۱۵ شخصیت قدرتمند زن انیمه شیطان کش (Demon Slayer)
زنان در دنیای انیمه شیطان کش نه تنها زیباترین، بلکه قدرتمندترین شخصیتها را به خود اختصاص دادهاند. از شمشیرزنان ماهر گرفته تا جادوگران قدرتمند، این زنان با ارادهای آهنین و تواناییهای خارقالعاده مرزهای ممکن را جابهجا کردهاند.
قدرت، زیبایی و هوش؛ سه ویژگیای است که در بهترین زنان انیمه Demon Slayer به چشم میخورد. آنها با غلبه بر چالشها، الهامبخش بسیاری از مخاطبان شدهاند. همراهمان باشید تا با قدرتمندترین زنان انیمه شیطان کش آشنا شوید.
۱. دختران اوبویاشیکی (The Ubuyashiki Daughters)
هیناکو و نیکیکا دو دختر اوبویاشیکی که در انفجار کاگایا جان باختند، بزرگترینهای پنجقلوها بودند. هنگامی که موزان وارد شد، دید که آنها با خوشحالی در گوشهای مشغول بازی هستند در حالی که والدینشان در خانه اصلی نشستهاند.
اطلاعات زیادی در مورد خواهران بزرگتر وجود ندارد. اگرچه برادر وسطی آنها، کیریا، هر دو را ماهرتر از خودش میداند. همچنین مشخص نیست که آیا این دو میدانستند که قرار است بمیرند یا خیر؛ اگر آنها میدانستند، نیکیکا و هیناکو از جمله شجاعترین شخصیتهای شیطان کش به حساب میآیند.
دو خواهر کوچکتر، کاناتا و کوینا، هم از انفجار و هم از پایان داستان Demon Slayer جان سالم به در بردند. آنها در حال حاضر به عنوان رهبران خاندان اوبویاشیکی به کیریا خدمت میکنند. کاناتا برای اولین بار در انتخاب نهایی حضور یافت، اما کوینا بسیار دیرتر به داستان آمد. با وجود تمام مشکلات و خطراتی که این خانواده از سر گذراندهاند، زنان اوبویاشیکی خود را به عنوان ستونهای این خانواده ثابت کردند.
۲. تامایو (Tamayo)
بانو تامایو بیش از ۵۰۰ سال سن دارد، به این معنی که او یکی از قدیمیترین شیاطین موجود است. او در ۱۹ سالگی به یک بیماری کشنده مبتلا شد و زمانی که با موزان ملاقات کرد، او پیشنهاد درمان او را داد. او نمیدانست که موزان قصد دارد او را به یک شیطان تبدیل کند. پس از دگرگونی، تامایو ناخواسته شوهر و فرزندان خود را کشت و بلعید، چیزی که تا به امروز او را آزار میدهد.
تامایو از آن زمان تاکنون از موزان متنفر بوده و زندگی خود را وقف شکست دادن او و معکوس کردن دگرگونی شیطانی کرده که مسئول این آسیب است. از طرفی اما او روشی برای زندگی بدون مصرف گوشت انسان و با تکیه بر اهدای خون با رضایت ایجاد کرد.
تامایو اولین شیطانی بود که موزان و سبک زندگی شرورانه او را رد کرد. او نقش مهمی را قبل از پایان شمارش معکوس طلوع خورشید ایفا کرد.
۳. توکو آگاتسوما (Toko Agatsuma)
پس از نابودی موزان، تانجیرو و کانائو تشکیل خانواده میدهند و نسل این خانواده تا قرن بیست و یکم ادامه مییابد. فرزندان مذکر آنها در فصل پایانی با نامهای سومیهیکو و کاناتا کامادو که دو پسر نوجوان هستند، معرفی میشوند.
در همین حال به نظر میرسد که زنیستو سرانجام به آرزویش رسید، زیرا با نزکو ازدواج کرد و صاحب خانوادهای شد. به این ترتیب، توکو آگاتسوما تنها نواده زن از سه نفره Demon Slayer است که او را در موقعیتی خاص قرار میدهد.
