بازی Call of Duty: Black Ops 6 با روایت تازهی خود به ریتم جدیدی از قصهگویی در سری بازیهای کال آو دیوتی رسیده است و ما به دلیل بزرگ بودن پروژه بلک آپس ۶، تصمیم گرفتیم که نقد و بررسی این اثر موفق را در دو بخش آفلاین «کمپین داستانی» و آنلاین «مولتیپلیر و زامبی» بنویسیم و اجرا نماییم. به همین خاطر با بررسی بازی کال آو دیوتی بلک آپس ۶ – بخش آنلاین و زامبی، همراه مجله بازار باشید.
با توجه به جریان صنعت بازیهای ویدیویی بهویژه در نسل هشتم و نهم بازیهای ویدیویی تقریبا هر کاربر و سازندهای میداند که تجربهی یک اثر گیمینگ، چقدر در فرمهای آفلاین و آنلاین ارزشمند است و هر دو این موارد، به چه میزان (نسبتبه جایگاهشان) اهمیت دارند؛ این الگوی بازیهای آنلاین از زمان محصولاتی مانند DOTA 2 و CS: GO شکل گرفتند و به نسخههای کال آو دیوتی بلک آپس ۴، فورتنایت و پابجی رسیدند و جامعهی کاربران آنلایندوست این اینداستری را گستردهتر از قبل کردند. علاوهبر این موضوع، سازندگان با کامیونیتی نسل Z هم مواجه شدند که خود این نسل تازهنفس نیز تاثیر بسزایی در چرخش بازیهای آنلاین و مولتیپلیر گذاشتند و هماکنون نیز باعث رشد بیشتر این چرخه میشوند.
این جریانی که در رابطه با آن در پاراگراف قبلی صحبت کردیم، هر روز بزرگتر و توسعه یافتهتر از گذشته میشود و هر چند وقت یکبار کاربرانش را با بازیها و محصولات جدیدی روبرو مینماید. بعد از مدتها ما با یک اثر با کیفیت از فرنچایز Call of Duty طرف شدهایم که نگاهمان را تا چند درصد عوض کرده و دلمان را با منش مثبتی همراه کرده است؛ منشی که باعث میشود به ادامهی این مجموعه بازی امیدوار شویم و هربار منتظر یک محتوای «تکراری» نباشیم بلکه با تجربهی محتواها و ارائههای جدید این سری، احساسات مختلفی را کسب نماییم. آیا بخش آنلاین (مولتیپلیر و زامبی) بازی کال آو دیوتی بلک آپس ۶ آنطور که باید و شاید ظاهر شده و میتواند ما را ساعتها سرگرم نگه دارد یا همان الگوهای همیشگی کال آو دیوتی را تحویلمان میدهد؟ پاسخ این سوال را در ادامهی همین مطلب دریافت خواهید کرد.
قبل از اینکه به مبحث اصلی نقد بازی کال آو دیوتی Black Ops 6 برسیم، میبایست بگویم که قرار است در این مطلب بارها شاهد به یاد آوردن ویژگی اومنیموومنت (omnimovement) باشیم، ویژگی که باعث میشود شما همانند یک سرباز حرفهای یا مکس پین عزیزمان، از یکسو به سوی دیگر جهش کنید و به شیرجه زدن بپردازید؛ در این حین نیز بهراحتی دشمنانتان را به رگبار گلولههایتان ببندید و یک صحنهی دراماتیک و بسیار نرم را رقم بزنید. کال آو دیوتی بلک آپس ۶ با توجه به طراحی پیشرفتهی اومنیموومنتش میتواند لحظات لذتبخشی را فراهم نماید و حتی به aim گرفتنتان در بازیهای دیگر نیز کمک کند؛ درواقع اومنیموومنت از آن دسته ویژگیهایی محسوب میشود که بلک آپس ۶ را دچار تغییر و تحولات اساسی کرده است.
