ما در یک چرخه گیر کرده‌ایم، شاید هم در ماتریکس تکرار و عادت‌ها گیر افتاده‌ایم. کارهایی هستند که حین بازی کردن به صورت مداوم انجام می‌دهیم و هیچ دلیل مشخصی برای آن‌ها نداریم. هیچوقت هم نمی‌توانیم این عادت‌ها و رفتارهای عجیب را ترک کنیم. انگار جایی در حافظه‌مان یا حتی ماهیچه‌ها و انگشتان‌مان حک شده‌اند و اصلا راه فراری از آن‌ها نداریم. ما در ادامه ۱۰ تا از این عادت‌های عجیب را با هم می‌خوانیم. لطفا بشمرید و در کامنت‌ها بنویسید شما چند تا از این عادت‌ها را دارید؟

۱۰ – باز کردن تمام درها برای پیدا کردن چیزها

حین بازی، احتمالا هر دری که می‌بینید خیلی زود سراغ آن می‌روید. همه ما این کار را می‌کنیم. انگار پشت این درها چیزی وجود دارد. یک چیز بزرگ و مخفی که فقط شما پیدا کرده‌اید و هیچ‌کس دیگری ندارد. مثلا در بازی Dead Space شما مداوم در حال جستجو و گشت و گذار در دل بازی هستید. جعبه‌های مختلف را باز می‌کنید. درهای زیادی روبروی شما هستند که باز می‌کنید و مسیرهای مختلفی وجود دارند که دوست دارید همه آن‌ها را تجربه کنید. حالا می‌دانید چه اتفاقی می‌افتد؟ دشمنی که در سایه‌ها مخفی شده بود و انتظارتان را می‌کشید به شما حمله می‌کند. 

خیلی از این درها واقعا بی‌خود و بی‌‌جهت آنجا قرار داده شده‌اند و اگر خیلی خوش‌‌شانس باشید ممکن است کمی HP پیدا کنید. بدترین جایی که ممکن است با این درها مواجه شوید در ریمیک Resident Evil است. بیایید اعتراف کنید که تقریبا هر دری که دیدید را باز کردید و هر مسیر و راهرویی که جلوتان بوده را تا آخر رفته‌اید. خیلی وقت‌ها هم دست‌خالی برگشته‌اید. خیلی وقت‌ها هم مرده‌‌اید یا با دشمنان عجیب غریبی روبرو شده‌اید که آسیب‌های بدی به شما رسانده‌اند. 

۹ – شکستنی‌ها باید شکسته شوند

احتمالا God of War بازی کرده‌اید، گاد آف وار جوری طراحی شده که دوست دارید هر چیزی که می‌بینید را بشکنید. یک بشکه اینجاست، خب بیایید بشکنیم و ببینیم چه چیزی داخل آن است. حتی خیلی وقت‌ها مطمئنید که داخل کوزه‌ای که آنجاست چیزی وجود ندارد ولی نمی‌توانید جلو خودتان را بگیرید. در افسانه زلدا حتی داستان از این هم بدتر است. شما در گاد آف وار آیتم‌های زیادی برای شکستن دارید ولی در زلدا آیتم‌های محدودی هستند که قابلیت شکستن دارند. لینک (شخصیت اصلی زلدا) عاشق سرک کشیدن به خانه‌های مردم و شکستن وسایل‌شان است. یک کوزه خیلی قشنگ در خانه می‌بینید و فکر می‌کنید حتما داخل این کوزه چیز مهمی وجود دارد. حالا چکار کنیم؟ خیلی ساده است. بیایید آن را بشکنیم. 

