اخبار بازی انتخاب سردبیر برترین‌ها بهترین بازی‌‌ها

معرفی برخی از تاریک‌ترین داستان‌ها در بازی‌های ویدیویی

به عنوان یک فرم هنری، بازی‌های ویدیویی در سال‌های اخیر با پیشرفت‌های چشم‌گیری روبه‌رو شدند. در طول یک دهه گذشته، این صنعت به توجهی که لایق آن بود، رسیده است. بازی‌های ویدیویی می‌توانند گزینه خوبی برای وقت‌کشی یا سرگرم شدن با دوستان باشند، اما بعضی از این آثار با داستان‌های تاریک، می‌توانند تاثیر زیادی روی مخاطب بگذارند. بعضی بازی‌ها از نظر روان‌شناختی گیمر را به مرز جنون می‌برند. گیمرهای زیادی هستند که انتظار یک روایت بی‌پرده را می‌کشند. حتی بازی‌های دارک هم می‌توانند پایان خوشی داشته باشند. با این حال، تعدادی از بازی‌ها آنقدر افسرده‌کننده هستند که باعث می‌شوند بازیکنان ماهیت بشریت را زیر سوال ببرند، مثل عناوینی چون Silent Hill 2 و The Legends of Zelda: Majora’s Mask. در این مقاله قصد داریم نگاهی به برترین بازی‌ها با داستان‌ها و ایده‌های دارک داشته باشیم و آن‌ها را بررسی کنیم. با ادامه این مطلب همراه باشید.

Silent Hill 2

Silent Hill 2 منبع الهام برخی از تاریک‌ترین داستان‌ها در صنعت بازی بود.

Silent Hill 2 منبع الهام برخی از تاریک‌ترین داستان‌ها در صنعت بازی بود

سری بازی‌های Silent Hill از اولین محصولات در ژانر ترسناک و روان‌شناختی بودند. تاثیر این مجموعه روی بازی‌های ویدیویی آنقدر گسترده بود که با گذشت این همه سال، هنوز هم نام این سری را در میان مخاطبین می‌شنویم. هر نسخه از مجموعه Silent Hill روایت‌گر یک قصه تاریک است که تجربه‌اش می‌تواند برای مدت زیادی گیمر را درگیر خودش کند. در مقایسه با سایر نسخه‌های سری، قسمت دوم از محبوبیت بیشتری برخوردار است. تمرکز قصه روی آسیب‌های روحی قرار دارد که در نوع خود، بسیار منحصربه‌فرد است. Silent Hill از محصولات شرکت کونامی (Konami) است و همانطور که گفته شد، روایتی خالص را به شما ارائه می‌کند.

معرفی بازی‌های جهان باز که دنیای ترسناک و تاریکی دارند

تعامل با کاراکتر در هر قسمت بی‌نظیر است، به طوری که گیمر به واسطه کارهایی که پروتاگونیست انجام داده است، خودش را گناهکار می‌بیند. در این زمینه، Silent Hill 2 بهترین نسخه سری به شمار می‌رود. همانطور که گفته شد، بازی از نظر طرفداران به عنوان بهترین نسخه این مجموعه شناخته می‌شود. در طول داستان، جیمز ساندرلند (James Sunderland) به دنبال همسر گم‌شده‌اش می‌گردد. ماریا (Maria) بعد از مدت‌ها دوری، برای جیمز نامه‌ای می‌فرستد و به او می‌گوید تا برای ملاقات دوباره، به شهر Silent Hill بیاید. در پایان بازی، علاوه بر اینکه می‌فهمید ماریا مرده است، بلکه متوجه می‌شوید جیمز در این اتفاق نقش دارد. روایت بازی در بالاترین سطح قرار دارد و بسته به پایانی که از بازی دریافت می‌کنید، خشن‌تر هم می‌شود. این بازی یکی از تاریک‌ترین داستان‌ها را در خود جای داده است.