البته این راهم اضافه کنم که ما میتوانیم «ساعتها» در رابطه با آثار بهتری صحبت کنیم که جزئیات بیشتری را هم در اختیارمان قرار میدهند اما در برابر رقابت با بازی آنلاینی که تا این حد سریع، روان و جذاب ظاهر میشود، آن جزئیات تا حد زیادی بیهوده بهنظر میرسند. بلک آپس ۶ صددرصد دگرگونی خاصی ندارد و شاید کمی بیش از حد محتاط عمل میکند اما در اصول دیزاین شاخصش – «یعنی همان حرکت و تیراندازی» آنقدر با کیفیت حاضر میشود که سطح تجربهی خود را افزایش داده و در سری Call of Duty: Black Opsها نیز پرچمداری میکند. بهعنوان کسی که حدود ۷۰ ساعت از وقت خود را پای تجربهی Call of Duty: Modern Warfare 3 (2023) گذاشته است، خیلی رُک و راست بیان میکنم که Call of Duty: Black Ops 6 یک سر و گردن از تمام ریبوتهای مدرن وارفیر بالاتر است و آنقدر مثبت کنش میکند که به شما اجازهی بازگشت به سری ریبوت MW را نمیدهد.
این اولینباری نیست که حرکات اینچنینی را در مجموعه بازیهای کال آو دیوتی مشاهده مینماییم اما از طرفی هم، اولینباری است که سازندگان بلک آپس ۶ بهطور کامل این تکنیک را در نسخهی اصلی و رسمی بازیهایشان استفاده کردهاند؛ چرا؟ جون تکنیک omnimovement توسط کامیونیتی کاربران Call of Duty با نام «شیرجهی دلفینی» ابداع شده و از آنجایی هم که در طول این سالها حسابی خوش درخشیده است، اکتیویژن تصمیم میگیرد که شیرجهی دلفینی را با روایتهای اختصاصی خودش ترکیب کرده و یک طراحی لذت بخش را خلق کند و باعث جذابیت بیشتر بازی Call of Duty: Black Ops 6 بهخصوص در بخش مولتیپلیر شود. شخصاً بعد از تجربهی ۱۰ ساعتهی بازی هنوزهم که هنوز است، به «اجرای» کامل omnimovement مسلط نشدهام اما میتوانم به بهترین شکل ممکن به اتاقهای جانبی بازی شیرجه بزنم و همزمان به شلیک کردن خود ادامه دهم. در طول تجربهی بازی نیز متوجه شدم که بهترین عملکرد اومنیموومنت زمانی است که به عقب حرکت میکنید و وقتی که شیرجه میزنید و بر روی زمین میفتید، اندازهی هدف شما درست مثل حالتی است که کمپ کردهاید؛ همچنین شما یک وسعت هدفگیری ۳۶۰ درجه نیز در اختیار دارید که میتوانید بهراحتی به کنترل اطرافتان بپردازید.
با تمام این موارد، نکتهی حائز اهمیت اینجا است که «جرکت همهجانبه» یا همان «omnimovement»، بهمعنی قدرت همهجانبهی شما در بازی نیست. درواقع این موومنتهای آکروباتیک بخش آنلاین بازی کال آو دیوتی بلک آپس ۶، بایستی در مکان و موقعیت زمانی-درستی ظاهر شود وگرنه باعث «شکست و گلولهگلوله» شدن شما خواهد شد. درست است که یوتیوبرها از این پس میتوانند با استفاده از omnimovement ویدیوهای کوتاه جذابی بسازند اما فرض کنید که روبروی شما یک کرکتر بسیار قدرتمند و سریع وجود دارد که توسط چندین تن از یارانش نیز پوشش داده میشود، در این موقعیت اگر شما تصمیم بگیرید که موومنتهای آکروباتیکتان را استفاده نمایید، یقین بدانید که با یک گسترهی بسیار زیادی از گلولهها طرف میشوید که در نهایت باعث کشته شدن شما میشوند.
