۱۰ انیمه مدرن که در فضای مجازی غوغا به پا کردند

هر سال انیمه‌های زیادی منتشر می‌شوند، اما فقط تعداد کمی از آن‌ها موفق می‌شوند، در جامعه انیمه‌دوستان مورد توجه زیادی قرار بگیرند. گرفتن امتیاز بالا در سایت‌هایی مانند MyAnimeList یا Crunchyroll یک موفقیت است، اما اینکه یک انیمه بتواند به معنای واقعی کلمه اینترنت را زیر و رو کند، موضوعی کاملا متفاوت است. چنین رویدادی برای یک انیمه، حکم یک نشان افتخار را دارد، نشانی که ثابت می‌کند، این اثر توانسته شبکه‌های اجتماعی را به هم بریزد و همه را وادار به صحبت درباره خود کند.

یک انیمه می‌تواند زمانی اینترنت را به تسخیر خود درآورد که کاری فوق‌العاده انجام دهد؛ مثلا با بی‌رحمی تمام انتظارات را زیر پا بگذارد یا با یک پیچش داستانی شوکه‌کننده از همان ابتدا مخاطبان را میخکوب کند. این آثار معمولا جرئت انجام کارهای جسورانه را دارند و حتی ممکن است قوانین ژانر خود را بشکنند. انیمه‌هایی که چنین موجی ایجاد می‌کنند، اغلب با سبک بصری پرانرژی و غیرقابل چشم‌پوشی همراه هستند و پیامی ویژه برای گفتن دارند. تماشای هم‌زمان این انیمه‌ها با دیگران و داشتن واکنش‌های مشابه، برای بسیاری از طرفداران بخشی از لذت انیمه‌دوست بودن محسوب می‌شود.

Solo Leveling با قهرمانی بی‌همتا و انیمیشنی چشمگیر، نگاه‌ها را به خود معطوف کرد

انیمه سولو لولینگ در فضای مجازی آن‌قدر سروصدا به پا کرد که هویت آن، به اندازه محتوای اصلی، با بحث‌های بی‌پایان طرفداران درباره کیفیتش گره خورد. این انیمه واکنش های متفاوتی در پی داشته، اما هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که در زمان پخش، محبوبیت عظیمی به دست آورد. حتی کسانی که هرگز رمان اصلی را نخوانده بودند، احساس می‌کردند سولو لولینگ رویکردی تازه برای انیمه‌های شونن مدرن ارائه می‌دهد.

سولو لولینگ، بدون هیچ تردیدی سراغ کلیشه قهرمانان فوق‌العاده قدرتمند (OP) رفته است. جین‌وو سونگ، قهرمان داستان، با قدرتی حیرت‌انگیز، روزبه‌روز سریع‌تر از سیاه‌چال‌های پر از هیولا عبور می‌کند. طرفداران هم از شخصیت جذاب و کاریزماتیک او که توانایی کنترل سایه‌ها را دارد، لذت می‌برند و هم از هیولاهای متنوعی که او با آن‌ها مبارزه می‌کند. فصل دوم با نبرد حماسی جزیره جیجو به پایان رسید و اکنون همه با اشتیاق منتظرند ببینند، فصل سوم چه زمانی پخش خواهد شد.

Dandadan با ترکیب اکشن پرهیجان، هیولاها، کمدی و رمنس، تجربه‌ای متفاوت ارائه می‌دهد

انیمه داندادان (Dandadan) برای اینکه در سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ به پدیده‌ای اینترنتی و محبوب بدل شود، نیازی به یک دلیل خاص نداشت. این انیمه با ترکیب چندین ژانر آشنا در قالبی جذاب و هیجان‌انگیز، جای خود را باز کرد و بسیاری از طرفداران آن را یک شاهکار فوری در میان انیمه‌های شونن دانستند. قسمت اول داندادان با اکشنی نفس‌گیر، ترکیب عناصر علمی‌تخیلی و ماوراءالطبیعه و حادثه آسیب‌زایی که برای مومو آیاسه رخ داد، دنیای انیمه را تکان داد.

امروز، داندادان به یک انیمه مبارزه‌ای سرگرم‌کننده و جذاب تبدیل شده که با ترکیب قدرتمند کمدی و رومنس، تماشای آن را لذت‌بخش‌تر می‌کند. تماشای این انیمه برای هرکسی با علایق متفاوت امکان پذیر است، زیرا داستان شامل طیف وسیعی از شخصیت‌های متفاوت، لحظات احساسی و اندوه‌بار، بیگانگان رنگارنگ و حتی صحنه‌هایی از زندگی روزمره می شود. هرچند برخی طرفداران معتقدند فصل دوم کمی آرام‌تر از فصل اول است، اما به‌وضوح پیداست که داندادان هنوز هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و هواداران بی‌صبرانه منتظر ادامه ماجرا هستند.

