بازی Elden Ring: Nightreign همین که نام Elden Ring را با خود حمل میکند، رسالت خود را به پایان رسانده است. این روزها بازیهای سولزلایک (Soulslike) فراوان شدهاند اما مگر میشود ساختهی FromSoftware را با هر اثری مقایسه کرد؟ هرچه که باشد همهی ما خوب میدانیم اگر سولزلایک جدیدی از این استودیو منتشر شود، مبنای سبک خواهد شد اما آیا فرامسافتور توانسته باریدیگر چیزی بسازد که همه را میخکوب کند؟
در هر صورت ما باریدیگر با یک بازی سخت طرف هستیم که «صبر» میطلبد و تجربه ــ اما اینبار یک تفاوت عمده را میتوانیم در این Elden Ring: Nightreign ببینیم، این که میتوان با مشارکت آنلاین به تجربهی این اثر غیرخطی جذاب پرداخت. اما اگر همهی این موارد را کنار بگذاریم، چیزی که برای من بیشتر اهمیت دارد این است که توانسته فرمولی مانند دارک سولزها پیاده کند و اینکه آیا این بازی رشد و نوآوری خاصی نسبت به الدن رینگ قبلی داشته است یا خیر؟ برای پاسخ به این سوالات کافی است همراه مجله بازار باشید تا ببینیم که نقد و بررسی بازی Elden Ring: Nightreign چه جوابهایی برای ما دارد.
سایههای ابهام و پیچیدگی به وضوح در Elden Ring: Nightreign دیده میشود
بازی Elden Ring: Nightreign که بهخوبی میدانید با همکاری Bandai Namco Entertainment منتشر شده است، قرار است باریدیگر ما را به جهان الدنرینگ ببرد اما ما را وارد ماجرایی موازی نسبت به نسخهی قبلی کند. روایت، همان روایت معروف استودیو توسعهدهنده است یعنی باز هم با داستانگویی غیرخطی و مبتنیبر محیط طرف هستیم که قرار است با ابتکار عمل و هوش خود، مسیر صحیح بازی را پیدا کنیم. این بازی را میتوانیم دنبالهای معنوی و نه مستقیم بخوانیم و فراموش نکنیم که بازی روگلایک است و گیمپلی کوآپ-محوری (Co-op) دارد، در حقیقت بازی تلاشی جسورانه برای باز تعریفِ فرمول موفق سولزبورن است.
شما در نقش یک Nightreign هستید که در واقع موجودی مرموز بهحساب میآید و برای بقای خود در سرزمین با نام Limveld مبارزه میکند. این سرزمین تحت سلطهی تاریکی و موجودات شبانه است و شما باید سه روز بقا بیابید، آن هم در برابر تهاجم موجودات قدرتمند Nightlords، در کنار این نبردها هم به کشف رازهای سرنوشت شخصیتها بپردازید. داستان این سری بر خلاف Elden Ring اصلی که بر احیای حلقه الدن و تبدیل شدن به Elden Lord تمرکز داشت، اینجا شما قرار نیست صعود کنید، بلکه باید از سقوط خود جلوگیری نمایید. در این سرزمین روزها را باید به جستوجو بپردازید و شبها با باس فایت مخصوصش مبارزه کنید.
روایت بازی Elden Ring: Nightreign هم دقیقاً مشابه آثار پیشین میازاکی قرار است از طریق آیتمها، دیالوگهای مبهم، شخصیتهای غیرقابلبازی (NPCها) و محیطهای پر جزئیات داستان کشف شود اما قصه و مسیر بازی، تفاوت کوچکی دارد که تاثیر بزرگی روی بازی گذاشته است و آن این است که میازاکی گارگردان اثر نیست. یکی از اختلافات این بازی با Elden Ring این بود که در این اثر تمرکز بیشتری بر ماموریتهای فرعی کاراکترها شده است و با دنبال کردن این ماموریتها، داستانهای کوتاه اما عمیقی درباره هر یک خواهید دید که بنا بر تصمیمات شما، سرنوشت متفاوتی پیدا خواهند کرد.
رویکردی که Nightreign دارد، قرار است عمیقتر از Elden Ring باشد و حس تعامل و غرق شدن در بازی را برای شما بیشتر کند اما مشخصاً داستان ذرهای خطی نخواهد بود و همین مسئله شاید این اثر را گنگ و پیچیده میکند. روایت بازی بهخوبی نشان میدهد که Nightreign در الهامگیری از افسانههای نورس و آثار جرج آر. آر. مارتین توانسته موفق ظاهر شود. لایههای داستانی بازی هم مانند سایر نسخهها از شما میخواهد که کاوشگر و کنجکاو باشید، ثمره این جستجوگری هم پاداشی غنی برای شما است.