این موضوع را توضیح دادم تا بدانید که omnimovement از لحاظ طراحی و اجرا با «شیرجهی دلفینی» تفاوت دارد و نباید این دو را در «اجرا» یکی دانست، چرا که یک اشتباه میتواند شما را از پا درآورد. من در طول تجربهام همان روشهای قدیمی را امتحان کردم که از حافظهی عضلانیام (Muscle Memory) سرچشمه میگیرند؛ به شما هم «امتحان کردن» روشهای کلاسیک را پیشنهاد مینمایم.
نقشهها، حالتها و گانپلی بازی کال آو دیوتی بلک آپس ۶
همانطور که بسیاری از ما میدانیم، تقریبا همهچیز در سری کال آو دیوتی به کیفیت تیراندازیاش وابسته است و Black Ops 6 در این زمینه عالی عمل میکند. از زمان انتشار این اثر من از اسلحهی XM4 استفاده کردهام که یکی از اسلحههایی است که در ابتدای بازی در دسترس شما قرار میگیرد؛ کار کردن با XM4 حس فوقالعادهای دارد و از آنجایی که حداقل در ۸۰ درصد مچها از این اسلحه استفاده کردهام تا حد زیادی توانستم آن را شخصیسازی کرده و لولآپش کنم، واقعیت ماجرا آنقدر لولآپش کردهام که دلم نمیآید از رایفلهای دیگر استفاده نمایم البته این را هم اضافه کنم که من اسلحههای دیگری نیز تهیه کرده و اسکینهای بسیاری هم امتحان کردهام که بتوانم تجربههای متفاوتی را دریافت کنم اما با وایلدکارت Gunfighter، در حالحاضر حدود ۸ تا Attachment برروی XM4 بستهام که این اسلحه را تبدیل به یک غول واقعی کردهاند؛ من فکر میکنم که وایلدکارت Gunfighter کمی بیش از حد سخاوتمندانه باشد اما در حالت کلی به XM4, OP رضایت کامل را میدهم چرا که این اسلحهام تقریبا در هیچ شرایطی کم نیاورده و وفادار بوده است و با استفاده از آن توانستم در نقشههای بزرگی مثل Protocol، به راحتی اسنایپرها را از پا درآورم و در نقشههایی با رینج مدیوم هم کاملا بینقص عمل کنم.
اسنایپر رایفلها نیز مثل همیشه غلق خودشان را دارند اما در دست پلیرهای ماهر بهشدت مرگبار و حرفهای ظاهر میشوند؛ من نسبت به روز خود «از آن دسته بازیکنان محسوب میشوم» گاهی اوقات نمیتوانم اسنایپر بر دست بگیرم اما گاهی اوقات نیز میتوانم بهشدت عالی حاضر شوم. اسلحههای SMG بازی Call of Duty: Black Ops 6 هم طراحی و عملکرد بسیار خوبی از خود نشان میدهند و بهنظر میرسند که این مدل اسلحهها در برد متوسطشان بسیار موفق عمل میکنند. این را هم اضافه کنم که امسال، خیلی مشتاق به استفاده از رایفلهای مارکسمن نیستم اما مطمئنم که اگر چند عدد Attachment دیگر برای آن بهدست بیاورم نظرم عوض خواهد شد و به سراغ تجربهی رایفلهای مارکسمن میروم. من همیشه در طی این سالها عاشق مارکسمن خوبی مثل KAR98K در نسخههای گذشتهی کال آو دیوتی بودهام، بهحدی که با استفاده از آن میتوانستم دشمنان پیشرویم را تکهپاره کرده و حس واقعی Assault rifle را کسب نمایم. من نه فقط در Call of Duty، بلکه در بازیهای دیگر نیز آنطور که باید و شاید به سراغ شاتگانها و LMGها نمیروم اما در مود Gunfight چارهی دیگری وجود ندارد که تجربهشان کنم؛ با اینحال، این اسلحهها هم بهخوبی عملیات خودشان را به سرانجام میرسانند.
