۱۰ فیلم برتر از میان شاهکارهای سینمای وحشت
ژانر وحشت یکی از محبوترین ژانرها در سینماست. با اینحال بهاندازه محبوبیتش توجه و احترام دریافت نمیکند. فیلمهای ترسناک معمولا برای جوایزی مثل اسکار یا گلدن گلوب نامزد نمیشوند. البته شاید بگویید این فیلمها فقط در ترساندن خوبند و بهدرد هالویین و سرگرمی میخورند و معمولا فیلمهایی جدی نیستند. اما این حرف همیشه هم درست نیست. بسیاری از شاهکارهای سینما ساخته شدهاند تا شما را بترسانند. پس لازم است به شاهکارهای سینمای وحشت نگاهی بیندازیم.
Scream – 1996
فیلم جیغ یکی از کلاسیکهای ژانر اسلشر است. داستان در شهری بهنام وودزبورو میگذرد. جاییکه قتل وحشیانه دانشآموزی دبستانی بهنام کیسی بکر همه را در ترس و شوک فرو میبرد. اما خسیدنی و دوستانش خیلی زود متوجه میشوند که این تازه شروع ماجراست. این فیلم شروع یکی از معروفترین فرنچایزها در سینمای وحشت است و بهنوبه خودش این ژانر را دوباره زنده میکند. این اثر فیلمنامهای تقریبا بینقص و واقعا چشمگیر دارد. مشخص است که سازندهها قوانین دنیای وحشت را خوب میشناسند و آنها را زیر پا میگذارند تا به چیز جدیدی برسند.
این فیلم داستانی معمایی از قتل را به تصویر میکشد و در آن آدمهای بیخبری که ناگهان در معرض اتفاقی شوم قرار میگیرند را نمیبینید. اینبار با نوجوانانی همراه میشوید که خوره ژانر وحشتاند. آنها فکر میکنند اطلاعاتی که در این مورد دارند کمکشان میکند تا قسر دربروند و البته معما را حل کنند. بهعلاوه، نمیشود فراموش کرد که جیغ پر است از شخصیتهای دوستداشتنی و متمایز. کاراکترهایی که بهراحتی میتوانید با آنها ارتباط بگیرید و درکشان کنید. به همین دلیل هم ماجرا خیلی برایتان واقعیتر میشود.
Jaws – 1975
یکی از شاهکارهای سینمای وحشت بلاکباستری تابستانی است که توانست مردم را از سواحل بترساند و فراری دهد! آروارهها شما را به جزیره امیتی میبرد. حضور کوسهای در اطراف این جزیره مردم را حسابی به وحشت انداخته است. این کوسه گردشگران را یکی پس از دیگری میبلعد، تا اینکه بالاخره رئیس پلیس، مارتین برودی، بر ترسش غلبه میکند و یک گروه برای شکار کوسه جمع میکند تا این روند را متوقف و از قربانی شدن افراد بیشتر جلوگیری کند. آنها برای اینکار باید وارد قلمرو کوسه شوند و در اقیانوس با او مقابله کنند…
در مورد اینکه آروارهها فیلم ترسناک است یا نه همیشه بحثهایی وجود دارد. چون خیلیها میگویند که طبق تعریف باید این فیلم را در ژانر اکشن قرار داد. اما میتوان گفت این فیلم از مرزهای معمول بین ژانرها فراتر رفته و اصلا یکی از دلایل محبوبیت و ماندگاریش در تاریخ سینما همین است. این فیلم هم به درونمایههای عمیقی مثل مبارزه انسان با طبیعت میپردازد و هم لحظات طنزآمیز دارد و البته وقتی کوسه وارد ماجرا میشود تصاویر چیزی جز ترس خالص ندارند.
ندیدن کوسه یکی از چیزهایی است که به بیشتر شدن ترس دامن میزند. همه روی آبی به وسعت بینهایت سرگرداناند و منتظرند که موجودی خونخوار هرآن به آنها حمله کند. اینجور ترسی که با تعلیق و انتظار همراه است روح را میخورد. شاید این اتفاق بهخاطر کمبودها فنی باشد. فیلم با بودجه بسیار کمی درست شد و امکانات خوبی برای اضافه کردن کوسه به صحنهها وجود نداشت. اما همین باعث شده تا فضای Jaws مرموزتر و ترسناکتر شود.
