سریال قهوه پدری مهران مدیری، اثری کاملا معمولی است که در نهایت به اتمام رسید، از این رو قرار است در این بخش از مجله بازار پس از ۱۷ هفته به سراغ نقد و بررسی جامع و کلی سریال قهوه پدری بپردازیم.
سریال قهوه پدری به کارگردانی مهران مدیری از همان ابتدا با یک تغییر استارت کار خودش را در شبکه نمایش خانگی زد، این اثر قرار بود در ابتدا کار خودش را با نام پدر قهوه شروع کند اما به دلایلی نا معلوم، نام سریال به قهوه پدری تغییر کرد. سریال قهوه پدری آخرین ساخته از سهگانه مهران مدیری دربارهی انسانهای شریفی میباشد که در دام اتفاقات ناگوار میفتند و برای اینکه از چنگال این اتفاق در بیایند، مجبور میشوند، آرمانهای خودشان را زیر پا بگذارند. در همین ابتدای کار بگویم: سریال قهوه پدری در مقایسه با دو اثر ساخته شدهی پیشین یعنی سریالهای هیولا و دراکولا قابل مقیاس نیست و یک اثر کاملا ساده محسوب میشود، این دو اثر از نظر کمدی در برابر سریال قهوه پدری واقعا برتری دارند و تماشاییتر هستند.
حال که آخرین مجموعه از سهگانه مهران مدیری به پایان رسیده است، قرار بر این خواهد بود که در نقد و بررسی سریال قهوه پدری به تمام نکات و جزئیات بپردازیم تا مشکل کار را پیدا کنیم. پیش از اینکه در ادامهی ماجرا، پرونده سریال قهوه پدری بسته شود، با عوامل و بازیگران این اثر آشنا شویم تا در مسیر روبهرو با آگاهی کامل وارد گود شویم. کارگردانی این اثر برعهدهی مهران مدیری است، تهیهکننده سریال قهوه پدری نیز جواد فرحانی است و نویسندهی این اثر امیر برادران میباشد. از بازیگران سریال نیز میتوان به هنرمندانی چون سام درخشانی، ژاله صامتی، جواد رضویان، مهران مدیری، حامد آهنگی، حامد وکیلی، بیتا سحرخیز و… اشاره داشت که در سریال قهوه پدری ایفای نقش کردهاند.
قهوه پدری به تلخی یک قهوه ساده
سریال قهوهی پدری از همان ابتدای کار استارت قوی نداشت و مشخص شد که سریال تهی از سکانسهای کمدی است، قهوه پدری از نظر داستان، یک سناریوی کاملا تکراری دارد و پایان آن در همان قسمت اول قابل حدس و مشخص است، این خودش اولین باگ سریال است و نشان از کیفیت پایین این اثر دارد، به چه علت؟ ساختهای که قابل حدس برای مخاطب باشد، او را دیگر درگیر نمیکند و صرف برای دنبال کردن و یک وقت گذارندن ساده او را تماشا میکند چون پایان برای او معلوم است، چرا باید وقت خودش را صرف اثری بکند که از همان ابتدا همه چیزش مشخص است. این اولین مشکل جدی سریال قهوه پدری که بزرگترین ضعف او است.
مبحث بعدی که میبایست به آن پرداخت و مفصل راجعبه او صحب کرد، ریتم و روند سریال قهوه پدری است. این اثر یکی از کندترین ریتمها را در میان سریالهای ساخته شده دارد، زمانی که پخش سریال در همان قسمت اول کلید میخورد، داستان به قدری با ریتم کند پیش میرود که تماشای آن برای شما کاملا خسته کننده میشود، این اتفاق فقط مربوط به قسمت اول نیست و تا آخرین اپیزود به همین منوال پیش میرود تا جایی که در مواقعی از یک اپیزود ۴۰ دقیقهای ۱۰ الی ۱۵ دقیقه صرف یک سکانس بیارزش میشود و به همین ترتیب یک سوم یک قسمت طی میشود. علاوه بر این موضوع که گریبانگیر کل سریال است، ریتم و روند داستان آن قدری کند است که برای شناختن کامل کاراکترهای سریال و داستانشان میبایست، پنج الی چهار قسمت را تماشا کنید تا متوجه داستان شوید.
در نگاه اول یکی از ضعفهای اصلی سریال قهوه پدری، داستان آن است، حال خالق داستان چه کسی است؟ نویسندهی سریال یعنی امیر برادران، نام ایشان را من برای اولین بار است که میشنونم و قبلا در ساختهای نشنیدم کار کنند. از نظر شخصی من داستانی که ایشان برای سریال طراحی کردهاند، شاید در صفحه جذاب به نظر بیاید ولی در تصویر، این قضیه کاملا برعکس است و اصلا جذابهی خاصی در سریال وجود ندارد. اشتباه مهران مدیری از جایی شروع شد که از گروه نویسندگان خلاقش جدا شد و دیگر همکاری با آنها نداشت، در کمال احترام به جناب امیر برادران باید بگویم: قلمی که امیرمهدی ژوله، پیمان قاسمخانی، مهراب قاسمخانی و زنده یاد خشایار الوند دارند اصلا قابل مقایسه با قلم ایشان نیست، این امر کاملا در سریال قهوه پدری مشهود است.
مشکل یکی و دوتا نیست
از بحث داستان و شاخههای آن که خارج شویم، نوبت به بازی و بازیگری خواهد رسید. در مرحلهی اول به سراغ شخصیت پردازی کاراکترهای سریال خواهیم رفت، پیش از اینکه من نظر خودم را با شما در میان بگذارم، به نظر شخصی خودتان آیا کاراکترهایی که در سریال قهوه پدری تماشا کردهاید، شخصیت پردازی جذابی داشتند؟ اگر برخی از این کاراکترها را فاکتور بگیریم، بیش از ۷۰ درصد شخصیت پردازیها اصلا جذاب نیستند و کاراکترهای لودهای دارند. از شخصیت جهانگیر ادیب (سام درخشانی) تا فرزند کوچک خانوادهاش که نقشهای اصلی سریال هستند گرفته تا خود شخصیت مهران مدیری در سریال یک کاراکتر لوده و بیمسمی دارند، اگر بخواهم اوج فاجعه را برایتان به طور واضح مشخص کنم، شخصیت بهار با بازی بیتا سحر خیز و شخصیت اون با بازی مهران مدیری از بدترین کاراکترهای سریال هستند.
بعد از شخصیت پردازی نوبت به انتخاب بازیگر خواهد رسید، این مورد هم دستکمی از شخصیت پردازی بازیگران ندارد، در همین ابتدای کار گلهای سر سبد سریال را از این قضیه فاکتور میگیرم، حامد آهنگی و حامد وکیلی از این قضیه مستثنی هستند. شخصیتهای اول سریال که خانوادهی ادیب میشوند، اصلا انتخابهای درستی نیستند و نمیتوانند از پس این نقش بربیایند، چرا؟ چون اصل قضیه مشکل دارد و با این انتخاب بازیگر این موضوع دو چندان میشود. بازیگرانی که برای این نقشها انتخاب شدهاند، پیشتر در اثرات کمدی دیگر خودشان را اثبات کردهاند اما در این اثر نتوانستند آن طور که باید از پس نقش خودشان بر بیایند. این موضوع نیز بر میگردد به شخصیت پردازی و سناریو سریال که داستانش جذب کننده نیست به همین خاطر شاهد این مشکل خواهیم بود.
سریال قهوه پدری، ساختهای است که مهران مدیری باید از ساخت او پشیمان باشد، علاوه بر این از بازی کردن در آن نیز میبایست ابراز پشیمانی کند، چرا؟ چون اگر یک نیم نگاه کوچک به اثرات پیشین ساخته شده توسط مهران مدیری بیاندازید، متوجه خواهید شد که سریال قهوه پدری در حد و اندازهی آنها نیست. مورد دیگر که باز هم مهران مدیری در آن دخیل است، بازی آن در سریال قهوه پدری محسوب میشود؛ نقش مهران مدیری در این سریال از بیخودترین و تهیترین نقشهای سینمای ایران میباشد، کل کار این کاراکتر در سریال داشتن آبنباتی در دهان است.. پروندهی سریال قهوه پدری را در یک جملهی خلاصه ببندیم و کار را به اتمام برسانیم، این سریال صرفا فقط راوی یک داستان است که گاها از شما خنده میگیرد، اگر شما اولویتتان از تماشای این سریال خندیدن است، باید بگویم به ندرت این اتفاق برایتان خواهد افتاد.
نظرات