انتخاب سردبیر برترین‌ها بهترین بازی‌‌ها

معرفی و رتبه‌بندی انیمیشن‌های دوران رنسانس دیزنی

در حالی که این استودیو، فیلم‌های انیمیشنی زیادی را در قرن بیست و یکم منتشر کرده است، اما آن‌ها در مقایسه با فیلم‌های رنسانس دیزنی، بسیار متفاوت هستند. رنسانس دیزنی با تحسین منتقدان، موسیقی قوی و انیمیشن‌های زیبا که سبک دیزنی را برای سال‌ها مشخص کرد، تعریف می‌شود. با این حال، این بدان معنا نیست که تمامی این محصولات بی‌ایراد بودند، اما تعداد زیادی از آن‌ها با موفقیت امتحان خود را پس دادند.

Tarzan (1999)

انیمیشن تارزان یکی از آخرین فیلم‌های دوران رنساس دیزنی بود که از تکنولوژی‌های پیشرفته زیادی استفاده می‌کرد.

انیمیشن تارزان یکی از آخرین فیلم‌های دوران رنساس دیزنی بود که از تکنولوژی‌های پیشرفته زیادی استفاده می‌کرد.

تارزان (Tarzan) چاشنی جالبی برای رنسانس دیزنی است، زیرا به طور رسمی این آخرین فیلمی بود که در آن دوره منتشر شد. به دلیل ترکیب انیمیشن‌های دو بعدی و پس‌زمینه‌های سه بعدی و کامپیوتری، مدرن‌سازی در این انیمیشن به وضوح قابل مشاهده است. این تفاوت در سبک‌ها، ترکیب غیرمنتظره اما موثری بین پیش‌زمینه و پس‌زمینه هر شات ایجاد می‌کند. علاوه بر این ویژگی پیشگام، تارزان به دلیل موسیقی متن خارق‌العاده‌اش که توسط فیل کالینز (Phil Collins) ساخته شد، بسیار مورد توجه قرار گرفت. این فیلم بر اساس داستان Tarzan of the Apes، نوشته ادگار رایس باروز (Edgar Rice Burroughs)، ساخته شده است. کالینز در اسکار و گلدن گلوب برای آهنگ “You’ll Be In My Heart” برنده جایزه بهترین موسیقی متن شد. عناصر زیادی در طول داستان وجود دارد که تاریخ‌گذاری شده‌اند، مانند توسعه عشق بین جین و تارزان و همچنین لحن‌های استعماری ناشناخته‌ای که ذات روایت داستان را نشان می‌دهkد. علیرغم این موارد، پیشرفت شخصیتی تارزان به عنوان شخصیت اصلی قصه، دلگرم‌کننده است. شاید داستان این انیمیشن به طور کلی، چندان برای کودکان مناسب نباشد، اما سبک نوآورانه و موسیقی متن قوی آن، تارزان را به محصولی ارزشمند تبدیل می‌کنند.

The Hunchback Of Notre Dame (1996)

انیمیشن گوژپشت نوتردام، یکی از افسرده‌ترین انیمیشن‌های دوران رنسانس دیزنی است.

انیمیشن گوژپشت نوتردام، یکی از افسرده‌ترین انیمیشن‌های دوران رنسانس دیزنی است.

گوژپشت نوتردام (The Hunchback Of Notre Dame) که بر اساس رمان ۱۸۳۱ ویکتور هوگو ساخته شده است، بسیاری از عناصر گوتیک و تاریک را از منابع اصلی حفظ می‌کند. به همین دلیل، این انیمیشن یکی از فراموش‌شده‌ترین فیلم‌های رنسانس دیزنی به حساب می‌آید. داستان خیلی گسترده و سریع آغاز می‌شود. با شنیدن موسیقی‌های این انیمیشن، احساس خواهید کرد که در کنسرت اپرا هستید! با این حال، پروژه بلندپروازانه‌ای مانند The Chungback of Notre Dame باید مورد احترام قرار بگیرد، فقط به‌خاطر اینکه بازیگران و دوبلورهای بزرگ زیادی وظیفه صداگذاری شخصیت‌های این انیمیشن را برعهده داشتند. گوژپشت نوتردام مرزهای زیادی را جابه‌جا کرد و از بیان یک روایت جدی و پیچیده ابایی نداشت. سازنده این انیمیشن معتقد بود که کودکان خردسال قادر به درک نکات ظریف این فیلم هستند. با این حال، برخی از تماشاگران احساس ‌کردند که برخی صحنه‌ها، برای بچه‌ها خیلی ترسناک یا خشن هستند. «گوژپشت نوتردام» به همین دلیل از دیگر فیلم‌های این شرکت جدا شده است و شاید بهترین فیلم آن دوره نباشد، اما مطمئنا عمیق‌ترین و جذاب‌ترین انیمیشن آن زمان لقب می‌گیرد.