علاوهبر این موارد، امسال از نحوه عملکرد Perks هم راضی هستم؛ درواقع اگر سه تا پرک از یک دسته انتخاب کنید، پرک چهارم بهصورت ویژه به شما داده میشود. همچنین در بین شاخصها، ساختار Full Recon مورد علاقهی من حاضر شده است؛ آن هم به این دلیل که بعد از هر Spawn کردنتان، بازی موقعیت دشمنان روبرویتان را بهطور مختصر نشان میدهد و این موضوع در نقشههای کوچک و متوسط Black Ops 6 به شما برتریت مثبتی میبخشد. نقشههایی مثل Rewind و SCUD که به نظرم در نسخهی بتا Call of Duty: Black Ops ۶ قابل قبول بودند حالا همین مپها، تبدیل به نقشههای مورد علاقهی من شدهاند؛ مپ Rewind ترکیب کاملی از راهروهای بلند و گوشهکنارهای نزدیک به هم است که تجربهی مطلوبی را ارائه میکند و SCUD نیز یکسری از بهترین مسیرها را از بین دیگر نقشههای بازی، برای اسناپیرها ترکیب کرده و در نظر گرفته است که برای گانهای مید رینج و حتی کوتاهبرد هم عملکرد خوبی دارد.
فرض کنید که شما به راهروهای طولانی و گستردهای که با پنجرهها و بالکنهای زیادی پوشیده شدهاند دسترسی دارید که علاوهبر عملیاتهای گروهیتان میتوانید aim اسنایپرتان را هم روی آنها قرار دهید و بهصورت شخصی به راش کردن بپردازید. همچنین تونلها، فضای داخلی ساختمانها و موانعی که در این میان وجود دارند تا چالشهای بازی را افزایش دهند، باعث این مورد میشوند که شما به استفاده از مابقی اسلحهها ترغیب شوید. وجود این موقعیتها در طول گیمپلی Black Ops ۶ فوقالعاده عمل میکنند؛ چون همیشه تیمها متشکل از اسنایپرهایی نیستند که از سویی به سوی دیگر شلیک کنند، درواقع نقشههای کوچکتری مثل Payback وجود دارند که با سلاحهایی با برد متوسط و کوتاه سازگارند و نمیشود که در آن فضای تنگ و نبود زاویههای مناسب بهسراغ اسلحهای همچون اسنایپر رفت و از آن ردیف بسیار سخت، با موفقیت کامل بیرون آمد.
نقشهی تقریبا کوچک Subsonic نیز در یک انبار محرمانهی هواپیماییطور جریان دارد و یکی از ویژگیهای موردعلاقهی من هم در همین نقشه ظاهر میشود؛ درب انبار هواپیما که در طول یکدست بازی، باز و بسته میشود، باعث شده است که از یک ایدهی این چنینی بسیار کوچک، کاربران با تاثیرپذیری بالایی ربرو شده و فضا، محیط و مود کاربریشان را تغییر دهند و حتی به استراتژیها و نحوههای هدفگیری متفاوتی دست پیدا کنند. درواقع شما در طول تجربهی مپ Subsonic در بازی کال آو دیوتی بلک آپس ۶، مجبور میشوید که از تفکر تاکتیکی و استراتژیکتان استفاده کرده و خود را بهچالشهای متعددی دعوت نمایید. در کلیت ماجرا اگر بخواهم در رابطه با نقشههای بلک آپس ۶ نظر دهم میبایست اینگونه بگویم که نمیتوانم از بین ۱۶ مپی که در اختیار ما قرار میگیرد ایرادات خاص و ویژهای بگیرم، درواقع هیچ نقشهای نیست که بازی کردن در آن را دوست نداشته باشم، تنها نقشهای که میتوانم کمی به آن خورده بگیرم مپ بسیار بزرگ Red Card است که ما را به فضای بیرونی یک استادیوم فوتبال هدایت مینماید، حال اشکالش چیست؟ این نقشه آنقدر بهینه و منحصربهفرد طراحی شده است که فکر میکنید از فضای داخلی این استادیوم فوتبال جا ماندهاید و چرا نمیتوانید در آن به شلیک کردن بپردازید، این تنها باگ طنزی است که میتوان به آن نگاهی انداخت و اشکالی گرفت.