انیمه Oshi no Ko با قسمت نخست خونین و شوکه‌کننده‌اش جامعه طرفداران انیمه را حیرت‌زده کرد

برخی از انیمه‌های جدید مرزهای ژانر خود را شکستند و دست به کارهایی زدند که اینترنت را در شوک فرو برد. یکی از برجسته‌ترین نمونه‌ها اوشی نو کو است؛ انیمه‌ای سینن با لحنی تلخ که نقد تندی به صنعت آیدل‌ها وارد می‌کند. اما این تازه آغاز ماجرا بود. این اثر با قسمت اول تقریبا طولانی شروع شد، جایی که آی هوشینو، آیدل محبوب داستان، به قتل رسید. بینندگان انتظار داشتند آی مسیری طولانی و پرماجرا در پیش داشته باشد، اما ناگهان و به شکلی غیرمنتظره، با ضربات چاقو جان خود را از دست داد.

شوک بزرگ‌تر زمانی رخ داد که داستان با یک پرش زمانی پیش رفت و آکوا و روبی، فرزندان آی، حالا به نوجوانانی تبدیل شده بودند و خودشان در مرکز روایت قرار گرفتند. این تغییر ناگهانی باعث شد که مسیر داستان به‌طور کامل عوض شود و اکنون هر اتفاق غیرقابل‌پیش‌بینی ممکن به نظر برسد. در ادامه، اوشی نو کو با داستان آکانه کوروکاوا، که به موضوع تلخ و حساس آزار و اذیت اینترنتی و تأثیر مخرب آن بر سلبریتی‌های آنلاین می‌پرداخت، بار دیگر فضای مجازی را به شدت تحت تأثیر قرار داد.

انیمه Bocchi the Rock! در پاییز ۲۰۲۲ به‌عنوان اثری کمتر شناخته‌شده، موفقیتی غیرمنتظره به دست آورد

برای بسیاری از طرفداران انیمه، توضیح دقیق اینکه چه چیزی بوچی د راک! (Bocchi the Rock!) را به یکی از محبوب‌ترین آثار فصل شلوغ پاییز ۲۰۲۲ تبدیل کرد، کار آسانی نبود. هم نسخه انیمه و هم مانگای اصلی آن، نوعی جذابیت خاص و نامحسوس داشتند که به شکلی غیرمنتظره، تعداد زیادی مخاطب را جذب کرد؛ حتی نویسنده اثر نیز چنین محبوبیتی را پیش‌بینی نمی‌کرد. شاید رمز موفقیت در ترکیب لحظات روزمره، موسیقی تأثیرگذار و کمدی فوق‌العاده این انیمه باشد که آن را به اثری پرطرفدار بدل کرده است.

این انیمه با طنز منحصربه‌فرد خود، داستان هیتوری گوتو را روایت می‌کند؛ دختر نوجوانی که اضطراب اجتماعی شدیدی دارد و این ویژگی، با ترکیبی از شوخ‌طبعی و حساسیت، به تصویر کشیده می‌شود. اشتیاق او به موسیقی نه تنها بخش مهمی از شخصیتش است، بلکه الهام‌بخش بسیاری از بینندگان شد، به‌طوری که عده‌ای را حتی به فکر یادگیری گیتار انداخت. هر قهرمان اکشنی می‌تواند با صحنه‌های مبارزه فانتزی مخاطب را هیجان‌زده کند، اما وقتی یک قهرمان کارهایی انجام می‌دهد که ریشه در واقعیت دارد، اثرگذاری‌اش متفاوت و عمیق‌تر است.

انیمه Attack on Titan با اکشنی بی‌رحمانه و معماهایی نفس‌گیر، تازه‌واردان به دنیای خود را غافلگیر کرد

حمله به تایتان، از آغاز تا پایان، بارها ثابت کرد که یکی از همان انیمه‌هایی است که می‌تواند اینترنت را دگرگون کند، گویی دقیقا انتظار این واکنش ها رو داشته است. طرفداران ژانر شونن پیش‌تر هم با صحنه‌های اکشن و خشونت بی‌رحمانه، مانند آثار مشهور سه‌گانه بزرگ آشنا بودند، اما هیچ‌کس آماده دیدن قهرمانانی نبود که از همان ابتدا در حال شکست خوردن باشند. این شخصیت‌ها فقط ضعیف نبودند، بلکه قربانیانی بودند که برای زنده ماندن در برابر دشمنانی غول‌پیکر و تقریبا شکست‌ناپذیر، بی‌امان می‌جنگیدند.