۸ – فشار دادن تمام دکمه‌ها در دیالوگ‌هایی که امکان اسکیپ ندارند

هیچ دکمه‌ای قرار نیست این دیالوگ‌های خسته‌‌کننده را اسکیپ کند. باید تک تک جملات را بشنوید و منتظر بمانید تا تمام شود. خودتان هم خوب می‌دانید ولی همه‌چیز را امتحان می‌کنید. دکمه Esc، اسپیس، بک، اینتر، دایره، مربع، هیچ چیزی نمی‌تواند این دیالوگ‌ها را قطع کند. پس خوب دقت کنید و این دیالوگ‌ها که ذره‌ای اهمیت ندارند را گوش کنید. شاید نظرتان عوض شد و به جای گیم کمی کتاب و متن هم بخوانید. (۱۰ جمله ممنوعه که هیچوقت نباید به یک گیمر بگویید.)

۷ – چک کردن مهمات و ریلود کردن پشت سر هم

در بازی‌هایی که با اسلحه و گلوله سر و کار دارید مهم‌ترین عدد دنیا تعداد گلوله‌های شماست. شما ۱۰۰ فشنگ روی خشاب‌تان دارید. کمی بعد متوجه می‌شوید که تعداد آن را به ۷۰ تا رسیده. الان چکار کنیم؟ معلوم است. یک ریلود اساسی تا دوباره عدد زیبای ۱۰۰ را ببینیم. اصلا هم مهم نیست که از هر طرف به شما شلیک می‌شود و ریلود کردن ممکن است به قیمت جان‌تان تمام شود. هر لحظه‌ای از بازی ممکن است تصمیم بگیرید ریلود کنید. وقتی این عدد خیلی کم باشد یا هشدار کم شدن فشنگ را بگیرید همه‌چیز بدتر می‌شود و ممکن است به آب و آتش بزنید تا دوباره ریلود کنید. 

شاید یک دلیل ساده‌ای که انقدر عادت کرده‌ایم که مداوم ریلود کنیم این است که ریلود کردن ساده‌ترین کار جهان است و حس امنیت به آدم می‌دهد. البته در دنیای معمولی انقدرها هم ساده نیست ولی در دنیای گیم فقط یک دکمه را فشار می‌دهید و دوباره تعداد فشنگ‌ها به ماکزیمم می‌رسد. البته در بازی‌هایی که محدودیت دارید احتمالا نتوانید هر بار ریلود کنید و گلوله‌های شما به صفر برسد ولی همچنان چیزی جلودار شما نیست. شما باز دکمه ریلود را می‌زنید. چرا؟ چون تفنگ‌تان پر نیست و این خودش به اندازه کافی استرس‌زاست. 

۶ – فشار دادن محکم دکمه‌ها یعنی آسیب بیشتر

در دنیای واقعی اگر مشت محکمی به دهان دشمن‌تان بزنید احتمالا تعداد بیشتری از دندان‌هایش را می‌شکنید ولی در دنیای گیم هر چقدر هم که دکمه مربع را محکم‌تر فشار دهید هیچ فرقی نمی‌کند. لحظه افسرده‌کننده و بحران اگزیستانسیالی که در نهایت به آن می‌رسید این است که دکمه‌های دسته را انقدر محکم فشار می‌دهید که بعد از مدتی این دکمه‌ها خراب می‌شود یا صدای شکستن R2 دسته را می‌شنوید. اینجاست که می‌فهمید به جای آسیب زدن به دشمن، به دسته بازی آسیب زده‌اید. 

البته برخی گیم‌ها و برخی دسته‌ها نسبت به فشار روی دکمه‌ها حساسند. البته تعدادشان زیاد نیست و البته گیم‌های مهمی که می‌شناسیم هم زیاد به این مسئله توجه نمی‌کنند. فقط ما هستیم که چنین احساسی داریم و ممکن است یک جایی برای شکستن گردن دشمن‌مان دکمه مربع و L2 را همزمان بشکنیم. این عادت بیشتر ضرر مالی دارد و به نظر می‌رسد هنوز برای ترک آن درمان قطعی کشف نشده است