Halloween – 1978
در فیلم هالووین اثر جان مارپنتر، قاتلی دوباره بازمیگردد تا کار را از آنجایی که رها کرده بود از سر بگیرد. مردم شهر هدنفیلد برای ۳۱ اکتبر آماده میشوند و هیچکس برای چنین اتفاقی آماده نیست. مایکل مایرز، بیمار روانی فراری، به خانه بازگشته تا ماموریتش برای ترساندن نوجوانان را شروع کند. قبل از تمام شدن هالووین لوری استرود باید با او مواجه شود و برای زندگیش بجنگد.
شاید بدانید که این فیلم سرآغاز یک فرنچایز است. اما با اینکه فیلمهای بعدی عمق بیشتری به داستان میدهند، اما نمیتوانند حسوحال فیلم اول را تکرار کنند. چون سراغ چیزهایی میروند که اصلا نیاز به توضیح ندارند. مثلا میبیند که برای قتلهای مایکل زمینهچینی میکنند یا صحنههای تعقیب و گریز پیچیده دارند. اما سادگی فیلم اول محصول ۱۹۷۸ باعث میشود اتفاقات برای مخاطب واقعیتر و صدالبته ترسناکتر بهنظر برسند.
Rosemary’s Baby – 1968
در فیلم بچه رزماری با زوج جوانی بهنام رزماری و گای همراه میشوید. ایندو به آپارتمانی جدید نقل مکان کردهاند. چیزی از جابهجایی آن نگذاشته که رزماری حس عجیب و ناخوشایندی نسبت به همسایههایشان پیدا میکند و نسبت به رابطه بین آنها و گای هم مشکوک میشود. اوضاع با بارداری رزماری بدتر هم میشود. کل دوران بارداری برای او به کابوسی پر از درد و پارانویا تبدیل میشود و نشان میدهد که حقیقتی که رزماری به آن مشکوک شده بود بسیار وحشتناکتر از تصورش است.
فیلم بچه رزماری ترس را در گوشه و کنار زندگی روزمره پیدا میکند و عناصر غیرمنتظره را خیلی نامحسوس در محیطی آشنا جا میدهد. فیلم تا حد زیادی بر بازی رزماری تکیه دارد. البته او هم از پس این چالش بازیگری بهخوبی برآمده و یکی از بهترین اجراهایش در شاهکارهای سینمای وحشت را به نمایش گذاشته است. اگر فیلم ترسناک را با تعداد قربانیها یا لحظات شوکهکننده میسنجید شاید از روند این فیلم زیاد خوشتان نیاید. اما بچه رزماری هر قدم را حسابشده برمیدارد تا در نهایت به اوجی ترسناک و غیرمنتظره برسد که هنوز هم بهعنوان یکی از بهترین اوجها در بین فیلمهای ترسناک شناخته میشود.
Texas Chain Saw Massacre – 1974
کشتار با اره برقی در تگزاس درباره گروهی نوجوان است که در سفر جادهایشان از مسیر منحرف میشوند. اینجاست که شخصیت افسانهای Leather Face معرفی میشود. او غولی است با ماسکی از پوست انسان و اره برقیای در دست. در این فیلم صحنههای وجود دارد که بسیاری قبل از آن مشابهش را ندیده بودند. بنابراین شایعات زیادی درباره آن دهانبهدهان چرخید تا فیلم را به افسانهای شهری تبدیل کرد.
دیدن عبارت «براساس داستان واقعی» اول هر فیلم ترسناکی میتواند ماجرا را برای بینندهها کاملا عوض کند. حالا فکر کنید در دهه ۷۰ هستید. یعنی اینقدر به تصاویر خشن و سینما وحشت و تصاویر خشن عادت نکردهاید. الان تصویر کنید که یکی از ترسناکترین فیلمها را نشانتان بدهند و بگویند براساس داستان واقعی است! علاوه بر اینها، تصاویر این فیلم حالت کمکیفیتی دارند که حس فیلم مستند را القا میکند. تماشاگران این فیلم طوری شوکه شده بودند که نمیتوانستند از پرده چشم برداند. تصاویر گروتسک این فیلم برای همیشه در خاطره همه بیننده حک شد و این فیلم را به یکی از شاهکارهای سینمای وحشت و مهمترین فیلمهای این ژانر تبدیل کرد.
Frankenstein – 1931
هری فرانکنشتاین وسواس عجیبی به ایده خلق دوباره زندگی دارد. همین هم او را به سمت انجام آزمایشهای دیوانهوار سوق میدهد. او بیتوجه به عواقب کارش از اعضای بدن انسانهای مرده هیولایی عظیمالجثه میسازد و به آن جان میبخشد. این موجود بیگناه است. اما مجموعهای از اتفاقات و سوءتفاهمها باعث میشود که او برای دفاع از خودش رفتار خشونتآمیز نشان بدهد و طبق غریزهاش عمل کند. کارهای او خسارتهای زیادی به بار میآورد و همین باعث میشود که روستاییها بخواهند جلویش را بگیرند.
در نگاه اول فرانکنشتاین را میتوان جزء فیلمهای هیولایی در نظر گرفت. اما اگر کمی دقیقتر نگاه کنید متوجه میشود که فیلم بیشتر درباره مفهوم انسان بودن و بیرحمی نوع بشر است. این درونمایهها با تصاویر جالب از آزمایشگاه دکتری دیوانه همراه میشوند و فضایی بسیار نمادین را میسازند که بارها تقلید میشود و حتی بسیار به بررسی آن میپردازند. این فیلم دنبالههای مختلفی داشت و بعضی از آنها مثل عروس فرانکنشتاین هم به شاهکار تبدیل شدند. اما اگر این فیلم اول نبود، دیگر فیلمها یا وجود نداشتند و یا مسیر کاملا متفاوتی را پیش میگرفتند.
Psycho – 1960
بسیاری روانی را یکی از بهترین فیلمهای آلفرد هیچکاک میدانند. این اثر در زمان اکرانش برای تماشاگران بسیار تکاندهنده بود. داستان فیلم با زنی بهنام شروع میشود که ناگهان به متلی بینراهی میرسد. این هتل را مالک عجیبوغریبش بهنام نورمن بیتس اداره میکند. خلاصه اینکه ماریو هیچوقت از هتل خارج نمیشود. بنابراین، خواهر لایلا مسیر او را دنبال میکند و در نهایت پرده از اسرار قتلهای وحشتناک این متل برمیدارد.
پیچشهای داستانی فیلم روانی برای مخاطبان دهه ۶۰ مبهوتکننده بود و البته وجه جدیدی به سینمای وحشت داد. صحنه ترسناک معروف فیلم که در حمام اتفاق میافتد نهتنها یکی از لحظات ماندگار سینماست بلکه جایگاهی تثبیتشده در فرهنگ عامه آمریکایی هم دارد. این فیلم یکی از شاهکارهای سینمای وحشت است که تاثیری ماندگار بر این ژانر گذاشت. بازسازیهایی هم از این فیلم وجود دارد. اگر از دیدن فیلم لذت بردید و برایتان کافی نبود مثلا میتوانید سریال متل بیتس را هم ببینید.
Night of the Living Dead – 1968
مردگان متحرک زمین را تسخیر کردهاند و حالا گروهی غریبه که باهم در خانهای گیر افتاده باید باهم همکاری کنند و خودشان را نجات دهند. این فیلم دلهرهآور و سیاهوسفید بدون هیچ مقدمهای شروع میشود. یک جسد یا آنطور که ما میگوییم زامبی به برادر باربارا حمله کرده و او را کشته و حالا باربارا دارد فرار میکند. فیلم دقیقا از همینجا شروع میشود. او پناهگاهی پیدا میکند که شاید بهترین گزینه هم نباشد. چون آدمهاییکه آنجا دور هم جمع شدهاند با درگیریها و اختلافات همه را به خظر میاندازند.
از زمان فیلم شب مردگان زنده، فیلمهای زیادی درباره زامبیها ساخته شده است. اما کمتر فیلمی توانسته حسوحال وحشت و انزوا را طوری که در این فیلم میبینید به تصویر بکشد. در این فیلم افق را میبینید و نابودیای که نزدیک میشود. هیچ دلیل منطقیای برای این اتفاقات وجود ندارد. این وضعیت معمولا باعث وحشت بیشتر میشود. در این فیلم قهرمانها نه میدانند چرا در این وضعیت گیر افتادهاند و نه فرصتش را دارند که این سوال را از خودشان بپرسند. فیلمبرداری تاثیرگذار، بازیها درست و فیلمنامه جالب همه دست بهدست هم دادهاند تا یکی از شاهکارهای سینمای وحشت پیشروی شما باشد.
The Exorcist – 1973
جنگیر یکی از بهیادماندنیترین و معروفترین فیلمهای سینماست. بسیاری از کسانیکه حتی از سینمای وحشت خوششان نمیآید هم این فیلم را میشناسند. این فیلم نمونهای کامل از سینمای وحشت است که نفس بیننده را در سینه حبس میکند. The Exorcist اولین فیلم ترسناکی بود که نامزد دریافت جایزه اسکار شد. داستان هم از اسم فیلم مشخص است. شیطان روح دختر جوانی را تسخیر کرده و دو پدر روحانی تصمیم میگرند مراسم جنگیری خطرناکی را برای رهایی او انجام دهند.
فیلم براساس رمانی با همین اسم ساخته شده است. نویسنده رمان ویلیام پیتر بلتی همان کسی است که اقتباس سینمایی از این کتاب و نوشتن فیلمنامه را هم برعهده داشت. این فیلم اثری هولناک از تسخیر و جنگیری است. موسیقی متن فیلم هم کمک زیادی به خلق فضای ترسناک و دلهرهآور میکند. این فیلم آنقدر ترسناک است که افسانههایی درباره نفرینشده بودن خود فیلم هم به داستان اصلی اضافه شدهاند!
The Shining – 1980
فیلم درخشش یکی از آثار درخشان استنلی کوبریک است که داستان سادهای را دنبال میکند. جک نیکلسون در این فیلم نقش نویسندهای را بازی میکند که همراه با خانوادهاش به هتلی میآیند که در زمستان تعطیل است و وظیفه او مراقبت از هتل تا فصل بهار و بازگشایی مجدد است. او قصد دارد در این مدت روی نوشتن رمانش تمرکز کند. اما اتفاقاتی در این هتل رخ میدهد که شخصیتها را به مسیری بیبازگشت میکشاند.
فیلم از یکی از رمانهای استیون کینگ اقتباس شده است. با اینکه درخشش موفق بود، اما کینگ چندان از این اقتباس راضی نبود و میگفت رمان و فیلم دو داستان کاملا متفاوت را روایت میکنند. اگر استیون کینگ را دوست دارید باید به این نکته توجه کنید. درست است که فیلم کوبریک یکی از شاهکارهای سینمای وحشت است. اما مواد اولیهای که داستان در اختیارش گذاشته آزادانه استفاده کرده. پس خواندن کتاب هم میتواند بسیار جالب باشد. تنش و دلهره بیپایان از مولفههای اصلی این فیلم هستند. ترس در این فیلم شوکهکننده نیست، طوری نیست که چشمانتان را ببندید. اما آرامآرام زیر پوستتان میخزد و ممکن است تصاویر دلهرهآورش را تا مدتها نتوانید فراموش کنید.
جمعبندی
فیلمهای ترسناک همیشه طرفداران پروپاقرص خودشان را دارند و یکی از پربینندهترین ژانرها هستند. اما فیلمهای ان سبک کمتر جدی گرفته میشوند و جایزه میبرند. یکی از دلایلش این است که این فیلم خیلی ساده برای ایجاد ترس ساخته میشوند. خیلیهایشان داستان عمیق و شخصیتپردازی خوبی نداند و فقط پر شدهاند از لحظات شوکهکننده یا چندشآور. اما در این بین نباید از شاهکارهای سینمای وحشت هم غافل شد. فیلمهایی که در تاریخ سینما جاودانه شدهاند و همیشه میتوانند ترس و دلهره به بینندهها بدهند. این فیلمها نهتنها داستانهایی قوی دارند بلکه به مضامین اجتماعی و فرهنگی هم میپردازند و شخصیتپردازیهای خوبی هم دارند.
منبع: Collider
بهترین گیمر دختر ایران
نظرات