الی، شخصیت محوری مجموعه بازی‌ها و سریال The Last of Us، به‌واسطه‌ی تلفیقی از خشونت، آسیب‌پذیری و اراده‌ی بقا، موفق شده است با بسیاری از طرفداران ارتباطی عاطفی برقرار کند. او در زمره‌ی شخصیت‌های زن تاثیرگذار بازی‌های ویدیویی جای گرفته و از سوی مخاطبان و منتقدان به عنوان نمونه‌ای از پیچیدگی شخصیتی تحسین شده است. با این حال، وقتی نگاهمان را به آثار غیرغربی معطوف می‌کنیم، به‌ویژه انیمه‌ها، درمی‌یابیم که الی الزاما نماد اوج نگارش شخصیت زنانه نیست. در واقع، در انیمه نمونه‌های فراوانی از شخصیت‌های زن وجود دارد که از مسیرهای داستانی پخته‌تر و پرداخت احساسی عمیق‌تری بهره می‌برند، بدون آن‌که تنها به تروما یا خشونت تکیه کرده باشند. به‌خصوص در نسخه‌ی دوم بازی، انگیزه‌های الی گاه مبهم یا تابع پیچ‌وخم‌های ساختگی داستان به نظر می‌رسند.

این مطلب داستان انیمه‌های معرفی شده را لو می‌دهد

در بسیاری از انیمه‌ها، شخصیت‌های زن فرصتی واقعی برای تجربه‌ی پیچیدگی روانی و رشد تدریجی دارند؛ بدون آن‌که نیاز باشد از هویت اولیه‌شان فاصله بگیرند. نمونه‌ی شاخص این مسئله، شخصیت‌هایی چون هومورا آکِمی از Puella Magi Madoka Magica و میما کیریگو از Perfect Blue هستند. این دو، بدون آن‌که صرفا به عنوان قهرمانان سنتی یا قربانیان تروما نمایش داده شوند، درگیر لایه‌های گوناگون احساسات و کشمکش‌های درونی خود می‌شوند. این عمق شخصیت‌پردازی، بدون وابستگی به شوک‌های داستانی یا تحمیل احساسات، دستاوردی ارزشمند برای روایت‌های انیمه است.

تورو هوندا با تجربه عشق و غم، رشد می‌کند بدون آنکه اصالت خود را از دست بدهد

مسیر تحول تورو در مقایسه با الی، متوازن‌تر به نظر می‌رسد

تورو هوندا

مسیر الی گاهی به‌دلیل ضربات احساسی شدیدی که تجربه می‌کند، کند و سنگین می‌شود و همین مسئله ممکن است روند رشد او را مختل کند. در مقابل، تورو هوندا از انیمه‌ی سبد میوه (Fruits Basket) قرار دارد؛ شخصیتی که اغلب به خاطر مهربانی بیش از حدش نادیده گرفته می‌شود، اما در واقع هیچ‌گاه شخصیتی تک‌بعدی نیست. تورو در طول انیمه به‌طور مداوم با چالش‌های مختلف روبه‌رو می‌شود، ولی ویژگی مهربانی او به عنوان بخشی از شخصیتش هرگز دچار تزلزل نمی‌شود.

نقد سریال The Last of Us؛ فصل دوم | قسمت پنجم

تورو هوندا مهربان است چون خودش آگاهانه این مسیر را انتخاب کرده، نه به‌عنوان واکنشی به درد یا رنج. این موضوع به این معناست که او از طریق مراقبت از دیگران تاثیر می‌گذارد و با برقراری ارتباط، نه از راه تنهایی یا انتقام، قدرت بیشتری پیدا می‌کند. شخصیت تورو به بیننده یادآوری می‌کند که قدرت می‌تواند از دل مراقبت پدید آید، نه صرفا از طریق مبارزه. همین ویژگی‌ها باعث می‌شود که مسیر شخصیتی او واقعی‌تر و متعادل‌تر به‌نظر برسد، چیزی که در مورد الی همیشه صدق نمی‌کند.