Pocahontas (1995)

پوکاهونتاس از دیزنی، علی‌رغم وفادار نبودن به ریشه‌های اصلی داستان، به یک انیمیشن محبوب و باکیفیت تبدیل شد.

پوکاهونتاس از دیزنی، علی‌رغم وفادار نبودن به ریشه‌های اصلی داستان، به یک انیمیشن محبوب و باکیفیت تبدیل شد.

خیلی بد است که پوکاهونتاس (Pocahontas) از دیزنی، وفاداری چندانی نسبت به داستان اصلی زنی که این انیمیشن بر اساس آن ساخته شده است، ندارد و سفیدشویی زیادی در داستان انجام می‌دهد. یکی از موارد این چنینی، استفاده از سبک موسیقی‌هایی است که دیزنی در سایر انیمیشن‌های خود نیز استفاده کرده بود و با فضای فیلم چندان هم‌خوانی ندارند. جلوه‌های بصری پوکاهونتاس با تعهد و توجه آشکار به دنیای طبیعی و استفاده از المان‌های محیطی برای قصه‌گویی، خیره‌کننده هستند. متاسفانه، پردازش رابطه بین پوکاهونتاس و جان اسمیت به ‌شدت نادرست انجام شده است و نسبت به داستان اصلی این دو، تفاوت دارد. به عبارتی، دیزنی اطلاعات آموزشی نادرست و دروغی را به کودکان انتقال می‌دهد. خارج از مسائل سیاسی و اجتماعی فیلم، روایت داستان فاقد هیجان و پیچش خاصی است. با وجود این مشکلات‌، لحظات پر فراز و نشیب داستان این خلاء را پر می‌کنند. این فیلم در زمان اکران، موفقیت بزرگی در گیشه داشت و با تلاش‌هایی که برای انتقاد از مسائل مربوط به استعمار انجام داد، مورد همدردی مخاطبان قرار گرفت. پوکاهونتاس در را برای انیمیشن‌های دیگر باز کرد تا مجددا در آینده به این موضوعات بپردازند. به طور کلی، این انیمیشن بیشتر به‌خاطر زیبایی بصری و موسیقی‌های خوش ساخش در ذهن‌ها ماندگار شده است، نه داستان جذاب و درگیرکننده.

The Rescuers Down Under (1990)

The Rescuers Down Under تنها انیمیشن دوران رنسانس دیزنی بود که دنباله یک انیمیشن قدیمی‌تر به حساب می‌آمد.

The Rescuers Down Under تنها انیمیشن دوران رنسانس دیزنی بود که دنباله یک انیمیشن قدیمی‌تر به حساب می‌آمد.

انیمیشن The Rescuers Down Under، دنباله The Rescurers (1977) است و سال‌ها طول کشید تا ساخته شود. این انیمیشن تنها فیلمی از دوران رنسانس دیزنی است که دنباله یک محصول قدیمی‌تر به حساب می‌آید. با این حال، این فیلم ارزش انتظار را داشت و به عنوان یک ماجراجویی هیجان‌انگیز، شخصیت‌های محبوب را به استرالیا می‌برد، جایی که آن‌ها باید یک پسر جوان و یک عقاب طلایی در حال انقراض را نجات دهند. با وجود موفقیت اولیه The Rescuers در دهه ۷۰، The Rescuers Down Under نتوانست در گیشه موفق شود. این شکست تجاری به این دلیل بود که فیلم مذکور، بدشانسی‌های زیادی را حین اکران تجربه کرد. The Rescuers Down Under با Home Alone در یک روز اکران شد. Home Alone به عنوان یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های کریسمس در تمام دوران شناخته می‌شود. با این حال، برای کسانی که The Rescuers Down Under را دیده‌اند، سکانس‌های اکشن آن برای جلب توجه کافی است. اگرچه تمرکز اصلی این انیمیشن روی داستان نیست، اما همچنان داستان‌ها و شخصیت‌های فیلم اول را گسترش می‌دهد. Rescuers Down Under یک انیمیشن کمیاب در دنیای دیزنی است که از موسیقی‌های متن اختصاصی استفاده نمی‌کند و به خاطر داستان عظیم خود، نیازی هم به آن‌ها ندارد.

Hercules (1997)

انیمیشن هرکول درست مانند دیگر ساخته‌های دیزنی، چندان به ریشه‌های داستانی خود پایبند نیست، اما یک مجموعه جذاب از داستانگویی مناسب و صحنه‌های اکشن سرگرم‌کننده است.

انیمیشن هرکول درست مانند دیگر ساخته‌های دیزنی، چندان به ریشه‌های داستانی خود پایبند نیست، اما یک مجموعه جذاب از داستانگویی مناسب و صحنه‌های اکشن سرگرم‌کننده است.

با اینکه برداشت دیزنی از اسطوره یونانی هرکول (Hercules)، کاملا با داستان‌های کلاسیک اساطیر یونان مطابقت ندارد، اما رسالتش را به خوبی انجام می‌دهد. از نظر خلاقیت، فیلم دارای طراحی‌های منحصربه‌فرد است و سبک بصری متمایزی را در بر می‌گیرد که با سایر انیمیشن‌های دیزنی تفاوت دارد. موسیقی متن هرکول بی‌نظیر است و به خوبی شما را در جهان انیمیشن غرق می‌کند. با وجود تمامی این نقاط قوت‌، هرکول همچنان می‌توانست عملکرد بهتری داشته باشد. این فیلم به قدری در باکس آفیس موفق شد که بودجه ساختش را بازگرداند و در میان دیگر انیمیشن‌های زمان خود، نامی را برای خود دست و پا کرد. هرکول نسبت به دیگر فیلم‌های دیزنی رنسانس، طنز ارجاعی بیشتری را در خود جای می‌دهد؛ با این حال، این مورد فقط آن را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند. طنز آغشته شده در سراسر داستان هرکول، یکی از قوی‌ترین عناصر آن است. از جمله طنزهای ارجاعی این انیمیشن، می‌توان به سکانس خارق‌العاده پیر شدن هرکول در سکانس مبارزه با هایدرا اشاره کرد. این شیب کمدی، شخصیت شرور انیمیشن با نام هیدیس را جالب‌تر و جذاب‌تر از سایر شرورهای تک بعدی می‌کند. منتقدان صداپیشگی جیمز وودز (James Woods) در نقش هیدیس را ستایش کردند و او را یکی از اصلی‌ترین دلایل موفقیت این انیمیشن نامیدند.

The Little Mermaid (1989)

پری دریایی کوچولو، آغازگر طلایی‌ترین دوران انیمیشن‌های دیزنی بود.

پری دریایی کوچولو، آغازگر طلایی‌ترین دوران انیمیشن‌های دیزنی بود.

پری دریایی کوچولو (The Little Mermaid) بر اساس افسانه تاریک کریستین اندرسن (Christian Andersen) ساخته شد و رنسانس دیزنی را در سال ۸۹ آغاز کرد. این انیمیشن تا حدی به موفقیت رسید که موجب ساخت یک لایواکشن در سال ۲۰۲۳ شد. با این حال، با سکانس‌های پر جنب و جوشی که داشت، بسیار بهتر از فیلم لایو اکشن عمل کرد. موسیقی و شخصیت شرور انیمیشن با نام اورسولا، از اصلی‌ترین نقاط قوت پری دریایی کوچولو هستند. رابطه عاشقانه بین آریل و شاهزاده اریک، به شدت تاثیرگذار به نمایش گذاشته شده است. با این حال، جادوی عشق آن‌ها حتی در فیلم نیز به خوبی قابل لمس است. پری دریایی کوچولو نمونه بارز بهترین دوران دیزنی در ساخت اقتباس‌های افسانه‌ای و سنتی است. تغییرات کافی برای خانواده پسند کردن این محصول ایجاد شده است، اما سایه‌ای از تاریکی برای عمق بخشیدن به داستان در انیمیشن دیده می‌شود. در آن زمان، مردم این انیمیشن را بهترین اثر دیزنی می‌دانستند و اگرچه عملکردی انفجاری در گیشه نداشت، اما همچنان یک فرهنگ عامه بی‌نظیر است. بدون شک، موفقیت رنسانس دیزنی بدون دستاوردهایی که پری دریایی کوچولو به دست آورد، میسر نبود.

Mulan (1998)

دیزنی به شدت در صداگذاری و موسیقی انیمیشن مولان، خلاقیت و ظرافت به خرج داد.

دیزنی به شدت در صداگذاری و موسیقی انیمیشن مولان، خلاقیت و ظرافت به خرج داد.

چیزی که مولان (Mulan) را بسیار به‌یادماندنی می‌کند، تنها موسیقی‌های جذاب و صداگذاری‌ فوق‌العاده آن نیست، بلکه روایت مدرن آن است که نسل‌های مختلف کودکان را با خود می‌کند. داستان Mulan همچنین توسط جامعه امروزی به دلیل مضامین هویتی و احساسی که بدون سانسور به نمایش می‌گذارد، مورد حمایت قرار گرفته است. مولان یک فیلم افسانه‌ای نیست، اما از افسانه چینی هوآ مولان الگو می‌گیرد. این ارتباط باعث می‌شود که روایت داستان شبیه به انیمیشن‌های محبوب و افسانه‌ای دیزنی باشد، اما روی موضوعات کمال‌گرایی و توانمندسازی زنان تمرکز دارد. داستان چندان به داستان‌های تاریخی شخصیت مولان اهمیت نمی‌دهد و روی مسیر خود تمرکز دارد. مولان در اواخر رنسانس دیزنی اکران شد، بنابراین با مقایسه‌های سختی با فیلم‌های قبل از خود روبه‌رو شد، اما ارزش خود را حفظ کرد. از نکات برجسته این انیمیشن که کودکان به‌ویژه از آن استقبال می‌کنند، می‌توان به هنرنمایی ادی مورفی (Eddie Murphy) در نقش موشو، دستیار اژدهای مولان اشاره کرد که به عنوان نمادی از تسکین کمدی و رئالیسم عاطفی-واقعی شناخته می‌شود.

Aladdin (1992)

اگر بگوییم علاءالدین محبوب‌ترین انیمیشن افسانه‌ای در تاریخ دیزنی است، بی‌راه نگفته‌ایم.

اگر بگوییم علاءالدین محبوب‌ترین انیمیشن افسانه‌ای در تاریخ دیزنی است، بی‌راه نگفته‌ایم.

تشخیص اینکه دقیقا چه عناصری در کنار هم قرار گرفتند تا علاءالدین (Aladdin) به چنین موفقیت بزرگی تبدیل شود، دشوار است، اما دیزنی بخشی از آن را مدیون کارهای آلن منکن (Alan Menken) است. از روایت علاءالدین همیشه به عنوان یک داستان جذاب یاد می‌شود، زیرا هسته اصلی افسانه علاءالدین، از داستان هزار و یک شب، مجموعه معروف داستان‌های عامیانه در خاورمیانه، استخراج می‌شود. علاءالدین تا حد زیادی بهترین قطعه رمانی بود که دیزنی می‌توانست برای دوران رنسانس انتخاب کند، زیرا به راحتی می‌توان با علاءالدین ارتباط برقرار کرد. او به هیچ وجه شبیه دیگر قهرمان‌ها در انیمیشن‌های دیزنی نیست. با این حال، تماشای علاءالدین در حال فعلی، کلیشه‌های مشکل‌ساز این روزهای دیزنی را پررنگ می‌کند.

در دوره‌ای هستیم که دیزنی به جای تمرکز روی شخصیت‌های نمادین و نوشتن داستان‌های شنیدنی، روی مسائل اجتماعی بیهوده تمرکز دارد. بخش‌هایی از علاءالدین که همچنان جذاب به نظر می‌رسد، حس کلاسیک این اثر را درون مخاطب شعله‌ور می‌کند. صداپیشگی رابین ویلیامز در نقش جن، شاید بهترین صداپیشگی یک بازیگر در تمام انیمیشن‌های دیزنی باشد. انرژی که او در طول هر آهنگ و رقص از خود منعکس می‌کند، تماشاگر را تا انتهای فیلم درگیر خود نگه می‌دارد. علاوه بر این، جهان‌سازی غنی و سبک گرافیک منحصربه‌فرد، بیننده را در جهان این انیمیشن غرق می‌کند.

Beauty And The Beast (1991)

Beauty and the Beast یکی از زیباترین داستان‌های عاشقانه‌ای است که دیزنی تا به امروز نوشته است.

Beauty and the Beast یکی از زیباترین داستان‌های عاشقانه‌ای است که دیزنی تا به امروز نوشته است.

کمتر انیمیشنی به اندازه دیو و دلبر (Beauty and the Beast)، غنی، جادویی و عامه‌پسند است. اقتباس فرانسوی La Belle Et La Bête شباهت‌های زیادی با این اثر دارد؛ با این حال، Beauty and the Beast در عین به‌روزرسانی مضامین داستان و استفاده جذاب از موسیقی که منجر به ارتقای روایت کلی می‌شود، کار خود را به خوبی انجام می‌دهد. از صحنه آغازین داستان گرفته تا سکانس شاهکاری که هیولا تبدیل به یک مرد می‌شود، مخاطب احساس می‌کند که در دنیای قصه قرار گرفته است. این انیمیشن یکی از شاهکارترین فیلم‌های عاشقانه دیزنی است و واکنش منتقدان و تماشاگران به فیلم، فوق‌العاده بود. به دلیل جنبه‌های کلاسیک که این محصول از دوران قدیمی دیزنی و عصر طلایی هالیوود به ارث برده است، همه نسل‌ها به راحتی می‌توانند با این انیمیشن ارتباط برقرار کنند. رگه‌هایی از طنز در طول داستان و دیالوگ‌ها دیده می‌شود، اما لحظات واقعا ترسناکی نیز در روایت وجود دارد. وقتی گاستون و پیروانش گروهی را تشکیل می‌دهند و به قلعه هیولا یورش می‌برند، با توجه به احتمال مرگ هیولا، غیرممکن است که به سرنوشت شخصیت‌ها اهمیت ندهیم.

ده بازی تک نفره که می‌توانید با دوستان خود تجربه کنید!

The Lion King (1994)

شیر شاه به قدری به محبوبیت رسید که دیزنی به ساخت محتوای مختلف از داستان آن ادامه داد.

شیر شاه به قدری به محبوبیت رسید که دیزنی به ساخت محتوای مختلف از داستان آن ادامه داد.

ساختن انیمیشن از داستان‌های شکسپیر، موفقیت اثر شما را تضمین می‌کند. شیر شاه (The Lion King) موفق شد به این داستان نمادین، ادای احترام کند و فیلمی چنان جذاب و فراموش‌نشدنی بسازد که متحمل چندین دنباله، یک اقتباس لایو اکشن و چندین همایش موزیکال روی صحنه شود. همه این‌ها ثابت می‌کند که انیمیشن شیر شاه چقدر عالی است و چقدر با افرادی که آن را می‌بینند، ارتباط برقرار می‌کند. تضاد در داستان دراماتیک انیمیشن، سرراست است و سیمبا یک قهرمان فوق‌العاده برای این قصه به حساب می‌آید. یافتن روایتی که شامل همه این‌ها بوده و از موسیقی خوبی نیز برخوردار باشد، به هیچ وجه آسان نیست. جای تعجب نیست که موفقیت این محصول در باکس آفیس باعث شد که دیزنی محتویات فرعی زیادی را حول محور این آی‌پی تولید کند. اوج و فرودهای احساسی فیلم، به‌ سرعت اتفاق می‌افتند، اما هرگز عجولانه به نظر نمی‌رسند و بازده احساسی خوبی دارند. همراه شدن با سفر سیمبا و آشنایی با شخصیت‌هایی که هرکدام نقشی اساسی در داستان ایفا می‌کنند، یکی از لذت‌بخش‌ترین لحظات عمرتان خواهد بود.

کلام آخر

دوران رنسانس دیزنی، شاید طلایی‌ترین دوران انیمیشن‌های دیزنی بود. با نیم نگاهی به ساخته‌های امروزی این شرکت، می‌توان متوجه شد که صنعت انیمیشن‌سازی مدرن، تا چه حد افت کرده است. به امید اینکه دوران طلایی این شرکت در ساخت انیمیشن، مجددا تکرار شود. چه انیمیشن‌های دیگری از دیزنی را دوست داشتید؟ حتما آن‌ها را بخش کامنت‌ها به ما و دیگران معرفی کنید.

بهترین انیمیشن‌های دوران رنسانس دیزنی کدامند؟

شکی نیست که در میان تمام انیمیشن‌های باکیفیت آن دوران، شیرشاه و علائالدین در سطح دیگری قرار داشتند.

بهترین داستان عاشقانه دیزنی دیزنی در دوران رنسانس چیست؟

انیمیشن دیو و دلبر بهترین از تمام انیمیشن‌های دیزنی، خالصانه دوست داشتن را به تصویر کشید.

بهترین انیمیشن‌های افسانه‌ای دیزنی در دوران رنسانس کدامند؟

فیلم‌هایی چون مولان، هرکول و گوژپشت نوتردام، بهترین انیمیشن‌های افسانه‌ای دیزنی در دوران رنسانس بودند.

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
4 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
عباس
پاسخ

همشونو دیدم

الی سان
پاسخ

سیندرلا و سفید برفی و میکس موس

ای تی ان
پاسخ

همشون خوبن ولی شیرشاه یچیز دیگه بود نه تنها بین انیمیشن های دیزنی بلکه در مقایسه با بقیه انیمیشن های دنیا بهترین بود

محمد
پاسخ

شیر شاه و علاالدین و دیو دلبر از همه بهتر هستن