The Last of Us Part II

فضای سرشار از انتقام بازی The Last of Us Part II، روایت این اثر را به یکی از تاریک‌ترین داستان‌ها تبدیل می‌کند.

فضای سرشار از انتقام بازی The Last of Us Part II، روایت این اثر را به یکی از تاریک‌ترین داستان‌ها تبدیل می‌کند

نسخه دوم سری The Last of Us یک دنباله جنجالی بود که طرفداران این سری را به دو قطب تقسیم کرد. زمانی که اولین نسخه این سری برای پلی‌استیشن ۳ عرضه شد، هیچکس انتظار چنین انحصاری باکیفیتی را نداشت. The Last of Us یک مجموعه آخرالزمانی با عیار بالا است. این فرنچایز نزد گیمرهای علاقه‌مند به سبک بقا از محبوبیت زیادی برخوردار است. نسخه دوم این مجموعه که در سال ۲۰۲۰ عرضه شد، موفق به دریافت جوایز زیادی از جمله جایزه بهترین بازی سال شد. این بازی یکی از آخرین انحصاری‌های کنسول پلی‌استیشن ۴ بود. در دنیای آخرالزمانی The Last of Us، شاهد رویدادهای زیادی هستیم که خیلی از آن‌ها دلخراش هستند.

با تمام این‌ها، تصمیمی که جوئل (Joel) در پایان بازی در قبال سرنوشت الی (Ellie) می‌گیرد، اتفاقات مختلفی را در نسخه بعدی رقم می‌زند. The Last of Us Part II نسبت نسخه پیشین بازی دارک‌تری است. در بازی شاهد لحظاتی هستیم که منجر به فقدان‌های بزرگی می‌شوند و در نهایت، گیمر را مجبور می‌کند تا دیدگاه خود را نسبت به قهرمان داستان عوض کند. مرگ یکی از شخصیت‌های مهم بازی، یکی از تاریک‌ترین داستان‌ها را در تاریخ ویدیو گیم آغاز می‌کند. در بازی شاهد مسیری پر از خون و خونریزی هستیم. الی به دنبال انتقام است و در این راه، به هیچکس و هیچ چیز رحم نمی‌کند. همچنین در بازی روایتی دو طرفه داریم و به جز الی، با ابی (Abby) نیز که نقش قاتل داستان را بر عهده دارد، در داستان پیشروی می‌کنیم. این حرکت سبب شده است تا درک مخاطب از جنبه‌های مختلف داستان بازی افزایش پیدا کند.

The Binding of Isaac

The Binding of Isaac یادآور تروماهای کودکی بسیاری از انسان‌های آسیب دیده است.

The Binding of Isaac یادآور تروماهای کودکی بسیاری از انسان‌های آسیب دیده است

بازی The Binding of Isaac یکی از محصولات مستقل و نمادین در دنیای بازی‌های ویدیویی است. این بازی به عنوان یک اثر اکشن و ماجراجویی در سبک روگ‌لایک شناخته می‌شود. بازی به طور مشترک توسط دو طراح با نام ادموند مک‌میلن (Edmund McMillen) و فلورین هیمسل (Florian Himsl) ساخته شده است. در این بازی نقش آیزاک (Isaac) را بر عهده می‌گیرید. مادر آیزاک برای اثبات ایمانش به خدا، به دنبال قربانی کردن فرزندش است. با این حال، آیزاک به زیرزمین خانه‌شان که پر از موجودات ترسناک است، پناه می‌برد. شاید فکر کنید تاریک‌ترین داستان‌ها از طریق بازی‌هایی با گرافیک واقع‌گرایانه منتقل می‌شوند که مرز بین واقعیت و فانتزی را شکل داده‌اند، اما این تفکر اشتباه است. The Binding of Isaac با ظاهر پیکسلی و گرافیکی شبیه به محصولات قدیمی، آماده است تا احساسات شما را به چالش بکشد. داستان بازی بر اساس کتاب انجیل و یکی از قصه‌های آن ساخته شده است. آیزاک با ترس‌های فیزیکی و روانی مختلفی روبه‌رو می‌شود، در حالی که باید اثبات کند که لایق زندگی است. ماهیت مستقل بازی به آن اجازه می‌دهد تا شرایط آزاردهنده‌ای را به نمایش بگذارد.

