نقد انیمه Cyberpunk: Edgerunners | آنچه که فدا می‌کنی باید بی‌ارزد
اخبار سینما و انیمیشن انتخاب سردبیر برترین‌های سینما و انیمه سینما نقد و بررسی

نقد انیمه‌ Cyberpunk: Edgerunners | آنچه که فدا می‌کنی باید بی‌ارزد

IMDB8.3
خیلی خوب
کارگردان:Hiroyuki Imaishi

انیمه‌ی Cyberpunk: Edgerunners دقیقاً همان تکه‌ای گمشده از پازل انسانی است که اگر با نگاهی عمیق به آن بنگریم، خواهیم دید که شاید آنچنان هم زاویه دید مناسبی نداریم. در هر صورت من این انیمه را تنهایی محض می‌دانم و آن را پنجره‌ای جدید برای نمایی نو می‌خوانم، در ادامه برای نقد و بررسی انیمه Cyberpunk: Edgerunners همراه مجله بازار باشید.

تماشای دوباره‌ی انیمه سایبرپانک اج رانرز را تمام کردم و حالا آمده‌ام درباره‌اش بنویسم اما چه نگاشتنی؟ چنین اقتباس فوق‌العاده‌ای، چنان موفق می‌شود تو را در احساسات زندانی کند که بیرون آمدن از آن، تبدیل به یک رویا شده و مطمئن هستم تا هفته‌ها تحت تاثیرش خواهم بود. این انیمه که برخی افراد آن را انیمیشن Cyberpunk: Edgerunners می‌خوانند محصول سال ۲۰۲۰ میلادی بوده که ۱۰ قسمت دارد و توسط استودیو تریگر (Trigger) از روی بازی Cyberpunk 2077 اقتباس گرفته شده است. این انیمه، داستان همان دیوید مارتینز (David Martinez) معروف را روایت ‌می‌کند که اگر در نایت‌ سیتی (Night City- نام شهری که داستان در آن روایت می‌شود) خوب پرسه زده باشید، مراحلش را پیدا کرده و آیتم مخصوصش را بدست آورده‌اید؛ اگر هم بازی را دنبال نکرده‌اید نگران نباشید که دیگر وقت نقد و بررسی انیمه سایبرپانک اج رانرز شده و حالا بیشتر با فضای آن آشنا می‌شوید.

تماشای رایگان انیمه «همسایه من توتورو» در بازار

داستان Cyberpunk: Edgerunners | پانچ پشت پانچ

نقد انیمه Cyberpunk: Edgerunners | آنچه که فدا می‌کنی باید بی‌ارزد

داستانِ Cyberpunk: Edgerunners از همان لحظه‌ی اول کاملاً گیرا بود. دیوید که یک دانش‌آموز فقیر در آکادمی آراساکا (Arasaka) است که بعد از مرگ مادرش در یک حادثه‌ی خشن، مسیر زندگی خود را تغییر داده و شخصیتش عوض می‌شود. شاید ورود او به دنیای افرادی به اسم Edgerunners پر از هیجان باشد اما چیزی که در این میان من را میخکوب کرد، عمق عاطفی داستان بود که شما را هم شکار می‌کند. رابطه دیوید و لوسی (Lucy)، نت‌رانری (netrunner) که گذشته‌ی مرموزش کم‌کم آشکار می‌گردد، واقعاً پتانسیل این روایت را صدها پله بالا می‌برد. رابطه‌ی که میان این دو شخصیت در دل نایت سیتی شکل می‌گیرد، آن هم جایی که همه چیز با پول و قدرت تعریف می‌شود مثل یک نور امید خود نمایی می‌کند اما همزمان، این روشنایی همراه خود غم و اندوه را نیز تلقین می‌کند چرا که شاید با نگاهی حتی کوتاه به این دنیا، خواهید دانست که پایان خوش بعید خواهد بود.

در نهایت اگرچه هدف دیوید با تمام سرسختی‌ها و فداکاری‌هایش محافظت از لوسی است ولی خُب می‌دانید؟ لوسی با رویای رفتن به ماه زندگی می‌کند که یک تراژدی خالص کلاسیک در دل آینده را به نمایش می‌گذارد. شخصیت‌های فرعی شاید فوق‌العاده ظاهر نشوند اما کم‌نظیر توسعه پیدا کرده و زیبا شکل می‌گیرند. مین (Maine) که لیدر گروه است، یک شخصیت عظیم الجثه‌ی در ظاهر خشن اما شکننده و مهربان بوده که از ابتلا به یک بیماری به نام سایبرسایکوسیس (Cyberpsychosis) رنج می‌برد که او را ذره ذره نابود می‌کند. ربکا (Rebecca) هم شخصیتی پرانرژی و دیوونه‌وار بوده که وفاداری زبان‌زدی دارد، به شکلی که بنظر می‌رسد خلق شده تا بتواند یک نواختی را از داستان بگیرد، به سرعت هم می‌تواند یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های شما شود.

نقد انیمه Takopi’s Original Sin | مسحور کننده یا افسرده؟

فارادی (Faraday) یا فیکسر (Fixer) خائن هم انگار از دل داستان‌های حقیقی بیرون آمده‌اند و بنظر واقعی می‌رسند. یکی از مواردی که خیلی برای من دلپذیر است، این بوده که هر کدام از این شخصیت‌ها یک وجهی از نایت سیتی را نشان می‌دهند، یعنی نمادی از اعتیاد به تکنولوژی، فقر، خیانت یا تلاش بی‌فایده برای فرار از سیستم هستند ولی اگر بخواهم یک ایراد بگیرم، ۱۰ قسمت برای این اثر کم بود. در بعضی از قسمت‌های روایت مثل پرش زمانی‌های وسط سریال، حس می‌کردم داستان دارد زیادی تند پیش می‌رود و می‌خواستم بیشتر درباره گذشته لوسی یا حتی کیوی (Kiwi) بدانم و دیرتر به انتهای این شاهکار برسم اما پایانش؟ آه که چه پایانی بود، اگر بخواهم بدون اسپویل بگویم، خواهم گفت که قلب مرا شکست گرچه در عین حال حس کردم چقدر زیبا به سرانجام رسید.

انیمیشن Cyberpunk: Edgerunners | یک ضیافت بصری خردمندانه

نقد انیمه Cyberpunk: Edgerunners | آنچه که فدا می‌کنی باید بی‌ارزد

از نظر بصری، انیمه‌ی اج رانرز یک شاهکار از سوی من خطاب می‎‌شود. استودیو تریگر و هیرویوکی ایمایشی (Hiroyuki Imaishi) بسیار ماهرانه توانسته‌اند نایت سیتی را گرفته، با رنگ‌های نئونی، زوایای عجیب دوربین و انیمیشن روان، تبدیل به یک آرمان‌شهر حقیقی و باورپذیر کنند. شهر انیمه‌ی سایبرپانک اج رانرز پر از نورهای فلورسنت، بیلبوردهای غول‌پیکر و سایه‌های تاریک است که حس خفقان و هیجان را همزمان می‌توانند منتقل کنند. صحنه‌های اکشن این انیمه، خصوصاً وقتی Sandevistan دیوید فعال می‌شود، می‌تواند مانند یک جادو عمل کند چرا که مخاطب می‌بیند که می‌تواند با سرعت نور حرکت کند.

صحنه‌های سایبرسایکوسیس هم مانند لحظه‌های جنون مین، با افکت‌های بصری و برش‌های سریع، حس وحشت و فروپاشی را در وجود هر بیننده‌ای بیدار می‌کند و نت‌رانینگ‌ها هم که با تصاویر رنگارنگ و انتزاعی نشان داده می‌شوند، یک خلاقیت بصری را به نمایش می‌گذراند که چه در انیمه‌‌ها و چه در انیمیشن‌های مشابه، کمتر به چشم می‌خورد. به نظرم این اثر یکی از بهترین و شاید هم برترین کارهای استودیو تریگر محسوب می‌شود چرا که حتی اگر بازی را بازی نکرده باشید، هرگز متوجه اقتباسی بودن آن نخواهید شد چون می‌تواند به تنهایی شما را غرق در دنیای نایت سیتی کند اگرچه این سریال کوتاه است.

موسیقی و صداگذاری در انیمه سایبرپانک | صداها و آهنگ‌های موثر

نقد انیمه Cyberpunk: Edgerunners | آنچه که فدا می‌کنی باید بی‌ارزد

موسیقی متن انیمه‌ی سایبرپانک اج رانرز توسط آکیرا یامائوکا (Akira Yamaoka) انجام شده که آهنگساز بازی سایلنت هیل بوده و با هنرش، توانسته به شکلی جالب روح سریال را شکل دهد. موسیقی فیلم ترکیبی از EDM، متال، رگه (Reggae) و سینث‌ویو (Synthwave) بوده که انگار برای نایت سیتی ساخته شده‌اند. آهنگ شروع یا همان اوپنینگ با نام «This Fffire» که سرشار از آدرنالین بود یا آهنگ پایانی با نام «Let You Down» که غم عجیبی را به مخاطب القا می‎‌کرد.

نقد انیمه My Hero Academia | تفاوت سلیقه محترم است!

اما موسیقی که واقعاً همه را عاشق خود می‌کند، آهنگ «I Really Want To Stay At Your House» بود که در لحظات خاص میان دیوید و لوسی پخش می‌شد و هنوزم که درحال نوشتن هستم در سرم تکرار می‌شود. دوبله ژاپنی و انگلیسی انیمه، هر دو عالی هستند و پیشنهاد من صدای ژاپنی است چرا که شاید در نسخه‌ی انگلیسی، صدای جیانکارلو اسپوزیتو (Giancarlo Esposito) برای شخصیت فارادی خیلی عمیق بنظر برسد اما در نسخه‌ی ژاپنی، حس خواهید کرد که حس و حال شخصیت‌ها بیشتر واقعی‌ بوده و حس‌آمیزی قوی‌تری دارد. موسیقی و صدا دست در دست هم به انیمیشن کمک کرده‌اند تا این تجربه، یک شاهکار سینمایی‌ باشد.

