وارد فاز و مراحل جدیدی از توسعه شود و نسل جدیدی را به ارمغان بیاورد. در کنار اینکه گیرباکس سعی دارد این اتفاق را رقم بزند، تصمیماتی را نیز دارد که بتواند با استفاده از آنها چالشها و چگونگی مراحل پیشرفت و تکامل نسخهی چهارم سری Borderlands را بوجود بیاورد تا پایهی مناسبی برای ادامهی این فرنچایز باشد، درواقع این استودیو میخواهد کاری را به سرانجام برساند که هرکسی نمیتواند از پس آن بر بیاید و اثری را خلق نماید که تا کنون در این فرنچایز دیده نشده است.
به این ترتیب، بین گیرباکس و کپکام در دو بازی Resident Evil و Borderlands تقریبا جریان منطبقی صورت گرفته است که در نهایت یک ریشهی مشترک را بوحود آوردهاند تا هر دو نسخهی این فرنچایز تحت «استرس» و «ریسک» روند تولیدشان قرار بگیرند. بهجز این مبحث، شایعات و اخبار زیادی هم در رابطه با این دو نسخهی جدید از دو فرنچایز معتبر و محبوب در جریان رسانههای بازیهای ویدیویی دستبهدست شده و حسابی پیچیده است.
هر دو بازی قصد دارند اتفاق جدیدی را بهعنوان نسخهی تازه نفس مجموعهشان رقم بزنند، شخصیتها، محیطها، روایتها و داستانپردازیهای عمیقی را میخواهند خلق کنند که دارای ثبات و ارزشمندی بالایی باشند. طبق اطلاعات منتشر شده توسط رسانهها، این بازیها پر شده از شخصیتهای جدیدی خواهند بود که شاید جدید بهنظر نرسند اما به این دلیل که قبلا بهعنوان پروتاگونیستهای اصلی در روایت بازیهایشان حضور داشتند و اما در این شمارهها قرار است بهعنوان کرکترهای فرعی و نو معرفی شوند، کار را چالشبرانگیزتر و جذابتر کرده است؛ درواقع میتوان اینگونه گفت که کرکترهای سوپراستار قدیمی احتمالا دارای قلب جدیدی میشوند که خود را با روحیات و فضای جدید بازیها بروزرسانی خواهند کرد بهحدی که ما آنها را «نو و تازه نفس اما با تجربه» فرض کنیم.
بعضی از شخصیتهای اصلی و قدیمی این سری بازیها هم قرار است در بطن NPCهای غیرمستقیم ظاهر شوند و به این ترتیب ممکن است استودیو Gearbox Software از این موقعیت بوجود آمده بهره ببرد تا رویکرد جدید خود را ارزیابی کند؛ ما اینگونه میتوانیم نتیجهگیری کنیم که گیرباکس این نظریه را دارد که Borderlands 4 باید بازی تاریک و خونآلودتری شود تا بتواند عمق تازهای را از جهان این فرنچایز به مخاطبین همیشگی و جدیدش ارائه دهد. بهحدی که مانند Dragon’s Dogma II و بازی Street Fighter 6 بتواند گزارش مالی موفقیتآمیز و منحصربهفردی را در اختیار استودیو سازنده و سرمایهگذاران تقدیم کند و باعث افزایش فروش مجدد شمارههای قدیمی این مجموعه نیز شود.
مجموعههای رزیدنت ایول و بوردرلندز هر دو دارای شخصیتهای با ارزشی هستند
اگر میراث کرکتری سری بازیهای Resident Evil را کنار هم بگذاریم و آنها را مورد بررسی قرار دهیم، صددرصد متوجهی این موضوع خواهیم شد که شخصیتها طی مجموعه داستانهای این فرنچایز ترسناک، هربار در حال رفت و برگشت از یک نسخه بهنسخهی دیگری هستند. درواقع کپکام در طی این سالها نگذاشته است که شخصیتی مورد کملطفی قرار بگیرد و بهطور کامل حذف شود چرا که با استراتژیهای داستانی و طراحیاش، باعث شده است ایدههایی بوجود بیآیند که هربار شاهد حضور شخصیتهای قدیمی در نسخههای جدید این مجموعهی محبوب باشیم؛ اگر بهسراغ طرفداران هم برویم قطعا با سیل عظیمی از نظرات مختلف روبرو خواهیم شد که هرکدام به مباحث و تحلیلهای متفاوتی در اینباره پرداختهاند.
این فکتی که در رابطه با Resident Evil بیان کردیم بهطور تقریبی در مورد فرنچایز Borderlands نیز صادق است. در ابتدا بوردرلندز هم شخصیتهای بزرگی را در اختیار داشت، برای مثال قهرمانان Vault Hunter که هرکدام از آنها دارای روحیه و قدرت منحصربهفردی بودند و یکی از جذابترین همبستگیها را در طول این فرنچایز ارائه کردند. بعضی از پروتاگونیستهای مکمل و اصلی این سری نیز طی مدتهای متفاوتی تبدیل به داستانهای فرعی شدند یا به NPCهای مهمی تغییر حالت دادند و اینگونه شد که کرکترهای مجموعهی Borderlands هم دچار رفت و برگشتهای متعدد و ارزشمندی شدند. هرکدام از آنها در حالحاضر طرفداران آتشین خودشان را دارند و مدتها است که دلهای بازیکنان قدیمی را در اختیار خود گرفتهاند.
در نسخههای فرعی هم بارها شده است که Vault Hunter به بُعد دیگری تعبیر میشوند اما در هر صورت بهعنوان مرکزیت شخصیتپردازی در سری بازیهای Borderlands شناخته میشوند و کانون توجه را در قلب خود حفظ کردهاند. اما آیا این شخصیتهای قدیمی و محبوب این فرنچایز، میتوانند بهخوبی ادامهی این سری از Borderlands 4 بهبعد روایت کنند؟ این تقریبا یکی از آن چالشهایی است که استودیو کپکام در رابطه با Resident Evil با آن روبرو شده است.
بیایید برگردیم به مثالمان در بازی رزیدنت ایول. بهطور مشابه، چهرههای قابل تشخیص و تکرار شوندهای در رزیدنت ایول وجود دارند که اگر بخواهیم مثالهایی را به میان بیاوریم میتوانیم اسامی اشخاصی مانند جیل ولنتاین، کریس و کلر ردفیلد، لئون کندی و دیگر کرکترهای را این فرنچایز را نام ببریم. شرکت Capcom در بازی Resident Evil 7 و شمارهی بعدی آن یعنی Resident Evil Village، بهطرفداران تازهوارد این سری، شخصیت Ethan Winters را معرفی کرد. با این حال کریس ردفیلد همچنان در RE Village حضور پیدا کرد و حتی نقش بزرگتری را نسبت به Ethan Winters در جریان داستان این بازی ایفا میکرد. اگرچه این روند امضای همیشگی کپکام در طول این سالها بوده است اما این امکان وجود دارد که «تکرار بیش از حد رویکردها» باعث ضرر در سیاستهای بازیسازیشان شود.
چرا؟ به این دلیل که شاید یکبار، دوبار و حتی سه یا چهار یا حتی پنجبار، از بهیکباره ظاهر شدن کریس ردفیلد در نسخههای متفاوت سورپرایز شویم اما این منطق میتواند برای «دفعهی ششم ۶» بهم ریخته و کاربران را دلزده کند. تقریبا کاری که یوبیسافت در سری بازیهای Assassin’s Creed انجام داد. درست است که شخصیتها را تکرار نکرد اما از این مبحث که هربار ایدهی تکراری در مقابل چشمان مخاطبینش میگذاشت، تا حد شکست خوردن نیز پیشرفت. این مدل الگوریتم «تکرار و تکرار کردن و تکرار پذیری» میبایست کمی متفاوتتر اجرا شود چرا که هر دو استودیو کپکام و گیرباکس با همین چالش نیز روبرو هستند و بازی Borderlands 4 میتواند یکی از بهترین فرصتهایی باشد که این نوآوری را رقم میزند.
بوردرلندز ۴ میتواند شخصیتهای جدید و تازهای را به این فرنچایز ببخشد
بازی Borderlands 3 در صخرههای اقلیمی این اثر به پایان رسید، در جایی که لیلیث، رهبر Crimson Raiders، یکی نیروی جدید را بیدار کرد تا خود را فدا کند تا در نهایت بتواند سیاره پاندورا را از شر دوقلوهای کالیپسو نجات دهد. بنابراین و بر همین اساس، انتظار میرود محتوای بعدی این فرنچایز یعنی بازی Borderlands 4 به موضوعاتی بپردازد که بعد از این اتفاق رقم خوردهاند، گمانهزنیهایی هم از سمت طرفداران وجود دارد که بوردرلندز ۴ قرار است عواقبهای این رویداد پیشآمده در Borderlands 3 را بهنمایش بگذارد. بوردرلندز ۴ ممکن است تمرکز زیادی روی آوا داشته باشد به این دلیل که طبق شواهد و ظواهر، این شخصیت چیزهای مختلفی را از لیلیث و مایا در Crimson Raiders به ارث برده است تا بتواند بقایای گروه را در جریان همین رویداد در جستجو لیلیث جمعآوری کند.
پس این امکان وجود دارد که جای شخصیتهای اصلی و فرعی متفاوتی با یکدیگر عوض شده و نوآوریهای تازهای را هرکدام از آنها به ما ارائه دهند. Borderlands ممکن است خطر اتکای بیش از حد به یک شخصیت را چندینبار به چالش بیندازد و همین امر موجب ضرری میشود که شاید از ریشه به بدنهی این فرنچایز آسیبهای جدی را وارد کند. این را هم بایستی در نظر بگیریم که گیرباکس میتواند پیچشهای داستانی خارقالعادهای را با Borderlands 4 بوجود بیاورد و همزمان جواب فکتهای نسخههای گذشته را نیز فراهم کند اما این انتظار را داریم که برای روایت کردن چنین پیچیدگیهایی از شخصیتهای تازه نفسی استفاده کند که الهامبخش دیگر کرکترها و بازیکنان شوند.
درواقع ما میخواهیم بازی Borderlands 4 مشعلی را روشن کند که تا سالها ادامهی این مجموعه را مشاهده کنیم و یک فاصلهی چندین و چند ساله نداشته باشیم. بهاحتمال متوسط، گیرباکس میخواهد چند شخصیت قابل بازی را در اختیار بازیکن قرار دهد که یکی از آنها مهمترینشان باشد و محوریت داستان را تشکیل دهد. خلاصهتر بخواهیم بگوییم این است که استودیو سازنده، چند شخصیت را در دسترس شما قرار میدهد و یک «راوی جذاب» میسازد که با تکامل دادن به دیگران، باعث شود مدل جدیدی در این سری بوجود بیآید. شاید Borderlands 4 بتواند این رشد را بهصورت ارگانیک تجربه کند اما همانطور که اشاره کردیم، توسعهی این بازی همانند نسخهی جدید رزیدنت ایول، دچار «ریسک» و «اضطراب» است که طبیعی بهنظر میرسد.
بازی Borderlands یک فرنچایز در حوزه بازیهای ویدیویی محسوب میشود که در سبک تیراندازی و نقشآفرینی-اکشن است که روایتش در فضایی فانتزی علمی/غربی جریان دارد و توسط Gearbox Software ایجاد و تولید شده و توسط ۲K برای پلتفرمهای مختلفی منتشر شده است. نسخهی اول این مجموعه در تاریخ ۲۰ اکتبر ۲۰۰۹ در دسترس پیسی، پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ قرار گرفت و توانست میانگین نمره ۸۴ از ۱۰۰ را در وبسایت متاکریتیک کسب نماید و به یکی از بهترین بازیهای آن دوره در تاریخ بازیهای ویدیویی تبدیل شود.
نسخهی دوم و سوم بازی Borderlands هم به ترتیب نمرات ۸۹ و ۸۱ از ۱۰۰ را در رسانه متاکریتیک ثبت کردند. بازی Tales From The Borderlands همانطور که از نامش هم پیدا است، توسط استودیو بینظیر تلتیل گیمز ساخته شده است که سابقهی خلق عناوینی مانند The Wolf Among Us و The Walking Dead را در اختیار دارد و در حوزه بازیهای داستانی و کلیکی بسیار شناخته شده است؛ این نسخه از سری بوردرلندز نیز توانست متای ۸۵ از ۱۰۰ را دریافت نماید. این فرنچایز همانند رزیدنت ایول پر از نسخههای اصلی و فرعی است که ما در این بخش به نسخههای اصلی پرداختیم.
در سال ۲۰۲۴ هم قرار است سریالی از سری داستانهای Borderlands منتشر شود که طرفداران حسابی انتظار انتشار آن را میکشند. در نهایت این مجموعه بازی، با ارائهی داستانی فانتزی و پساآخرالزمانی آن هم با گرافیکی خاص، دنبالکنندگان زیادی را دارد که بعضی از آنها بسیار آتشینطور طرفدار این فرنچایز هستند و بهتر است اگر با آنها در مورد این فرنچایز صحبت میکنید، بدگویی نکنید چرا که ممکن است نارنجکی را در جیبتان بگذارند و بهمزاح به هوا پرتاب شوید. این صحبت در مورد گفتگو میان طرفداران نبود و صرفا کانسپتی از بازی را رونمایی کرد.
شما چه انتظاری از بازیهای Resident Evil و Borderlands 4 دارید؟ نظرتان را با ما و دیگر کاربران مجله کافه بازار به اشتراک بگذارید.
بهترین بازیهای کامپیوتری و کنسولی که روی موبایل هم اجرا میشوند
منبع: gamerant
نظرات