معرفی شخصیتهای هری پاتر: پیتر پتیگرو، موش کثیف لرد ولدمورت
پیتر پتیگرو (Peter Pettigrew) با خیانت بزرگی که انجام داد، باعث مرگ پدر و مادر هری پاتر شد و مسیر تاریخ را تغییر داد. او سالهای طولانی در قالب یک موش زندگی کرد تا بعدها بتواند در مسیر برگردان لرد ولدمورت به تخت قدرت، به سپاه تاریکی خدمت کرده باشد.
پیتر پتیگرو که بیشتر با لقب ورمتیل (Wormtail) شناخته میشود، یک انیماگوس (Animagus) به شمار میرود و میتواند خود را به یک موش تبدیل کند. او هنگامی که در قالب موش ظاهر میشد اسکبرز (Scabbers) نام داشت و سالها به عنوان حیوان خانگی رون ویزلی زندگی کرد. پیتر در سال ۱۹۷۱ به مدرسه هاگوارتز رفت و از همان ابتدا عجیب بود. او جزو معدود افرادی است که دچار Hatstall شد. این اصطلاح برای افرادی به کار میرود که کلاه گروهبندی برای مشخص کردن گروه آنها بیش از پنج دقیقه فکر میکند و در نهایت تصمیم میگیرد. به هر حال، او پس از پنج دقیقه به گروه گریفندور پیوست و با افرادی نظیر جیمز پاتر، سیریوس بلک و ریموس لوپین دوست شد.
دوستی این چهار نفر با یکدیگر منجر به درست شدن گروهی به اسم مارادرز (Marauders) شد که اگر بخواهیم آن را ترجمه کنیم، با عبارت «غارتگران» روبرو میشویم. این چهار نفر در کنار هم نقشه مارادرز را ساختند که میتوانست جایگاه هر فردی در هاگوارتز را به صورت همزمان نشان دهد. اگر به مطالعه کتابها یا تماشای فیلمهای هری پاتر پرداخته باشید، میدانید که این نقشه در برههای دست فرد و جرج ویزلی بود و پس از مدتی، به خود هری پاتر رسید.
اما پیتر پتیگرو از همان اول در خدمت ارتش تاریکی نبود. او در طی جنگ جهانی جادویی اول به عنوان عضوی از محفل ققنوس فعالیت میکرد تا بتواند جلوی نیروهای تاریکی را بگیرد. هرچه باشد او دوست اشخاصی نظیر جیمز پاتر و سیریوس بلک بود. اما پس از مدتی، مجبور شد در مقابل لرد ولدمورت زانو بزند و به جاسوس او تبدیل شود. پیتر توسط جیمز و لیلی پاتر و با استفاده از جادوی Fidelius Charm به رازنگهدار آنها تبدیل شد؛ ولی خب پاترها فرد مناسبی را برای این کار انتخاب نکردند.
هنگامی که جیمز و لیلی پاتر به همراه پسر نوزادشان مخفی شدند، پیتر جای آنها را به لرد ولدمورت لو داد. لرد ولدمورت هم برای جلوگیری از پیشبینی به سمت سراغ خانه پاترها رفت تا همه آنها را بکشد. ولی خب همانطور که همه ما میدانیم هری پاتر از آن شب تاریک جان سالم به در برد و ارباب تاریکی تمام قدرتش را از دست داد. پیتر پتیگرو خائن هم که چارهای به غیر از فرار نداشت، برای سیریوس بلک پاپوش ساخت و کاری کرد که همه فکر کنند سیریوس به خانواده پاتر خیانت کرده است. او در هنگام فرار ۱۲ ماگل بیگناه را هم به قتل رساند و جرم آنها را هم به گردن سیریوس بخت برگشته انداخت. به همین خاطر، پدرخوانده هری پاتر مجبور شد چندین سال از زندگی ارزشمندش را در سلولهای تاریک و سرد زندان آزکابان تلف کند.
اما عموم مردم در مورد سرنوشت پیتر پتیگرو چه فکری کردند؟ او آنقدری صحنهسازی را استادانه انجام داد که همه فکر کنند او در راه دفاع از پاترها جانش را از دست داده است. ولی خب اصل قضیه چیز دیگری بود. از آنجایی که میتوانست خودش را به شکل یک موش درآورد، ۱۲ سال به عنوان موش زندگی کرد و در خانه ویزلیها پرسه میزد. ویزلیها که اسم این موش را اسکبرز گذاشته باشند، از هویت واقعیاش بیخبر بودند و هیچ شکی به آن نکردند. ولی خب این موضوع تا حدودی تقصیر خودشان بود. به قول خود پیتر کدام گونه از موش میتواند ۱۲ سال زندگی کند و زنده بماند؟
پیتر پتیگرو در دوران جوانی یکی از بهترین دوستان جیمز پاتر، سیریوس بلک و ریموس لوپین بود
اما در نهایت و در سال ۱۹۹۴، سیریوس بلک و ریموس لوپین او را پیدا کردند و از هویت واقعی اسکبرز پرده برداشتند. او هم که دیگر جایی برای فرار نداشت تصمیم گرفت به جنگلهای آلبانی بازگردد و دوباره به خدمت مستقیم لرد ولدمورت درآید. از این نقطه به بعد، او نقش فوقالعاده مهمی در برگشتن ارباب تاریکی به قدرت ایفا کرد. پیتر پتیگرو در جنگ جهانی جادویی دوم یکی از افراد مهم ولدمورت بود و کارهای تاثیرگذاری برای او انجام داد. در واقع شاید اگر به خاطر پیتر نبود، ولدمورت خیلی دیرتر از آنچه که رخ داد شکل اصلیاش را به دست میآورد. راستی فراموش نکنید که دوست سابق جیمز پاتر، حاضر شد برای بازگرداندن ارباب تاریکی به شکل سابق، دستش را از مچ قطع کند. البته که ولدمورت هم این کار را بیپاداش نگذاشت و در عوض، به او یک دست نقرهای داد؛ دستی که در نهایت باعث مرگ عضو سابق مارادرز شد.
سوالی که ممکن است در این میان پیش آید این است که دست نقرهای پیتر چگونه باعث مرگش شد؟ در سال ۱۹۹۸ و در زمانی که در عمارت مالفوی یک درگیری به وجود آمد، پیتر پتیگرو فرصت داشت هری پاتر را خفه کند. منتها او در این کار تعلل کرد و انگار در لحظات پایانی زندگی، به اشتباهات بزرگش پی برد. هنگامی که هری از دست این شخصیت فرار کرد، دست نقرهای که تحت فرمان لرد ولدمورت بود، او را خفه کرد. این دست مصنوعی، صاحبش را به خاطر خیانتی که بر علیه ارباب تاریکی انجام داده بود، مجازات کرد و این مجازات مرگ بود. البته برخی از افراد میگویند که پیتر به راه درست و رستگاری نرسید. طبق گفته این افراد، ترحم پیتر نسبت به هری، فقط به این خاطر بود که سالها پیش او را از مرگ حتمی نجات داد. شاید موش ولدمورت میخواست با این کار لطف پسر برگزیده شده را جبران کند، اما این تصمیم بهای گرانی به نام مرگ داشت.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Harrypotter.fandom
دوست داشتنیترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam
نظرات