Havoc، جدیدترین اثر سینمایی تام هاردی در ژانر اکشن و پلیسی محسوب میشود، وقتی نام Tom Hardy در یک اثر آورده میشود، وزنهی آن فیلم نسبت به دیگر ساختهها در ترازوی مقایسه بالاتر است، اینکه فیلم سینمایی فساد نیز همینطور است یا نه؟ چیزی است که در ادامهی این مقاله از مجله بازار مشخص خواهد شد.
فساد یا ویرانی، محصول جدید نتفلیکس با بازی تام هاردی در ژانر اکشن و پلیسی است، این اثر تقریبا دو ساعتی قرار است، شما را وارد یک داستان پرتنش و هیجانانگیز کند. فیلم سینمایی Havoc یک ساختهی تازه نیست و از این دست فیلمها تا این لحظه زیاد ساخته شده است، گاهی اوقات به علت فراوانی چنین محصولاتی وزنهی قدرت آن اثر باعث دیده شدن و مطرح شدن آن محصول میشود، یدککش فیلم فساد نیز کسی نیست جز تام هاردی، بازیگری که خودش را بهخوبی در نقشهایش با کمترین دیالوگ ثابت میکند و اصلا جای سوال و ابهامی برای بیننده نمیگذارد. علت اصلی اینکه در مجله بازار شاهد چنین نقدی هستید، قطعا بهخاطر وجود تام هاردی در فیلم سینمایی فساد است در غیر این صورت، کم پیش میآمد که به سراغ معرفی چنین اثراتی برویم.
Havoc، اثری از پلتفرم Netflix که قرار است، فساد میان افسران آمریکایی را نشان دهد، شاید پیش از شروع برایتان سوال پیش بیاید که آیا قرار است واقعا چنین چیزی را تماشا کنید؟ قطعا بله ولی نه آنطور که شما فکر میکنید، سازندگان فیلم و سریالهای هالیوودی جایی نمیخوابند که زیرشان آب برود. آنها داستان را برایتان طوری روایت خواهند کرد که در انتها پیروز و قهرمان همان کسی باشد که در ابتدا شما فکر میکردید فرد فاسدی است، درست مثل همین چیزی که قرار است در فیلم سینمایی Havoc مشاهده کنید. پس اینطور به دل مقاله نقد و بررسی فیلم سینمایی Havoc بزنیم که آنچیز که شما میبینید، دقیقا همان چیزی است که سازندگان فیلم از پیش برایتان تعیین کردهاند، این شما هستید که میبایست حواستان باشد و تصمیم درست را بگیرید.
افسری مرموز و شکست خورده در زندگی
داستان فیلم سینمایی فساد در ابتدا با یک تعقیب و گریز نفسگیر و هیجانانگیز شروع میشود، تعقیب و گریزی که در همان ابتدا نوید یک داستان هیجان انگیز را به مخاطب میدهد. پس در وهلهی اول فیلم سینمایی فساد نمرهی نسبتا خوبی در شروع داستان میگیرد. در ادامه فیلم به سراغ معرفی شخصیت واکر (تام هاردی) میرود، او در سریال به عنوان افسری معرفی میشود که اصلا مشخص نیست از کارش تعلیق شده است یا اینکه واقعا یک پلیس فاسد است. در ابتدای فیلم با زندگی شخصی واکر آشنا خواهیم شد، او بهخاطر بروز مشکلاتی از همسرش جدا شده است، بههمین خاطر دختر ۶ سالهی او با مادرش زندگی میکند و واکر آنچنان حقی ندارد که او را ببینید چون همسرش اجازه نمیدهد، حتی با اینکه شب کریسمس است و واکر برای دخترش هدیه خریده است، بازهم همسرش مانع دیدن او میشود.
در ابتدا شما افسری ساکت و بدون حرف را خواهید دید، انگار که او یک پلیس معمولی است اما زمانی که همکار جدیدش به سراغ یک دعوای خانوادگی میرود تا مانع بالاگرفتن آن تنش شود، واکر ظاهر میشود و بدون کمترین دیالوگی به مخاطب نشان میدهد که قرار است در ادامه از او چه چیزهایی ببینیم. پس از خاتمه یافتن این موضوع داستان پرشی به آن طرف قضیه خواهد داشت، جایی که از آنجا منشا اصلی فیلم نشت میگیرد. پس از پایان دادن واکر به آن دعوای خانوادگی، Havoc وارد بعد اصلی خود در یک کلاپ شبانه برای معامله مواد مخدر میشود، جایی که فرزندان دو قطب مافیایی و قدرت فیلم در آن معاملهگر هستند اما حضور نفرات سوم باعث خواهد شد تا این معامله بهم بخورد و پای افراد بیشتری از جمله افسر واکر به این قضیه باز شود.