مودهای مولتیپلیر Black Ops 6 به چه شکل ظاهر شدهاند؟
از اینکه مودهای مولتیپلیر بازی Call of Duty: Black Ops ۶ چیز جدیدی برای ارائه کردن ندارند کمی ناامید شدم. درواقع این موضوع در روند تجربهام باعث شده است که به یاد بیاورم که آخرین مود جذاب و جدید مولتیپلیر در سری CoD همان Champion Hill در Vanguard در سال ۲۰۲۱ بود و این عجیب است که از آن زمان تا بهحال تغییر خاصی در آن ایجاد نشده و حتی در بطن بلک آپس ۶ نیز ارتقا پیدا نکرده است. شخصاً دوست داشتم که با مود جدیدی در این نسخه روبرو شوم اما استودیو بازیسازی تریآرک (Treyarch) با مجموعهای استاندارد از مودهای همیشگی مثل Deathmatch ,Control و Kill Confirmed حاضر شده و بسیار محتاطانه عمل کرده است. تنها ایدهی جدید این بازی حالت Kill Order است که نسخهای از مودهای VIP بلک آپس ۶ محسوب میشود، جایی که هر تیم یک نفر را به عنوان هدفی با ارزش (high (value target یا HVT در نظر میگیرد و سعی به رسیدن آن میکند. این مود برای زمانی که با دوستانتان بازی میکنید بسیار سرگرم کننده ظاهر میشود اما در بازیهای عادی، اکثر پلیرها توجهی به هدف اصلی ندارند و مثل حالت Deathmatch عمل میکنند و هدف حفاظت از HTV را نادیده میگیرند.
البته این توضیحات به این معانی نیستند که با مود Kill Order ارتباطی نمیگیرم و دیگر مودهای بازی را هم دوست ندارم؛ چون بهعنوان یک «ژورنالیست و منتقد بازیهای ویدیویی» متوجهی این موضوع هستم که در پابرجایی و شلوغی یک مود حتما دلیلی وجود دارد و آن دلیل هم کاربران آن بازی هستند، چه چیزی مهمتر از «علاقهی کاربران» است؟. علاوهبر این موارد، تغییرات کوچکی نیز به این بخشها اضافه شده است که در حالت کلی قابل تقدیر میباشند، برای مثال میتوانم به اضافه شدن armor بیشتر به HVT و قابلیت revive (همانند وارزون) اشاره کنم؛ راستش را هم بخواهید من به مود Gunfight همانطور که قبلتر نیز اشاره کرده بودم ارزش بیشتری ميبخشم و در اکثر مواقع در حال تجربهی این مود با دیگر دوستانم هستم، چرا که هم جذاب است و هم سریع آغاز شده و بهسرعت نیز به پایان میرسد و اگر بخواهم تنها وقت خود را در مودهای کال آو دیوتی بلک آپس ۶ بگذرانم سراغ مودهای Team Deathmatch و Free for All در حالت Hardcore میروم.
تریآرک از لحاظ طراحی رابط کاربری (UI) بازی نیز موفق سر از آب درآورده است چرا که در موقعیتهایی همانند gunsmithing و انتخاب کردن بیس مودی که میخواهید در آن بازی کنید و به پیشرفتتان بپردازید، تجربهی خوبی را انتقال میدهد اما کماکان چند ایراد عجیب دارد که باعث ناراحتیام شدند. یکی از ضعفهای بزرگ این رابط کاربری در قسمت پیدا کردن بازیهای Hardcore است؛ شما برای این کار باید به منو فیلتر حالتها رفته و هاردکور را انتخاب کنید و بعد این ماجرا، میبایست حالتهای مورد نظرتان را هم فیلتر کنید، اگر شانس بیاورید و با هوشمصنوعی منفی یوزر اینترفیس این بخش در Call of Duty: Black Ops ۶ روبرو نشوید میتوانید به سراغ یک تجربهی هیجانانگیز بروید وگرنه دوباره باید این مراحل را از سر بگیرید تا بازی را بهصورت هاردکور تجربه نمایید.