در آن روزها، بینندگان با نگرانی و هیجان به صفحه نمایش خیره می‌شدند و ناامیدانه دنبال راهی بودند که ارن یگر و دوستانش بتوانند در برابر این شانس‌های تقریبا صفر، راهی برای پیروزی پیدا کنند. داستان‌های اکشن زمانی جذاب‌تر می‌شوند که مسیر پیروزی قهرمانان نامعلوم باشد، اما حمله به تایتان این حس را بدون استفاده از راه‌حل‌های ساختگی برای نجات شخصیت‌ها در لحظات حساس به سطحی تازه رساند. در ادامه داستان این انیمه باری دیگر، زمانی که ارن به یک نیروی افراطی و ویرانگر تبدیل شد که قصد نابودی جهان را داشت، باعث شگفتی مخاطبان شد.

انیمه My Hero Academia با نبردهای نمادین و شخصیت‌پردازی قدرتمند، طرفداران انیمه را تحت تاثیر قرار داد

انیمه مدرسه قهرمانانه من، برای جلب محبوبیت و ایجاد هیاهو در اینترنت، دست به حرکتی انقلابی یا جنجالی نزد، زیرا همه انیمه‌ها لازم نیست مسیری مشابه اوشی نو کو یا حمله به تایتان را طی کنند. این اثر در آغاز، تنها یک شونن مبارزه‌ای با تم ابرقهرمانی بود که ویژگی خاص و غیرمعمولی نداشت. اما با گذر زمان و افزایش شتاب داستان، پیچش‌هایی ارائه کرد که ناگهان فضای اینترنت را منفجر کردند.

نخستین نمونه چشمگیر، زمانی بود که نماد صلح، آل‌مایت، با ضربه شگفت‌انگیز United States of Smash، توانست کاری غیرممکن انجام دهد و آل فور وان را شکست دهد. این تنها آغاز ماجرا بود؛ چندین بار دیگر نیز اینترنت با صحنه‌هایی مانند ظهور دکو تاریک، مسیر داستانی جنجالی اِندور و افشای تکان‌دهنده این حقیقت که دابی همان تویا تودوروکی، پسر اِندور است، دچار موج واکنش‌ها شد. به تازگی هم لحظاتی مانند رژه مرگ مرد غمگین و صحنه بخشیده شدن هیمیکو توگا که دشمنش اوراراکا را نجات داد، دوباره باعث شد مدرسه قهرمانانه من، بر سر زبان‌ها بیفتد.

انیمه Chainsaw Man هنرمندانه مرز میان کلیشه‌زدایی و خلق ضدقهرمانانی واقع‌گرایانه و آسیب‌پذیر را در هم می‌آمیزد

برخی انیمه‌های سال‌های اخیر به دلیل شکستن قواعد رایج و انجام کارهایی که هیچ‌کس انتظارش را نداشت، اینترنت را به هم ریختند. اوشی نو کو چنین کاری را در دنیای سینن انجام داد و مرد اره‌برقی نیز همین مسیر را در ژانر شونن پیمود. مرد اره‌برقی با مجموعه‌ای از ضدقهرمانان سرسخت که با وجود مسیرهای داستانی نابسامان اما عمیقا همدلی‌برانگیز، تخیل مخاطبان را تسخیر کردند، سروصدای زیادی به پا کرد؛ از جمله پاور بی‌ادب و گستاخ و هیمنو که با وجود زندگی آشفته، قلبی مهربان داشت.

مرد اره‌برقی، یک وارونگی کامل از کلیشه‌های رایج شونن به شمار می‌آید و همین ویژگی، در کنار انیمیشن خیره‌کننده ساخته‌شده توسط استودیو MAPPA، توانست توجه فراوانی جلب کند. قسمت اول این انیمه، با مرگ دنجی و سپس به دست آوردن قدرت‌های نیمه‌انسانی‌اش، همه را شوکه کرد. پیش از این، طرفداران دیده بودند که قهرمانان در قسمت‌های ابتدایی با چالش‌ها دست‌وپنجه نرم کنند، اما هرگز به آن شکل ناگهانی و تکان‌دهنده، در برابر چشمانشان کشته نشده بودند.

انیمه One Piece همچنان پس از ۲۵ سال، با گیر ۵ و روایتگر پربار خود در اوج مانده است

گرچه وان پیس یک انیمه قدیمی محسوب می‌شود، اما همچنان با قدرت به مسیر خود ادامه می‌دهد و به همین دلیل، آرک‌های اخیر آن را می‌توان جزو آثار مدرن به حساب آورد. این تداوم پخش به وان پیس کمک کرده است که حتی پس از سال‌ها، همچنان لحظاتی ماندگار در تاریخ شونن خلق کند و تب‌وتاب طرفداران را حفظ نماید. در حقیقت، طولانی بودن پخش این اثر، یک مزیت است که اجازه می‌دهد لحظاتی مانند رونمایی از گیر ۵ تاثیری به‌مراتب بزرگ‌تر و عمیق‌تر بر مخاطبان بگذارد.