توکو ظاهراً یک دختر نوجوان معمولی است که پیوندی قوی با برادرش یوشیترو و پسرعموهای کامادوی خود دارد. او به ویژه مراقب کاناتا است، اگرچه اغلب دیده میشود که با برادر خود دعوا یا او را سرزنش میکند.
یوشیترو ادعا میکند که توکو تنها زن در خط خانواده است که چنین رفتاری تند و خشن دارد و این نشان میدهد که او ویژگیهای خود را از جد بزرگش، زنیستو، به ارث برده است. توکو به عنوان شخصیت زن وارث این میراث، سزاوار حضور در این فهرست است.
۴. نزوکو (Nezuko)
نزوکو خواهر کوچک تانجیرو بوده و اکنون یکی از قویترین شخصیتهای Demon Slayer است. موزان خانواده آنها را قتلعام و شخصاً نزوکو را به یک شیطان تبدیل کرد، احتمالاً به این امید که او بتواند در برابر خورشید مقاومت کند. نزوکو هنگام اولین بیداری سعی کرد تانجیرو را بکشد و تقریباً انسانهای دیگری را نیز کشت. او هر بار خودش را متوقف کرد زیرا عشق او به برادرش بیشتر از غرایز شیطانی او بود.
نزوکو خون انسان نخورده است، اما قدرتی به دست آورده که با قدرت یک شیطان ستون برتر برابری میکند. او همچنین میتواند شیاطین دیگر را با هنر خون دمی خود بسوزاند.
نزوکو میتواند در طول نبرد وحشی باشد، اما وقتی در حال جنگیدن نیست، به شخصیت دوستداشتنی و دوستانه خود بازمیگردد. در این داستان، نزوکو تنها شیطانی است که در برابر نور خورشید مصونیت دارد و پاسخی است که موزان تمام این مدت به دنبال آن بود.
۵. هیناتسورو، سوما و ماکیو (Hinatsuru, Suma, and Makio)
هیناتسورو، سوما و ماکیو سه همسر تنگن اوزوی بوده، هر سه هاشیرای صدا و زنانی با مهارتها و شخصیتهای منحصربهفرد هستند. آنها به عنوان نینجا تربیت شدهاند و در نبردهای تن به تن و استفاده از کونای مهارت بالایی دارند. هر یک از این سه زن، سبک مبارزهای خاص خود را دارد.
هیناتسورو آرامترین و عاقلترین عضو این گروه است. او اغلب نقش میانجی را بازی و سعی میکند بین همسران دیگر تنگن هماهنگی ایجاد کند. هیناتسورو علاوه بر مهارت در استفاده از کونای، از زهر گل یاسمن نیز برای مبارزه با شیاطین استفاده میکند. او همچنین توانایی بالایی در تیراندازی با کمان دارد.
سوما بر خلاف هیناتسورو، شخصیتی پرشور و هیجانی دارد. او در نبردهای نزدیک بسیار ماهر است و با استفاده از سرعت و چابکی خود، دشمنان را غافلگیر میکند. سوما همچنین دارای قدرت بدنی بالایی است و میتواند ضربات سنگینی را تحمل کند.
و اما بیباکترین خواهر …
ماکیو جسورترین و بیباکترین عضو این گروه است. او از هیچ تلاشی برای محافظت از خانوادهاش فروگذار نمیکند و همیشه آماده است تا برای آنها بجنگد. ماکیو در استفاده از کونای بسیار ماهر است و میتواند آنها را با سرعت و دقت بالایی پرتاب کند.
این سه زن علاوه بر مهارتهای رزمی، وفاداری و تعهد بسیار بالایی به تنگن و سپاه شیطانکش دارند. آنها در طول داستان، نقش مهمی در مبارزه با شیاطین ایفا میکنند و ثابت میکنند که زنان نیز میتوانند در دنیای پر از خطر شیطانکش به خوبی مردان بجنگند.
در مجموع هیناتسورو، سوما و ماکیو شخصیتهایی جذاب و پیچیده هستند که به داستان Demon Slayer عمق بیشتری میبخشند. آنها نشان میدهند که زنان میتوانند همزمان قوی، مهربان و وفادار باشند.
۶. مادر (Mother)
مادر در لحظات پایانی خود، بخشی از انسانیت خود را باز یافت. او عضوی از خانواده عنکبوت در کیمیتسو نو یائیبا بود – قبیلهای از شیاطین که در کوه ناتاگومو زندگی میکردند. او توسط روی، یکی از دوازده ماه شیطان، پذیرفته شد.
با وجود نقش خود، مادر شیطانی بسیار جوان بود که هنوز برخی از احساسات و خاطرات انسانی خود را حفظ کرده بود. در طول زندگی با روی، به دلیل ضعف ظاهریاش مرتب مورد آزار و اذیت قرار میگرفت.
در نتیجه، مادر یکی از معدود شیاطین بود که از مرگ استقبال میکرد. با این حال، او همچنان با تمام توان با شکارچیان شیطان جنگید. او در لحظات پایانی خود، انسانیت خود را باز یافت و از تانجیرو برای بخشیدن آرامش به او تشکر کرد.
تانجیرو با استفاده از ملایمترین حرکت تنفس آبی در زرادخانه خود، سر او را با مهربانی قطع کرد. مادر نشان داد که برخی از شیاطین جدید موجودات شکنندهای هستند که میتوانند تحت تاثیر محیط اطرافشان شکل بگیرند.
۷. داکی (Daki)
داکی، شیطانی سادیست بود که عاشقانه برادرش را دوست داشت. او مقام ستون ششم برتر را با برادر بزرگترش، گیوتارو، به اشتراک گذاشت و در آن زمان شخصاً هفت ستون را کشت. وقتی نوجوان بود، به یکی از روسپیخانههای معتبر منطقه تفریحی پیوست و برادر بزرگترش از او محافظت میکرد. یک روز، او به دلیل توهین به برادرش به یک مشتری حمله کرد و در نتیجه او را زنده زنده سوزانده و در یک مرداب انداختند.
برادرش همه کار کرد تا او را زنده نگه دارد و در نهایت قبول کرد که اجازه دهد دوما هر دوی آنها را به شیطان تبدیل کند. به عنوان یک شیطان، داکی ظالم و سادیست بود و بیشتر مردم را موجودات ضعیف بیارزش میدانست.
او حتی در لحظات پایانی خود به برادرش توهین کرد، اما در نهایت، عشقش به او بسیار قوی بود. داکی داوطلبانه به دنبال گیوتارو به جهنم رفت تا بتوانند با هم باشند و این اولین شکست یک ستون برتر در Demon Slayer را رقم زد.
۸. آمانه اوبویاشیکی (Amane Ubuyashiki)
آمانه زنی بود که تا آخرین لحظه در کنار همسرش ماند. در قسمت سی و سوم انیمه کیمیتسو نو یائیبا با عنوان آتش را در دلتان برافروزید، استاد کاگایا اعلام حضور کرد. آن موقع بینندگان هنوز از ارزش و قدرت خانواده اوبویاشیکی آگاه نشده بودند.
درست است که شکست دادن پادشاه شیاطین پیش از پایان داستان ضروری بود، اما نه کاگایا و نه همسرش برای دیدن طلوع خورشید در جهانی بهتر زنده نماندند. موزان اگرچه تنها پس از انفجار به قدرت درونی کاگایا پی برد، از نفرت مارمانند او به شدت آشفته شد و ادعا کرد که او با لبخندی آرام همچون بودا، خانوادهاش را منفجر کرد.
با این حال، همان لبخند آرام بر چهره آمانه اوبویاشیکی، یکی از دستکم گرفتهشدهترین شخصیتهای زن در کیمیتسو نو یائیبا نیز دیده میشد. او پنج فرزند، یعنی پنج قلو برای همسرش به دنیا آورد که دو دختر بزرگتر آنها نیز در انفجار جان باختند. اگرچه آمانه نقش اصلی در کیمیتسو نو یائیبا نداشت، اما موافقت او با طرح کاگایا نشان داد که حتی او نیز حاضر بود برای خیر عمومی، فرزندانش را قربانی کند.
۹. آویی کانزاکی (Aoi Kanzaki)
در عمارت پروانه شینوبو، سه نفر با آویی کانزاکي، دختری جوان که به زودی مسئولیت مراقبت و آموزش آنها را بر عهده میگیرد، آشنا میشوند. آویی بسیار سختگیر است و باعث شکایتهای فراوان زنیستو میشود، اما او یک سیستم منظم و کارآمد را اداره میکند.
آویی علیرغم تجربه رزمی، قدرت مبارزه و مهارتهای تنفس آبی، هرگز احساس راحتی نمیکند تا تبدیل به یک شیطان کش شود. در نتیجه او از کسانی که مایلند جان خود را در خط مقدم به خطر بیندازند، حمایت میکند.
آویی در نبرد نهایی علیه موزان شرکت نمیکند، اما این بدان معنا نیست که سهم او کمتر ارزشمند یا چشمگیر است. این رژیم آموزشی اوست که به زنیستو، تانجیرو و اینوسکه کمک میکند تا با دیدگاهی بهتر از آسیبهای خود بهبود یابند، به ویژه پس از کابوسهایی که در قوس کوه ناتاگومو با آن مواجه میشوند.
جالب اینجاست که معلوم میشود اینوسکه و آویی در نهایت با هم ازدواج کردند. تنها نواده آنها نیز گیاهشناس مهربانی به نام آوبا هاشیبیرا است.
۱۰. کانائو تسویوری (Kanao Tsuyuri)
کانائو تسوریوری، دختری با گذشتهای تاریک و دردناک است که توسط کانائه و شینوبو کوچو، دو خواهر قوی و مهربان از سپاه شیطانکش نجات یافته و به فرزندی پذیرفته شده است. با وجود ظاهر آرام و ساکتش، کانائو دارای ارادهای قوی و مهارتهای رزمی فوقالعادهای است.
کودکی سخت و پر از رنج، کانائو را به شخصیتی درونگرا و کمحرف تبدیل کرده است. او اغلب با نگاهی خالی به اطراف مینگرد و به نظر میرسد که احساسات خاصی ندارد. اما این ظاهر آرام، قدرت و ارادهی پنهان او را پنهان نمیکند.
کانائو با آموزش خواهران کوچو به یکی از قویترین شمشیرزنهای سپاه شیطان کش تبدیل شد. او در استفاده از تنفس گل که از کانائه به ارث برده، مهارت بالایی دارد و میتواند با سرعت و چابکی فوقالعادهای به دشمنان خود حمله کند.
یکی از ویژگیهای بارز کانائو توانایی او در پیشبینی حرکت حریفان است. او با استفاده از یک سکه، تصمیمات خود را میگیرد و به این ترتیب میتواند به طور غریزی بهترین حرکت را در هر شرایطی انتخاب کند. این توانایی، او را به یک حریف بسیار خطرناک برای شیاطین تبدیل کرده است.
کانائو، زنی وفادار با گذشتهای دردناک
اگرچه کانائو به دلیل گذشته دردناک خود اغلب احساساتش را پنهان میکند، اما او به خواهران کوچو و دوستانش بسیار وفادار است. او در طول داستان، شجاعت و فداکاری خود را بارها ثابت کرده است و به یکی از شخصیتهای محبوب و مورد علاقهی طرفداران تبدیل شده است.
با وجود تمام موفقیتهای کانائو، او همچنان به دنبال یافتن هویت واقعی خود است و سعی میکند بر گذشته دردناک خود غلبه کند. داستان کانائو، داستان دختری است که از تاریکی بیرون آمده و به نور رسیده است. او نشان میدهد که حتی در تاریکترین شرایط نیز، امید به زندگی وجود دارد.
۱۱. کانائه کوچو (Kanae Kocho)
تنها اطلاعات موجود در مورد کانائه کوچو که مدتها قبل درگذشته است، در قالب فلشبک ظاهر میشود. به عنوان ستون گل پیش از آنکه کانائو این نقش را به ارث ببرد، شکی نیست که کانائه یک جنگجوی استثنایی بود. کانائه به همراه خواهر کوچکترش شینوبو، کانائو را از یک خانواده بدرفتار پذیرفت و از او مراقبت کرد.
کانائه در میان اعضای سپاه شیطان کش در میانجیگری درگیریهای داخلی نقش داشت، مانند زمانی که به سانهمی خشمگین کمک کرد تا خشم خود را از کاگایا اوبویاشیکی دور کند. برخلاف شینوبو که پس از قتل خواهرش توسط شیطان دوما، کینه ابدی نسبت به شیاطین پیدا کرد، کانائه معتقد بود که یافتن صلح بین انسانها و شیاطین امکانپذیر است. کانائه حتی به دلیل فقدان احساسات، بر دوما ترحم کرد و او را به یکی از متعادلترین شخصیتهای داستان تبدیل کرد.
۱۲. ناکیمه (Nakime)
ناکیمه شیطانی قدرتمند و مرموز است که نقش کلیدی در داستان Demon Slayer ایفا میکند. او به عنوان یکی از ستونهای برتر به موزان کیبوتسوجی خدمت میکند و کنترل قلعه بینهایت یا همان مقر اصلی شیاطین را بر عهده دارد.
توانایی منحصر به فرد ناکیمه یا همان نواختن ساز بیوا، به او اجازه میدهد تا با نواختن چند نت، شیاطین را به هر کجا که بخواهد منتقل کند یا آنها را از مکانهای مختلف فرا بخواند. این توانایی، ناکیمه را به یک ابزار ارزشمند برای موزان تبدیل کرده است، زیرا او میتواند به سرعت و به راحتی شیاطین را به هر نقطهای از قلعه منتقل کند.
ناکیمه علاوه بر توانایی حمل و نقل شیاطین میتواند با ایجاد چشمهای جدید، محیط اطراف را تحت نظر داشته باشد و اطلاعات ارزشمندی را برای موزان جمعآوری کند. این چشمها میتوانند در هر جایی که ناکیمه بخواهد ظاهر شوند و به او دید کاملی از محیط اطراف بدهند. همچنین، ناکیمه سرعت و چابکی بالایی دارد که به او اجازه میدهد در نبردها به خوبی از خود دفاع کند.
اما از گذشته ناکیمه چه میدانیم؟
گذشته ناکیمه نیز به اندازه تواناییهای او جالب توجه است. قبل از تبدیل شدن به شیطان، او یک نوازنده بیوا بود. اما پس از قتل همسرش، او متوجه شد که خون روی انگشتانش به او کمک میکند تا بهتر بنوازد. این کشف، او را به سمت کشتن افراد دیگر سوق داد تا بتواند اجراهای بهتری داشته باشد. در نهایت، موزان او را پیدا کرد و به او پیشنهاد جاودانگی داد.
ناکیمه نمونهای از شیاطینی است که گذشته دردناک و پیچیدهای دارند. او به دلیل تواناییهای منحصر به فرد و وفاداری به موزان، یکی از قدرتمندترین شیاطین داستان است. ناکیمه همچنین نشان میدهد که حتی افراد هنرمند و باظرافت هم میتوانند به موجوداتی تاریک و خطرناک تبدیل شوند.
۱۳. میتسوری کانروجی (Mitsuri Kanroji)
میتسوری کانروجی ستون عشق است که او را به یکی از قویترین شخصیتهای Demon Slayer تبدیل میکند. او همچنین توانست نشانه شیطان کش خود را در طول نبرد با هانتنگو بیدار کند و تمام تواناییهای فیزیکی خود را به سطحی نزدیک به فوق بشری ارتقا دهد. به عنوان تنها تمرینکننده موجود تنفس عشق، میتسوری صاحب یک شمشیر نیکیرین نازک و انعطافپذیر است که مانند یک شلاق انعطافپذیر عمل میکند.
میتسوری با قدرت فیزیکی غیرعادی متولد شد، به همین دلیل نمیتوانست عشق زندگیاش را پیدا کند. زیرا قدرت او باعث خرد شدن غرور هر شوهر احتمالی میشد که میتوانست پیدا کند. او به امید ملاقات با کسی به سپاه شیطان کش پیوست، اما همچنان به پنهان کردن هویت واقعی خود ادامه داد.
میتسوری پس از قسمت دهکده آهنگران شمشیر، میتسوری سرانجام تصمیم گرفت خود واقعیاش را بپذیرد. او در نهایت دید که یک نفر واقعاً نسبت به او احساساتی دارد.
۱۴. شینوبو (Shinobu)
شینوبو هاشیرا (ستون) حشره و خواهر کوچکتر کانائه کوچو ستون گل پاییزی است. وقتی بچه بودند، تماشا کردند که یک شیطان بقیه خانوادهشان را کشت.
شینوبو در ظاهر فردی آرام و صلحجو به نظر میرسد، اما در واقع به دلیل تجربیات گذشتهاش، پر از نفرت و ناامنی است. به همین دلیل است که او سعی کرد نزکو را در کوه ناتاگومو بکشد، حتی بدون اینکه از او سوالی بپرسد.
خشم بیحد و حصر شینوبو در درجه اول متوجه شیاطین است، اما هدف اصلی او دوما، شیطانی است که در حال حاضر رتبه دوم برتر را در اختیار دارد. دوما کسی است که کانائه و همچنین زنانی مانند مادر اینوسکه را کشت. در نتیجه شینوبو زندگی خود را وقف انتقام خواهرش کرده است. هر چند که متأسفانه کانائه میخواست او زندگی عادی داشته باشد.
۱۵. سوزامارو (Susamaru)
سوزامارو یکی از اولین شیاطینی است که تانجیرو پس از پیوستن به سپاه شیطانکش با او روبرو میشود. او با وجود اینکه در مراحل ابتدایی داستان حضور پیدا میکند، تواناییها و مهارتهای خود را به زیبایی به نمایش میگذارد. سلاح اصلی سوزامارو، توپهایی هستند که با قدرت فراوانی پرتاب میکند. این توپها با برخورد به هدف، قادرند به راحتی سر آن را جدا کنند و نشان از قدرت و دقت بالای سوزامارو دارند.
تواناییهای رزمی سوزامارو فراتر از مهارت در پرتاب توپ است. او چابکی، قدرت بدنی بالا و توانایی ترمیم سریع جراحات را داراست. همچنین، هوش او در پیشبینی حرکات حریفان، او را به یک دشمن خطرناک تبدیل کرده است. نبرد سوزامارو با تانجیرو و نزکو، نشان داد که حتی شیاطین سطح پایینتر نیز میتوانند تهدید جدی برای شیطانکشها باشند و برای غلبه بر آنها، نیاز به تلاش و مهارت فراوانی است.
سوزامارو دیگر چه ویژگیهایی دارد؟
وفاداری سوزامارو به موزان کیبوتسوجی، رهبر شیاطین، یکی دیگر از ویژگیهای بارز اوست. او به شدت به موزان ارادت دارد و حاضر است برای او هر کاری انجام دهد. این وفاداری کورکورانه، او را به ابزاری قدرتمند در دست موزان تبدیل کرده است. با این حال، سادهلوحی سوزامارو و اعتماد بیش از حد او به موزان، در نهایت به شکست او منجر میشود.
در کل، سوزامارو با وجود اینکه یکی از اولین دشمنانی است که تانجیرو با او روبرو میشود، اما نقش مهمی در پیشرفت داستان دارد. او نمونهای از شیاطین جوان و قدرتمند بوده که نشان میدهد دنیای شیاطین چقدر خطرناک و پیچیده است. همچنین نبرد او با تانجیرو و نزکو، به رشد و پیشرفت این دو شخصیت کمک زیادی میکند.
سخن پایانی
زنان قدرتمند انیمه شیطان کش تنها شخصیتهای کارتونی نیستند؛ آنها الگوهایی برای زندگی هستند که به ما یاد میدهند با هر مانعی میتوان روبرو شد و به موفقیت رسید. این زنان ثابت کردهاند که قدرت، شجاعت و اراده، جنسیت نمیشناسد.
حالا که به انتهای این مطلب رسیدیم، به ما بگویید که کدامیک از زنان قدرتمند انیمه Demon Slayer الهامبخش شما بوده است؟ آیا شخصیت زن مورد علاقهای را میشناسید که در این لیست نیامده است؟ نظراتتان را حتما برای ما بنویسید.
منبع: cbr.com
شینوبو عالی