معرفی شخصیتهای هری پاتر: مینروا مکگوناگال، مادر مهربان هاگوارتز
پروفسور مینروا مکگوناگال که در دوره حضورش در هاگوارتز مسئول گروه گریفندور بود، تاثیر زیادی در ماجراجوییهای هری پاتر، رون ویزلی و هرمیون گرنجر داشت. خانم مکگوناگال چه در ظاهر و چه در باطن آدم مهربانی است و همیشه با تکیه بر تجربه و احساسات پاکش، تصمیمهای درست را اتخاذ میکند.
پروفسور مینروا مکگوناگال (Minerva McGonagall) یک جادوگر نیمهاصیل اسکاتلندی است که در سال ۱۸۹۲ متولد شد (البته از تاریخ تولد او کاملا مطمئن نیستیم). مینروا حاصل ازدواج یک مرد ماگل به اسم رابرت مکگوناگال و یک زن جادوگر به اسم ایزوبل بود و خواهر بزرگتر مالکوم و رابرت جونیور مکگوناگال هم محسوب میشود. شخصیت مورد بحث درست مثل هر جادوگر بریتانیایی دیگری، تحصیلش را در مدرسه هاگوارتز انجام داد و به یکی از مطرحترین چهرههای گروه گریفندور تبدیل گشت.
البته داستان گروهبندی پروفسور مینروا مکگوناگال هم در نوع خود جالب است. گفته میشود هنگامی که کلاه گروهبندی میخواست او را به یکی از گروههای چهارگانه بفرستد، بین گریفندور و ریونکلاو گیر کرده بود. به همین خاطر انتخاب گروه او بیشتر از پنج دقیقه به طول انجامید تا مینروا به یکی از Hatstall ها تبدیل شود (افرادی که گروهبندی ایشان بیشتر از پنج دقیقه طول میکشد). به هر حال شخصیت مورد بحث دوران خوبی در مدرسه هاگوارتز داشت و در سال هفتم، به دختر ارشد گریفندور تبدیل شد.
پس از اینکه تحصیلات مینروا به پایان رسید، او به مدت دو سال برای وزارت سحر و جادو تبدیل کرد. اما پس از اتمام این دوره، تصمیم گرفت دوباره به هاگوارتز برگردد و این دفعه، به عنوان یک معلم در آن مشغول شود. هنگامی که او به هاگوارتز بازگشت، به مسئول گروه گریفندور تبدیل شد و وظیفه تدریس درس تغییر شکل را هم به عهده گرفت. مینروا مکگوناگال در طی جنگ جهانی جادویی اول جزو محفل ققنوس نبود؛ اما این بدان معنی نیست که در این جنگ به نیروهای روشنایی کمک نگرده باشد. او با جاسوسی مرگخواران و اطلاعات مهمی که به وزارت سحر و جادو و مامورهای آن منتقل میکرد، تاثیر قابل توجهی در جریان جنگ داشت.
در نهایت، مینروا مکگوناگال در زمانهای مختلف بهطور همزمان سمت معاون مدیر و سپس مدیر مدرسه هاگوارتز را بر عهده داشت. در سال ۱۹۹۵، او در برابر دالورس آمبریج، بازرس عالی هاگوارتز، ایستادگی کرد. همچنین در فاصلهی سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸، از دانشآموزان در برابر آلکتو و امیکوس کرو، محافظت میکرد. مینروا بهعنوان بخشی از جنبش مقاومت جدید محفل ققنوس، در چندین نبرد از هر دو جنگ جادوگران شرکت داشت، از جمله نبرد برج اخترشناسی و نبرد هاگوارتز، جایی که رهبری مقاومت در برابر لرد ولدمورت و نیروهای تاریکی را بر عهده گرفت. پس از اتمام جنگ و زمانی که تنشها به پایان رسید، شخصیت مورد بحث به عنوان مدیر هاگوارتز به کار خود ادامه داد و حداقل تا آنجا که ما میدانیم، تا سال ۲۰۲۰ هنوز هم این مسئولیت را بر عهده داشت.
