انیمه Demon Slayer را صادقانه بخواهم نقد کنم، باید آن را دو لبهی تیغ بخوانم. اثری که امروز به نقدش خواهیم پرداخت، یک انیمهی جالب و جذاب برای بسیاری از افراد محسوب میشود که مخاطب هدفش نوجوانان هستند. انیمهای که شاید خوب باشد اما قطعا برترین نیست و صرفاً به دلیل فندوم تعصبی و دو آتیشهای که دارد، توانسته تا به اینجا فوقالعاده پیش برود. نمیدانم که شما جز کدام دسته از افراد هستید و چه حسی نسبت به Demon Slayer دارید اما همراه من باشید تا این بار این اثر را بررسی کنیم.
انیمه Demon Slayer یکی از پرطرفدارترین انیمههای چند سال اخیر بوده که در حال حاضر رقیبهای زیادی از جمله Solo Leveling دارد. Demon Slayer در ابتدای مسیر خود هم کمی با Attack on Titan درگیر بود که نمیتوانست به هیچ شکلی از پس آن برآید اما پرقدرت به مسیرش ادامه داد. اثری که تبدیل به یک پدیدهی جهانی شد و افراد زیادی در سرتاسر جهان، خود را شبیه به شخصیتهای این انیمه میکردند و سعی داشتند خود را بخشی از جریان آن نشان دهند. این بار که قرار است سفری عمیق به نقد و بررسی Demon Slayer داشته باشیم، حتماً همراه مجله بازار باشید.
داستان پسری جوان که Demon Slayer شد
بگویم که داستان یک تراژدی است؟ جداً یک تراژدی واقعاً غمانگیز است. در Demon Slayer داستان از یک دورهای به نام تایشو آغاز میشود؛ این دورهی تاریخی در ژاپن، به عصری سرشار از اصالت تاریخی و زیباشناسی سنتی معروف است. روایت با معرفی فردی به نام تانجیرو کامادو (Tanjiro Kamad) داستان را آغاز میکند که پسری مهربان است و باخانوادهاش در کوهستانی برفی زندگی میکند. یک زندگی آرام خانوادگی اما بدون پدر که با مهربانی و همدلی اعضای خانواده پیش میرود اما این آرامش، آرامش قبل از طوفان محسوب میشود.
زندگی تانجیرو با فاجعهای ویرانگر دگرگون میشود، چطور؟ اینگونه که شیطان آدم خوار به خانوادهاش حمله میکند، همه را میکُشد و خواهر تانجیرو یعنی نِزوکو (Nezuko) را تبدیل به شیطان میکند. این لحظات واقعا با حس غم خوبی به تصویر کشیده شدهاند و میتواند تاثیرگذار ظاهر شوند. همین اتفاق نقطه عطف داستان Demon Slayer را رقم میزند و تانجیرو را وارد دو مسیر میکند، ابتدا آنکه راهی برای بازگرداندن انسانیت نِزوکو بیابد و دوم آنکه انتقام خود را از شیاطین آدم خوار بگیرد؛ تمام موتور محرکه داستان این انیمه حس امید و انتقام است.
تانجیرو برای تحقق هر دو هدف خود، به شکارچیان شیطان میپیوندد که نام انیمه Demon Slayer را شکل میدهد. شاید خیلی از طرفداران بگویند که این شونن متمایز از سایر شوننها است اما خلق لحظات احساسی عمیق و صحنههای اکشن پرهیجان دیگر در هر انیمه یافت میشود، مسئله خلق تعادلی بینقص است که گاهی Demon Slayer از پس آن برمیآید و برخی مواقع خیر.
داستان تمرکز خاصی صرفا روی مبارزه ندارد و گاهی به مفاهیم عمیقی مانند خانواده، فداکاری و حفظ انسانیت در برابر تاریکی نیز میپردازد اما آنچه این انیمه را تا اینجای کار زنده نگه داشته، نه مفاهیم بلکه همان مبارزات است. این انیمه بسیار سعی در انتقال پیامهای متفاوت دارد و مضامین مختلفی را به تصویر میکشد تا جایی که حتی داستان را از یک مبارزه ساده خیر علیه شر به اثری فلسفی و احساسی ارتقا میدهد اما در رسالت خود ناکام میماند و بیشتر از همذات پنداری، هیجان شما با این اثر همگام میشود.