پس از پایان حملهی گروه سوم برای خرابکردن معامله، نیروهای پلیس همگی به آن مکان اضافه میشوند، با بررسیهای دوربینهای مدار بسته واکر فردی را میبیند که برای او آشنا است، آن فرد پسر شهردار جدید آن شهر است که واکر در گذشته برای او چندین کار خلاف انجام داده است؛ پس از اینکه واکر چارلی (پسر شهردار) را در فیلم دوربینها میبیند به سراغ بومنات (شهردار) میرود و به میگوید که پسرش را از این مخمصه نجات میدهد، بهشرطی که دیگر با او کاری نداشته باشد. بومنات میپذیرد که بهشرط نجات جان پسرش با واکر دیگر کاری نداشته باشد، بههمین خاطر واکر پیگیر این قضیه میشود تا چارلی را پیدا کند، او به واسطهی آشناهایی که دارد توانست به موقعیت چارلی پیببرد اما این تمام ماجرا نیست، چون مادر فردی که آن شب در کلاب کشته شد برای انتقام آماده است، بههمین خاطر اولین کاری که میکند، گروگان گرفتن بومنات است.
شروع درگیریها با ورود واکر
پس از اینکه واکر چارلی را پیدا میکند و بومنات نیز به دست آسیاییها میفتد، فیلم وارد میدان نبرد میشود، نبردهایی که هیجان و خون از بالا و پایین آن سرازیر است. واکر موفق میشود چارلی و میا را از یک مخمصه دیگر نجات دهد، او برای اینکه بتواند آنها را صحیح و سالم نگه دارد به کلبهی پدرش در خارج از شهر میبرد اما آسیاییها جای آنها را برای انتقام پیدا میکنند، از طرفی همکار واکر یعنی الی برای اینکه بتواند ثابت کند، مقصر کس دیگری است و چارلی نقشی در این قضیه نداشته است، بهسراغ کسانی میرود که مقصران این قضیه هستند اما خودش نشان پلیس بر دست دارند، با این حال الی آنها را دستگیر میکند و به کلبهی پدری واکر میآورد، درست جایی که عین میدان جنگ است.
زمانی که الی سر میرسد آسیاییها کلبهی واکر را با خاک یکسان کردهاند و چارلی را نیز گروگان گرفتهاند، ورود الی باعث خواهد شد تا واکر از خوابی که فرو رفته است بیدار شود، با بههوش آمدن واکر دوباره درگیریها از سر گرفته میشود و از هر طرفی که فکرش را میکنید صدای تیر بهگوشتان خواهد رسید. در این بین زمانی که از چپ و راست تیر به سمت یکدیگر شلیک میشود، بومنات خودش را جلوی پسرش چارلی میاندازد تا او کشته نشود. واکر نیز مثل تمامی دقایق فیلم درحال حمله به آسیاییها و ماموران فاسد است. بعد از اینکه بومنات کشته میشود، نوبت به سردستهی آسیاییها میرسد که توسط افراد خودش کشته میشود.
پس از پایان درگیریها در منزل پدری واکر، او بهدنبال همکار فاسد خودش میفتد که یک کار خلاف را باهم انجام دادهاند، واکر انقدر به دنبال او میرود تا جلوی او را میگیرد و در نهایت به زندگیش خاتمه میدهد. این تمام داستانی بود که شما قرار است در فیلم سینمایی Havoc مشاهده کنید. راجعبه داستان و نقات قوت و ضعف آن در ادامه صحبت خواهیم کرد، موضوعی که الان میخواهم با آن این بند را بهانتها برسانم، جمعبندی و پایان فیلم است. اصلا مشخص نمیشود که آخر فیلم چه میشود و تکلیف بیننده آنچنان مشخص نیست، شاید قرار باشد قسمت دومی نیز در کار باشد ولی با این حال این پایانبندی اصلا مناسب نبود و برخلاف نمرهی قبولی شروع داستان، پایانبندی فیلم اصلا مناسب نیست و چنگی به دل نمیزند.
آیا برای موفقیت فقط حضور تام هاردی کافی است؟
اگر شما فیلم را دیده باشید بهخوبی میدانید که تمام بار فیلم روی دوش تام هاردی است ولی اگر ندیده باشید، با خواندن داستان بالا قطعا متوجه شدید که تام هاردی تمام بار این فیلم را بهدوش میکشد. داستان فقط به شخصیت واکر میپردازد و تنها کاراکتری که شخصیت پردازی درست و واضحی دارد واکر است، مابقی شخصیتها به هیجوجه اصلا شخصیت پردازی درستی ندارند و شما نمیتوانید با هیچکدام از آنها ارتباط بگیرید، چرا؟ چون چیزی راجعبه آنها نمیدانید و اصلا اطلاعاتی نسبت به آنها ندارید که بخواهید با آنها ارتباط برقرار کنید حتی هستند کاراکترهایی که در فیلم حضور دارند و اصلا شما نمیتوانید بفهمید که چه کسانی هستند، چون شخصیت پردازی فیلم بهشدت ضعیف است.
