بازی Death Stranding 2: On the Beach بهقدر کافی نام دارد که نیازی به ارائهی پیشنویسی از آن نباشیم اما این اثر بیشتر از آنکه ادامهی مسیرِ عادیای برای خالق بازی یعنی هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) باشد، یک ضربهشمشیر دقیق است تا به همه نشان دهد که موفقیت اتفاقی نیست. متاسفانه بازی در تاریخی خوبی برای ما منتشر نشد و به همین دلیل تا به این جای کار، این محصول را زیرذرهبین نبرده بودیم اما حالا که شرایط مساعد است، بیایید ببینیم که آیا جناب کوجیمای ژاپنیمان، تواناییاش چگونه بهرخ کشیده میشود؟
بازی Death Stranding 2 از همان اولین لحظات تجربه، پیش از آنکه بخواهد با جهانسازی و روایت خود مرا غرق کند، میدانستم که بیشتر مضامین Death Stranding 1 خواهد بود که از نسخهی پیشین توسعه پیدا کرده و قرار است منطق من را به چالش بکشد. جدا از این مسئله، فسلفهی امید در بازی نقش خاصی بازی میکند و چیزی است که همهما آن را خوب میشناسیم و جدیداً زیاد به آن احتیاج داشتیم، در نتیجه شما هم درک خواهید کرد که چقدر این فسلفه برای ما حیاتی بوده و منطق بازی خاص عمل میکند. حالا ما با دنبالهی جاهطلبانهای طرف هستیم که نهتنها میراث نسخهی اول را ادامه میدهد بلکه قرار است کاری کند که اگر نسخهی اول را بازی نکردهاید، کاوش را در جهان کوجیما آغاز کنید، پس همراه مجله بازار باشید تا به نقد و بررسی بازی Death Stranding 2: On the Beach بپردازیم.
بازی Death Stranding 2 میخواهد امیدهایت را زنده کنی
در سری دوم بازی Death Stranding، کوجیما خواسته تا بار دیگر شما را با سم پورتر بریجز (Sam Porter Bridges) شخصیت سری اول همراه کند تا دنیای بازی را باریدیگر تجربه کنید. این بار اما قرار است ۱۱ ماه پس از حوادث سری اول بازی، شروع به انجام ماموریتها کرده و در ادامه، چالش اتصال شهرهای پراکندهی آمریکا به شبکه کایرال (Chiral Network) در Death Stranding 1 را به سرانجام برسانید. حال باید به سوی مناطق جدیدی بروید؛ آمریکا که دچار تحول شده است و تحت اتحاد شهرهای متحد (UCA) مدیریت میشود، نیاز دارد تا همهی شهرهای خود را به شکلی یک پارچه در آورد تا رئیسجمهور جدید با رهبری خود، شرایط را سامان دهد. این مقام سیاسی در بازی از شما میخواهد که شبکهی کایرال را به مناطق جدیدی گسترش دهید و سواحل متروکه یا سایر سرزمینهای ناشناخته بروید که تحت تاثیر کایرالیوم (Corallium) هستند.
اگر نسخهی اول Death Stranding را تحربه کرده باشید میدانید که کایرالیوم چیست، این ماده درواقع جدید و اسرارآمیز محسوب میشود که در اثر پدیده Death Stranding به وجود آمده است. باید بیشتر بر روی داستان بازی عمیق شویم تا مضامین بازی را درک کنیم چرا که جناب هیدئو کوجیما تلاش داشته که روایتی پر از پیچش و چالش را برای بازیکنان فراهم آورد. در زمان تجربهی Death Stranding 2، من موضوعات مختلفی مانند هویت انسانی، مرگ و زندگی، ارتباطات میان افراد و حتی تاثیرات تغییرات اقلیمی را به وضوح در داستان اثر لمس کردم.
همانطور که نام بازی یعنی Death Stranding 2: On the Beach اشاره دارد، داستان بازی باید حولمحور سواحل (Beaches) بچرخد که همینطور هم هست. اگر Death Stranding 1 را بازی کرده باشید، مکانهای متافیزیکی خاصی را دیدهاید که بهعنوان پلی بین دنیای زندگان و مردگان در اثر وجود داشتند اما اینبار قرار است سواحل شما را درگیر خود کنند و نقشمحوری بازی را پیاده سازند. درواقع سواحل قرار است فضاهایی برای کاوش درونی شخصیتها و تصمیمگیریهای اخلاقی باشند و تاثیر اصلی را بر روند بازی بگذارند.
قرار نیست مسیر بازی با تنهایی سم سپری شود چرا که شخصیتهای جدیدی مانند نِیل (Neil Vana) بهعنوان همراه، شما را در راهی که دارید یاری میکند؛ نِیل را اگر بخواهم کمی توصیف کنم، خواهم گفت که یک همسفر مرموز اما کاریزماتیک است. شخصیتهای پرورش یافته از Death Stranding قبلی نیز در بازی نقشهایی برعهده دارند و شما شاهد حضور آنها نیز خواهید بود که هم حس پیوستگی Death Stranding 2 را با نسخهی پیشین تقویت کرده و هم به سِیر داستانی بازی کمک شایانی میکنند.
بازیگران زیادی در Death Stranding 2 نقش شخصیتها را ایفا میکنند که اسامی آشنایی دارند. لوکا مارینلی (Luca Marinelli)، لئا سیدو (Léa Seydoux)، شیلا اَتیم (Sheila Atim) و گل سرسبد آنها دکتر هانیبال یعنی مدس میکلسن (Mads Mikkelsen) از بازیگرهای Death Stranding 2 هستند. البته کارگردان افسانهای سری Mad Max یعنی جورج میلر (George Miller) نیز در Death Stranding 2 ایفای نقش کرده که نشان از وسواس بالای آقای خاص دنیای بازیهای ویدیویی، یعنی کوجیما است که نشان میدهد در انتخاب بازیگر هم، بهترین را به میان میآورد.
Death Stranding 2 شاید گاهی هم ناامیدت کند
شاید چیزی که در بازی شما را سوپرایز کند و مانند یک تیغِ دو لبه بر تجربهی شما اثر بگذارد، همین روایت Death Stranding 2 است چرا که بازی مملو از کاتسینهای طولانی و پیچشهای داستانی شدید بود. این مسئله از جایی غیرقابلقبول میشود که روایت بازی دچار پراکندگی شده و پیچش داستانی آن را ضربه فنی میکند. بهنظر شما یک کاتسین طولانی چقدر زمان خواهد گرفت؟ تجربهی بازی Death Stranding 2 شما را با کاتسینهایی حتی تا ۲۰ دقیقه آشنا خواهد کرد که عملاً برای کسانی به پیوستگی بازی علاقه دارند، مایهی عذاب محسوب میشود.
این نوع روایت، پیچش یا طولانی بودن کاتسینها را با توجه به خود بازی و داستانی که قرار است در آن پیش ببرید، از نظر من نقطه ضعف محسوب نمیشود اما به هر حال بر تجربهی افراد مختلف موثر است و با توجه به شرایط بازی، ممکن است از لیست خواستههای برخی حذف یا به آن اضافه شود. طبق اظهارات Woodkid که از آهنگسازان بازی Death Stranding 2 محسوب میشود، فیلمنامه بازی در میانهی توسعه دچار تغییراتی شده و همین مسئله گاهی به عدم انسجام در روایت منجر شده است.
شخصیتها در Death Stranding 2
سم پورتر بریجز را هم فراموش نکنیم که در هر صورت باید داستان را با او پیش ببریم. بازی Death Stranding 2: On the Beach از نظر شخصیتپردازی توانسته قدرتمند ظاهر شود چرا که سم با توجه به گذشتهاش در Death Stranding قبلی، حالا با شخصیتی پختهتر و عمیقتر قرار است با چالشهای جدیدی در زندگی شخصی و حرفهایاش روبهرو شود. یک موردی که چندان جالب نیست و زمانی که روی بازی عمیق میشوید ممکن است شما را آزار دهد مربوط به بخش دیالوگهای بازی است که به شکلی کاملاً نامربوط، برخی از آنها بهصورت غیرضروری جنسیتی هستند.
احتمالاً باید بیبی-۲۸ (BB-28) ملقب به لو (Lou – کوتاه شدهی لوئیز) را بشناسید، کسی که بهعنوان یک رابط برای حس کردن BTها به سم رسید اما اگر Death Stranding 1 را به پایان رسانده باشید، میدانید که در انتها چه رخ میدهد. رابطهی سم با لو در نسخهی اول، هم حیاتی بود و هم بهشدت خوب کار شده بود اما در دث استرندینگ ۲ این نقش اساسیتر و بهشکلِ عمیقتری دنبال میشود. نیل که پیشتر در رابطه با آن صحبت کرده بودیم و فراجایل (Fragile) که در نسخهی پیشین هم حضور داشت، مهر تکمیلی در بخش شخصیتپردازی میزنند چرا که دث استرندینگ ۲ را تا حد بالایی رشد دادهاند.
گیمپلی بازی Death Stranding 2: On the Beach
در مقایسه با نسخهی پیشین، بنظر میرسد که گیمپلی تمام تلاش خود را میکند تا بهتر از قبل ظاهر شود. یکی از ایرادات عمده در دث استرندینگ مربوط به بخش حملونقل و اکتشاف بازی بود، چیزی که میتوان آن را امضای سری Death Stranding دانست اما گاهی خوب بودن کافی نیست، همین که مورد پسند کاربر نباشد، امتیازش را از دست میدهد. البته که در Death Stranding 2 با کمک ابزارها و مکانیکهای جدید، تلاش بر بهبود حملونقل داشتهاند.
گیمپلی بازی Death Stranding 2: On the Beach دقیقا بر سه پایه حملونقل، مبارزه و مخفیکاری استوار است و جداً استودیو کوجیما تلاش کرده که به فراتر از نسخهی اول برود. در همین بخش حملونقل، شما خواهید توانست که با استفاده از اگزواسکلتونها (Exoskeleton- اسکلت خارجی) که به شما قابلیت حفظ تعادل خودکار را میدهند یا هاورکرافتهای (Hovercraft) کایرال و همچنین رباتها به جابهجای بارها بپردازید. Death Stranding 2 دارای سیستم ۱۲ سطح مهارت (Proficiency) برای سم است که سه مهارت کلی آن یعنی تعادل، استقامت و سرعت را اجازه به توسعه میدهد. این مسئله شما را درگیر با باتری اگزواسکلتون، وزن بار و استقامت سم میکند.
آبوهوای بازی اگرچه که از لحاظ بصری باید مورد بررسی قرار بگیرد اما پویایی آن که باعث طوفانهای شن، بهمن، آتشسوزی جنگلها و سایر اتفاقات حتی سیلهای کایرالیوم طبیعی میشود، باعث ایجاد چالشهای جدید شده و روند بازی را دستخوش تغییر میکنند. محیطهای بازی Death Stranding 2 و جریانهایی که در آنها قرار دارد، تجربهی گیمپلی آن را توسعه داده و متفاوت میکنند که باعث لذتبخش شدن اکتشاف شما خواهد شد اما برای این اتفاق، لازم است ریتم کُند گیمپلی که در ماموریتهای ابتدایی بازی بیشتر هم هست را با صبر خود بگذرانید.
نبردها در بازی واقعا دلنشین هستند و کاستیهای نسخهی پیشین را بهبود بشخیدهاند. در Death Stranding 2 سلاحهای متنوعتری به گیمپلی افزوده شده و همچنین شما توانایی تیراندازی از وسایل نقلیه را بدست آوردهاید که بهطور قابلتوجهی سطح مبارزات را در بازی ارتقا داده است. کوجیما خالق سری بازیهای Metal Gear Solid هم هست و میتوان دید که سیستم مخفیکاری Death Stranding 2 الهامی از متال گیر سالید محسوب میشود که با امکانات اضافه شده جدیدش به شما امکان اجتناب از مبارزه را میدهد مثلا میتوانید با استفاده از هولوگرامها دشمنان را فریب دهید. نکتهی قابل توجه این است که در این بازی مبارزه در درجهی دوم قرار دارد و هنوز به بلوغ اصلی نرسیده چرا که اکتشاف و حملونقل در اولویت اصلی Death Stranding 2 هستند.
دث استرندینگ ۲ مانند نسخهی قبلی خود، سیستم ارتباط آنلاین غیر مستقیم دارد، سیستمی که در آن شما میتوانستید سازههایی مانند پلها، زیپلاینها و پناهگاهها را برای کمک به دیگران بسازید یا از سازه دیگران بهره ببرید. این سیستم در Death Stranding 2 به لطف سیستم پیامرسانی کایرال و اشتراکگذاری نقشههای محیطی گسترش یافته است. چنین سیستمی یک خلاقیت جذاب شمرده میشود، چرا که جدا از اضافه کردن شما به یک جامعهی جهانی، یک اکوسیستم کامل را در بازی شکل میدهد.
این را هم اضافه کنم که اگر علاقهمند به ثبت تصاویر و لحظات خود هستید، بازی Death Stranding 2 یک حالت عکسبرداری (Photo Mode) در خود دارد که این امکان را به شما میدهد تا بتوانید صحنههای جالب یا زیبای بازی را برای خود ذخیره کرده و همچنین آنها را به اشتراک بگذارید، این حالت فیلترهای متنوعی دارد که تجربهی جذابی را هم رقم میزند.
گرافیک چطور است؟ این سوال را هرگز نپرس
نسل نهم بازیهای ویدیویی کم اثر فوقالعاده از نظر گرافیک و جلوههای بصری ندارد و اینجاست که Death Stranding 2 با آنچه که در بر دارد میآید تا لیستهای بهترینهای گرافیک را بر هم بزند. موتور بازیسازی که در تهیهی این اثر استفاده شده، موتور گرافیکی Decima است که Horizon Zero Dawn هم توسط همین موتور توسعه یافته بود. پلیاستیشن ۵ و مشخصاً نسخهی پرو آن سختافزاری قدرتمند به Death Stranding 2 میدهند تا بتواند جهانِ شگفتانگیز و فوقالعادهاش را به نمایش بگذارد.
فرقی نمیکند در ساحل، جنگل، کوه یا یک شهر متروکه باشید، بازی بهخوبی سایه میزند، نور را میگستراند و جزئیات دقیقی ارائه میدهد. کاتسینهای طولانی صرفاً با مهارت انیمیشن بالای تیم توسعه، جذابیت تماشا یافته و شخصیتها صورت و رفتاری دقیق دارند. بازیگران هم ایفای نقش ماهرانهای داشتهاند و استادانه وظیفهی خود را در بازی اجرا کردهاند. اسامی نامی این بازیگران را هم که پیشتر اشاره کردیم و نامهای بزرگی مانند مدس میکلسن یا جورج میلر را میتوان در میان آنها دید.
زمانی که میخواهید برروی Playstation 5 خود دث استرندینگ ۲ را تجربه کنید، حالت گرافیکی آن شامل رزولوشن 4K با نرخ ۳۰ فریمبرثانیه خواهد بود البته همان 4K که با تکنیکهای خاص خود ِ PS اجرا میشود اما اگر کنسول شما PS5 Pro باشد، ۶۰ فریمبرثانیه و حالت پیشرفته با ۱۲۰ هرتز نصیب شما خواهد شد. در رابطه با افکتهای آبوهوایی در گیمپلی صحبت کردیم و همانقدر که در آن بخش گفتم که دقیق کار شده، از نظر بصری و گرافیکی هم با دقت و زیبا است. بهعنوان کسی که از نسخهی اولیه بازی بهره بردم، بهمشکلاتی مانند لودینگ ناقص تکسچرها برخوردم و انیمیشن بازی نیز گاهاً ریتم خود را از دست میدادند که بنظرم در اولین آپدیتها این مشکلات رفع خواهند شد.
در رابطه با موسیقی، صداگذاری و افکتهای صوتی بازی هم باید بگویم که چیزی وجود ندارد که بتوانید از آن ایراد بگیرید، چرا که همه چیز در حد عالی است و دث استرندینگ ۲ دقیقاً میداند در هر لحظه به چه صدایی احتیاج دارید. کیفیت یک بحث خواهد بود اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد، حسآمیزی است که در قسمت صدا و موسیقی بازی، کامل پیادهسازی شده است. کوجیما میداند که چه زمانی هیجان، غم، استرس یا شادی را به شما منتقل کند و آواهای موجود در اثرش دلیلی برای این دانش میشود.
در مقایسه با نسخهی اول، بازی دث استرندینگ ۲ گامی رو به جلو محسوب میشود و نشان میدهد سری دوم، تیغی برای خط و نشان کشیدن است. بازی از لحاظ روایی رشد خوبی داشته و داستان جالبی را دنبال میکند که در کنار توسعهی گیمپلی اثر، سطح تجربهی بازی را بهبود بخشیده است. دث استرندینگ ۲ همانطور که ادای احترام به شمارهی قبل دارد، استانداردهای آثار جدید را هم بهخوبی رعایت میکند. نکته غمانگیز راجعبه دث استرندینگ ۲ این است که اگر نسخهی اول را دوست نداشتهاید، نسخهی دوم قرار نیست دوستداشتنی ظاهر شود بلکه بیشتر از نسخهی اول میتواند شما را آزار دهد.
اگر جزء طرفداران کوجیما محسوب میشوید که قطعاً در حال تجربهی بازی هستید اما اگر دنبال دلیلی برای تجربهی دث استرندینگ ۲ میگردید، موارد زیادی هستند که شما را به این اثر دعوت میکنند اما فراموش نکنید که کوجیما در کنار اثری که برای شما تدارک دیده، یک فیلم سینمایی نسبتاً طولانی را با توجه به کاتسینها نیز تهیه کرده است. اگر سرعت پیشرفت گیمپلی برای شما اهمیت دارد یا دوست ندارید دچار پیچیدگیهای داستانی شوید، دث استرندینگ ۲ را بیخیال شوید و کال آو دیوتی بازی کنید اما اگر تحمل یک اثر داستان-محورِ پراحساس را دارید، دث استرندینگ ۲ برای شما است. نظر شما درباره این بازی چیست؟ نسخهی اول را تجربه کردهاید؟ دیدگاهتان را با سایر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.
دوست داشتنیترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا
نقاط قوت | نقاط ضعف |
---|---|
جهانسازی بینظیر | کاتسینهای طولانی و برخی لحظات داستانی غیرمنسجم |
گیمپلی بهبود یافته | تکراری شدن ماموریتها |
روایت احساسی و تاثیرگذار | مبارزه در بازی اولویت نیست |
گرافیک و جلوههای بصری کاملاً فوقالعاده | باگهای جزئی |
سیستم آنلاینی که بیشتر توسعه یافته | |
شخصیتپردازی کامل |
نظرات