پروفسور مینروا مکگوناگال برای هری پاتر و سایر دانشآموزهای گریفندور مثل یک مادر مهربان بود
پروفسور مینروا مکگوناگال در خانوادهای متولد شد که پدرش ماگل و مادرش یک جادوگر بود. اسم او از نام مادربزرگ مادرش میآید که بر اساس اطلاعات، جادوگر فوقالعاده قدرتمندی به شمار میرفت. این شخصیت برای مدت زمان زیادی و به همراه خانوادهاش در منطقهای از اسکاتلند زندگی میکرد که مردمش ماگل بودند و اطلاعی از جادو نداشتند. جالب است بدانید که حتی پدر مینروا یعنی رابرت هم از دنیای جادوگران خبر نداشت و ایزوبل، برای حفظ زندگی شادش از گفتن حقیقت امتناع میکرد. منتها زمانی که مینروا چشم به جهان گشود، از همان ابتدا تواناییهای جادوییاش را نشان داد که باعث پریشان شدن پدرش میشد. در نهایت ایزوبل مجبور شد در مورد استعدادهای جادویی دخترش به همسرش بگوید و پس از مدتی طولانی، حقیقت را برملا کند. ایزوبل خطاب به همسرش گفت که او مجبور است به خاطر قوانین از هویت واقعی خودش فاصله بگیرد تا ماگلها از دنیای جادوگرها خبردار نشوند.
پس از برملا شدن این حقیقت، اعتمادی که بین ایزوبل و رابرت وجود داشت تا حد زیادی از بین رفت. اما این دو نفر به هر حال به زندگی با یکدیگر ادامه دادند و دو فرزند دیگر با نامهای مالکوم و رابرت جونیور را هم به دنیا آوردند. طبق اطلاعات ظاهرا رابرت جونیور هم مثل خواهر بزرگترش استعدادهای جادویی داشت و در زمان مناسب، آنها را نشان داد. با وجود اینکه استعداد جادویی مینروا به مادرش رفته بود، او از لحاظ خلق و خو شباهت زیادی به پدرش داشت و همیشه رابطه صمیمانهای با وی برقرار میکرد.
هنگامی که مینروا مکگوناگال به سن ۱۱ سالگی رسید تحول بزرگی در زندگی وی به وجود آمد. اول از همه نامه دعوت هاگوارتز برای او ارسال شد که در آن زمان، پروفسور آرماندو دیپت مدیریتش را بر عهده داشت. در ادامه او درست مثل هر فرد دیگری به کوچه دیاگون رفت تا وسایل مورد نیاز مدرسه را بخرد. اما نکته جالب به گریههای مادرش در این روز مربوط میشود. ایزوبل مکگوناگال در روزی که دخترش عازم هاگوارتز میشد حسابی گریه کرد، اما نه به خاطر اینکه قرار است مدتی دخترش را نبیند. دلیل اصلی گریههای او حسادت به مینروا بود که میخواست به هاگوارتز برود و به راحتی در دنیای جادوگرها زندگی کند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Harrypotter.fandom
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
قشنگ این مجموعهی جدید تو انتخاب نقش اسنیپ نشون داده که هیچی نیست. بهتر بریم از اول همون قبلی ها رو ببینیم
شک داشتی تو این موضوع؟؟؟
نژاد پرستی 🤫
دقیقا چه ربطی داره ؟ چرا نژاد پرست بازی درمیارید؟ چون شما قبلی رو دیدید اون کارکتر ها تو ذهن تون نقش بسته ولی اگه اول این فیلم با این بازیگرا پخش میشد مطمئنا واسه فیلم اولی ایراد در میاوردید.
مک گونگال حدودا ۱۲۰ سالشه😮 و دامبلدور از اون پیر تره😯