انیمه Cyberpunk: Edgerunners | آینه‌ای از دنیای واقعی

نقد انیمه Cyberpunk: Edgerunners | آنچه که فدا می‌کنی باید بی‌ارزد

چیزی که انیمه‌ی اج رانرز را از یک انیمه اکشن معمولی جدا می‌کند، نقد تند و تیزش به دنیایی است که ظاهراً خیلی هم از دنیای خودمان دور نیست. نایت سیتی یک جهنم واقعی است چرا که که در آن شرکت‌های غول‌پیکر مثل آراساکا همه چیز را کنترل می‌کنند و انسان‌ها با ایمپلنت‌ها در تلاش برای این هستند که خودشان را قوی‌تر کنند اما متوجه نیستند که کم‌کم دارند انسانیت‌شان را از دست می‌دهند. سایبرسایکوسیس، که در سریال مانند یک بیماری روانی و جسمی نشان داده می‌شود، عملاً مانند استعاره‌ای از اعتیاد به تکنولوژی، مصرف‌گرایی و فشارهای اجتماعی محسوب می‌شود.

تماشا کنید: نسخه‌ی دهه ۹۰ انیمه شیطان کش چگونه بوده است؟

دیوید و گروه‌ش در تلاش هستند و برای بقا می‌جنگند اما سیستم طوری طراحی شده که هیچ‌کس قرار نیست برنده باشد، اگر بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ را بازی کرده باشید، عمق این جمله را بیشتر می‌توانید درک کنید. چیزی که می‌تواند در داستان این انیمه به آن افتخار کرد، این بود که سریال فقط بدبینی محض نیست چرا که رابطه دیوید و لوسی یا وفاداری ربکا، نشان می‌دهد که حتی در تاریک‌ترین دنیا هم هنوز چیزهایی مثل عشق و دوستی ارزش دارند اما پایانش یادآوری کرد که در چنین دنیایی این موارد معمولاً کافی نیستند و خوشی بشدت زود از چنگ خارج می‌شود. به نظرم این انیمه تلاش می‌کند تا به همه‌ی ما یک هشدار دهد که اگر حواسمان به تکنولوژی و سرمایه‌داری نباشد، شاید خود ما هم روزی در چنین جهنمی گرفتار شویم.

سایبرپانک هر چقدر هم قوی باشد، باز هم نمی‌شود ضعف‌هایش را ندید

اگر بخواهم صادق باشم، سریال بی‌نقص نیست چرا که مثلاً خشونت و برهنگی محتوا در آن بسیار زیاد بوده و گاهی ممکن است حس کنید که روایت به شکل عمیقی در خشونت غرق شده اما این ضعف بیشتر برای افرادی خواهد بود که روحیه صلح‌آمیزتری دارند. در قسمت‌هایی از داستان هم روایت بسیار زیادی تند پیش می‌رفت، مثلاً مرگ بعضی شخصیت‌ها آنقدر سریع اتفاق می‌افتد که فرصت نمی‌کنید ارتباط عمیق‌ برقرار کنید. منصفانه به داستان بنگریم، ۱۰ قسمت برای این داستان بزرگ کم بود و کاش کمی بیشتر روی گذشته شخصیت‌ها یا روابطشان کار می‌شد. شاید داستان برای برخی کلیشه‌ای بنظر برسد یا اینکه فکر کنید زیادی روی اکشن تمرکز کرده‌اند ولی به نظرم این موارد ایرادات صحیح یا منطقی نیستند چرا که تو حاشیه انیمیشن خیره‌کننده و داستان احساسی اثر گم خواهند شد.

۵ سریال جدیدی که می‌توانید اواخر تابستان امسال تماشا کنید

در نهایت انیمه‌ی سایبرپانک اج رانرز توانایی این را دارد که شما را به جهانی دیگر ببرد، تا مدتی در ذهن شما بماند و سعی کند سوالاتی عمیق از شما بپرسد اما اگر کمی با خود صادق باشید و به جای دیدن این انیمه، آن را تماشا کنید این مضامین را لمس خواهید کرد، امیدوارم منظورم را رسانده باشم. آیا بازی سایبرپانک را تجربه کرده‌اید؟ اتصال میان این دو را چطور می‌بینید و نظر شما چیست؟ منتظر به اشتراک گذاشتن دیدگاهتان با سایر مخاطبین مجله بازار هستیم.


امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون

امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون

Loading

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها