ریموس لوپین هری پاتر
اخبار سینما و انیمیشن خبر

معرفی شخصیت‌های هری پاتر: ریموس لوپین، گرگینه مهربان

ریموس لوپین (Remus Lupin) که در دوران جوانی یکی از بهترین دوست‌های جیمز پاتر بود، در دوران بزرگسالی نیز همیشه هوای هری پاتر را داشت. با وجود اینکه او به عنوان یک گرگینه زندگی سختی را می‌گذراند، اما سعی می‌کرد به عنوان یک جادوگر از جبهه روشنایی، با تمام توان در مقابل لرد ولدمورت و نیروهای تاریکی ایستادگی کند.

پروفسور ریموس جان لوپین که با لقب موونی (Moony) هم شناخته می‌شود، یک جادوگر نیمه اصیل و تنها پسر لایل و هوپ لوپین است. ریموس زمانی که یک کودک بود، توسط گرگینه‌ای به اسم فنریر گری‌بک (یکی از سربازهای لرد ولدمورت) مورد حمله قرار گرفت. بر اساس این موضوع، ریموس دچار وضعیتی به اسم لیکانتروپی (Lycanthropy) شد که تا پایان عمر گریبان او را گرفت. لیکانتروپی باعث می‌شود یک فرد در مقاطع مشخصی از سال به یک گرگینه تبدیل شود و کنترل اعمالش را از دست بدهد.

دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا ‪@alirexzam‬

با وجود این مشکل بزرگ، ریموس لوپین دوست داشتنی در سال ۱۹۷۱ وارد هاگوارتز شد و تا سال ۱۹۷۸ به عنوان عضوی از گروه گریفندور، به تحصیل علوم جادویی پرداخت. او در طی این سال‌ها عضو گروه مارودرها بود و در کنار دوستانش نظیر سیریوس بلک، جیمز پاتر و پیتر پتی‌گرو فعالیت می‌کرد. این چند نفر در کنار هم دست به اقدام بزرگی زدند و نقشه مارودرها (Marauder’s Map) را درست کردند. همان‌طور که احتمالا با مطالعه یا تماشای آثار هری پاتر متوجه شده‌اید، این نقشه جایگاه هر شخصی که در راهروهای هاگوارتز قدم بزند را به صورت همزمان نشان می‌دهد.

پس از فارغ التحصیل شدن در هاگوارتز، ریموس با همکاری سایر دوستانش محفل ققنوس را تشکیل داد تا بتواند در کنار آن‌ها، در مقابل نیروهای تاریکی ایستادگی کند. پس از این اتفاق، ریموس لوپین به تدریج دوستان خودش را از دست داد و تنها شد. پیتر پتی‌گرو با خیانت جیمز و لیلی پاتر را به ولدمورت لو داد و سیریوس بلک هم به خاطر پاپوشی که پتی‌گرو برایش درست کرده بود، به زندان آزکابان تبعید شد. از دست دادن تمامی دوستان باعث شد که شخصیت مورد بحث از لحاظ روحی ضربه شدیدی بخورد و برای همیشه مانند یک فرد افسرده به نظر برسد.

موونی پس از فارغ التحصیل شدن در هاگوارتز، سال‌ها بعد به عنوان پروفسور مبارزه با جادوهای سیاه به مدرسه بازگشت تا در سال تحصیلی ۱۹۹۳-۱۹۹۴ این کار را به عهده بگیرد. توانایی بالای او در تدریس این درس و تجربه‌ای که از جنگ جهانی جادویی اول به دست آورده بود، باعث شد که بسیاری از دانش‌آموزان او را بهترین معلم مدرسه در این درس بدانند. او در طی سال تحصیلی مذکور، با هری پاتر رابطه نزدیکی ایجاد کرد و اعتماد او را به دست آورد. ریموس نحوه استفاده از جادویی به اسم پاترونوس را به هری یاد داد تا بتواند با استفاده از آن، از خود در مقابل دیوانه‌سازها دفاع کند. با وجود اقدام‌های مفید متعددی که ریموس در این سال انجام داد، سوروس اسنیپ موضوع گرگینه بودن او را علنی کرد. سران هاگوارتز و وزارت جادو هم که چاره دیگری نداشتند، لوپین را برای حفاظت از جان دانش‌آموزها از سمت معلمی کنار گذاشتند.