The Legend of Zelda: Majora’s Mask

روایت The Legend of Zelda: Majora’s Mask از تاریک‌ترین داستان‌ها در سری همیشه شاد افسانه زلدا است.

روایت The Legend of Zelda: Majora’s Mask از تاریک‌ترین داستان‌ها در سری همیشه شاد افسانه زلدا است

سری The Legend of Zelda را می‌توان به عنوان یکی از مهم‌ترین فرنچایزهای دنیای گیم معرفی کرد. این مجموعه در طول دهه‌ها، با لحظات مختلف به میزبانی از گیمرها پرداخته است. The Legend of Zelda: Majora’s Mask دومین ورودی این سری با گرافیک سه‌ بعدی بود که در سال ۲۰۰۰، برای نینتندو ۶۴ عرضه شد. بازی یکی از مهم‌ترین آثار ساخته شده در تاریخ صنعت گیم به شمار می‌رود. این اثر نیز روایت‌گر یکی از تاریک‌ترین داستان‌ها است. از آنجا که این بازی ویدیویی دنباله مستقیم The Legend of Zelda: Ocarina of Time بود، کار سختی برای جلب نظر گیمرها داشت. با تمام این‌ها، انتقال بازی به یک فضای دارک و تغییر لحن آن نسبت به سایر اپیزودهای مجموعه، باعث شد تا Majora’s Mask با استقبال گسترده‌تری روبه‌رو شود. در این بازی، لینک (Link) سه روز فرصت دارد تا از نابود شدن دنیای ترمینا (Termina) توسط ماه جلوگیری کند. این تم آخرالزمانی با تمام نسخه‌های Zelda در تضاد است، اما با این نسخه هماهنگی کامل دارد. لینک در مسیر خود باید به ماسک‌های مختلف دسترسی پیدا کند. هر یک از این ماسک‌ها به او قدرت و توانایی‌های اهدا می‌کنند. این ماسک‌ها به نوعی امضای بازی هستند که به جای اینکه سمبلی از قدرت باشند، به عنوان نمادی از درد و رنج معرفی می‌شوند.

Eternal Darkness

یادش بخیر! نینتندو هم یک زمانی به ساخت بازی‌های جدی و تاریک مانند Eternal Darkness علاقه داشت.

یادش بخیر! نینتندو هم یک زمانی به ساخت بازی‌های جدی و تاریک مانند Eternal Darkness علاقه داشت

بازی Eternal Darkness از دیگر محصولات شرکت نینتندو است که در سال ۲۰۰۲ برای GameCube عرضه شد. این بازی یکی از عناوین نمادینی است که تاریک‌ترین داستان‌ها را برای مخاطب روایت می‌کند. وقایع بازی در چهار لوکیشن مختلف دنبال می‌شود و گیمر نقش کاراکترهای متفاوتی را دنبال می‌کند. هر یک از شخصیت‌ها به دنبال شکست دادن یک نیروی اهریمنی هستند که قصد فتح و اشغال کردن دنیا را دارند. با اینکه بازی از نظر مالی یک شکست تجاری لقب گرفت، اما به شدت مورد تحسین واقع شد. Eternal Darkness یک بازی ترس و بقای اورجینال است که با الهام از آثار اچ.پی لاوکرفت (H.P. Lovecraft) و ادگار آلن پو (Edgar Allan Poe) توسعه یافت. با گذشت دو دهه از انتشار بازی، Eternal Darkness نزد توسعه‌دهندگان به عنوان یک اثر کالت و الهام‌بخش شناخته می‌شود. ساختار بازی در نوع خود بسیار متفاوت از آن چیزی است که تا به حال دیده‌ایم. تمام شخصیت‌های بازی حداقل یک بار از نیروی شوم داستان شکست خورده‌اند. پروتاگونیست اصلی این بازی الکس روی‌واس (Alex Roivas) نام دارد. حس ترس این بازی که در دسته ترس کیهانی (Cosmic Horror) قرار می‌گیرد، آنقدر تاثیرگذار است که مواردی از جمله مرگ و ویرانی را به بهترین شکل ممکن به نمایش می‌گذارد.

۷ بازی ترسناک دلهره‌آور که در زمان آینده جریان دارند

BioShock

فضای جهان Bioshock مرموز است و همواره از روایتش جذابش برای عمق بخشیدن به آن استفاده می‌کند.

فضای جهان Bioshock مرموز است و همواره از روایتش جذابش برای عمق بخشیدن به آن استفاده می‌کند

زمانی که BioShock عرضه شد، شاهد تولد یک بازی بسیار نمادین با دنیایی خاص و قصه‌ای به‌یادماندنی بودیم. با انتشار نسخه دوم، محبوبیت بازی به شدت افزایش یافت و گستردگی دنیای آن بیشتر به چشم مخاطب آمد. بازی BioShock Infinite که عرضه شد، همه‌چیز را به نوک قله برد. عملکرد اپیزود سوم این سری آنقدر بزرگ بود که اگر آن را تجربه کرده باشید، به هیچ عنوان نمی‌توانید فراموشش کنید. BioShock قصه‌ای از جهان‌های موازی را روایت می‌کند که می‌تواند در بین تاریک‌ترین داستان‌ها قرار بگیرد. سه‌گانه BioShock حکم یک شاهکار طلایی را در میان بازی‌های ویدیویی دارد. این سری بازی در داستان‌گویی یک اثر فوق‌العاده است و گیم‌پلی خیلی خوبی را در خود جای می‌دهد.

طراحی بی‌نقص BioShock منجر شده است تا دنیای زیر آب رپچر (Rapture) در انتقال حس و حال تاریک بازی بهترین عملکرد ممکن را داشته باشد. بدون کشف قصه‌های پشت پرده و بررسی موضوعاتی از جمله کنترل، اعتیاد و طمع، باز هم می‌توان BioShock را جلو برد، اما گیمر همچنان مجبور به رویارویی با حقایقی تلخ است. استفاده از Little Sisterها به عنوان یک المان داستانی، سبب شده است تا بازی عناصر نقش‌آفرینی هم داشته باشد. در طول بازی، با Little Sisterهای مختلفی روبه‌رو می‌شوید و باید تصمیم بگیرید تا آن‌ها را برای قدرت بیشتر فدا کنید یا نجاتشان دهید. با در نظر گرفتن این شرایط، داستان بازی ضمن ایجاد لحظات اخلاقی متعدد، با توییست پایانی خودش به شما می‌گوید که شرور واقعی در داستان چه کسی است.

Rule of Rose

حتی تاریک‌‍ترین داستان‌ها نیز نمی‌توانند چیزهایی که Rule of Rose از آن‌ها استفاده می‌کند را به نمایش بگذارند.

حتی تاریک‌‍ترین داستان‌ها نیز نمی‌توانند چیزهایی که Rule of Rose از آن‌ها استفاده می‌کند را به نمایش بگذارند

بازی ویدیویی Rule of Rose از محصولات استودیوی Punchline است که با همکاری شرکت سونی، در سال ۲۰۰۶ برای پلی‌استیشن ۲ عرضه شد. این بازی کلاسیک یکی از آثار سبک بقا و ترسناک روان‌شناختی است. این بازی در در طول ماه‌های مختلف در آمریکای شمالی و اروپا عرضه شد. بازی در اروپا حواشی مختلفی را تجربه کرد و به عنوان یک پنیک اخلاقی معرفی شد. با اینکه تمام این حواشی بی‌منطق بودند، اما کشورهایی از جمله انگلیس از انتشار این بازی جلوگیری کردند. Rule of Rose در زمینه‌های مختلف یک اثر خاص است. در این بازی به کشور انگلیس در دهه ۳۰ سفر می‌کنید. بازی روایت‌گر داستان دختری ۱۹ ساله با نام جنیفر (Jennifer) است. او در دنیایی که توسط دختران جوان اداره می‌شود، زندانی شده است. بازی پر از استعاره‌ها و المان‌های فانتری است که قصه بازی را به یکی از تاریک‌ترین داستان‌ها تبدیل می‌کند. بازی مدام به شما حس درد را منتقل می‌کند، چرا که جنیفر باید برای کودکانی که سرنوشت او را کنترل می‌کنند، کارهایی انجام دهد. بازی حتی زمانی که به پایان می‌رسد، لحن خود را تغییر نمی‌دهد. Rule of Rose کودکان را به عنوان هیولاهای شیطانی معرفی می‌کند.

Heavy Rain

تمامی داستان‌های مربوط به قاتل‌های سریالی را فراموش کنید؛ داستان Heavy Rain همیشه در یاد و خاطر شما باقی خواهد ماند.

تمامی داستان‌های مربوط به قاتل‌های سریالی را فراموش کنید؛ داستان Heavy Rain همیشه در یاد و خاطر شما باقی خواهد ماند

دیوید کیج (David Cage) به عنوان یکی از مهم‌ترین نویسندگان و طراحان در صنعت گیم شناخته می‌شود. کیج به واسطه ساخت بازی‌های تعاملی به شهرت رسیده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به Beyond Two Souls، Detroit: Become Human و Heavy Rain اشاره کرد. نویسندگی و کارگردانی این عناوین بر عهده خود کیج بوده است. این بازی‌ها در استودیوی Quantic Dream توسعه یافتند که توسط دیوید کیج تاسیس شد. در حال حاضر، این تیم در حال ساخت بازی Star Wars: Eclipse است. Heavy Rain یک بازی ماجراجویی و داستان‌محور است. وقایع بازی حول محور یک قاتل سریالی با نام Origami Killer می‌چرخد که قربانیان خود را از طریق راه‌های مختلف، غرق می‌کند. بازی برای نمایش اهداف و منظور خود، از هر راهی استفاده می‌کند. این بازی اتمسفریک حتی سواستفاده از کودکان را به تصویر می‌کشد که نمی‌توان بی‌تفاوت از کنارش رد شد. بزرگ‌ترین توییست داستان زمانی برملا می‌شود که متوجه می‌شوید یکی از چهار کاراکتر قابل بازی داستان، همان Origami Killer است. Heavy Rain یکی از تاریک‌ترین داستان‌ها را روایت می‌کند.

Twisted Metal: Black

Twisted Metal: Black از تاریک‌ترین داستان‌های سونی در نسل ششم کنسول‌ها بود.

Twisted Metal: Black از تاریک‌ترین داستان‌های سونی در نسل ششم کنسول‌ها بود

نمی‌توان گفت بازی‌های ریسینگ می‌توانند تاریک‌ترین داستان‌ها روایت کنند، اما وقتی از بازی Twisted Metal: Black نام می‌بریم، این رویه تغییر می‌کند. این بازی یکی از انحصاری‌های خشن پلی‌استیشن ۲ بود که در سال ۲۰۰۱ عرضه شد. بازی به عنوان ریبوت مجموعه Twisted Metal شناخته می‌شود. در این اثر شاهد بازی به صورت چند نفره هستیم. به واسطه استقبال و فروش خوب، می‌توان گفت این بازی محبوب‌ترین نسخه Twisted Metal است. این بازی نزد طرفداران قدیمی ژانر ریسینگ، از شهرت زیادی بهره می‌برد. تمام شخصیت‌های این بازی روح‌های شکنجه‌شده‌ای از تیمارستان Blackfield هستند. Calypso، شخصیت مرموزی که آرزوی هر کسی را برآورده می‌کند، میزبان تورنومنت جدید Twisted Metal است. اکثر آرزوها در این بازی حول محور انتقام، قتل و آشوب می‌چرخند. بعضی از لحظات بازی به شدت دارک هستند، خصوصا ماموریت مربوط به Cage که آرزو دارد همه بشریت نابود شود تا خودش لقب بهترین قاتل سریالی دنیا را به دست آورد!