در رابطه با داستان Elden Ring: Nightreign، در انتها میتوانم بگویم که بازی تلاشش را کرده اما واقعاً این که توانسته یا نتوانسته؟ نسبی است. بهتر بگویم، تجربهی فرد به فرد ممکن است در این زمینه، پاسخهای متفاوتی را برای ما به ارمغان بیاورد اما نظر من این است که آن حس اختلافی که برای نشان دادن استقلال این بازی نسبت Elden Ring لازم است را دارد و تلاش بازی مُثمِر ثَمر واقع شده است. مهمترین نکتهای که باید در رابطه با بازی Nightreign اضافه کنم، این است که داستان بازی شاید تفاوت داشته باشد اما این اثر کِشش تجربهی یک نفره را ندارد و اصلا برای تک نفره دنبال کردن مناسب نیست.
شاید سولزلایک، شاید هم روگلایت
از شنیدنِ این جمله فکر میکنم تعجب کنید که الدن رینگ سولزلایک نیست. در واقع الدن رینگ جدید با نوید این که گیمپلی جدیدی دارد، آمده و یک سولزلایک کلاسیک را به ما نشان دهد، با این تفاوت که بازی جدا از کوآپ بودنش، مکانیزیمهایی از سبک روگلایت و روگلایک دارد. البته نگران نباشید، قرار نیست با یک بازی شُل طرف باشید فقط اینکه قرار نیست صرفاً همان الدن رینگی که میشناسید در برابر شما ظاهر شود.
وقتی وارد Nightreign میشوید هشت کلاس شخصیتی در برابر شما قرار میگیرد که به طبع مانند تمام بازیها، هر یک تواناییهای منحصربهفردی دارند و شما بنا بر سبک مبارزاتی خود از جنگجوی سنگینزره تا جادوگر را میتوانید انتخاب و شخصیسازی کنید که همین مورد باعث میشود از همان ابتدا استراتژیهای متعددی را در نظر بگیرید. این بازی نوعی مکانیزم دارد که آن را سیستم Ritual Relics مینامند. این سیستم که سعی و تلاش بر این داشته که کمی گیمپلی را عمیق و شما را محاسبهگر کند، در واقع به شما اجازه میدهد که با جمعآوری آیتمهای خاص، یک سری تواناییهای موقتی یا دائمی برای خودتان یا تیمتان فعال نمایید.
بازی Nightreign که اثری مستقل از الدن رینگ است، جهانی به شکل رویهای (Procedurally Generated) دارد. همین مورد هم باعث شده که این بازی را روگلایک بنامند چرا که همچون این دست از بازیها، Nightreign با هر شروعیدوباره نقشهها و چیدمان دشمنان تغییر میکند. متاسفانه به دلیل اینکه Nightreign آنلاین است ـــ وجود این سیستم به شدت مفید حاضر میشود ولی بعد از چندین تکرار، شما به الگویی خاصی از این تغییرات میرسید که این موضوع بهنظرم جزء نکات منفی مهم بازی محسوب میشود.
گیمپلی کوآپ Nightreign اما واقعا میتواند در نقطه قوت این بازی ظاهر شود. تجربهی چنین اثری با دوستانم واقعا شگفتانگیز بود و هست و در چنین حالتی بازی چیزی کم ندارد اما عدم امکان بازی تکنفره بهصورت آفلاین شاید چیزی باشد که طرفداران ویژه بازی از نبود آن رنج ببرند یا تجربهی بازی برایشان مختل شود. البته که هدف طراحی این بازی بر پایهی مشارکت آنلاین بوده، پس در نتیجه نمیتوان از این بابت نقدی به آن وارد کرد.
نام الدن رینگ بنظرم کافی است تا تِم مبارزات بازی نایترین را مشخص کند. مشابه تمام بازیهای سولزلایک FromSoftware باز هم مبارزات چالشبرانگیز و دقیق هستند و هر نوع نبردی به الگویابی و دقت عمل بالا نیاز دارد. تِم آنلاین بازی هم باعث شده که بیشتر به مسئله یادگیری الگوهای پیچیده دقت کنید و در کنار آن هماهنگی و کار تیمی را در نظر داشته باشید.
اگر از بازیکنان قدیمی سری Dark Souls باشید، بازی الدن رینگ: نایترین برای شما سورپرایز دارد که با بازطراحی برخی باسهای این سری تلاش کرده آنها را هم وارد جهان الدن رینگ کند. البته بازی باسهای کاملاً جدیدی هم دارد که در کنار باسهای دارک سولز قرار است با حس نوستالژی و تازگی به نبرد با ما بپردازند. دقت کنید که مهم نیست چقدر بازیکن خوبی باشید، الدن رینگ نایترین قرار است شما را در سولزلایک گروهی بسنجد، پس تیم خود را در بازی هیچگاه فراموش نکنید.
