دقیق که مشاهده کنید متوجه خواهید شد که دزدی هم یک هنر است، هنری که در خون هیچ کس نیست، معدود افرادی را خواهید دید که چنین قابلیتی را داشته باشند. درست شنیدید معدود افراد، حال قرار است به خوبی شاهد این باشید که چگونه این معدود افراد کنار هم دیگر قرار گرفته‌اند تا شما را متوجه کنند که دزدی یک هنر است. پس سعی داشته باشید این مقاله از مجله بازار را از دست ندهید تا متوجه منظورم شوید.

سریال Money Heist اثری متفاوت در سینما می‌باشد که نشان دهنده این است که دزدی آنچنان که فکر می‌کنید راحت نیست و سختی‌ها و مشکلات زیاد خودش را دارد، اما امکان این نیز وجود دارد که قضیه برای شما بلکل عوض شود و مثل آب خوردن از هرجایی که دل‌تان خواست دزدی کنید. برای این کار شما در ابتدا نیاز به یک پورفسور دارید تا شما را فقط با یک تلفن از راه دور مدیریت کند و سپس برای تکمیل عملیات خود نیاز به چند شهر مختلف از اقصی نقاط جهان خواهید داشت تا به فرمان پروفسور برای شما شگفتی‌آور باشند.

شگفتی‌آور فقط برای چند دقیقه‌ی آن‌ها خواهد بود، این افراد در سریال خانه کاغذی از شبکه نتفلیکس به شما نشان خواهند داد که سینما فقط مربوط به کشورهای انگلیسی زبان نیست و آن‌ها نیز این قدرت را دارند که چنین اثری خلق کنند که مخاطب نتواد برای دقیقه‌ای تولید آن‌ها را از دست بدهد. سریال سرقت پول یا در اسپانیایی La Case De Papel مجموعه‌ای پنج فصلی راجب دزدی از مرکز چاپ پول اسپانیا است که چند فرد خاص آن را به فرمانده‌ای یک فرد خاص‌تر انجام می‌دهند. پیش از این شما را معطل نگه نمی‌دارم و به سراغ اصل مطلب می‌روم.

پرفسور مغز متفکر سریال خانه کاغذی

سریال Money Heist چگونه تبدیل به یک اثر پرطرفدار شد؟

سریال سرقت پول از یک داستان به شدت سرگرم کننده برخوردا بود که توانست به کمک پاندمی کرونا به سرعت خودش را تبدیل به یک اثر جاویدان در شبکه نتفلیکس بکند. سریال Money Heist واقعا در روایت داستان بی‌نظیر عمل کرده و خودش را توانا نشان داده است. داستان به خوبی مخاطب را مجاب می‌کند تا آخرین لحظه تماشگر سریال باشد و تحت هیچ شرایطی سکانس به سکانس سریال را از دست ندهد. سریال خانه کاغذی همانند داستان خودش به شکل یک دزد عمل می‌کند و چشم و گوش مخاطب را برای خودش می‌دزدد.

نقد سریال Game of Thrones | شاهکاری بی‌بدیل

داستان سریال این گونه روایت می‌شود که پورفسور گروهی از افرادی که نیازمند هستند یا به علت مختلفی در تحت تعقیب ماموران می‌باشند را گرد هم جمع کرده است تا از بزرگترین منبع پول اروپا دزدی کنند. زمانی که افراد جمع شده قضیه دزدی از مرکز چاپ پول اسپانیا را متوجه می‌شوند آن را نشدنی می‌دانند، ولی با پلانی که پرفسور برای آن‌ها تعریف کرد خود را پیروز و مصمم این تصیم دانستند. پیش از این داستان را اسپویل نمی‌کنم و به سراغ موضوعات کلی برای نقد و ببرسی سریال La Case De Papel می‌روم.

درباب داستان سریال مانی هیست باید بگویم که یک داستان کاملا روان دارد که مخاطب به خوبی آن را متوجه می‌شود و در پی دنبال کردن آن است. کمتر اضافاتی را در داستان خواهید که شما را از سریال زده کند و باعث دست کشیدن شما از تماشای آن شود. نویسندگان به خوبی می‌دانند که مخاطبان چه می‌خواهند و قرار است چه چیزی را تماشا کنند. این موضوع خودش نقطه‌ی عطفی است تا سریال دنبال کنندگان خودش را افزایش دهد تا بتواند بیشتر شناخته شود.

