سریال قهوه پدری قسمت پنجم برای شما همانند قسمتهای پیشین خواهد بود، فقط اینبار با این تفاوت که چشمان شما درحال عادت کردن است، در ادامه توضیح خواهم داد که چرا چنین برداشتی را دارم، فقط کافی است تا انتهای مطلب همراه مجله بازار باشید.
سریال Father’s Coffee در قسمت پنجم چگونه ظاهر شد؟ آیا از قسمتهای قبلی بهتر بود؟ داستان قسمت پنجم قهوه پدری چطور پیشرفت؟ آیا میتوان به ادامهی سریال قهوه پدری امیدوار بود؟ اینها از اصلیترین سوالاتی است که در نقد و بررسی قسمت پنجم سریال قهوه پدری به آنها پاسخ داده خواهد شد. پیش از اینکه به سراغ پاسخ دادن به سوالات بالا برویم، لازم است که اشاره کنم این نقد و بررسی فقط مربوط به قسمت پنجم سریال قهوه پدری و قسمتهای پیشین میشود و هیچگونه ارتباطی با کل سریال ندارد، شاید در قسمتهای بعدی قضیه بلکل تغییر کند و ورق برگردد.
دوست دارم در همین ابتدای مقاله نظر شخصی خودم را راجعبه قسمت پنجم بگویم و بعد بهسراغ بررسی قسمت پنجم قهوه پدری برویم؛ با چیزی که من در قسمت پنجم قهوه پدری مشاهده کردم، میتوان کمی به سریال امید داشت، دلیل این حرفم بهاین خاطر نیست که همهچیز گل و بلبل شده است و یک دفعه ورق برگشته است، علت این حرفم بهاین خاطر است که نمنم درحال عادت کردن به کاراکترهایی هستیم که با گذشت پنج قسمت هیچ حسی از آنها نگرفته بودیم و الان با شکل گرفتن داستان کمی به آنها عادت کردهایم، در قسمت پنجم سریال قهوه پدری داستان تازه درحال شکل گرفتن است و انگار قسمتهای پیشین اضافی بودند و با نبود آنها هیچ مشکلی پیش نمیآمد.
هشدار اسپویل: این مطلب مقداری از داستان سریال قهوه پدری را لو میدهد.
قسمت پنجم قهوه پدری، شروع سریال است
بهترین شروع قسمتهای قهوه پدری تا به اینجا مربوط به قسمت پنجم میشود، در طول این پنج قسمت هیچکدام از شروعهای سریال مثل قسمت پنجم نبودند. در قسمتهای قبلی اگر شما از اواسط سریال شروع به تماشا میکردید، چیزی را از دست نمیدادید، چرا؟ چون سریال قهوه پدری به عنوان یک اثر کمدی هیچ چیزی برای عرضه نداشت و صرفا سکانسهایی را نشان میداد تا داستانش کمی شکل بگیرد. بعد از اینکه در پایان قسمت چهارم قهوه پدری جهانگیر لوکشین مورد نظر خودش را برای انجام عملیات دزدی پیدا کرد، با کمک گرفتن از ایرج نگهبان محله صاحب ملک را پیدا میکند.
در شروع قسمت پنجم قهوه پدری زمانی که جهانگیر و سیمین به سراغ مالک میروند، مکالماتی میان آنها شکل میگیرد و باعث برانگیختن حس حسادت سیمین میشود، میتوان قبول کرد که بعد از گذشت پنج قسمت از سریال این سکانس سام درخشانی و ژاله صامتی خنده دار بود و از آن لودگی سابق درآمده است، علاوه بر این موضوع که جلوتر بیشتر راجعبه او صحبت خواهم کرد، باید اشاره کنم به دو بازیگر خانومی که به سریال اضافه شدهاند، دوردونه و مادرش، این دو بازیگر خانوم باعث استارت کمدی قسمت پنجم قهوه پدری شدند، تا پیش از این اصلا شاهد چنین اتفاقی نبودیم که سریال از همان ابتدا کمی مستحکم کارش را شروع کند.
