استودیو بازی‌سازی ساکرپانچ توانست بازی را بسازد که یادگاران سامورایی، دوباره زنده شوند و علاوه‌بر آن، حس و حال آثار انحصاری پلی استیشن روح جدیدی به‌خود بگیرند. با نقد و بررسی بازی Ghost of Tsushima همراه مجله بازار باشید.

سونی در طی این سال‌ها ثابت کرده است که می‌تواند «بازی خوب بسازد» و می‌داند که چگونه باید این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. بازی Ghost of Tsushima به‌عنوان یکی از بهترین بازی‌های پلی استیشن ۵ در کنار رقبای هم‌سبکش همچون Assassin’s Creed و حتی متفاوت‌تر، در کنار Red Dead Redemption 2 نیز قرار می‌گیرد و تجربه‌ی آزاد و جهان‌باز منحصربه‌فردی را به مخاطبینش ارائه می‌کند. اینکه به‌سراغ داستان‌سرایی سامورایی‌محوری بروی که پر از ریسک‌های بسیاری است و بتوانی خروجی نهایی را جذاب درآوری، یکی از بی‌نظیرترین اتفاقاتی به‌حساب می‌آید که ساکرپانج آن را رقم زده است.

ما قرار است بررسی کوتاهی نسبت به Ghost of Tsushima داشته باشیم و به آن از ابعاد هنری نگاهی بیندازیم. درست است که گفتم این بازی در کنار رد دد ردمپشن ۲ و حتی اساسینز کرید قرار می‌گیرد و احتمالا هم این موضوع غیر منطقی به‌نظر بیاید اما در کلیت ماجرا و بزرگی پروژه، موضوعی کاملا منطقی است که باید به آن توجه کرد؛ چرا؟ چون در سال‌های اخیر تعداد بازی‌های AAA کم شده است و از آن کم‌تر، تعداد بازی‌های خوبی هستند که در سبک جهان‌باز تولید می‌شوند. سونی و ساکرپانچ با گوست او سوشیما روح تازه‌ای به این آثار تزریق کردند و باعث شدند که شرکت‌های بازی‌سازی، امید نوآورمحوری به خود بگیرند و بیشتر ریسک کنند. من اعتقاد دارم، «بازی خوب» اثری است که بتواند در صنعت بازی‌های ویدیویی تاثیرگذار باشد نه اینکه صرفا فروش مثبتی را تجربه نماید یا روایت داستانی درگیر کننده‌ای را به‌تصویر بکشد.

داستان بازی Ghost of Tsushima دارای هویت فرهنگی به‌خصوصی است

گوست او سوشیما از این مورد به‌خوبی سربلند بیرون می‌آید. داستان بازی Ghost of Tsushima در قرن سیزدهم اتفاق میفتد؛ ماجرا از جایی شروع می‌شود که ارتش مغول‌ها به جزیره‌ی سوشیما حمله می‌کنند و هدف نهایی‌شان را تسخیر ژاپن می‌دانند. شما در نقش جین ساکای که یکی از معدود سامورائی‌های باقی مانده از این نبرد بزرگ است قرار می‌گیرید. در ابتدا هدف جین، در نجات عمویش که توسط رهبر مغول‌ها اسیر شده‌ است خلاصه می‌شود. در ادامه و به تدریج با دنبال کردن داستان بازی مخاطرات بیشتر خواهند شد و جین به رهبر حزب مقاومت تبدیل می‌شود. جین و گروهش تلاش می‌کنند تا حمله‎‌ی مغول‌ها را خنثی و از گسترش آن‌ها در سرزمین ژاپن جلوگیری کنند، اما این کار ساده‌ای نیست؛ چرا که درگیری تنها میان این دو ارتش نیست و این کشمکش، درون خود جین هم دیده می‌شود.

در ابتدای ماجرا او یک سامورائی سنتی محسوب می‌شود که رودررو با دشمنان می‌جنگد و این افتخار برایش از هر چیزی با ارزش‌تر است، اما این برای پیروزی در جنگ‌ها کافی نیست. او برای مبارزه و پیروزی در برابر نیروی مهاجم دشمن که از سلاح‌های محاصره و تاکتیک‌های جدید و تازه‌ای استفاده می‌کنند، مجبور است که تاکتیک‌های مختلفی را امتحان کرده و به یک سامورایی عمیق‌تر بدل شود. حال که داستان بازی را می‌دانید باید بگویم که چه جالب است «جهان ویدیو گیم.» چه جالب است که می‌توانیم اتفاقات تاریخی مختلف و متعددی را تجربه کنیم و در جریان کشمکش‌های آن زمان قرار بگیریم. کم‌تر اثری وجود دارد که بتواند سامورائی‌ها را به زیباترین شکل ممکن به‌رهایی برساند و تصور ما را نسبت به آن‌ها پوشش دهد. تصوراتی که داستان‌های زیادی را خلق می‌کنند و حتی آن‌ها را به خاطرات‌مان پیوند می‌دهند.