داستان سریال به خوبی نماینگر شر و خیر است و مخاطب را در یک خط نگه نمی‌دارد. همین متضاد بودن کاراکتر بندی‌های سریال در نوع خودش بی‌نظیر است و این حس را در شما به وجود خواهد آورد که قرار نیست آن طور پیش برود که شما در ذهنتان چیده‌اید و قضیه بلکل متفاوت است. این چنین برنامه‌ریزی باید هم انتظار دیده شدن را از سوی مخاطب داشته باشد. سریال خانه کاغذی به شدت با وجود حفره‌هایی که درون خودش دارد از نظر داستانی قوی است و می‌تواند بیننده را راضی نگه دارد.

آیا تبدیل شدن به یک نماد دزدی کار آسانی بود؟

بی‌مقدمه شروع می‌کنم، یکی از دلایل اصلی اینکه سریال Money Heist به یک سمبل در دزدی تبدیل شد، تبلیغات گسترده‌ی آن بود. تهیه کنندگان به خوبی سریال خود را در معرض عموم قرار دادند و با استافاده از ماسک‌های دالی خودشان را در میان معترضان، خلافکاران، خواننده‌گان و… اقشار مختلف جامعه به معرض نمایش‌گذاشتند. همین انتخاب ماسک دالی به عنوان یک سمبل در کنار آهنگ مشهور ایتالیایی بلاچاو توانست به خوبی پابلیک بشود و افراد را کنجکاو کند که این تصاویر مربوط به چه چیزی است.

تبلیغات گسترده‌ی سریال سرقت پول کار خودش را به خوبی انجام داد و توانست بیننده را به سمت تماشا بکشاند. ولی در اصل موضوعی که باعث شد این تبلیغات بیش از اندازه دیده شود، شیوع ویروس کرونا و قرنطینه مردم در منزل‌هایشان بود. La Case De Papel به خوبی از این موضوع بهره برد و توانست به سرعت خودش را با داستان به شدت جذابش در دل مخاطبان جا کند و آن‌ها را در طول این پاندمی سرگرم نگه دارد. یکی از مهم‌ترین دلایل وایرال شدن این سریال همین موضوع است.

طراحی و شخصیت پردازی داستان سریال خانه کاغذی بی‌نظیر است، شما شاهد این هستید که هر یک از شخصیت‌ها کاملا با یکدیگر متفاوت هستند و اصلا وجه تمایزی ندارند، شما در سریال Money Heist شخصیت منفی، ترسو، پرخاشگر، خشن، مهربان و… را مشاهده خواهید کرد. این خودش بیان‌گر این است که به طیف‌های مختلف شخصیتی اهمیت داده شده است و هر انسانی با شخصیت درونی خودش می‌تواند با یکی از کاراکترها ارتباط بگیرد و دنبال کننده‌ی او در سریال مانی هیست باشد.

فصل پنجم سریال خانه کاغذی

یکی دیگر از عواملی که در جذب بیننده برای سریال La Case De Papel به خوبی عمل کرده است. حس معلق بودن در داستان سریال می‌باشد. سریال به خوبی بیینده را مبهم و در تعلیق نگه می‌دارد، درواقع به این شکل است که نمی‌گذارد مخاطب سکانس بعدی را به راحتی حدس بزند و متوجه داستان بشود، بلکم آنچان پیچیدگی برای بیننده طرح می‌کند که مخاطب حتما باید سریال را ببیند تا متوجه‌ی آن موضوع شود. چنین نوع سناریو نویسی را امروزه کمتر در سریال‌ها مشاهده می‌کنیم که سریال خانه کاغذی به خوبی از آن بهره برده است.