با اضافه شدن این دو بازیگر خانوم شاهد داستانهایی خواهیم بود که باعث جان گرفتن سریال میشود، اولین داستان مربوط به سیمین، جهانگیر و مادر دوردونه میشود؛ دومین داستان مثلث عشقی میان ایرج، سپیده و دوردونه است. از نظر من قطع به یقین سکانسهای مربوطه میان حامد آهنگی و این دو بازگیر خانوم جذاب و خندهدارتر از سکانسهای جهانگیر خواهد بود، چون همین اول کار حامد آهنگی با دلبستنش به سپیده کار را جمع کرد، واقعا میتوانم بگویم، حامد آهنگی غنیمت بزرگی برای سریال قهوه پدری مهران مدیری است، اگر او در سریال حضور نداشت پروندهی سریال خیلی زود بسته میشد.
عادت کردن به سریال یا بهتر شدن آن؟
پاسخ این سوال برای هر فردی میتواند متفاوت باشد، چون هرکسی برای خودش دیدگاه خاص خودش را دارد، من از دیدگاه خودم اگر بخواهم نظر بدهم، تمایلم به سمت عادت کردن است، چون این بازیگران نقشهای اولشان نیست که دارند بازی میکنند و الان هم قسمت اول نیست، پنج قسمت از سریال گذشته است، طبیعی است که چشمانتان به کاراکترها عادت کرده باشد و برای شما دیگر آن شخصیت اول سریال نباشند، اگر قسمت پنجم شروع سریال قهوه پدری بود، همهچیز متفاوت میشد. تازه در این قسمت کاراکتر جهانگیر و سیمین مکمل هم بودند و توانستند چند سکانس بدردبخور از آب دربیاورند، مابقی سکانسهای این دو بازیگر اصلا ارزشی نداشت و فقط روایتگر یک داستان معمولی بود.
یکی دیگر از معظلاتی که سریال هنوز دارد و این مشکل با وجود گذشتن پنج قسمت از سریال برای من حل نشده است، کاراکتر خود آقای مدیری است، اگر قرار نیست این شخصیت بهطور کامل در سریال قهوه پدری معرفی شود، حداقل یک ویدیوی معرفی برای این شخصیت در صفحهی سریال قهوه پدری قرار دهند تا بهتر این شخصیت را بشناسیم؛ کاراکتری که از دیدگاه جهانگیر تا الان به ما معرفی شده است یک شخصیت مرموز و قالتاق است اما در واقعیت یک آدم دست و پا چلفتی میباشد، زمانی که میگویم شخصیت درست معرفی نشده است، دقیقا همینجاست. پس اگر اون دست و پا چلفتی است این خانه و زندگی را از کجا آورده است، اگر قالتاق است چرا باعث بدبختی این همه آدم شده است، واقعا درک این شخصیت سخت است و اگر در سریال حضور نداشت بهتر بود.
قسمت پنجم سریال قهوه پدری هم تمام شد، در پایان راجعبه این قسمت باید بگویم که از مابقی قسمتهای سریال سر و شکل بهتری داشت و میتوان به آن امید بست، اگر سریال درست با همین فرمان پیش برود قطعا در قسمتهای بعدی شاهد سکانسهای خندهدار بیشتری خواهیم بود، عللخصوص از حامد آهنگی چون دلش پیش دختر جهانگیر گیر کرده است. این قسمت آنچنان پایان جذابی نداشت ولی شروع خوبی داشت، بدنهی سریال هم نسبت به قسمتهای گذشته مستحکمتر و قابل تحمل بود، من خودم به شخصه دوست دارم که در قسمتهای بعدی شاهد سکانسهای خندهدار بیشتری باشیم چون کمدینهای کاردرستی در سریال حضور دارند و میتوانند باعث موفق بودن سریال شوند.
نظرات