اگر گیر ۵ در دوره پیش از پرش زمانی وان پیس معرفی می‌شد، از موج عظیم واکنش‌های فضای مجازی امروز بی‌بهره می‌ماند. حتی اگر این اتفاق از قبل برنامه‌ریزی‌نشده بود، زمان‌بندی معرفی گیر ۵ کاملا به‌جا و هوشمندانه بود تا بتواند اینترنت را منفجر کند و در سراسر یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی سروصدا به پا کند. اکنون نیز ماجرایی مشابه برای بارتولومیو کوما در جریان است؛ شخصیتی که مدت‌ها برای هواداران آشنا بود و سرانجام، داستان غم‌انگیز زندگی‌اش فاش می‌شود.

انیمه Jujutsu Kaisen با قدرت خارق‌العاده ساتورو و داستان مهیج حادثه شینبویا، تحسین دوستداران انیمه را برانگیخت

وقتی انیمه جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) برای اولین بار پخش شد، طرفداران به سرعت دریافتند که با اثری متفاوت روبه‌رو هستند. این مجموعه با مهارت خاصی میان فضای تلخ و ترسناک و سبک سنتی نبردهای شونن تعادل برقرار می‌کند؛ داستانی که هم به اندازه کافی امید و انگیزه دارد تا مخاطب را همراه نگه دارد و هم آن‌قدر بی‌رحم است که ضربه‌های عاطفی سنگینی وارد می‌کند. همین ویژگی‌ها باعث شد که با وقوع حادثه شیبویا و آمار بالای مرگ و میر در آن، فضای اینترنت منفجر شود؛ رویدادی که هیچ‌کس انتظارش را نداشت.

افزون بر این، معرفی شخصیت ساتورو گوجو، نه تنها به خاطر جذابیت و کاریزمای بالای او، بلکه به دلیل ماهیت خود مفهوم شخصیت‌های بیش‌ازحد قدرتمند، موجی عظیم در فضای اینترنت ایجاد کرد. گوجو باعث شد هم طرفداران و هم گگه آکوتامی، نویسنده داستان، دوباره بیندیشند که چنین شخصیت‌هایی باید چگونه ساخته شوند و چه تاثیری می‌توانند بر روند روایی انیمه‌ای مانند جوجوتسو کایسن بگذارند. خوشبختانه، تاکنون نتیجه این بازنگری مثبت بوده است؛ گوجو محبوبیت زیادی پیدا کرده و در عین حال، برخلاف آنچه ممکن بود، به داستان اصلی آسیب قابل‌توجهی نزده است.

انیمه Demon Slayer معیار تازه‌ای برای شکوه بصری و تاثیرگذاری احساسی در انیمه پدید آورد

بی‌انصافی نیست اگر گفته شود که انیمه شیطان‌کش (Demon Slayer) بیش از اندازه مورد ستایش قرار گرفته است. منتقدان بر این باورند که موفقیت آن عمدتا به لطف انیمیشن بی‌نقص استودیو UFOtable بوده است. هرچند این نظر تا حدی درست است، اما طرفداران نباید ارزش کلی این اثر را نادیده بگیرند یا موفقیتش را صرفا به جلوه‌های بصری محدود کنند. شیطان‌کش تا اندازه‌ای به واسطه انیمیشن خیره‌کننده خود، شامل حرکات دوربین و فریم‌ریت روان، توانست توجه اینترنت را جلب کند.

هرچند انیمیشن به تنهایی نمی‌تواند یک داستان قوی خلق کند، اما در دنیای امروز که مخاطبان انتظار بالایی از استودیوهای انیمیشن‌سازی دارند، همچنان نقش مهمی ایفا می‌کند. علاوه بر این، شیطان‌کش با ترکیبی از لحظات باشکوه پیروزی و صحنه‌های تلخ شکست، فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داد. نمونه‌های شاخص این لحظات، بیدار شدن تانجیرو کامادو با تکنیک هینوکامی کاگورا و مرگ تراژیک کیوجورو رنگوکو در آرک قطار موگن هستند.

به شخصه انیمه حمله به تایتان یکی از بهترین انیمه هایی است که همواره توانسته من را غافلگیر کند. برای شما چطور؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!

منبع: CBR

سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی

شیطان