داستان فیلم با هیجان خوبی شروع میشود و با هیجان بیشتری ادامه دارد اما همهچیز هیجان و درگیری نیست، مخاطب به یک اهرم دیگری نیز نیاز دارد تا علاوه بر صحنههای اکشن با آنها ارتباط برقرار کند ولی متاسفانه فیلم سینمایی فساد این اهرم را ندارد و فقط با صحنههای اکشن درحال پیشروی به سمت پایان است. اگر بخواهیم واقعبینانه به فیلم Havoc و داستان آن نگاه بیاندازیم، فیلم چیزی بهجز صحنههای اکشن برای ارائه ندارد و تمامی دقایق فیلم روی همین صحنههای اکشن میچرخد، داستان به این شکل است که شما ماموران فاسد و گروهی مافیایی را میبینید اما چیزی جز درگیری از آنها مشاهده نخواهید کرد، اگر کارگردان و نویسنده فیلم روی این بخش کمی مانور میداند، شاید داستان کلا فرق میکرد و همهچیز متفاوت بود.
از داستان و شخصیت پردازی فیلم که گذر کنیم باید به سراغ دیگر بخشها برویم که ممکل این دو بخش هستند، اولین موردی که دوست دارم راجعبه آن صحبت کنیم: موسیقی فیلم است. موزیک متنی که در فیلم فساد به گوشتان میخورد آن چیزی نیست که در ذهن مخاطب حس درگیری و اهمیت ایجاد کند، موسیقی متن فیلم کاملا معمولی است، اینطور بگویم چیزهایی است که قبلا در خیلی از فیلمهای اکشن شنیدهاید و هیچ جذابیتی برایتان در فیلم نخواهد داشت. این مورد را نیز کنار بگذاریم، موسیقی فیلم بهشدت کم است، شاید علت آن نداشتن سکانسهای حساس و درگیر کننده باشد، درست در این نقطه متوجه خواهید شد که تمامی این بخشها به یکدیگر وصل هستند و از یک نقطه منشا میگیرند.
مثل همیشه ساکت اما درخشان
فیلم سینمایی فساد، فقط یک اهرم قدرت برای دیده شدن دارد و به آن بارها در این متن اشاره کردم، تنها اهرم قدرت این اثر حضور تام هاردی است، تام در این فیلم مثل همیشه کارش را بهدرستی هرچه تمام انجام میدهد و دقیقا همان تامی است که باید باشد، او در سکوت بهخوبی نقش خودش را ایفا میکند و زمانی که سکانسهایش دیالوگدار است، با صدای جذابش مخاطب را مجذوب خودش میکند. اگر تام هاردی درون این اثر حضور پیدا نمیکرد، قطعا خبری از بازدید و بازخورد در این فیلم نبود چون همانطور که بالاتر اشاره کردم، فیلم در بخشهای مختلف مشکلات زیادی دارد، تنها بخشی که نمیتوان از آن مشکل درآورد، بازی تام هاردی در فیلم است.
تا این لحظه یکی یکی بخشهای مختلف نظیر داستان، بازیگری، موسیقی و… را بررسی کردیم، یک بخش که علاوه بر بازیگری تام هاردی خیلی نظر من را به خودش جلب کرد و باعث شد تا پایان فیلم روی آن تمرکز کنم. جلوههای ویژه و بصری فیلم است که خیلی درست و تمیز کار شدهاند، به درگیریهایی که رخ میدهد دقت کنید، با هر ضربهی سهمگین، جای آن روی بدن بازیگر میماند، اگر تیر خوردن باشد، خیلی سریع پس از تیر خوردن خونریزی شروع میشود، اگر دعوایی باشد که دو طرف با هم درگیر هستند، با ضربات هم جای کبودی و خونریزی خیلی سریع قابل مشاهده است. اگر سکانسی هم باشد که ضربات گلولهها زیاد باشد یا تیر شاتگان اثابت کند، آن سکانسها هم به زیبایی هرچه تمام تصویر برداری و طراحی شده است.
به پایان راه رسیدیم و باید در انتها به یک جمعبندی کلی در رابطه با فیلم Havoc برسیم، من اگر قرار به نقد و بررسی این فیلم نبود، در همان نیم ساعت اول فیلم را رها میکردم چون آنچنان چیزی برای ارائه درون فیلم مشاهده نکردم و تنها چیزی که شاهدش بودم سکانسهای اکشن است. نقاط ضعف سریال کم نبودند و حتی بیشتر از این چیزی است که درون مطلب مطالعه کردید، نقاط قوت فیلم نیز دو موردی است که برایتان کمی بالاتر گفتم، پروندهی فیلم فساد یا ویرانی را با بازی تام هاردی اینطور به پایان برسانم که اگر تنها علاقهمند به فیلمهای اکشن هستید، Havoc انتخاب خوبی است که میتوانید برای یک بار آن را تماشا کنید اما اگر آنچنان علاقهای به ژانر اکشن ندارید، من Havoc را به شما پیشنهاد نمیکنم.
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
نظرات