اما اخراج از هاگوارتز پایان تلاش‌های ریموس لوپین برای مبارزه با نیروهای تاریکی نبود. او در جنگ جهانی جادویی دوم هم نقش به شدت تاثیرگذاری داشت و یک بار دیگر ضربات بزرگی به مرگ‌خواران و لرد ولدمورت زد. اما متاسفانه، در این میان سیریوس بلک به دست بلاتریکس لسترنج کشته شد تا ریموس تنها دوست باقی مانده خود از دوران مارادورها را هم از دست بدهد. ولی با وجود تمامی این تراژدی‌ها، گرگینه مهربان دست از تلاش نکشید و تا جایی که می‌توانست برای پیروزی جبهه روشنایی جنگید.

ریموس لوپین هری پاتر

ریموس لوپین در پایان، به عنوان یک انسان و بدون نشانه از یک گرگینه، دست در دست معشوقه‌اش، با جهان خداحافظی کرد

نکته حائز اهمیت دیگری که در مورد موونی وجود دارد مربوط به ازدواج او است. ریموس لوپین با یکی دیگر از اعضای محفل ققنوس به اسم نیمفادورا تانکس ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج، به تولد پسربچه‌ای به اسم ادوارد ریموس تدی لوپین ختم شد؛ پسربچه‌ای که هری پاتر پدرخوانده وی محسوب می‌شود. اما خب لوپین و تانکس آنقدری زنده نماندند که بتوانند پسر نوزاد خود را بزرگ کنند. در طی نبرد هاگوارتز در سال ۱۹۹۸، نیمفادورا به دست بلاتریکس لسترنج مجنون به قتل رسید و ریموس هم توسط یکی از سربازان جبهه تاریکی به اسم آنتونین دوهولوف کشته شد. هرچند که با اطمینان نمی‌توان در این باره صحبت کرد، اما ظاهرا فیلیوس فلیت‌ویک، استاد کوتوله هاگوارتز، انتقام دوستش را گرفت و آنتونین را تلف کرد.

آخرین حضور ریموس لوپین در داستان هری پاتر به زمانی بازمی‌گردد که پسر انتخاب شده از Resurrection Stone استفاده کرد؛ یک سنگ جادویی که قابلیت زنده کردن مرده‌ها برای مدت زمان کوتاهی را دارد. او از طریق این سنگ به همراه جیمز پاتر، لیلی پاتر و سیریوس بلک ظاهر شد تا بتواند در لحظات پایانی چند کلمه‌ای به هری بگوید و او را برای نبرد نهایی با ارباب تاریکی آماده کند. پس از اتمام جنگ، پسر او یعنی ادوارد، توسط اندرومدا نیمفادورا (مادر مادرش) و هری پاتر بزرگ شد تا مثل بسیاری دیگر از شخصیت‌های دنیای جادوگری، بدون سرپرست نباشد.

معرفی شخصیت‌های هری پاتر: دابی، جن خانگی معصوم

با اینکه ریموس لوپین عاشق نیمفادورا تانکس شده بود، مدت‌ها از پذیرفتن این عشق فرار کرد. او مردی بود فروتن، اما در درونش با زخمی عمیق زندگی می‌کرد. وی باور داشت که به‌ خاطر گرگینه بودنش، موجودی خطرناک، آلوده و طرد شده است. همین باور باعث شده بود خودش را لایق خانواده، شادی و حتی عشق نداند. وقتی تانکس علاقه‌اش را نشان داد، لوپین نه تنها سرد برخورد کرد، بلکه حتی به او گفت که بهتر است کسی دیگر را انتخاب کند؛ کسی که سالم و جوان‌تر باشد و آینده‌ی امن‌تری برای او بسازد. او نمی‌خواست تانکس را در معرض ننگِ ازدواج با یک گرگینه قرار دهد، مخصوصاً با خطر انتقال این وضعیت به فرزند آینده‌شان.

اما عشق تانکس قوی‌تر بود. او مقابل همه ایستاد. حتی جلوی اعضای محفل ققنوس و اعلام کرد که قلبش برای ریموس می‌تپد، نه برای تصویری که جامعه از او ساخته است. در نهایت، ریموس تسلیم شد. تسلیم عشقی که بی‌قید و شرط بود. اما حتی بعد از ازدواجشان، وقتی فهمید تانکس باردار است، دوباره دچار وحشت شد. نگران بود که فرزندشان مانند خودش، دردی ابدی را به دوش بکشد. تا جایی که موقتی از خانه فرار کرد. اما هری پاتر او را در این لحظه تاریک متوقف کرد. به او یادآوری کرد که عشق، مسئولیت می‌طلبد و فرار راه درستی نیست. همین حرف‌ها باعث شد لوپین با قلبی باز به خانواده‌اش برگردد.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Harrypotter.fandom


دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا ‪@alirexzam‬

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها