بازی Limbo از دسته بازیهای Indie است که با داشتن المانهای مهم این آثار توانسته به موفقیتهای زیادی در زمان انتشار خود دست پیداکند و بازیکنان بسیاری را با داستانش تحت تاثیر قرار دهد. با نقد و بررسی بازی Limbo همراه مجله بازار باشید.
برای شروع باید به این موضوع توجه کنیم که آثار Indie از زمان شکلگیری صنعت بازیهای ویدیویی هائز اهمیت بسیار زیادی هستند. به عنوان مثال استودیوهای بازیسازی مختلف میتوانند به واسطهی ساخت آثار ایندی با استفاده از هزینهی بسیار کمتر و همچنین نیروی محدودتر آثار خود را منتشر کنند. همچنین در بازیهای ایندی به دلیل محدودتر بودن فضای دنیای اثر سازندگان میتوانند مانور بیشتری روی داستان بازی داشته باشند و اتفاقات را به صورت عمیقتری به گیمرها منتقل کنند.
پسرکی تنها در جنگلی مخوف
داستان بازی Limbo یک تراژدی به تمام معنا است. در شروع بازی با جنگلی سیاه و سفید روبرو میشویم، در این تاریکی پسربچهای روی زمین از هوش رفته است. با تکان دادن موس یا فشردن کلیدهای جهت پسربچه بیدار میشود. او به محض بیدارشدن شروع به دویدن در جنگل میکند و انگار خبر ندارد که در این جنگل تاریک چه میکند. با حرکت در جنگل همه چیز عجیبتر و ترسناکتر هم میشود و حتی با موجودات عجیب الخلقهای هم روبرو میشویم. در همان لحظات آغازین بازی عنکبوتی عظیم الجثه سد راهمان میشود و به ما پیله میکند.
به غیر از این عنکبوت انسانهایی سیاه و سفیدهم گاهی اوقات به سراغمان میآیند و تلههایی مرگبار در جنگل جا میگذارند. در شروع بازی اطلاعی از اینکه ما که هستیم و در این جنگل ترسناک چه میکنیم وجود ندارد و حتی اسم کرکتری که ما در طول لیمبو آن را کنترل میکنیم مشخص نیست، البته این موضوع تا پایان بازیهم مشخص نمیشود، من هم ترجیح میدهم توضیحی در این مورد ندهم تا خودتان بعد از تجربه Limbo متوجه داستانها و ماجراهایش بشوید.
مهمترین بخش هر بازی را میتوان گیمپلی آن دانست و لیمبو در این زمینه بسیار خوب عمل میکند. بازی Limbo در جایگاه یک اثر دوبعدی ساده میتواند یک گیمپلی روان و لذت بخش را در اختیار گیمرها قرار دهد. در لیمبو شما میتوانید کارهای مختلف را با استفاده از روشهای ساده انجام دهید و بزرگترین دشمنانتان را با همان روشهای ساده پشت سربگذارید همچنین از سواری وسایل نقلیه متفاوت لذت ببرید و هرگز این تجربیات برایتان خسته کننده نشود.
نبود المانها بر روی صفحه در بازی Limbo
در Limbo با هیچ گزینهای روی صفحه مانیتورمان روبرو نمیشویم. تنها راههای کنترل آن پسر بچه بینام استفاده از جهتهای چپ، راست، بالا و پایین است و یک دکمهی دیگر برای تعامل با محیط بازی. در روند تجربهی لیمبو شما هیچگونه نوشته یا حتی عکسی را مشاهده نمیکنید و انگار درحال تماشای یک انیمیشن هستید. در بازی Limbo خبری از سیستم سلامتی و این داستانها نیست. شما در طول بازی یا زنده هستید یا میمیرید، به این صورت که با کوچکترین اتفاق میتوانید جان خود را از دست بدهید و با انجام یک کار به درستی زنده میمانید. همین موضوع باعث میشود زندگی پسر بچه در جنگل تاریک به شکل دردناکتری به تصویر کشیده شود.
در بخش گرافیکی لیمبو در همهی بخشها عالی عمل میکند و کمبودی ندارد. استودیوی پلیدد توانسته است با استفاده درست از رنگهای سیاه و سفید هزاران نقش و نگار متفاوت را در بخشهای مختلف این جنگل تاریک خلق کند. زمانی که به تجربه Limbo بنشینید بیشک در حین قدم زدن در محیط خودتان متوجه این طراحی فوق العاده با تم سیاه و سفید خواهید شد. در حقیقت خلق محیط با سایههای تیره و روشن باعث شده است که در طول تجربه بازی احساس کنید سازندگان تمام محیط را رنگ آمیزی کردهاند. به طورکلی طراحی اجسام درون بازی هم به بهترین شکل ممکن انجام شده است. مشخص است که سازندگان بازی زمان زیادی را برای طراحی اجسام داخل جنگل تاریک لیمبو صرف کرده اند و همه المانهای درون بازی طراحی خوب و با جزئیات مناسبی دارند. همانطور که گفتم در زمان تجربهی لیمبو هیچگونه کمبودی از لحاظ گرافیکی به چشم نمیخورد و میتوان از آن لذت برد.
صداگذاری بینظیر بازی Limbo
صدگذاری بازی Limbo به طور دقیق انجام شده است. صداگذاری اجسام، حرکت و اتفاقات مختلفی که در طول بازی رخ میدهند به بهترین نحو ممکن انجام شدهاست، برای مثال زمانی که پای عنکبوت عظیم الجثه در بدن پسرک فرو می رود و یا زمان دویدن پسرک به قدری دقیق صداگذاری شده که به شکل بسیار خوبی محیط و اتمسفر داخل جنگل را منتقل میکند. صدای وزیدن باد و یا قلتیدن یک سنگ بر روی کوه در لیمبو هیچ تفاوتی با دنیای واقعی ندارد و در گوشنوازترین حالت ممکن به گوش میرسد. صداگذاری عنکبوت عظیم الجثه درون بازی به قدری عالی و دقیق انجام شده است که گویا سازندگان برای تولید این صدا از یک عنکبوت عظیم الجثه واقعی استفاده کردهاند.
موسیقی متن هم یکی دیگر از بخشهایی است که بازی Limbo در آن همچنان میدرخشد. با وجود اینکه در اکثر صحنههای بازی شاهد سکوتی هستیم که محیط را فرا گرفته است باید به این موضوع را پذیرفت که سکوت آمیخته شده با صدای ترسناک جنگل و استرسی که به طور سینوسی به بازیکن منتقل میشود بسیار تاثیرگذار و فوقالعاده است. در بخشهای خاصی از بازی شاهد پخش شدن موسیقیهایی هستیم که حسوحال و اتمسفر بازی را به خوبی انتقال میدهند و هماهنگی مناسبی با جریان و روند لیمبو دارند.
بازی Limbo برخلاف بخشهای سادهی مختلفی که دارد، داستان عمیقی را روایت میکند که میتواند برای هر فرد برداشتی جدا ایجاد کند. در لیمبو با وجود اینکه خبری از زرق و برقهای آثار بزرگ و هیجانانگیز نیست میتوان از همین سادگی لذت برد و در اتمسفر یک جنگل ترسناک با اتفاقات عجیب و غریب غرق شد. حیوانات عجیب و الخلقهی را با ترس و دلهره پشتسر گذاشت و در داستان پیشروی کرد. اگر شما هم طرفدار بازیهای دوبعدی یا همان ۲D هستید Limbo میتواند تجربهای متفاوت را برایتان رقم بزند که تا سالها در ذهنتان باقی بماند.
نکات مثبت | نکات منفی |
---|---|
طراحی بسیار خوب اتمسفر جنگل | ندارد |
گیمپلی ساده و لذت بخش | |
طراحی مناسب محیطها و المانهای مختلف | |
صداگذاری فوقالعاده |
نظرات