موتوکو کوساناگی شخصیتی است که نه بر اساس الزامات داستانی، بلکه بر مبنای پرسش‌های درونی خود شکل گرفته

موتوکو کوساناگی

سرگرد موتوکو کوساناگی، از مجموعه‌ی Ghost in the Shell: Stand Alone Complex، نمونه‌ای برجسته از شخصیت‌پردازی پیچیده زنان در انیمه به شمار می‌رود. او تحت سلطه‌ی یادآوری مداوم آسیب‌های روانی‌اش قرار ندارد و جنسیتش هرگز به‌عنوان ابزاری صرفا روایی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. این انیمه با پرداختن به ایده‌های پیچیده و فلسفی، در عین حال به موتوکو اجازه می‌دهد که شخصیتی مقتدر، آرام، طعنه‌آمیز و گاهی حتی مهربان داشته باشد.

در مقابل، شخصیت‌پردازی الی در قسمت دوم بازی آخرین بازمانده از ما، بیش از حد وابسته به مسیر داستانی به نظر می‌رسد. تحول احساسی او نه در نتیجه‌ی رشد درونی‌اش، بلکه بیشتر به‌خاطر نیاز روایی نویسندگان برای رساندن داستان به نقاط خاص اتفاق می‌افتد. جایی که الی تحت تاثیر ساختار داستان حرکت می‌کند، موتوکو شخصیتی است که در جهان داستانی خود حضور دارد و در آن فعالیت می‌کند و این موضوع صرفا در واکنش به آن نیست. او منفعل نیست، بلکه شخصیتی متفکر دارد و همین موضوع تمایز مهمی ایجاد می‌کند.

سان بدون آنکه آسیب‌های روحی ارزش او را مشخص کند، قدرت خود را به نمایش می‌گذارد

شخصیت اصلی شاهزاده مونونوکه، قدرت خود را از پیوندش با طبیعت کسب می‌کند

سان

سان، شخصیت اصلی در انیمه‌ی شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke)، جنگجویی نیرومند است که توسط گرگ‌ها بزرگ شده. اما روایت او از کلیشه‌ی رایج یتیم رنج‌دیده فراتر می‌رود. برخلاف الی که رنج‌هایش اغلب به تصمیمات و رفتارهای افراطی منتهی می‌شوند، قدرت سان از پیوند عمیق او با طبیعت و حس تعلقی که نسبت به آن دارد سرچشمه می‌گیرد. برای نشان دادن اراده‌ی مصمم خود، نیازی به یک پیشینه‌ی دردناک ندارد. در عوض، هایائو میازاکی به او اجازه می‌دهد که با سکوت و وقاری خاص، تجسمی از تنش میان تمدن بشری و دنیای طبیعی باشد.

بهترین انیمه های روانشناسی در طول تاریخ؛ بخش دوم

در حالی که انگیزه‌های الی گاهی اوقات واکنشی و تحت‌فشار روایت به نظر می‌رسند، انگیزه‌های سان در دل درون‌مایه‌های اصلی داستان و هویت او ریشه دارند. شخصیت سان هیچ‌گاه این حس را منتقل نمی‌کند که صرفا برای پیشبرد یک نقطه‌ی داستانی درگیر نبرد شده است. او وسیله‌ای برای انتقام نیست، بلکه نمادی زنده از درگیری‌های محیط‌زیستی است که احساساتش در تمامی اعمال و تصمیم‌هایش نمود دارد.

پختگی نائوشیکا اصیل و اکتسابی به نظر می‌رسد، نه تحمیلی

روند تکامل الی تا حدودی ساختگی به نظر می‌رسد

نائوشیکا

میازاکی بار دیگر نشان می‌دهد که چگونه می‌توان شخصیت زن را به‌شکلی پیچیده و واقعی ترسیم کرد؛ نمونه‌ی بارز آن، شخصیت اصلی نائوشیکا از دره باد (Nausicaa of the Valley of the Wind) است. نائوشیکا رهبری صلح‌طلب است که رشد احساسی‌اش به‌صورت طبیعی از دل تجربه‌های شخصی‌ او شکل می‌گیرد. در حالی که در بازی‌ها و سریال The Last of Us، الی اغلب با آسیب‌های روحی دست‌وپنجه نرم می‌کند، گاهی رفتارها و تصمیم‌هایش با مسیر رشد پیشینش هم‌خوانی ندارد. در مقابل، نائوشیکا با وجود قرار گرفتن در برابر انتخاب‌هایی دشوار، همواره ویژگی‌های اصلی شخصیت خود را حفظ می‌کند. او بدون آنکه شفقتش را از دست بدهد، در مسیر صلح باقی می‌ماند.