۵ – جهش خرگوشی یا اصطلاحا Bunny Hopping

همیشه نه ولی این پرش‌های خرگوشی و بالا و پایین رفتن و جلو رفتن را تقریبا در همه بازی‌ها انجام می‌دهیم. چه در حال دوچرخه‌سواری باشیم و چه در حال حمله به یک دشمن باشیم. دکمه Run در بعضی بازی‌ها وجود ندارد ولی ما همچنان سعی می‌کنیم به حرکت کندمان سرعت بدهیم و این معمولا به جهش خرگوشی تبدیل می‌شود. ما به وجود دکمه دویدن عادت کرده‌ایم و حتی اگر وجود نداشته باشد هم ما دوست داریم بدویم. ما عاشق دویدن هستیم ولی خیلی وقت‌ها به خودمان می‌آییم و می‌‌بینیم که در حال بالا و پایین رفتن هستیم و هیچ تغییری در سرعت‌مان احساس نمی‌کنیم. اینجا نتیجه می‌گیریم که دکمه دویدن وجود ندارد. ولی آیا این باعث می‌شود که زدن دکمه ران را متوقف کنیم؟ نه. هرگز. چون در ذهن ما دویدن وجود دارد و وقتی دکمه ران را می‌زنیم می‌دویم. شما که از بیرون نگاه می‌کنید نمی‌‌بینید ولی ما آن را احساس می‌کنیم.

۴ – امتحان کردن چیزهایی که می‌دانید چه نتیجه‌ای دارند

یک دیوار آتشین جلو شما قرار دارد. فکر می‌کنید می‌توانید از آن رد شوید؟ روی یک پرتگاه و بالای یک صخره بلند هستید، فکر می‌کنید می‌توانید خودتان را به پایین پرت کنید؟ بالای یک آسمان‌خراش ایستاده‌اید، آیا اگر خودتان را به زمین پرت کنید زنده می‌مانید؟ یک اقیانوس زیر پای شماست، فکر می‌کنید غرق می‌شوید؟ آیا اگر غرق شوید می‌توانید زنده بمانید؟‌ نمی‌دانید؟ خب بیایید امتحان کنیم. این دقیقا کاری است که به صورت مداوم انجام می‌دهیم. معلوم است که دیوار آتشین شما را آتش می‌زند. 

ما می‌دانیم که کارهایی که می‌کنیم ممکن است چه نتایجی داشته باشند ولی همچنان آن‌ها را تکرار می‌کنیم شاید این بار فرق کند. شاید این بار وقتی خودتان را از آسمان‌خراش به پایین پرت می‌کنید، شما را به بیمارستان می‌برند و با یک اشتباه در تزریق به یک موجود جهش‌یافته تبدیل می‌شوید. همه‌چیز ممکن است. خب پس بیایید وقتی آتشی در جایی دیدیم وسط آتش بایستیم و ببینیم چه اتفاقی می‌‌افتد. نه؟

۳ – چرخاندن سر در پیچ‌ها حین رانندگی

این مورد به توضیح اضافی نیاز ندارد. همه ما در پیچ‌های آرام کمی سرمان را می‌چرخانیم، در پیچ‌های متوسط کمی بیشتر سرمان را می‌چرخانیم و در پیچ‌های تند ممکن است کاملا افقی شویم. شاید دکمه‌‌های که روی دسته برای تغییر جهت فشار می‌دهیم کافی نیستند و یک سنسور به گردن ما وصل شده که اگر سرمان را هم نچرخانیم ماشین نمی‌چرخد. تنها چیزی که باید به شما گفت این است که در دوربرگردان‌ها مراقب خودتان باشید، مخصوصا اگر سرعت زیادی دارید. این عادت را نمی‌توان ترک کرد و هیچ روش و ترفندی برای ترک آن وجود ندارد. 

البته این عادت عجیب فقط مخصوص بازی‌های سبک رانندگی نیست. در شوتر شخص اول وقتی پشت دیوار پنهان شده‌اید و دشمن‌تان را دید می‌زنید وقتی کله‌تان را خم می‌کنید در دنیای واقعی هم خم می‌شوید. شاید بتوانید این عادت را در شوتر اول شخص ترک کنید ولی در بازی‌های مسابقه و رانندگی امکان ندارد. اصرار نکنید. 

۲ – ترکاندن و منفجر کردن هر چیزی که ممکن است

تا حالا به یک تانکر پر از مواد منفجره در GTA شلیک نکرده‌اید؟ تا حالا به دکه تلفن مشت نزده‌اید یا چند گلوله روی شیشه آن خالی نکرده‌اید؟ همه ما این کار را کرده‌ایم. چون منفجر کردن چیزها خیلی جذاب است. این جذابیت در Crackdown 3 به اوج می‌رسید، مکانیک بازی این اجازه را به شما می‌داد که تمام چیزها را نابود کنید. این بازی برای گیمرها یک رویا بود، البته حالا در اکثر گیم‌ها عادت منفجر کردن چیزهای مختلف را داریم.

شما در حال بازی کردن هستید. منفجر کردن یک ماشین پر از آدم به کسی آسیب نمی‌زند. منفجر کردن یک انبار مهمات که زیر یک آسمان‌خراش مخفی شده جان کسی را نمی‌گیرد. گیم به ما این امکان را می‌دهد بدون اینکه در دنیای واقعی به کسی آسیب بزنیم هر چیزی که بخواهیم را منفجر کنیم و آنقدر همه‌چیز را منفجر کرده‌ایم که حالا به یک اعتیاد تبدیل شده است. چون لحظه انفجار سرشار از جذابیت است و چه جایی بهتر از گیم که این جذابیت را با شدت واقعی آن تجربه کنیم؟

۱ – سر زدن به تمام نقاط زمین و مپ بازی

ممکن است وسط بازی یک میانبر پیدا کنید که اتفاقا مسیر درست داستان را جلو می‌برید ولی ناگهان به یاد می‌آورید که درهای دیگری هم وجود داشتند. ممکن است مسیرهای دیگری هم وجود داشت که جذاب باشند. این حس بین همه ما آنقدر قوی است که خیلی از ماها را برمی‌گرداند تا دوباره مسیرهای دیگر را هم امتحان کنیم. مخصوصا وقتی سر یک دوراهی قرار می‌گیریم و یکی از مسیرهای ممکن را انتخاب می‌کنیم حس می‌کنیم که چیز مهمی را در مسیر دیگر از دست داده‌ایم. 

مثلا در یک بازی مثل Dead Space میانبرهای زیادی وجود دارد که احتمالا خیلی زود هم آن‌ها را پیدا می‌کنید ولی نمی‌توانید به خودتان بقبولانید که به بقیه مسیرها سر نزنید. چون فضای بازی جالب است و وقتی می‌توان همه‌جا را دید و هر چیزی را تجربه کرد چرا این کار را نکنیم؟ این اعتیاد به مرور شکل می‌گیرد و هرچقدر گیمر حرفه‌ای‌تری باشید بیشتر به آن دچار می‌شوید. البته باید اعتراف کنیم که کاور کردن تمام مپ یا زمین بازی به اندازه حس پیروزی قوی و لذت‌بخش است. 

پیشنهاد ما: ۱۵ اشتباه مسخره که اکثر گیمرها انجام می‌دهند

شما کدام یک از این عادت‌ها را دارید؟

حالا در کامنت‌ها برای ما بنویسید که شما چند تا از این عادت‌ها را دارید؟ به خودتان از ۱۰ نمره بدهید و بگویید چه رفتارهایی حین بازی کردن به یک عادت برای شما تبدیل شده‌اند؟ اگر عادت عجیب دیگری هم می‌شناسید که اکثر گیمرها و یا دوستان‌تان دارند حتما در کامنت‌ها بنویسید.