Manhunt

هیچ عنوان اسلشری در تاریخ صنعت بازی نتوانست به محبوبیت سری Manhunt برسد.

هیچ عنوان اسلشری در تاریخ صنعت بازی نتوانست به محبوبیت سری Manhunt برسد

پیش از ورود به این مقطع از صنعت گیم و توسعه بازی‌هایی تاریخی توسط شرکت راکستار، این کمپانی عناوین مختلفی را در نسل ششم توسعه داد. یکی از این بازی‌ها، Manhunt نام داشت که به واسطه خشونت بی‌مثالش شناخته می‌شود. Manhunt فراتر از خشونت به داستان نگاه می‌کند و این مورد را به عنوان یک اصل در بازی قرار می‌دهد. این اثر نزد منتقدان به شدت ستایش شد. نسخه دوم بازی هم به همان اندازه موفق بود. Manhunt در زمینه روایی نیز یکی از تاریک‌ترین داستان‌ها را در خود جای داده است. هر دوی این بازی‌ها از خشن‌ترین آثار ساخته شده در صنعت گیم هستند. خیلی از اوقات خشونت به عنوان یک مبحث فرعی در یک بازی مطرح می‌شود، اما Manhunt در این زمینه عملکرد متفاوتی دارد. داستان بازی را در نقش جیمز ارل کش (James Earl Cash) دنبال می‌کنید. جیمز به اعدام محکوم شده است، اما فرصتی برای او فراهم می‌شود تا به آزادی دست پیدا کند. او باید وارد یک مخمصه پر از خشونت و خونریزی شود. در Manhunt شاهد انزجار زیادی هستیم. حتی پایان خوشی که به جیمز وعده داده شده است، چندان جالب نیست.

بهترین فیلم های ترسناک که می‌توانید در بهار ۱۴۰۳ ببینید

کلام آخر

در دنیای بازی‌های ویدیویی، خلاقیت حرف اول را می‌زند. خیلی از استودیوها و تیم‌های توسعه‌دهنده از این اصل پیروی می‌کنند و سعی دارند تا از راه‌های مختلف، نظر شما را به خود جلب کنند. روایت داستان‌های تاریک و ظرافت در طراحی این سناریوها یکی از مواردی است که می‌توان از طریق آن، نظر مخاطب را به یک اثر جلب کرد. عناوین این لیست یک هدف مشترک دارند: روایت تاریک‌ترین داستان‌ها و خلق لحظاتی عجیب و ب‌ یادماندنی. حتی بازی‌هایی مثل سری Zelda نیز این راه را برای ایجاد تنوع انتخاب کرده‌اند.

کدام بازی ویدیویی برخلاف نسخه‌های قبلی خود داستانی دارک و ترسناک را روایت کرد؟

The Legend of Zelda: Majora’s Mask تنها نسخه سری افسانه زلدا است که از تمی تاریک برای روایت داستان خود استفاده می‌کند.

کدام بازی‌های ویدیویی پر از خون و خونریزی هستند؟

عناوینی چون Manhunt و The Last of Us Part II از هیچ صحنه خشونت‌آمیزی برای روایت داستان خود دریغ نمی‌کنند.

کدام بازی‌ها از تکنیک‌های روانشناختی در روایت داستان خود استفاده می‌کنند؟

شما پس از تجربه بازی‌های Silent Hill 2، Heavy Rain و Bioshock، هیچوقت داستان آن‌ها را فراموش نخواهید کرد.


بهترین بازی‌های ۲۰۲۴ با امید لنون و شایان

بهترین بازی‌های 2024 با امید لنون و شایان

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها