تقابل میان عقل و منطق است، جنگی که شما در یک زندان آن را آغاز خواهید کرد. پیروزی برای شما دشوار خواهد  بود چون از هر طریقی که پیروز شوید، باز شکست خورده محسوب می‌شوید و چاره‌ای جز ادامه دادن در آن مسیر ندارید. این که راهی برای غلبه بر هر دو وجود دارد یا نه؟ باید بگویم که وجود دارد، اما مسیری دشوار را باید پشت سر بگذارید.

قضیه این طور می‌باشد که قرار است وارد دنیای یک سریال به نام Dear Child بشویم. پیش از هر چیز این توصیه را داشته باشم که اگر قرار است این سریال را دسته جمعی مشاهده کنید، حتما اطراف خودتان را چک کنید کنید تا کودکی آن حوالی نباشد. چون از آنجایی که از نام سریال مشخص است، این داستان جنایی قرار است که به دل ماجرایی بزند که آسیب دیده‌ی آن ماجرا کودکی است به نام لینا. در کل باید بگم که قرار است یک اثر نو دیگر از سینمای آلمان را در نتفلیکس مشاهده کنیم.

سریال Dear Child اثری در ژانر جنایی، روانشناختی، معمایی و مرموز است که تولید کشور آلمان می‌باشد. سریال فرزند عزیز به خوبی این قدرت را دارد که ذهن بیننده‌اش را مختوش نگه‌ دارد و او را پا به پای خودش به سمت جلو بکشد. سریال Dear Child از رمانی به همین نام نوشته شده است، برای همین است که در زمان مشاهده سریال مخاطب به خوبی درگیر اتفاقات درونی سریال می‌شود، علت این موضوع هم به خاطر این می‌باشد که سریال از قبل برای خودش بال و پر گرفته است. برای این که بیشتر با این سریال ۶ قسمتی آشنا شوید و با نقاط ضعف و قوت آن را بشناسید تا پایان این مقاله همراه مجله بازار بمانید.

زندگی لینا چگونه به این مرحله رسید؟

داستان به این شکل است که دختری نوجوان و زیبا به نام لینا به یک‌باره گم می‌شود و هیچ خبری از آن نیست و هیچ کس نمی‌داند چه اتفاقی برای او افتاده یا چه بلایی به سر آن آمده است. از ماجرای گم شدن لینا ۱۳ سال می‌گذرد و هنوز هیچ سرنخی از او پیدا نمی‌شود، به طور اتفاقی پس از گذشت این مدت، زنی مرموز در حین رانندگی تصادف می‌کند و بعد از انتقالش به بیمارستان متوجه‌ی این موضوع می‌شوند که نام او لینا است و حال و احوالاتش شبیه به دختری است که ۱۳ سال پیش گمشده بود.

قضیه به این شکل است که لینا ۱۳ سال زندانی یک مرد، در اتاقی خالی بوده است. در طول مدت این ۱۳ سال، لینا دو مرتبه باردار می‌شود و یک دختر و یک پسر به دنیا می‌آورد. لینا و فرزنداش در تمام این مدت در این اتاق زندگی می‌کردند و ماجراهای ریز و درشتی با آن فردی که آن‌ها را زندانی کرده بود داشتند. داستان کلی سریال Dear Child مربوط به این اتفاق است و من سعی داشتم یک نگاه کلی به این قضیه داشته باشم تا سریال برای شما اسپویل نشود و خودتان آن را تماشا کنید.

مقصود اصلی داستان، زندانی است که درون آن زندانی هستید. زمانی که شما به هر دلیلی از این زندان فیزیکی آزاد شده‌اید، متوجه می‌شوید که شما در ذهن خودتان هم زندانی گشته‌اید و فرار و آزادی از این زندان سخت‌تر از زندان فیزیکی است که درونش گیر افتاده‌اید. اصل سریال Dear Child به این موضوع اشاره دارد که خود عوامل سازنده‌ی سریال هم آن را تایید کرده‌اند. فراری که بیشتر شبیه مبارزه با اتفاقات درونی ذهن خودتان است و راهی جز مبارزه برای آزادی از آن ندارید.

عیار سریال Dear Child تا چه اندازه‌ای است

سریال فرزند عزیز دارای یک نظم کاملا صحیح و درست می‌باشد که عیار آن را بالا برده است. Dear Child به خوبی و به درستی هر آنچه که نیاز است را به نمایش می‌گذارد. نمایشی که کمترین اشکال را می‌توان در آن دید، سریال Dear Child به طوری داستان را پیش می‌برد که شما برای خود متهم‌های زیادی در ذهن‌تان بسازید و تقریبا از آن‌ها مطمئن شوید. ولی این عمل را با چند سکانس کاملا درست به دور از غیر واقعی بودن بلکم کاملا صحیح و درست، شما را از تصمیم‌تان برمی‌گرداند و به سراغ فرد دیگری می‌فرستد.

سریال Dear Child یک نظم و شاکله‌ی خوبی دارد که اصلا اضافی یا کم نیست، به زبان آمیانه این طور می‌شود که نه از آن‌ ور بوم افتاده نه از این ور بوم. مسیر سریال فرزند عزیز مشخص است و او دارد این مسیر با یک سرعت مطمئنه حرکت می‌کند به شکلی که هیج جوره از مسیر درست خارج نشود. این نظم و ترتیب را شما به خوبی در ساخته‌های سینمای آلمان مشاهده می‌کنید، نمونه‌ی بارز و جذاب‌تر آن، سریال دارک است که در نتفلیکس به عنوان یک بمب ترکید.

سریال Dear Child با ریتم خوبی همراه است، از آنجایی که سریال کلا ۶ قسمت است، شما ریتم خوبی را در سریال مشاهده می‌کنید. نکته‌ی مهمی که در این مبحث وجود دارد، ابهاماتی می‌باشد که باعث خواهند شد شما از قسمتی که مشاهده می‌کنید در سریع‌ترین زمان به قسمت بعد بروید. همین موضوع دلیلی بر این است که مخاطب بیشتر جذب سریال فرزند عزیز شود و از این قضیه زده نشود که سریال ریتم کندی دارد و پایانی هیجان انگیز در هر قسمت به نمایش نمی‌گذارد.

چه پایانی در انتظار Dear Child است؟

سریال Dear Child از نظر مابقی نکات دیگر نظیر تدوین، تصویر برداری، طراحی صحنه و… تا حد مقبولی به خوبی عمل کرده است و کمتر ضعفی نشان داده و همین درستی کار در هر بخش باعث شده است تا یک سریال درست از آب در بیاید و مخاطبین خودش را تا حد زیادی راضی نگه دارد. درکل سریال آن طور که می‌بایست از آب در آمده و کمتر ضعفی از خودش نشان داده است. به نظرم که سریال فرزند عزیز لایق این بود که بیشتر از این‌ها دیده شود چون سریالی کامل و درست و حسابی است.

از لحاظ بازیگری هم سریال فرزند عزیز تا حدی قابل قبول است و شخصیت پردازی‌های مناسبی دارد. اما ایرادی که وارد است، در بخش کاریزماتیک بودن برخی از شخصیت‌های سریال می‌باشد. این طور که آن ارتباط و حس بین بیننده و بازیگر شکل نمی‌گیرد و آن حس را درون مخاطب ایجاد نمی‌کند، به عنوان مثال افسر پرونده‌ای که در سریال Dear Child وجود دارد دقیقا این طور است، آن کاریزمای پلیسی را ندارد و همین باعث خواهد شد تا ارتباط جالبی شکل نگیرد.

درباب پایان‌بندی سریال هم باید بگویم، پایان جالبی داشت و من از آن راضی بودم، این طور نبود که خیلی آبکی باشد یا خیلی آس، ولی درکل قابل قبول بود و من رضایت داشتم. اگر بخواهم سریال را برای تماشا پیشنهاد کنم، بله این سریال را به شما پیشنهاد می‌دهم. اگر عاشق ژانر روانشناختی و جنایی هستید، سریال Dear Child یک اثر خوش ساخت و با ارزش از شبکه‌ی نتفلیکس است که می‌ارزد برای او وقت گذاشت و آن را تماشا کرد.