شخصیتها Demon Slayer تکه پازلهای تکمیل کننده
مشخصا بار اصلی Demon Slayer بر دوش تانجیرو است، کسی که بیحد مهربان است، پولادین اراده دارد و همدلی آن حتی با دشمنان، آن را به قهرمانی متفاوت از قهرمانان کلیشهای شونن تبدیل کرده است. تانجیرو میجنگد نه صرفاً برای نجات خواهرش بلکه برای حفظ ارزشهایی که خانوادهاش به او آموختهاند و همین شخصیت پردازی، او را تا قلهها بالا میبرد ولی در انتقال مفاهیم و آموزنده بودن این دست از ارزشها، Demon Slayer موفق ظاهر نمیشود اما مسیر را خوب پیش میرود.
نِزوکو نیمه شیطان نیمه انسان، با وجود تبدیل شدن به شیطان و از دست دادن توانایی تکلم اما شخصیتی فوقالعاده و پرطرفدار دارد. یکی از قدرتنماییهایی Ufotable دقیقا در نِزوکو نمایان میشود چرا که او با حرکات، نگاهها و رفتارش باید احساسات را بدون حتی یک کلمه دیالوگ در مخاطب جاری کند و Ufotable بهخوبی از پس این امر برآمده است. وجود نِزوکو تِم خانواده دوستی و پیوند خانوادگی را بهخوبی در انیمه حفظ، توسعه و آموزش میدهد.
تانجیرو دوستانی دارد که همراه او هستند و به داستان رنگ و تنوع میبخشند. زنیتسو آگاتسوما (Zenitsu Agatsuma) یکی از دوستان تانجیرو است که با ظاهری ترسو اما شجاعتی پنهان در لحظات کلیدی، به سهم خود فضای کمدی در دیمن اسلیر بهوجود میآورد. اینوسوکه هاشیبیرا (Inosuke Hashibira) هم با ظاهری عجیب، رفتار وحشیانه و روحیه رقابتیاش انرژی انیمه را حفظ میکند که هم کمدی به آن افزوده و هم سعی در جذاب نگه داشتن داستان دیمن اسلیر دارد. رشد شخصیتی مناسب و کافی که در دیمن اسلیر شاهد آن هستیم برای کارکترهای فرعی داستان، در هر انیمهای یافت نمیشود و این هم یکی از نکات مثبت دیمن اسلیر است.
گروهی در این انیمه وجود دارد که هاشیراها (Hashira) نام دارد و شکارچیان نخبه شیاطین در آن حضور دارند. این گروه که متشکل از شخصیتهای مختلف با تواناییهای متفاوت هستند، تاثیرات خوبی بر روند انیمه دیمن اسلیر میگذارند و به درک بهتر دنیای انیمه کمک میکنند. موزان کیبوتسوجی (Kibutsuji Muzan) هم به خوبی در این انیمه رشد داده میشود و با داستانهای پسزمینهایاش، شخصیت پردازی این انیمه را قدرت میدهد.
اما آنچه که واقعا دیمن اسلیر را بالا برده
هم من و هم شما خوب میدانیم که داستان و شخصیت پردازی بهانه هستند و آنچه که این انیمه را پرطرفدار کرده، هنر بصری آن است که شاهکاری از استودیوی Ufotable برای ماست. دیمن اسیلر بزرگترین نمایشی بود که Ufotable برای ما به راه انداخته و با قدرتنمایی خود، کیفیت این اثر را تبدیل به استانداردی برای باقی رقبا کرد. مهمترین قسمت هم که صحنههای اکشنی است که و واقعا بینظیر ساخته و طراحی شدهاند.
هسته اصلی مبارزات در این دیمن اسلیر، تکنیکهای تنفسی است که با جلوههای بصری خلاقانه دقیق به تصویر کشیده شدهاند. حماسیترین صحنهای که دیدم و من را از نظر بصری شگفتزده کرد، تکنیک رقص آتش خدا (Hinokami Kagura) تانجیرو در قسمت ۱۹ فصل اول بود، که جداً یکی از بهیادماندنیترین لحظات تاریخ انیمه است. این صحنه با انیمیت خاص خود و ترکیب احساسات و اکشن، به هر شکلی میتواند مخاطب را مسحور خود کند.
در دیمن اسلیر از CGI بهره برده شده است اما استفاده درست آن در در کنار انیمیشن دوبعدی باعث شده توی ذوق نزند. فضاسازی در دیمن اسلیر هم مهر تایید را میگیرد چرا که جنگلهای انبوه و کوهستانهای برفی تا عمارتهای سنتی ژاپنی با دقت خاصی تهیه و تولید شدهاند تا حس و حال دوره تایشو را بتوانند بهخوبی منتقل کنند.
موسیقی هم در دیمن اسلیر واقعا استادانه انتخاب شده است و نقشی اساسی در تقویت احساسات داستان ایفا میکند. ملودیهای احساسی و حماسی این انیمه در هر صحنه، از لحظات آرام و غمانگیز تا مبارزات پرهیجان، هماهنگی بینقصی دارند. صداگذاری هم یکی از نقاط قوت برجسته انیمه است و شخصی مانند ناتسوکی هانائه در نقش تانجیرو با صدایی پر احساس و قدرتمند، تمام ابعاد شخصیت او را به نمایش میگذارد.
از مانگا تا انیمه دیمن اسلیر
اقتباس از مانگا واقعا خوب و استادانه است اما تفاوتهایی بین انیمه و مانگا وجود دارد که تجربه این دو اثر را متفاوت میکند. مانگا سبک هنری سادهای دارد اما تاثیرگذار است و داستانی فشرده و متمرکز ارائه میدهد در مقابل، انیمه در حالی که به خط اصلی داستان وفادار است، سعی دارد با افزودن عناصر بصری و احساسی، تجربهای سینماییتر خلق کند. یکی از مهمترین تفاوتها بین انیمه و مانگا، کیفیت بصری و جزئیات انیمیشنی است. در مانگا ما شاهد خطوط ساده و دیالوگهای مستقیم هستیم ولی در انیمه با جلوههای بصری خیرهکننده و انیمیشنهای پویا به تصویر کشیده شدهاند که تاثیر احساسی و بصری آنها را چند برابر میکند. تفاوت دیگری که وجود دارد و آن گسترش برخی صحنهها و افزودن لحظات جدید در انیمه است.
استودیوUfotable در دیمن اسلیر، برخی صحنهها کوتاه در مانگا را به سکانسهای طولانیتر و احساسیتر در انیمه تبدیل کرده است. اگر چه که این رویکرد جواب داده است اما باعث اختلافهای عجیبی بین انیمه و مانگا شده که گاهی حس میشود مسیر این دو کاملا از هم جدا است. فیلم Mugen Train نیز نمونهای برجسته از تفاوتهای انیمه با مانگا است. این آرک بهصورت فشرده در مانگا آمده است و در چند جلد روایت شده اما انیمه با گسترش صحنههای مبارزه و افزودن پسزمینههای احساسی تجربهای سینماییتر ارائه میدهد.
ریتم داستان در مانگا به دلیل ماهیت فشردهاش بسیار سریعتر از انیمه پیش میرود و جزئیات کمتری درباره برخی شخصیتهای فرعی ارائه میدهد اما ما در انیمه دیمن اسلیر شاهد هستیم که به این شخصیتها زمان بیشتری اختصاص داده شده و افزوده شدن صحنههای اضافی مانند تمرینات تانجیرو یا تعاملات گروهی با هاشیراها، عمق بیشتری به دنیای داستان هدیه کرده است.
دیمن اسلیر کاملا بر خلاف سایر انیمهها عمل کرده است. معمولا شما زمانی که قرار است بیشتر با دنیا یک انیمه آشنا شوید به سراغ مطالعه مانگا مانهوا آن میروید اما در دیمن، قضیه کاملا برعکس است. البته که انیمه در برخی موارد هم از جزئیات مانگا کاسته است. مثلا برخی توضیحات مربوط به تکنیکهای تنفسی یا تاریخچه سازمان شکارچیان شیطان در مانگا مفصلتر هستند اما برای حفظ انسجام ریتم داستانی خلاصهتر شدهاند.
انیمه شیطان کش را ببینید اما صرفا مجذوب قدرت بصری آن نشوید. این اثر توانست فرهنگ ژاپنی مانند لباسهای سنتی، شمشیرهای کاتانا و اساطیر محلی خود را جهانی کند و برای خود موجی راه بیاندازد. همچنین این انیمه تاثیر عمیقی بر صنعت مانگا و انیمه گذاشت. فروش مانگای اصلی پس از پخش انیمه بهطور چشمگیری افزایش یافت و به یکی از پرفروشترین مانگاهای تاریخ تبدیل شد.
انیمه شیطان کش جداً اثری است که ترکیب داستانسراییاش در کنار شخصیتهای واقعا بهخوبی رشد یافتهاش یک مجموعهی کامل است. شاید بزرگترین نقطه ضعفی که من در این انیمه دیدم، نه در خود آن بلکه در جامعهی طرفداری متعصب و کم بهره از انیمه شیطان کش بود که ضربه سنگینی به نام آن زدند اما اگر انیمه شیطان کش را همینطوری رها کنیم، بهخوبی میتواند هم اثباتگر خود باشد و هم میتواند دفاع کند. نظر شما چیست؟ با من و کاربران مجله بازار دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید.
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
نظرات