عامل دیگر موفق بودن سریال سرقت پول انتخاب درست بازیگران بود، همه‌ی افرادی که برای نقوش مختلف در سریال Money Heist انتخاب شده‌اند، همگی به خوبی از پس نقش‌های خودشان برآمده‌اند و توانستند به زیبایی هرچه تمام ایفاگر نقش خود باشند، کمتر بازیگری را در سریال مشاهده خواهید کرد که شما را با توجه به کاراکتر خودش راضی نگه ندارد و این نشان دهنده از قدرت اکتور‌های اسپانیایی است که توانسته‌اند به این شاهکار اضافه کنند.

بررسی بازی Call of Duty Modern Warfare 3 | جان دادن نامفهوم

سریال دارای نقاط قوت زیادی است اما برای اینکه مقاله طولانی نباشه و شما از خواندن خسته نشوید، سعی داشم نکات اصلی قدرت La Case De Papel را بیان کنم. این اثر کاملا خوش ساخت با یک ریتم تند و روان است که اصلا احساس خستگی در هنگام تماشای آن به شما دست نخواهد داد و شما را سرگرم نگه خواهد داشت. حتی ممکن است متوجه‌ این موضوع نشوید و یک فصل سریال را در یک روز به علت روند جذب کننده تمام کنید و به سراغ فصل بعدی بروید.

برلین شخصیت حذف شده درون سریال

ضعف‌هایی که سریال La Case De Papel از خودش نشان داد

مجموعه Money Heist بی‌آن نیست که نقضی نداشته باشد ولی در مجموع به زبان آمیانه، کار و در‌آورد. یکی از اصلی‌ترین نقض‌های آن به اینگونه است که هرچه در سریال خانه‌ کاغذی جلوتر می‌رویم دیگر شاهد آن نبوق اولیه بی‌نظیر در سریال نیستیم که ما را به وجد بیاورد. ابتدا شاهد این بودیم که خالقین اثر اسراری در به نمایش درآوردن اتفاقات مهم پشت‌‌سر هم نیستند و با وقفه آن‌ها را به نمایش می‌گذارند اما هرچه پیش می‌رویم این قضیه متفاوت می‌شود.

علاوه بر آن داستان و نقشه‌های فصول اول قابل باورپذیر‌تر نسبت به فصول آخری بود. اینچنین سرعت در پخش سکانس‌های هیجانی سریال در فصل‌های آخر بیشتر شبیه به سرپوشی بر ضعف‌های سریال سرقت پول بود تا جذابیت. این نوع عملکرد باعث خواهد شد که مخاطب دیگر آن حس تعلیق را نداشته باشد و با هیجان اولیه سریال را دنبال نکند. به نظرم که نباید این گونه می‌بود و باید مانند قسمت‌های اولیه عمل می‌کردند اما با این حال سریال مخاطب‌های خودش را راضی نگه داشت.

می‌توانم بگویم که یکی از بدترین حذف شخصیت‌های تاریخ در سریال La Case De Papel است. عوامل هیچ موقع این فکر را نمی‌کردند که شخصیت برلین بتواند تا به این اندازه در دل مخاطبان جا باز کند. زمانی که نقش این کاراکتر در سریال تمام شد تازه متوجه این موضوع شدند. به‌قدری انتقاد راجب حذف شخصیت برلین زیاد شد که در فصل‌ پایانی با فلش‌بک زدن به گذشته این کاراکتر کاریزماتیک را به سریال بازگرداندند. این محبوبیت به اندازه‌ای راجب این شخصیت زیاد است که سریال آن را هم ساخته‌اند و به تازگی فصل نخست آن منتشر شد.

در پایان باید بگویم که سریال خانه کاغذی یک اثر ساده انگارانه است که درحال یاد دادن چیزی به ما نیست، به سراغ چیزهای اضافی نامربوط نمی‌رود بلکم کاملا سرگرم کننده است و قصدش این است تا شما را مشغول نگه دارد. بی‌شک سریالی با چنین دیدی موفق خواهد شد و مخاطب را جذب می‌کند. در مجموع پیشنهاد می‌دهم که این سریال مهیج ساخته اسپانیا را تماشا کنید، چون یک اثر باکلاس و خوش ساخت است که کمتر در سینمای آمروزی شاهد آن هستیم.

Loading