گوست او سوشیما می‌تواند حدود ۵۰ تا ۶۰ ساعت از زندگی ما را از آن خود کند؛ آیا این تعداد ساعات ارزش فدا کردن را دارند؟ بله، شاید اینگونه بگویم بهتر باشد، تجربه‌ی گوشت او سوشیما یکی از بهترین ساعاتی بود که برای خود رقم زدم و از تک‌تک دقایقی که در سیر روایت داستانی جین، سپری می‌کردم لذت بردم. ساکرپانچ مطمئنا یکی از برترین بازی‌های تاریخ پلی استیشن را با نام Ghost of Tsushima خلق کرده است. اثری که به‌معنای واقعی کلمه شما را در سبک اکشن-ماجراجویی و مخفی‌کاری قرار می‌دهد و آنقدر چالش‌های زیادی را به ارمغان می‌آورد که شاید تجربه نکردن‌شان، به‌عنوان فرصتی دیده شود که انگار آن را از دست داده‌اید و به‌راحتی از کنارش عبور کرده‌اید.

طراحی فضا و کانسپت‌ها به‌خوبی انجام شده‌اند

به‌جز اینکه در بعضی مواقع شاهد افت‌فریم‌های فنی و مشکلات هوش‌مصنوعی‌محور بازی می‌شویم، بازی در ابعاد دیگر شاهکار ظاهر می‌شود. من طرفدار سونی یا پلی استیشن نیستم چرا که تمام پلتفرم‌ها را در اختیار دارم و همه‌ی آن‌ها را یک‌سان دوست می‌دارم اما از بازی خوب باید «تقدیر» کرد وگرنه حیف شده و از ارزش آن نیز کاسته می‌شود. کاتانای خود را بر دست بگیرید، در میان سبزه‌وارهای شرق بتازید و با مغول‌ها نبرد نمایید، چرا که زندگی قهرمانان سخت است و سختی برای قهرمانان ساخته شده است. احساسات‌تان را آماده کنید که گوست او سوشیما منتظر شما است. آنقدر بازی از ابعاد هنری، طراحی فضا، اتمسفر، گرافیک و خلق کرکترها زیبا طراحی شده است که گاهی اوقات می‌بایست هدست‌تان را بر گوش خود بگذارید و صرفا به محیط‌های بازی توجه نمایید.

مبارزات هم خلاقیت گسترده‌ای دارند و زمانی کامل‌تر می‌شوند که با داستان اثر، تکامل می‌یابند و آن‌موقع خواهید فهمید که ساکرپانچ سیر داستانی را طوری جلو می‌برد که نگذارد شما به همین راحتی، از پای بازی بلند شده و یا از آن خسته شوید. الگوریتم‌های طراحی شده در بازی به‌خوبی جای‌گذاری شده‌اند و حتی سیستم‌های توسعه‌محور نیز، با شرایطی ایده‌آل اجرا و تجربه می‌شوند. فارغ از مأموریت‌های اصلی و جانبی، گوست آو سوشیما محتویات بسیار زیادی را در دل این جزیره‌ی زیبا، جاسازی کرده است.

در کلام آخر باید بگویم که بازی Ghost of Tsushima آنقدر محتواهای مختلفی را برای بازیکنانش قرار داده است که با استفاده از آن‌ها می‌توانیم به‌راحتی و به‌زیباترین شکل ممکن سرگرم شده و حس‌وحال نبرد با مغول‌ها را تجربه کنیم. به‌غیر بحث «اکشن و ماجراجویی» ابعاد هنری گوست او سوشیما نیز دلچسب است و ساعات زیادی از وقت‌مان را خواهد گرفت. صدرصد در بعضی مواقع شما هم مانند من، بدور از حاشیه و مبارزات متعدد به روند بازی می‌پردازید تا از موسیقی و طراحی فضای بازی لذت ببرید. در نهایت بایستی بگویم که بازی Ghost of Tsushima سرودی زیبا از جنس سامورایی‌ها است که تجربه‌اش به شما پیشنهاد می‌شود.