بیشترین انتقاد من نسبت به Black Ops ۶ این است که دوباره با باگها و گلیچهایی مواجه شدم که بهنظر میرسید پس از مشکلات MW3 حل شده باشند اما متاسفانه هنوز که هنوز است برطرف نشدهاند. یکبار که یک دست از بازیهایم را آغاز کردم با پیغامی روبرو شدم که مربوط به XPها بود، در این پیغام گفته میشد که من حدود ۱۷۰۰۸۰ امتیاز کسب کردهام و حال در لول ۱ میتوانم به بازی خود ادامه دهم در صورتی که اصلا چنین چیزی وجود نداشت اما گاهی اوقات باز هم دوستان و همکارانم در چتروم Call of Duty: Black Ops ۶ به من اعلام میکردند که «بالای سرت باز هم لول ۱» نوشته شده است؛ برای اینکه این مشکل حل شود چندین بار مجبور شدم بازی را تمام کرده و از صفحهی منو نیز خارج شوم و دوباره به مچ خود و لابی تیمهایم برگردم اما باز هم این مشکل تکرار شده و باعث سرافکندگی من در طول تجربهام میشد. حتی برخی اوقات هم با باگ عجیبی طرف میشدم که علامتهای زبان برنامهنویسی سیشارپ (&&) را بهعنوان عملگر And نشان میداد و بهجای اینکه لولها را تشخیص دهد، اطلاعات بازیکنان را برای من ارسال میکرد؛ با اینکه این باگها در مقیاس خاصی نیستند و تاثیر منفی روی کیفیت تجربهام نگذاشته و نمیگذارند اما از یک بازی AAA چنین چیزی انتظار نمیرود. امیدوارم که طی بروزرسانیهای آینده بلک آپس ۶، این مشکلات برطرف شوند.
بکی از دلایل اصلی که هرسال وقت زیادی را در بخش مولتیپلیر CoD میگذرانم، باز کردن اسکینهای جدیدی است که برای سلاحهای بازی طراحی شدهاند. جذابیتِ گرفتن پاداش یک اسلحه براق و زیبا حس لذتبخشی در مغزم ایجاد میکند که باعث میشود برای به دست آوردنشان هرکاری انجام دهم. این روند گاهی آنقدر ادامهدار میشود که گاهی از خود میپرسم که چرا هنوز در حال ادامه دادنِ این ماجرا هستم اما امسال اوضاع کمی فرق کرده و باعث میشود از این رفتار وسواسگونهام لذت برده و هیجانات بیشتری را کسب نمایم.
امسال و در Call of Duty: Black Ops ۶ همهچیز در ابتداییترین حالت خودشان هستند و اینگونه در دسترس شما قرار میگیرند تا خودتان مجبور شوید آنها را هدایت کرده و اسکینهای تازهای را برایشان باز کنید. بهعنوان مثال؛ برای اینکه اولین اسکین XM4 خود را باز کنید میبایست ۱۰ تا هدشات داشته باشید و سپس ۲۰ هدشات برای اسکین دوم و این روند تا ۱۰۰ هدشات هم ادامه پیدا میکند و با توجه به فرآیند هر اسلحه، چالشهای بازی سطح و تنوع زیادی دارند و حسابی میتوانند شما را درگیر کنند. شما با استفاده از اسکینهایی که در دست میگیرید (چه اسلحهای و چه شخصیتی-ظاهری) میتوانید شدت «حرفهای» بودنتان را به دشمنانتان ثابت کنید و باعث هراسشان شوید و این اتفاق یکی از نتایج جالب بازی است که بهخاطر «مرحلهمرحله» بودنش فراهم شده است.