بار دیگر به سرزمین میانه سفر کنیم
درباره جهان بازی نایترین صحبت کردیم و به این مسئله پرداختیم که نایترین ادامهدهندهی سنت FromSoftware است. اگرچه کارگردانی اثر به عهدهی شخص دیگری بوده اما بازی در خلق محیطها و اتمسفرش، یک رونوشت کاملاً مناسب و دقیق از الدن رینگ است و همین انتظار هم میرود. سرزمین Realm of Dusk شاید مناظرش تاریک باشد اما میتواند شکوه و جلالش را بهخوبی انتقال دهد. فرقی نمیکند که در جنگلهای مهآلود نایترین گرفتار باشید یا در قلعههای ویرانشدهاش مشغول یک مبارزه حماسی شوید، در هر صورت این بازی شما را مسحور خود میکند.
بیشتر مشکلات نایترین بنظرم در بخش بصری آن بود اگرچه مسحور کننده است. با اینکه تولید این بازی قبل از عرضهی کنسولهای نسل نهمی آغاز شده بود اما به دلیل اینکه این اثر هدفش در حالحاضر نسل نهم میباشد، در مقایسه با استانداردهای نسل نهم ضعیف عمل کرده است. این ضعف باعث میشود که شما در برخی جنبههای بصری مانند بافتها یا نورپردازیها، حس قدیمی بودن از بازی بگیرید. حال که هرچه جهان بازی زیبا خلق شده باشد و در تولید دشمنان، زرهها و سلاحها وسواس به خرج داده باشند. این کمبود متاسفانه باعث شده که بازی در در لحظاتی که شلوغ میشود، دچار افت فریم شود و گاهی حتی منجر به مشکلات فنی شود.
جهان بازی نیز در کلیت ماجرا زیبا خلق شده و در تولید دشمنان، زرهها و سلاحها وسواس به خرج داده است. موسیقی، نواها و صداهای خوبی از بازی به گوش میرسد. در چنین بازیهای جهان آزادی، موسیقیهای بکگراند یا پسزمینه نیز نقش مهمی دارند و قطعات مربوط به محیطهای جهانباز نایترین، حس غم و رمز آلودگی سرزمین Dusk را بهخوبی منتقل میکنند که در انتقال مفاهیم و حس بازی موفق هستند. صداها و نواها در بازی نایترین در تلاش برای ایجاد اتمسفری وَهمآلود هستند که تا حد مطلوبی خوب ظاهر شدهاند.
سختگیرانه به بازی نگاه نکنیم، نایترین توانسته با ترکیب سولزلایک و روگلایک یک محصول نسبتاً خاص محسوب شود و با سیستم کوآپش، تبدیل به یک اثر منحصربهفرد شود. این که بگویم شما با الدن رینگی با متاکریتیک ۹۶ طرف هستید یک دروغ است و صرفاً به دلیل حمل نام الدن رینگ هم قرار نیست بارِ اضافیای تعریف کنم اما این بازی تجربهی سولزلایکی-مشارکتی است که شاید دیگر نتوانید مانند آن را پیدا نمایید.
مگر چند بازی کوآپ درست و حسابی پیدا میشود؟ در هر صورت این بازی با مکانیکهای جدید و سیستمهای نوآورانهاش انگیزهای تازه برای بازیکنان مختلف است که علارغم نقاط ضعف از افت فریم تا تکرار برخی دشمنان و باسها یا مشکلات فنی، قرار نیست تجربهای عذابآور ارائه دهد. البته فقط مشکلات بازی عذابآور نیستند اما باسها و دشمنان قرار است بهخوبی صبر شما را بسنجند. نظر شما در رابطه با این بازی چیست؟ آیا با هدف آنلاین شدن بازی موافق هستید؟ دیدگاهتان را حتماً با مجله بازار به اشتراک بگذارید.
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

نقاط قوت | نقاط ضعف |
---|---|
Co-op فوقالعاده | عدم تعادل در حالت تکنفره |
طراحی نوآورانهی سبک روگلایک | نبود ابزارهای ارتباطی و کراسپلی |
ریتم سریع بازی | نبود حالت دو نفره |
تکراری شدن الگوریتم کاوش | |
بنظرم خوبه که جهان زیبای الدن رینگ رو گروهی تجربه کنیم. الدن رینگ قبلی خیلی قشتگ و عالی بود اما تک نفره بود اما حالا میتونی توی بازی Elden Ring: Nightreign چند نفره بازی کنی که بنظرم یه تجربه خوبه
این مهمترین نکته بازی هست و باهات موافقم