قسمت سوم سریال قهوه پدری هم نتوانست این اثر را روی ریتم بیاندازد تا از منجلاب بیخندگی دربیاید، بهنظر اشکال کار کجاست؟ در ادامه همراه مجله بازار باشید تا در نقد و بررسی سریال قهوه پدری قسمت سوم به این موضوع پی ببریم که کجای کار در این اثر میلنگد.
سریال Father’s Coffee باگذشت سومین قسمت از پخش خودش آنچیزی نیست که بیننده از مهران مدیری انتظار دارد؛ چرا؟ چون سریالهایی از ایشان دیدهایم که بسیار موفق عمل کردهاند و توانستند یک اثر دلنشین و خندهدار برای مخاطب باشند اما سریال جدید قهوه پدری تا بهاین لحظه اصلا یک ساختهی قابلقبول نبوده است که بشود گفت: این سریال کمدی و خندهدار است. تا این لحظه با وجود تمام شدن سومین قسمت از سریال قهوه پدری ساختهی مهران مدیری من مخاطب چیز خاصی از آن مشاهده نکردهام و تا اینجا فقط تماشاگر یک سریال دارم بودم و گاها تکاتوک، خندهای از من گرفته شده است.
نمیدانم بشود روی این سریال برچسب کمدی زد یا نه؟ ولی میدانم تصوری که حداقل ما ایرانیها از سریالهای کمدی داریم این نیست؛ حداقل خود من اینجوری هستم، اگر یک سریال با ژانر کمدی پخش میشود و ژانر آن کمدی میخورد، باید حداقلش در هر قسمت چندین بار متوالی خنده بگیرد؛ سریال قهوه پدری توانایی این کار را فعلا نداشته است. افسوس که باید بگویم این سریال اصلا عملکرد موفقی نداشته است و اگر خندهای گرفته است، مربوط به چندین سکانس خاص با بازیگران خاص میشود. این تیکه از حرفم را در نقد قسمت اول و دوم سریال قهوه پدری گفتهام، اگر جواد رضویان و حامد وکیلی در سریال حضور نداشتند کار این سریال خیلی سختتر از این میشد.
هشدار اسپویل: این مطلب مقداری از داستان قسمت سوم سریال قهوه پدری را لو میدهد.
هنوزم سخت میشود سریال قهوه پدری را کمدی دانست
سومین قسمت از سریال قهوه پدری هم تمام شد اما این حجم از نامعلوم بودن ژانر سریال بهپایان نرسید؛ سه قسمت از سریال قهوه پدری گذشته است و آنچنان سکانسهای خندهداری از آن تماشا نکردهایم، به عکس بالا توجه کنید، این سکانس یکی از تنها سکانسهایی است که در قسمت سوم قهوه پدری شاید بتواند از بیننده خنده بگیرد، علت آن هم حضور حامد آهنگی با گریم خاص خودش است. در ابتدای مقاله هم اشاره کردم سریال قهوه پدری بیشتر خندههایش را مدیون برخی از ستارگانی است که درون سریال بازی میکنند. اگر سریال را تماشا کردهاید این سکانس و سکانس بعدی که حامد آهنگی وسط بیمارستان درحال شکستن نارگیل است را درنظر بگیرد.
اگر هر بازیگر دیگری بود میخواست این سکانسها را بازی کند، اینی درنمیآمد که الان درآمده است، میتوان این سکانس قسمت سوم قهوه پدری را خندهدار دانست، علت آن هم انتخاب درست حامد آهنگی برای این نقش است. من قبلتر هم به این موضوع در نقد قسمت اول سریال قهوه پدری اشاره کردهام که انتخاب برخی از بازیگران سریال قهوه پدری واقعا درست و بهجا است، حامد آهنگی در سریال قهوه پدری دقیقا یکی از آن انتخابهای درست است. امیدوارم هرچه جلوتر میرویم بیشتر شاهد حضور حامد آهنگی در سکانسهای بیشتری باشیم چون کاراکتر نگهبان محله با دقدقهی کاشت مویش یکی از شخصیتهای باحال سریال است.
یکی از پوئنهای مثبت سریال قهوه پدری انتخاب بازیگران این سریال است، اما در همین انتخاب هم شاهد ضعف هستیم، کاراکتر جهانگیر ادیب و همسرش را درنظر داشته باشید، هرچه قسمت به قسمت جلو میرویم این دو کاراکتر درون سریال جا نمیفتند، اینطور بگویم که این دو بازیگر مکملهای خوبی برای هم نیستند البته که گزینههای مناسب این نقش هم نیستند، سه قسمت از سریال گذشته است و به هیچ وجه این دو کاراکتر خنده نگرفتهاند، خب این یک باگ بزرگ برای شخصیتهای اصلی سریال است؛ داستان حول محور زندگی این دو فرد میگذرد و باید بتوانند از مخاطب خنده بگیرند اما هیچ پیشرفتی در این امر با وجود گذشتن سه قسمت از سریال قهوه پدری رخ نداده است.
فلشبک به گذشته
در تکمیل حرفهایم مربوط به بند بالا، بیاید یک مقایسه باهم انجام دهیم، شما خانواده ادیب سریال قهوه پدری را در کنار خانواده شرافت سریال هیولا قرار دهید، فرق این دو خانواده زمین تا آسمان است. چرا میگویم زمین تا آسمان چون تمامی کاراکترهای خانوادهی شرافت توانایی این را داشتند تا از مخاطب خنده بگیرد، از پریا دختر کوچک خانواده گرفته تا فرهاد اصلانی در نقش آقای شرافت؛ بهنظر من که اگر سریال قهوه پدری میخواهد موفق شود، باید از سرنوع بازیگران خانواده ادیب را انتخاب کند، این خانواده مکمل هم نیستند و علاوه بر آن انتخابهای خوبی نیستند و باید این موضوع را پذیرفت، مثال آن هم برای شما زدم، یک خانواده در سریال کمدی باید مثل خانواده شرافت باشند تا بتواند موفق ظاهر شود.
در سومین قسمت سریال قهوه پدری پس از اینکه جهانگیر خبر کاهش قیمت قهوه را میشنود، راهی بیمارستان میشود، بعد از این خبر تمامی کسانی که به این خانواده پول قرض داده بودند به سراغ او میآیند تا طلبشان را زنده کنند اما جهانگیر هیچ اندوختهای ندارد تا طلب آنها را پرداخت کند؛ بههمین خاطر تصمیم به خودکشی میگیرد اما سیمین همسرش جلوی آن را میگیرد. بعد از این که جهانگیر میپذیرد که هیچ راهی برای پرداخت بدهیهایش ندارد، تصمیم میگیرد تا بانکی که همسرش در آنجا کار میکند را خانوادگی بزنند. این قضیه دقیقا آخرین سکانس قسمت سوم است که خبر از اتفاقهای جالب در سریال میدهد و شاید بشود با این قضیه به سریال امیدوار شد.
حال چرا من میگویم میشود بعد از این اتفاق به سریال امیدوار شد؟ دلیلی که من میگویم میتوان به این قضیه امید بست تا سریال جان بگیرد، بهخاطر نگهبان بانک و رئیس بانک است. شاید بعد از این که خانواده ادیب به بانک دستبرد بزنند، بتوانیم سکانسهای بیشتری از حامد آهنگی و جواد رضویان تماشا کنیم، امیدوارم اینطور باشد که فکر میکنم و الا فکر نکنم در غیر این صورت بتوان به سریال قهوه پدری امیدوار بود. در پایان بگویم با این که عملکرد سریال قهوه پدری در قسمت دوم کمی امیدوار کننده شده بود اما در سومین قسمت اینطور نبود و سریال ضعیف عملکرد؛ در آخر هم لازم به ذکر است که بگویم این مطلب صرفا مربوط به سومین قسمت و قسمتهای گذشتهی قهوه پدری میشود و مربوط به کل سریال نیست.
نظرات