شجاعت نائوشیکا برخاسته از درک و همدلی است، نه از خشم و روایت هیچ‌گاه او را به افراط‌های احساسی غیرواقعی نمی‌کشاند. روند رشد شخصیتش اصیل است و به‌خوبی نشان می‌دهد که تاب‌آوری می‌تواند خاموش اما بسیار قدرتمند باشد. در مقایسه با سیر تحول شخصیتی گاه متلاطم الی، داستان نائوشیکا منسجم‌تر، متعادل‌تر و انسانی‌تر جلوه می‌کند.

مسیر غیرخطی تحول هومورا آکِمی، پیچیدگی را بدون هیچگونه ملاحظه‌ای پذیرا می‌شود

یک شخصیت اصلی با ابهام اخلاقی، تأثیر شگرفی بر انیمه Puella Magi Madoka Magica می‌گذارد

هومورا آکِمی

انیمه‌ی Puella Magi Madoka Magica به‌کلی با تعریف‌های ساده از خوب و بد فاصله می‌گیرد و شخصیتی که به بهترین شکل این ابهام اخلاقی را تجسم می‌بخشد، هومورا آکمی است. در حالی که پیچیدگی اخلاقی الی در بسیاری مواقع گیج‌کننده یا حتی متناقض جلوه می‌کند، سیر تحول هومورا این آشفتگی را در آغوش می‌کشد. داستان او با بهره‌گیری از حلقه‌های زمانی، مفاهیم فداکاری و پشیمانی را کاوش می‌کند و در این میان، انگیزه‌هایش همواره ثابت باقی می‌مانند؛ حتی زمانی که روایت بارها تغییر مسیر می‌دهد یا به عقب برمی‌گردد.

۱۲ تفاوت بزرگ بین سریال و بازی The Last of Us

هومورا شخصیتی مصمم و در عین حال دارای نقص است، اما هیچ‌گاه این حس ایجاد نمی‌شود که برای شوکه کردن مخاطب، دست‌کاری شده باشد. روایت نه تنها پیچیدگی شخصیت او را می‌پذیرد، بلکه به آن احترام می‌گذارد و هرگز او را به‌خاطر این ویژگی‌ها مجازات نمی‌کند. به همین دلیل، هومورا به لحاظ نگارشی شخصیتی بسیار غنی‌تر از الی به نظر می‌رسد. برخلاف الی، هومورا مجبور نیست همیشه خوب باشد. مسیر شخصیتی او بر احساسات و انسجام تمرکز دارد، نه صرفا پیش‌بردن طرح داستان.

راکا به کاوش در اعماق ظریف احساسی می‌پردازد که به ندرت در روایات مربوط به آسیب‌های روحی مشاهده می‌شود

بازی آخرین بازمانده از ما فضای بسیار محدودتری را برای تحلیل احساسات الی فراهم می‌کند

راکا

انیمه کلاسیک Haibane Renmei همواره برای جنبه‌های مختلف خود، از روایت گرفته تا موسیقی متن، مورد تحسین قرار گرفته است. این داستان شخصیت راکا را دنبال می‌کند، فردی آرام و درون‌گرا که در جستجوی هویت خود قدم برمی‌دارد. گرچه لحن Haibane Renmei با بازی آخرین بازمانده از ما تفاوت بسیاری دارد، اما چند نکته وجود دارد که الی می‌تواند از راکا بیاموزد. برخلاف واکنش‌های احساسی گاه انفجاری الی، روند رشد راکا آهسته و تدریجی است و نشان می‌دهد که بهبود می‌تواند فرآیندی پیوسته و مرحله‌به‌مرحله باشد.

در این انیمه، هیچ شتابی برای تعریف شخصیت راکا یا هدایت او به سمت افشاگری‌های دراماتیک وجود ندارد. در عوض، به او اجازه داده می‌شود تا در میان تردید و عدم قطعیت خود زندگی کند. این ظرافت در روایت‌پردازی، تصویری واقع‌گرایانه از آسیب‌پذیری و روند بهبودی ارائه می‌دهد. در مقابل، قوس شخصیتی الی در برخی موارد بیش از حد برانگیختن واکنش احساسی را هدف قرار می‌دهد. در حالی که داستان راکا از طریق روایتی آرام و پیوسته، نوعی همدلی اصیل را در مخاطب ایجاد می‌کند.

بالسا، به عنوان زنی پخته با نظام اخلاقی دقیق و ظریف، متمایز می‌شود

حکمت و بلوغ بالسا، او را به شخصیتی به مراتب قابل اتکاتر تبدیل می‌کند

بالسا

انیمه Moribito: Guardian of the Spirit شخصیتی به نام بالسا را معرفی می‌کند؛ بادیگارد و محافظی نیرومند که نیروی درونی‌اش از ترکیب تجربه و شفقت حاصل می‌شود. در مقابل، جوانی و زخم‌های روحی الی در برخی موارد با هم در تضاد قرار می‌گیرند و گاه مانع از شکل‌گیری کامل قوس رشد او می‌شوند. اما سن و تجربیات بالسا به او این امکان را می‌دهد تا رستگاری، فداکاری و مسئولیت را با حفظ انسانیتش بررسی کند.

انیمه ها چگونه به سلامت روان می‌پردازند؟

بالسا با وضوح و عمق تصمیم می‌گیرد و نشان می‌دهد که بلوغ از گذر زمان و نه صرفا از آسیب‌های روانی حاصل می‌شود. اگرچه می‌توان بسیاری از کاستی‌های شخصیت الی را به سن او نسبت داد، اما بالسا به اندازه کافی باتجربه است که بهتر بداند. انسجام اخلاقی و ظرافت احساسی او از قوس گاه نامنظم الی پیشی می‌گیرد. بالسا نشان می‌دهد که یک قهرمان زن می‌تواند بالغ، دارای نقص و در عین حال جذاب باشد، بدون اینکه نیاز به توسل به ملودرام داشته باشد.

فروپاشی روانی میما کیریگوئه، از کاربرد ترفندهای سطحی و صرفا تکان‌دهنده برای ایجاد تأثیر، اجتناب می‌ورزد

تجربه آسیب‌های روحی الی در مقایسه با میما، ساختگی‌تر به نظر می‌رسد

میما کیریگوئه

در مقایسه با میما، رنج‌های روانی الی در بازی‌ها و سریال The Last of Us گاه حالتی ساختگی پیدا می‌کند. در بسیاری از موارد، به نظر می‌رسد که آسیب روحی او بیش از آنکه بخشی واقعی از شخصیتش باشد، صرفا ابزاری برای پیشبرد داستان است. استفاده از رنج زنان به‌جای پرداخت دقیق شخصیتی، رویکردی آسان اما سطحی است که Perfect Blue از آن اجتناب می‌کند. سقوط میما به ورطه‌ی سردرگمی و فروپاشی روانی با واقع‌گرایی روانشناختی عمیقی تصویر شده است. درد او واقعی و ملموس است، نه اغراق‌شده یا تئاتری. قوس شخصیتی میما به‌مراتب متمرکزتر و تاثیرگذارتر از قوس احساسی الی به نظر می‌رسد.

روش روایت Perfect Blue در بازنمایی فروپاشی درونی میما، بیننده را مستقیما درون ذهن آشفته او فرو می‌برد. تحریف واقعیت به‌قدری تدریجی و مؤثر انجام می‌شود که مخاطب نیز همراه با او، به زیر سؤال بردن حقیقت اطرافش می‌افتد. در حالی که لحظات بحرانی شخصیت الی اغلب وابسته به کنش‌های ناگهانی و تکان‌دهنده است، فروپاشی روانی میما به‌آرامی و با ظرافت شکل می‌گیرد. نگارش شخصیت میما به‌گونه‌ای با سلامت روان برخورد می‌کند که نه‌تنها نمایشی نیست، بلکه از درد او تصویری واقعا تأثیرگذار و ماندگار می‌سازد.