بخش زامبی بلک آپس ۶ امیدوار کننده است
شاید برایتان جالب باشد که بدانید، بخش زامبی Call of Duty: Black Ops ۶ به همان حالت کلاسیک خودش بازگشته است و سناریوهای متفاوتی را در دسترس شما قرار میدهد تا بتوانید با استفاده از آنها، تجربههای متعددی را کسب نمایید و لذت بیشتری را دریافت کنید. همانطور که در نسخههای گذشتهی کال آو دیوتی بلک آپسها، قضیهی «جستجو در محیط-نابودن کردن و آپگرید شدن» از اهمیت ویژهای برخوردار بودند، در این نسخه نیز شما میبایست در میان کشتن و نابود کردن زامبیها به پیدا و آنلاک کردن آیتمهای دیگر هم بپردازید؛ این موضوع باعث میشود که هربار درگیری بیشتری را تجربه نمایید و همزمان با کشتار زامبیها به خود و تیممتان نیز برسید. شما در طول بخش زامبی Call of Duty: Black Ops ۶ میتوانید خودتان را ارتقاء دهید و بیشتر از هر زمان دیگری به پویایی محیط رسیده و آیتمها را جستجو کنید؛ رویکرد زامبیهای بلک آپس ۶ هم مثل زامبیهای دیزگان است اما با این تفاوت که انگار، یک وزنه به پاهایشان بسته شده است و نمیتوانند آنطور که باید و شاید به سرعتشان اضافه کنند و آسیبهای گروهی فراوانی را بزنند.
در کلیت ماجرا، بخش زامبی بازی Call of Duty: Black Ops ۶ بهخوبی عمل میکند و برای طرفداران قدیمی مثبت ظاهر میشود، بهطوری که میتواند شما را حداقل ۳۰ ساعت سرگرم نگه دارد و تجربههای متنوعی را در اختیارتان قرار دهد. بخش زامبی کال آو دیوتی بلک آپس ۶ پس از افتضاح Vanguard و Modern Warfare 3، انتظارات زیادی را برآورده میکند و با حالت کلاسیک Round Based، با ترکیب شخصیتهای اختصاصی و سیستماتیکهای تازهفس خود، جزء بخشهای خاطرهانگیز Call of Duty: Black Ops ۶ میشود.
بازی Call of Duty: Black Ops ۶ بر اساس تهیه از سرویس اشتراکی (Xbox Game Pass Ultimate) بر روی PC بررسی شده است.
بهعنوان کلام آخر بایستی بگویم که استودیو تریآرک «برای توسعه بخش آنلاین و زامبی» و Raven Software برای خلق بخش «کمپین داستانی»-تجربهی مطلوبی را ساختهاند که میتوانید ساعتها سرگرم شوید و این زیبایی منحصربهفرد را به چشم خود ببینید و باریدیگر به سری بازیهای Call of Duty امیدوار شوید؛ البته در بطن و تعریف این زیبایی اغراق نمیکنم چرا که با تمام توجهات و نکات مثبتشان باز هم دچار مشکلاتی هستند که امیدوارم در نسخههای بعدی حل شده و با کال آو دیوتیهای بهتری روبرو شویم. بازی کال آو دیوتی بلک آپس ۶ (Call of Duty: Black Ops ۶) چه در بخش مولتیپلیر، چه زامبی و چه آفلاین «کمپین داستانی»-موفق ظاهر شده و تجربهی هیجانانگیزی را به ما ارائه میدهد. اگر از طرفداران سبک شوتر اولشخص هستید، صددرصد بهسراغ تهیه و نصب بازی Black Ops ۶ بروید.
به نظر من اینکه بلک اپس ۶ رو تو دوتا بخش داستانی و انلاین/زامبی نقد و بررسی کردیدز کیفیت کار مجله بازار و نویسنده هاش رو مرسونه!
بالاخره یه کالاف دیوتی بهتر از مدرن وارفاراااااااااااا دیدیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بلک اپس ۶ به نظرم تجربه ی خوبیه و می تونه همه ی خرابیاتی کالافای قبلی رو از بین ببره
نقد بخش انلاین و زامبی تون چقدر جذاب بود با اینکه نقد بخش داستانیتون هم باحال بود
تا حالا ندیده بودم یه سایت انقدر دوتا بخش رو تخصصی بررسی کنه!!!!!!!!!٬صبشبسشیب
خب بازی عالی