میرِی بوکه با فروپاشی آهسته‌اش، آسیب‌های روانی واقعی را نشان می‌دهد

برون‌ریزی‌های احساسی الی به اندازه سقوط تدریجی میرِی عمق ندارند

میرِی بوکه

در انیمه Noir، میرِی شخصیتی است که در ابتدا به عنوان قاتلی خویشتن‌دار و آرام معرفی می‌شود، اما این ظاهر به‌تدریج و در طول روایت دچار ترک می‌شود. در حالی که نوسانات احساسی الی اغلب تحت تاثیر رویدادهای بیرونی قرار دارند، روند آسیب‌دیدگی و بهبودی میرِی به‌صورت تدریجی و واقع‌گرایانه به تصویر کشیده می‌شود. شخصیت‌پردازی او به زخم‌هایش احترام می‌گذارد، بدون اینکه آن‌ها را به کلیشه یا ملودرام تبدیل کند. مسیر رشد او واقعی تر و طبیعی‌تر از قوس شخصیتی الی جلوه می‌کند و همین پیچیدگی تدریجی احساسی باعث درخشش روایت او می‌شود.

چرا گیمرها از اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی ناراضی‌اند؟

برخلاف الی که اغلب اندوه و خشمش را مستقیما بروز می‌دهد، میرِی این احساسات را در درون خود نگه می‌دارد و اجازه می‌دهد که آن‌ها به‌مرور، به شکلی ظریف و دردناک، بیرون بریزند. انیمه Noir اطلاعات بیش‌ازحدی درباره گذشته او ارائه نمی‌دهد یا تلاشی برای کسب ترحم مخاطب نمی‌کند. در عوض، به بیننده اعتماد می‌کند تا بتواند رنج پنهان‌شده در پشت آرامش ظاهری میرِی را خودش کشف کند. بنابراین، زمانی که درون او شروع به ترک برداشتن می‌کند، طبیعی و درست به نظر می‌رسد.

ریکو، شخصیتی شاد و پیشرو است که انتخاب‌هایش او را ساخته‌اند

قهرمان انیمه ساخته شده در آبیس با تکیه بر اراده‌اش، در دل مصیبت‌ها پیش می‌رود

میرِی بوکه

در انیمه Made in Abyss، خوش‌بینی درخشان ریکو می‌توانست به‌راحتی به تصویری ساده‌انگارانه یا تصنعی از مثبت‌اندیشی تبدیل شود، اما روایت او با ترکیب معصومیت و واقعیت‌های بی‌رحم محیطش، تعادل ایجاد می‌کند. انگیزه‌های الی اغلب بر پایه فقدان یا انتقام استوارند، در حالی که انگیزه‌های ریکو از کنجکاوی و امید نشأت می‌گیرند. رشد شخصیت او نه از طریق واکنش‌های احساسی لحظه‌ای، بلکه از دل تصمیم‌ها و پیامدهای آن‌ها شکل می‌گیرد. این باعث می‌شود با قهرمانی متعادل‌تر روبه‌رو باشیم که رشد شخصیتی او صرفا به واکنش‌پذیری‌اش وابسته نیست.

انیمه Made in Abyss هیچ تلاشی برای محافظت از ریکو در برابر وحشت‌های دنیایش نمی‌کند. او درد جسمی شدیدی را تجربه می‌کند و شاهد رنج‌هایی است که حتی برای بزرگ‌سالان طاقت‌فرسا هستند، اما همچنان با اراده به مسیرش ادامه می‌دهد. اعمال و کنجکاوی او لایه‌های بیشتری به شخصیتش اضافه می‌کنند، در حالی که داستان الی گاه در محدوده اندوه و غم گرفتار می‌ماند. ریکو در مواجهه با رنج گسترش می‌یابد، حتی زمانی که این رنج او را می‌شکند. این نوعی دیگر از شجاعت است که با نگارشی دقیق‌تر و انسانی‌تر همراه شده است.

آیا شما سریال The Last of Us را دیده و بازی آن را تجربه کرده‌اید؟ نظر شما در این باره چیست؟ آیا شخصیت های زن انیمه ای که در این مقاله به بررسی آن ها پرداختیم، شخصیت پردازی بهتری نسبت به الی دارند؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!

منبع: CBR


بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها